میشل بارت
میشل بارت[۱]
خطا در ایجاد بندانگشتی: پرونده وجود ندارد |
زندگینامه
آثار
دیدگاههای میشل بارت
از نظر میشل بارت (Michelle barrett)، دیگر نظریهپرداز فمینیسم مارکسیستی، رمز ستمدیدگی زنان نظام خانواده یا خانوار است؛ مجتمعی که شامل یک ساختار اجتماعی و یک ایدئولوژی معیّن (خانوادهگرایی) است. به دلیل آنکه خانواده دستیابی به منابع را کنترل و ویژگی جنس زن را تولید مثل و لذّت بخشی به مردان تعریف میکند، دستیابی زنان به کار با دستمزد را محدود میسازد و از اینرو، تسلّط مرد بر زن را امکانپذیر میکند. از نظر او، تا زمانی که مراقبت از کودکان بر عهده جامعه قرار نگیرد، هرگز برابری واقعی به دست نخواهد آمد.[۲] وي در كتاب ستم امروزي به زنان[۳](1980) تحليلي ماركسيستي از وضعيت زنان ارائه ميدهد. وجه تمايز او با ساير فمينيستهاي ماركسيستي، يكي در تأكيد بر ستمگري بر مبناي جنسيت، در كنار ستمگري طبقاتي است. او معتقد است: مردان حتي درون طبقة كارگر از امتيازاتي برخوردارند و بر زنان اعمال اقتدار ميكنند؛ لذا بايد نظرية ماركسيستي را بهگونهاي جرح و تعديل كرد كه مناسبات جنسيتي در مركز تحليلهاي آن قرار گيرد. ديگر اينكه شكلگيري خانواده و ايدئولوژيِ طبيعي دانستن نقشهاي همسري و مادري زنان، گرچه به ديدگاههاي ماقبل سرمايهداري بازميگردد، اما بهدليل تناسب با وضعيت جديد و منفعت زيادي كه براي سرمايهداري داشت، در اين نظام گسترش يافت و تثبيت شد؛ لذا در تحليل وضعيت زنان بايد به مقولات اقتصادي و ايدئولوژيك، همراه باهم پرداخت.[۴]
نقد دیدگاههای میشل بارت
هدف اصلي فيمينيستهاي ماركسيستي شناسايي عملكرد روابط جنسي است كه ميتواند از فرايند توليد و باز توليد (با مفهوم ماترياليستي آنها) متمايز باشد. يا با آنها پيوند داشته باشد.
طبيعت انديشة ماركسيستي فيمينيسم را اعتقاد به جريان داشتن حركت انسانها در هر دو ظرف مكان و زمان تشكيل ميدهد.
تا زماني كه تغيير در شيوة توليد و نظامهاي تملك و بهره كشي ادامه دارد فمينيستهاي ماركسيست ناگزيرند اين تغييرات را با پيشرفتهايي كه در سازماندهي خانوار و روابط جنسي و توليد خانگي پديد ميآيد ارتباط دهند.