عنوان مقاله
بررسی الگوی مصرف نزد زنان شهر تهران
درجه مقاله
علمی-پژوهشی
چکیده
مقاله حاضر با عنوان بررسی الگوی مصرف نزد زنان شهر تهران از دیدگاه شهروندان (زنان) تدوین شده است. مسأله اصلی در این مقاله توجه بیش از حد، قشری از زنان است که معمولا الگوی مصرف متنوعی را برای مدرن جلوه دادن خود بر میگزینند و معمولا این کار ریشه در بسیاری از مشکلات خانوادگی، اختلالات روحی، استرس، و اضطراب دارد. در این حوزه با طرز فکر و نگرش افراد مصرف کنندهای سر و کار داریم که هریک از آنها بروی طیف وسیعی از افراد جامعه تأثیر دارند و اگر بتوان در این حوزه به فرهنگسازی دست زد و طرز نگرش افراد را به سوی الگوی مصرف واقعی سوق داد و بسترهای مناسب را فراهم کرد، میتوان گفت به احتمال زیاد در حوزههای کلان جامعه نیز تغییراتی ایجاد خواهد شد.
مقدمه
مصرف از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر رشد زیادی داشته، و محققان نیز از دیدگاههای گوناگون به آن پرداختهاند. طبق تعریف در فرهنگ لغت، الگوی مصرف علت رفتاری است که مصرف کننده در یک برهه زمانی از خود نشان میدهد. در ایران گسترش سویههای فناوری و رفاهی، سبب پیدایش الگوهای جدید زیستن شده است. که در این فرایند، مفهوم ابتدایی مصرف که مبتنی بر رفع نیازهای ضروری بود تغییر کرد و اشکال جدیدی یافت به طوری که نیازهای ثانویه و فانتزی مهم شدند. این تغییر اجتماعی به دلیل رشد مدرنسیم که فردگرایی، توجه به زندگی و میل به پیشرفت از مولفههای آن بود، شتاب بیشتری به خود گرفت. بنابر این میتوان به این نتیجه رسید که الگوی مصرف مفهوم کلیدی است، به این معنا که میتوان با آن قفل فهم جامعه مدرن را باز کرد.
گزارش مقاله
نویسنده در مقاله در صدد تبیین مسئله بررسی الگوی مصرف نزد زنان شهر تهران میباشد، برای تبیین مسئله به مباحث ذیل اشاره دارد.
بیان مسأله
نام گذاری سال 1388 به سال الگوی مصرف، دارای سویه اجتماعی فرهنگی است و به یکی از مهمترین چالشهای رفتاری در سطح اجتماعی اشاره دارد. مصرف کالاهای مختلف در دوهه اخیر به ویژه در برخی از مرزها چنان بیرویه است که میتواند نشانه یک ناهنجاری رفتاری اجتماعی در جامعه کنونی باشد.
در ساختار جدید اجتماعی، کار دیگر نه فقط عاملی برای زنده ماندن، بلکه راهی برای مصرف کالا و لذت ناشی از آن تعبیر میشود. در حقیقت فهم الگوی مصرف در جامعه جدید به فهم نگرش و افقهای ذهنی انسان مدرن وابسته است. از این رو هدف اساسی در بررسی و شناسایی الگوی مصرف نزد زنان شهر تهران، شناختن عوامل تأثیر گذار بر الگوی مصرف مدرن زنان است.
یافتههای تحقیق
با توجه به یافتههای تحقیق بیشتر پاسخ گویان در ردههای سنی 20 تا 30 سال و از نظر تحصیلات به ترتیب دیپلم، لیسانس، فوق دیپلم، متوسطه، فوق لیسانس، راهنمایی، ابتدائی هستند. از نظر هدایتگر بیرونی، پاسخگویان در حد متوسطی (حدود 0.68درصد) تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعی، دوستان و همسالان و اهمیت انطباق با دیگران بودهاند و تنها تعداد کمی از پاسخگویان تأثیر این شاخصها را در حد زیاد میدانستند.
در زمینه مصرف نمایشی، اکثر پاسخگویان در حد بالا (حدود 0.52درصد) تحت تأثیر نمایش دادن قدرت پولی، کسب اعتبار و برتر جلوه دادن زندگی در نظر دیگران بودهاند و تعداد کمی از پاسخ گویان تأثیرات این شاخصها را در حد پایین میدانستند.
