پرش به محتوا

آمنه ودود

از ویکی‌جنسیت
آمنه ودود
اطلاعات شخصی
زاده 25 سپتامبر 1952؛ بتزدا، مریلند
مکتب فمنیست اسلامی
محل سکونت آمریکا
فرزندان 5
سایر مشخصات
آثار «قرآن وزن»
خدمات
دین اسلام
مذهب اهل تسنن
تحصیلات دکتری ادبیات عرب و مطالعات اسلامی
محل تحصیل دانشگاه پنسیلوانیا، دانشگاه میشیگان، دانشگاه آمریکایی قاهره، دانشگاه قاهره، دانشگاه الازهر

آمنه ودود یا آمینه ودود (با نام تولد مری تسلی؛ زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۵۳) قرآن‌پژوه و نویسنده کتاب «قرآن و زن»، اصلاح‌گرای اسلامی و فمینیست اسلامی اهل آمریکا است.[۱]

زندگی‌نامه

مِری تِسلی (1952) از نسل آمریکایی‌های آفریقایی تبار است و در سال 1972 میلادی که مشغول تحصیل در دانشگاه بود، تصمیم گرفت اسلام آورد و در سال 1974 رسماً نام خود را به آمنه ودود‌ تغییر داد. ودود خود را پست‌مدرن می‌داند. به‌ نظر وی، پست‌مدرنیسم نهضتی مدافع «بازاندیشی» و «بازسازی» گذشته است و این فرایند برای آفریدن آینده‌ای تکثّرگراتر و سازگارتر ضروری است. این تفکّر وی را در کنار محقّقانی چون محمّد ارکون و محمّد شحرور قرار می‌دهد که هر دو متأثّر از محقّقان پست‌مدرن بودند. هر سه این افراد در صدد انتقاد از روش‌های تثبیت‌شده پژوهش‌های اسلامی و در پی آگاهی دادن به انفسی بودن مواضعی برآمدند که درست انگاشته می‌شوند. ودود و شیوه مواجهه او با متن قرآن بر شماری از فمنیست‌های مسلمان تأثیر بسیار نهاد که از آن میان، اسماء بارلاس (1950) به اذعان خود ودود، از همه به شیوة او نزدیکتر است.[۲]آمنه ودود متأهل است و پنج فرزند و چند نوه دارد. او اکنون بازنشسته شده‌است.

تحصیلات

ودود دوره کارشناسی ارشد خود را در رشته مطالعات خاورمیانه گذرانده و دکترای خود را در رشته ادبیات عرب و مطالعات اسلامی از دانشگاه میشیگان دریافت کرد. او در دانشگاه قاهره زبان عربی را آموخت. آمنه ودود شاگرد فضل الرحمان و تحت تأثیر اندیشه‌های روش‌شناسانه او بوده‌است. وی چند سال در دانشگاه مالزی تدریس کرد، چند سال استاد دانشگاه اندونزی بود و همچنین در دانشگاه ویرجینیا در آمریکا تدریس کرد.[۳]

دیدگاه

ودود از شاگردان فضل‌الرّحمن (1988ـ1919 م)[پانویس ۱]، محقّق و اندیشمند مسلمان پاکستانی است و تحت تأثیر اندیشه‌های روش‌شناسانۀ او الگویی هرمنوتیکی برای فهم قرآن به نام «هرمنوتیک توحیدی» ارائه می‌دهد.[۴] ودود می گوید که قرآن پاسخی به موقعیت جامعه عربستان بود. پاسخی که غالباً شامل اظهار نظرهای اخلاقی، دینی، اجتماعی است که به مسائل خاص و در موقعیتهای خاص داده شده است. وی مدعی است که به استثنای آیین ها و مناسک عبادی که غیر قابل تغییرند و باید از آنها تبعیت کرد، اما بخشهای دیگر قرآن که عام هستند، لزوماً تقلیدی نیستند. آنها مختص به بافت خاص جامعه عربستان می شوند و قرآن بر اساس معیارهای آن زمان، حکمی را ارائه داده است.ودود مدعی است برای اینکه هدایت عام قرآن استمرار داشته باشد، در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی باید میان امور خاص تاریخی یا فرهنگی دورانِ نزول قرآن با عصر امروز تفکیک قائل شد. نمی توان همان احکام و قوانین در صدر اسلام و در بستر تاریخی آن دوران را لزوماً بر جامعه‌­ی امروز منطبق دانست. [۵]

