مادري

از ویکی‌جنسیت

مادر؛ یکی از نسبت‌های خانوادگی.

مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمده هویت زنانگی است.

تعریف لغوی و اصطلاحی

مادر ترجمه واژه «اُم» در عربی به معنای زنی که فرزند به دنیا می‌آورد یا زنی که داری فرزند است.[۱][۲] [۳]

جایگاه مادر

مادری برای بشر در طول تاریخ مفهومی مقدس بوده است و مادر مظهر محبت و فداکاری شناخته شده‌است. ادیان نیز در تقدس بخشی به مادری نقش برجسته‌ای داشته‌اند در اسلام بهشت زیر پای مادران توصیف‌ شده است و در مسیحیت مریم مقدس سمبل مادر امت شناخته می‌شود.هر چند همه ادیان الهی مقام ارزشمندی برای مادر قائلند و به او احترام می‌گذارند، ولی اسلام بیش از دیگر مکاتب به این مسئله توجه نموده و به مادر عظمت بخشیده است. حقوقی را که اسلام برای مادران مشخص کرده، بسیار فراتر از حقوقی است که برای دیگران حتی پدر قائل شده است؛ چرا که مادر مربی انسان و در حقیقت پرورش دهنده جامعه است و اوست که می تواند فرد و جامعه را به سعادت برساند و یا به شقاوت و بدبختی بکشاند.[۴]

در آیات قرآن کریم مقام مادری هم ردیف اطاعت و عبادت خدا ذکر شده‌است.خداوند در هر یک از آن آیات، با عظمت و بزرگی از مادر یاد کرده و به نوعی از مقام او تمجید نموده است. چرا که وحی و الهام مستقیم خدا به مادر موسی، اظهار ارادت و نیکویی عیسی به مادر، بیان زحمات و رنج های مادر در قرآن کریم و همچنین دستور حق تعالی به احسان و نیکی نسبت به پدر و مادر، همه گواه بر رفعت جایگاه مادر است.[۵]

فمنیسم و مادری

با آغاز جنبش‌های فمنیستی در غرب و تلاش برای احقاق حقوق زن یکی از مسائلی که مورد توجه فمنیست‌ها قرار گرفت مساله مادری بود. تلاش فمنیست‌ها جهت برابری حقوق زن و مرد در نحله‌های مختلف با رویکرد‌های متفاوت موجب، دیدگاهی متفاوت در مساله مادری شد.در طول اين سال‌ها، برخي به عنـوان نهـادي انقيـادآميـز بـه مادري تاختند و از آنجا كه مادري در اين فضا با مفاهيمي چون سـنت و پدرسالاري گره خورده بود، تلاش براي فهم اجتمـاعي ايـن مسـئله بـا شـورش و مبـارزه عليـه خانواده و فرزندآوري يكي دانسته شد.برخي ديگر به ريشه‌هاي اقتصادي مـادري و تـأثيري كـه سرمايه‌داري و تكنولوژي بر آن مي‌گذارد هجوم بردند.عـده‌اي ديگـر سـاختارها را كنار گذاشته و به تجربه‌هاي خرد مادران در زنـدگي روزمـره توجـه كردنـد.عـده‌اي فرزندآوري و مراقبت را طبيعت زن دانستند و خواستار توجه اساسي به تفاوت‌هـاي ميـان زن مرد شدن.د برخي هم به عامليت مادران و خلاقيت‌هاي آنهـا پرداختنـد. در این میان عدة زيادي هم بودند كه عمدة پژوهش‌ها و جريان‌هاي متأثر از فمنيسم را داراي پيش‌داوري و مفروضات غلطي دانستند و از فقـدان صداي مادران اقليت در گفتمان‌هاي اصلي رويكردهـاي فمينيسـتي انتقـاد كردنـد.[۶]