بیش از 0.57 درصد از زنان تشخصپذیری خود را با توجه به قرار گرفتن در موقعیتی بالاتر از دیگران و دستیابی به احترام اجتماعی در حد متوسط ارزیابی کردهاند. بیش از 70.5 درصد از زنان پایگاه اقتصادی را با توجه با شاخصهای شغل، درآمد، قدرت خرید در بازار در حد پایین ارزیابی کردهاند و تعداد اندکی خود را متوسط ارزیابی کردهاند.
اکثر افراد از نظر تفسیر موقعیت کنش با توجه به دو شاخص محیط اجتماعی و متأثر شدن از دیگران در حد متوسط (حدود 0.55 درصد) بودهاند . تنها 0.11 درصد در حد بالایی بودهاند. از لحاظ الگوی مصرف مدرن با توجه به چهار شاخص پوشش ظاهری، تزئینات، دکوراسیون و وسایل منزل، نمره اکثر زنان حول میانگین است و به طور متوسط الگوی مصرف خود را مدرن ارزیابی کردهاند.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین مصرف تظاهری، تشخصپذیری، موقعیت کنش، هدایتگر بیرونی و الگوی مصرف مدرن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به عبارتی، هر قدر عامل مصرف تظاهری، تشخص پذیری، موقعیت کنش و هدایتگر بیرونی افزایش یابد، الگوی مصرف مدرن نیز افزایش مییابد. در این میان رابطه بیا پایگاه اقتصادی افراد با الگوی مصرف مدرن زنان معنادار نیست. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 0.16 درصد تغییرات الگوی مصرف مدرن زنان ناشی از پایگاه اقتصادی است که البته این مقدار بسیار ناچیز است.
بحث و نتیجه گیری
بر اساس نتایج تحقیق، مصرف تظاهری در بین بیشتر زنان در حد بالایی مشاهده شده است. بر اساس کاربرد پذیری مفهوم مصرف تظاهری در بین زنان شهر تهران، زنان از کالاهای گران به صورتی اسرافآمیز، صرفا برای تظاهر و رقابت با طبقه مرفه استفاده میکنند، در حالی که از نظر مالی فاقد استطاعت هستند. بنابر این در چنین شرایطی میتوان تفسیر کرد که مصرف در بین زنان شهر تهران، موجب از خودد بیگانگی آنان شده و کالاها را برای آنها واجد ارزشی کاذب ساخته است.
نتایج نشان میدهد که بین تشخصپذیری و الگوی مصرف مدرن زنان رابطه وجود دارد. به طوری که اکثر زنان تشخص پذیری را در حد متوسط ارزیابی کردهاند.
نتایج نشان میدهد که بین تفسیر موقعیت کنش با الگوی مصرف مدرن زنان رابطه وجود دارد. بر اساس نظریه کنش متقابل نمادین، زنان در مراکز خرید، در نتیجه کنشهای متقاطع که کنشهایی از پیش تنظیم شده و استاندار نیست، دیگر خودشان نیستند، و تحت تأثیر مصرف و نحوه خرید کردن دیگران قرار گرفتهاند و سعی میکنند برای نزدیک ساختن خود به دیگران، الگوی مصرفی را انتخاب کنند که با دیگران هماهنگ شوند. بنابراین مراکز خرید نوعی زمینه خرید و رقابت طبقاتی را برای زنان تهرانی فراهم ساخته است.
پیشنهادات
- زنان جامعه ما الگوی مصرف خود را بر اساس نیاز، طبقه اجتماعی و پایگاه اقتصادی که در آن قرار گرفتهاند انتخاب کنند نه بر اساس تقلید، چشم و همچشمی.
- جامعه شرایط مناسبی برای حضور زنان در عرصه عمومی فراهم کند تا زمینه خود باوری برای زنان بیشتر شود.
- در مورد الگوی مصرف از بعد «جامعه شناختی» در سطح کلان تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
منابع
- نویسندگان: افسانه وارسته فر، هانیه مختاری؛ مجله: پژوهش اجتماعی» زمستان 1388- شماره 5 (22صفحه- از 41 تا 62)
- لینک نورمگز