ودود بر این مبنا، جفاهایی که به نام دین در حق زنان شده را به سبب فهم ناصحیح از قرآن می داند. وی معتقد است که قرآن در زمانی نازل شده که جامعه عربستان در جاهلیت محض بود. به گونه ای که دخترانِ خود را زنده به گور می کردند و زن هیچ جایگاهی نداشت. وقتی کسی برای زن شأنی قائل نیست نمی تواند بفهمد که وقتی خدا می گوید زن و مرد برابرند یعنی چه و تفسیر خودش را بر این آیه بار می کند.وی معتقد است که برخی از تفسیرها از قرأن سبب صدمه زیادی به قرآن و اسلام شده است. این از آنجا نشأت گرفته که راه حلهای قرآنی برای مشکلات خاص را چنان تعبیر کرده اند که گویی اصول عام اند. وی به این موضوع تأکید دارد که اگر خطوط راهنمایی قرآن را تنها در تقلید مو به موی آن در جامعه ی صدر اسلام بدانیم، در حق قرآن بی انصافی کرده ایم. چرا که هیچ جامعه ای نیست که شبیه به جامعه ی دیگری باشد. به تعبیر دیگر، هیچ جامعه ای را نمی توان رونوشتی از جامعه ی دیگر دانست. قرآن هم هیچگاه چنین درخواستی از بشر نداشته است. بلکه هدف قرآن برتری جستن در اصول کلیدی مانند عدالت، مسئوایت اخلاقی؛ آگاهی معنوی بوده است. هدف و غایت نهایی قرآن، گرایش به این امور است، نه تقلید صِرف از جامعه صدر اسلام.[۶]

ودود با نقد این رویکرد عنوان می کند که بنای خلقت خدا بر زوجیت بوده و زن و مرد اساساً تفاوتی با هم ندارند. تأکید ودود بر این است که برای فهمیدن هر متنی می باید زبان و بافت فرهنگی که متن در آن نگاشته شده را در نظر داشت. قرآن نیز به سبب ادعای خود مبنی بر اینکه برای تمام کسانی که ایمان دارند، سودمند است باید به اندزاه کافی انعطاف پذیر باشد. به این جهت که بتواند با اوضاع و احوال مختلف فرهنگی سازگاری پیدا کند. از این رو محدود کردن قرآن به یک فرهنگ خاص آن هم در قرنها پیشتر و بازپرورش دادن آن در دوران امروز، با هدف جهانی قرآن و اسلام منافات و تعارض دارد.[۷]

ودود بعضی جزئیّات اصلاحات اجتماعی قرآن را از قبیل نشوز، طلاق، تعدّد زوجات، شهادت، ارث و نگهداری کودک بررسی کرده است. به عنوان نمونه، وی در خصوص آیه ۲۸۲ بقره که در خصوص شهادت مرد و زن است و از دو شاهد زن در مقابل یک مرد سخن گفته است، عنوان می کند که در اینجا نیز تمایزی میان زن و مرد وجود ندارد. قرآن بر اساس ساختار فرهنگی جامعه عربستان هزار و چهارصد سال پیش گفته است که در جامعه آن روز که قرآن نازل شده، زن اصلاً ارزشی نداشته؛ چه برسد که بخواهد شهادت دهد. حال قرآن برای اینکه یک زن را نیز داری ارزش کند، گفته است برای اینکه یک زن به راحتی بتواند شهادت بدهد، و کسی روی او اثر نگذارد یک زن دیگر نیز با او همراه شود. زن چون در آن جامعه بی پناه است، یک زن دیگر برای تأیید او می آید.[۸]

در خصوص ارث نیز وی معتقد است که آیات قرآن مجموعه ای متنوع از تقسیم بندی در خصوص ارث را ارائه کرده است. اینکه گفته می شود زن نصف مرد به ارث می برد، تنها و یگانه اسلوب قرآن نیست. همچنین وی تأکید می کند که تقسیم ارث می باید منصفانه باشد و صاحب اموال می توانند بخشی از داراییشان را واگذار کنند.[۹] ودود همچنین معتقد است که وظیفه ی بچه داری و نگهداری از فرزند نیز لزوماً به عهده ی زن نبوده و چنین رویکردی از اسلام قابل استنباط نیست. در خصوص حکومت داری نیز وی با پیش کشیدن حکمرانی بلقیس، معتقد است که این یک حکمرانی مطلوب بوده و مورد تأیید قرآن است. [۱۰]

به طور کلی سخن ودود این است که قرآن یک سری راهنماییهای کلی اخلاقی را بیان کرده است. این راهنماییها در زمانی نازل شده که اعراب برداشت و تلقی نادرستی درباره زنان داشته اند. همین برداشتهای ناصواب اعراب سبب شده تا قرآن نیز در ابلاغ پیام خود، به گونه ای سخن بگوید که رفته رفته کلامش اثرگذار باشد. اما اگر غایت و هدف اصلی پیام قرآن را مورد توجه قرار دهیم، می توان آن را تا زمانه ی حاضر نیز امتداد داد و برابری میان زن و مرد را استنباط کرد.[۱۱]