مادری؛ منزلت یا تجربه؟

در اواخر قرن گذشته، مطالعه مادری یه طور چشمگیری گسـترش یافتـه اسـت و بسیاری از بحث‌های ضروری سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر، همچون سقط جنین، اشـتغال زنان، اصلاحات دولت رفاه و فناوری‌های تولید مثل، مباحث مادری را در مركز خود داشـته‌انـد. این بحث‌ها شامل مناقشه تعاریف زنان و زنـانگی، مردان و مردانگـی، خانواده، بـزرگسـالی و چالش‌های ناشی از تقسیم جنسی كار می‌شود. تمركز بر این بررسی‌ها بیانگر دو جریان غالب در این حوزه است؛ یکی نظریه پردازی دربـاره مادر و مادرشدن و دیگری مطالعه تجربی از تجربیـات مادری. رویكرد نخست را می‌توان رویكرد اثباتی به مادری نامید؛ که تمركز پژوهش‌ها در این رویكرد (پوزیتیویستی) بر انحراف از گفتمان ساختار ایـدئولوژیك مادری مبتنی است که موضوعاتی از قبیل: روندهای جمعیت‌شناختی، به تعویق انـداختن بچـه‌دار شـدن از سوی زنان، كـاهش میـزان تولـد، افـزایش مادران مجرد، مادران همجنس‌گرا، اشتغال رو به تزاید مادران متأهل طبقه متوسط و فناوری‌های نوین تولیـد مثـل و زنانی كه از این قبیل فناور ی‌ها استفاده می‌كنند كه با رونـد طبیعی تولید مثل تـداخل دارد را پوشش می‌دهد. در نقطة مقابل این رویكرد، رویكرد تفسیرگرا از مادری قـرار دارد كـه مـی تـوان آن را بـه منزله تفسیری انتقادی، هرمونتیكی، كیفی و فمینیستی بر مادر شدن زنان تلقی كرد. بنـابر این، ایـن رویكرد مدل واحدی از مادرشدن را به زیر سؤال می‌برد و اصرار دارد كه دیـدگاه هـای مختلـف زنان، درك و تجارب مادری كردن آنها باید در نظر گرفتـه شـود.

مادری به مثابه نظام كنش

در تحقیق حاضر، به تبعیت از رویكرد نخست و با استناد به نظریه عمومی كنش، مادری به مثابه یك نظام كنش صورت بندی شده است. مطابق با دیدگاه پارسونز ، كنش انسانی قابلیت تحلیل سیستمی را دارد، زیرا از مجموعه‌ای از واحدهای كنشی ساخته می‌شود و در هر سطحی از واقعیت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه‌های نسبتاً پایدار تشكیل شده و فرایندی است متضمن تغییرات منظم. از این رو، هر نظام كنش به منظور تضمین بقای خود چهار كاركرد یا بعد دارد. به این اعتبار، می‌توان برای مادری چهار بعد یا مؤلفه كلی در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.

مادری و دین داری

تحقیقـات نشان می‌دهند كـه مذهب ارتباطی قوی با خانواده و مشروعیت بخشیدن به آن دارد به طوری كه بسیاری از مذاهب، به تأكید بـر ارزش‌های خانواده گرایش دارند. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت كه شدت عمل مذهبی فقط در صـورتی بر باروری تأثیر خواهد داشت كه آن مذهب واجد ایدئولوژی طرفداری از زاد و ولـد و باروری باشد. یكی از كاركردهایی كه به مذهب نسبت داده می‌شود، ایجاد رفـاه ذهنـی و كمك بـه معتقدان برای غلبه بر فشارهای زندگی و بلاتكلیفی و تردید اسـت كـه جزء بسـیار حیاتی از بهزیستی روانی فرد است. داشتن فرزند از نكات حساس در زندگی افراد است، كه به طور بـالقوه آنها را با تردیدهایی از ناپایداری اقتصادی گرفته تا ناتوانی در پرورش فرزند درگیر می‌كنـد. از عهده این چالش ها برآمدن می‌تواند برای افراد مذهبی چنانچـه آسـایش و راحتی را در مذهب مورد نظر خود پیدا كنند، آسانتر باشـد بـه همـین دلیـل، زنان شـاغلی كـه وابستگی مذهبی بیشتری دارند، كمتر تعـارض كارــ خـانواده را احساس می كننـد و بنـابر این راحت‌تر به باروری بالاتر می‌رسند .