وی مدعی است که قرآن به موضوعات خاص عربستان در عصر نزول واکنش نشان داده است. به باور وی، در قرآن هیچ اشاره­ای به حقوق خاص زنان، مسئولیتهای آنان ورفتار با ایشان تا پیش از دوره مدینه نشده است. (طبق آیه ۱۲۷ سوره نساء که می گوید درباره زنان از تو نظر می خواهند. بگو خداوند به تو درباره آنها حکم می دهد) در سوره های مکی نیز اگر درباره زن سخن می گوید، نماینده عمومی همه انسانهاست. ودود عنوان می کند که حتی در دوران مدینه، اصلاحات اجتماعی به سود زنان بوده و هیچ اصلاحِ هم ارزی که به سود مردان باشد پایه گذاری نشده است. چرا که جامعه مرد محور، بیش از همه به نیازهای خود توجه داشته اما قرآن ضرورت و اضطرار توجه به زنان را بیان کرده و گذار از جامعه مردسالار را خواسته است.[۱۲]

موضع جدید ودود در کتاب جهاد جنسیّت، گذشته از فضل‌الرّحمن، متأثّر از خالد ابوالفضل بیان شده که مقدّمه‌ای هم بر این کتاب او نوشته است. امّا علاوه بر این، موضع وی پیامد مستقیم فعّالیّت‌های شخصی وی در جمعیّت «خواهران اسلام» و نیز شرکت کردن در همایش‌های مربوط به بیماری ایدز و آشنایی نزدیک با برخی مشکلات عملی است. ودود آگاه شده است که هرمنوتیک قرآنی وی رضایت‌بخش نیست و لازم است که از آن فراتر رود و رویکردی ناظر به زمینة متن، در پیش گیرد و به تاریخ متن مقدّس توجّه کند. در کتاب جهاد جنسیّت، ودود برخلاف کتاب قرآن و زن، که در آن عمدتاً می‌کوشید تا جنبة فقهی قرآن را بکاود و گفتمان ظاهراً نه ‌چندان برابری‌طلبانة آن را توجیه کند و می‌پذیرد که قرآن در آیاتی که سلطة جنسیّتی مرد را تقویت می‌کنند، از زبان جنسیّتی استفاده می‌کند.بدین سان، ودود خود پیشگام نقد آرای پیشین خود می‌شود و به نظر می‌رسد با چنین برداشتی به آرای فمینیست‌های سکولاری، مانند فاطمه مرنیسی نزدیک می‌شود.[۱۳]

نقد

مهم‌ترین نقدی که بر روش اول آمنه ودود و فمینیست‌ها می‌توان وارد نمود این است که توجه به روح کلی حاکم بر قرآن به‌طور مطلق و در مورد تمامی احکام قابل‌اجرا نیست؛ زیرا در بحث‌های مربوط به احکام عبادی و بعضی احکام اجتماعی مانند ازدواج، طلاق، خمس و زکات، از آنجا که عقل بشر قادر به رسیدن به جزئیات آن نمی‌باشد، احکام آن به‌تفصیل و مناطات کلی به‌طور کامل بیان گردیده است و وظیفه هر فرد تبعیت از آن جزئیات می‌باشد.جهت سازگاری قرآن با شرایط زمان، گاه باید معنای پنهان آیه را به دست آورد و توجه به روح حاکم بر قرآن به‌تنهایی نمی‌تواند معنای پنهان آیات را آشکار نماید. معنای پنهان باید با ظاهر همان آیه و پیام‌های آشکار و پنهان آیات دیگر تناسب داشته باشد.[۱۴] در نقد تساوی‌خواهی با این روش، عایشه هدایت‌الله که خود از فمینیست‌ها بوده و بعد‌ها متوجه ناکارآمدی روش می‌شود، می‌نویسد: «رویکرد آزادی‌خواهی یا لیبرالیسم فمینیستی، مورد تقلید سهوی یا عمدی فمینیست‌ها در آثارشان بوده است. در حالی که باید مشخص نمایند چه نوع تساوی مدنظر آنان است و آن را براساس تحقیقات نظری و فلسفی به اثبات رسانند.[۱۵] تفسیر به رأی در بازخوانی قرآن جهت رسیدن به اهداف فمینیستی، فهم و تفسیر قرآن بدون مراجعه به سنت، انحصار تفاوت‌های مرد و زن به تفاوت‌های زیست‌شناختی، انکار اهمیت علوم قرآنی و اسلامی در فهم قرآن، ادعای پاسخگویی قرآن به نیازهای روز با توجه به روح و هدف قرآن، برداشت‌های نادرست از مفاهیم واژگانی چون «قوّامون»، «ضَرب» و «دَرَجه»، زبان قرآن را زبان جنسیتی دانستن و ... از جمله نقدهایی است که بر دیدگاه ودود مطرح است.[۱۶].