فرضیه‌های تحقیق

بر مبنای مباحث نظری یادشده، دو فرضیه در تحقیق حاضر آزموده می‌شود:

  1. بین دین‌داری زنان با نگرش به مادری رابطه مثبت وجود دارد.
  2. رابطه دین‌داری عملی با نگرش به مادری شدیدتر از دین‌داری ذهنی است.

جامعه آماری این تحقیق زنان 15-49 ساله شهر تهران هستند. مطابق با جدول‌ها و اطلاعات گزارش شده سازمان آمار و درگاه ملی، آمار به دست آمده شامل 2 میلیون و 822 هزار و 152 نفر است. روش نمونه‌گیری در این پژوهش خوشه‌ای است كه در چهار مرحله انجام شد.

متغیرهای تحقیق: نگرش به مادری، دین داری

یافته‌های تحقیق: نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلكه تركیبی از این دو است. این امر در خصوص بعد اجتماعی به بیشترین حد 76/2 درصد و در خصوص بعد فرهنگی به كمترین حد 66 درصد می‌رسد. با این همه، نسبت نگرش مدرن به سنتی در كل و هر یك از ابعاد مادری به استثنای بعد فرهنگی بیشتر است.

یافته‌های استنباطی: با انجام این تحقیق، معلوم می‌شود كه رابطه دین‌داری با نگرش سنتی به مادری مثبت و معنادار و سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری نیز بیشتر بر عهده دین‌داری ذهنی است.

نتیجه‌گیری

سعی این تحقیق ارائه پاسخ به دو سؤال عمده بود: نگرش زنان نسبت به مادری تا چه حد سنتی یا مدرن است و تا چه حد دین‌داری می‌تواند این تغییرات نگرشی را توضیح دهد. در تحقیق حاضر، مادری به منزله نوعی نظام كنش صورت‌بندی شد كه واجد چهار بعد زیستی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد كه نگرش غالب به مادری و هریك از ابعاد اصلی آن نه مدرن و نه سنتی، بلكه تركیبی از هر دو است. با این همه، در مقایسه دو قطبی نگرش مدرن سنتی بیشترین شکاف نگرشی در ابعاد شخصیتی و اجتماعی مادری دیده می‌شود، كه گرایش به تلقی مدرن از مادری به حداكثر می‌رسد.

در مقابل، در بعد فرهنگی شكاف یادشده به نفع گرایش به تلقی سنتی تغییر می‌كند. در بعد زیستی نیز، هرچند گرایش به وجه مدرن است، از میزان شكاف تا حد زیادی كاسته می‌شود. این نتایج از یك سو مبین اهمیت نقش مادری در هویت زنان و باز تولید آن در جامعه است؛ وجود رابطه معنادار بین دین‌داری و نگرش سنتی به مادری در تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی منطبق است نشان دادند كه هرچه زنان مذهبی‌تر باشند، گرایش آن‌ها به ارزش‌های سنتی بیشتر است. در مقابل زنان غیر مذهبی، مقاومت بیشتری در برابر الگوی زن سنتی داشته‌اند و خود را با هویت تحصیلی و شغلی شان معرفی كرده‌اند؛ حال آنكه زنان مذهبی ایده‌آل خود را زن سنتی تصویر كرده‌اند؛ یعنی علاقه‌مند به مادری و همسری نمونه.

كلید واژگان

تغییرات فرهنگی، خانواده، دین‌داری، زنان، مادری.

منبع