آثار

  • «قرآن و زن»
  • « جهاد جنسیت»

یادداشت

  1. فضل‌الرّحمن معتقد است که صرفاً یک روش معتبر برای تفسیر متن وجود ندارد. از نظر او، تفاسیر متعدّد برای بقای دین و نیز برای انسجام‌بخشی قرآن امری اساسی به‌شمار می‌رود. این امر پدیده‌ای طبیعی و چه‌بسا ضروری است. تکثّر و تنوّع برداشتها به‌هیچ‌وجه از تقدّس متنی که پدیدآورنده‌اش خداست، نمی‌کاهد. وانگهی، متن قرآن به‌مثابه پدیده‌ای زبانی و پیامی ‌به همة افراد بشر ـ اگر بنا باشد معتبر بماند ـ نیازمند تفاسیر متنوّع است. تقدّس و تغییرناپذیری، مربوط به خود متن است نه تفاسیر آن که صرفاً فهم‌های بشری است. فضل‌الرّحمن تأکید دارد که استنباط معانی از متن قرآن باید با اصولی معیّن و مجموعه‌ای از ارزشهای طبقه‌بندی‌شدة اجتماعی ‌ـ ‌اخلاقی هدایت شود7 تا از برداشتهای غیرضروری و دلبخواهی یا غیراصولی و تحمیلی از متن جلوگیری شود فضل‌الرّحمن عناصر تشکیل‌دهندة رویکرد خود را به تفسیر قرآن به منظور مرتبط ساختن آنها با نیازهای مسلمانان امروز در نظریّه‌ای مدوّن کرد که به «نظریّة دوحرکتی» مشهور است. وی می‌گوید برای بنا کردن مجموعه‌ای اصیل و قابل اجرا از قوانین اسلامی ‌باید دو حرکت انجام داد: نخست باید از برخوردهای عینی قرآن ـ که شرایط اجتماعی مرتبط با آن دوره در آن لحاظ شده است ـ به‌ سوی اصول عمومی پیونددهندة تمام آموزه‌های قرآن حرکت کرد. در حرکت دوم، باید از این سطح عمومی ‌به سوی قوانین ویژه‌ای که شرایط متناسب با عصر حاضر در آن منظور شده است، بازگشت به نظر فضل‌الرّحمن، این امر شامل دو حرکت در اندیشة فقهی است: اوّل از جزء به کُلّ و دوم از کُل به جزء. در حرکت نخست، به منظور دستیابی به اصولی عمومی، ‌نظیر عدالت، برابری و آزادی دربارة بافت اجتماعی ‌ـ‌ تاریخی قرآن و اوضاع و شرایط نزول وحی تحقیق می‌شود. در حرکت دوم، اصول عمومی ‌به‌دست‌آمده از حرکت اوّل، به ‌مثابۀ مبنایی برای طرح‌ قوانین متناسب با دورة جدید به‌کار می‌روند

پانویس

  1. ویکی پدیا صفحه (آمنه وودود)
  2. خندق‌آبادی، حسین،متن‌گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء، ص42
  3. ویکی پدیا صفحه (آمنه وودود)
  4. خندق‌آبادی، حسین،متن‌گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء، ص43
  5. طالبی، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  6. طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  7. طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  8. طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  9. طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  10. طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  11. در خصوص این ایده های آمنه ودود رجوع کنید به کتاب “زن و قرآن” نوشته آمنه ودود. ترجمه: اعظم پویا، معصومه آگاهی
  12. طالبی ، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  13. خندق‌آبادی، حسین،متن‌گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء، ص69
  14. کلانتری،قرآن و چگونگی پاسخگویی به نیاز‌های زمان،ص 163
  15. Hidayatulah, Aysha (2014). Feminist Edges of the Quran. Newyork: Oxford university press.ص 140
  16. حسینی، نقدی بر کتاب قرآن و زن نگاشته آمنه ودود،ص23

منابع

  • ویکی پدیا صفحه (آمنه وودود)
  • طالبی، میلاد،آمنه ودود؛ تفسیر قرآن بر پایه حقوق زنان، دین آنلاین،99/04/30
  • خندق‌آبادی، حسین،متن‌گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء،دانشگاه ادیان و مذاهب قم
  • بیرامی،رقیه؛ محمدحسن صانعی‌پور؛ محمود کریمی بنادکوهی؛ لیلا السادات مروجی،ز هرمنوتیک توحیدی تا پارادایم توحیدی؛ بررسی تطور روش‌شناسی آمنه ودود در فهم قرآن،دوفصلنامه علمی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن،دوره 6، شماره 2 - شماره پیاپی 12، بهار و تابستان 1397، صفحه 11-32