موضوع اساسی پژوهش حاضر، اهمیت بیش از اندازه قشری از زنان است که غالباً الگوی مصرف متنوعی را برای به روز نشان دادن خود انتخاب میکنند، که دلیل آن بسیاری از مشکلات خانوادگی، اعم از اختلالات روحی، استرس و اضطراب است. در این زمینه با دیدگاه و طرز تفکر افراد مصرف کننده ای سر و کار داریم که هر کدام از آنها بر طیف گسترده ای از افراد جامعه تأثیر گذار میباشند، و برای ایجاد تغییرات در حوزههای کلان جامعه، باید در این زمینه فرهنگ سازی کرده، و دیدگاه افراد را به سمت الگوی مصرف واقعی سوق بدهیم.
عنوان
بررسی الگوی مصرف نزد زنان شهر تهران
درجه مقاله
علمی-پژوهشی
گزارش مقاله
نویسنده در مقاله در صدد تبیین مسئله بررسی الگوی مصرف نزد زنان شهر تهران میباشد، لذا تشخص پذیری زنان، مصرف تظاهری، موقعیت کنش، هدایتگر بیرونی والگوی مصرف مدرن زنان تهران را مورد بررسی قرار داده و در پی یافتن رابطهای است که بین اینها وجود دارد.
یافتههای تحقیق
با توجه به یافتههای تحقیق بیشتر پاسخ گویان در ردههای سنی 20 تا 30 سال و از نظر تحصیلات به ترتیب دیپلم، لیسانس، فوق دیپلم، متوسطه، فوق لیسانس، راهنمایی، ابتدائی هستند. از نظر هدایتگر بیرونی، پاسخگویان در حد متوسطی (حدود 0.68درصد) تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعی، دوستان و همسالان و اهمیت انطباق با دیگران بودهاند و تنها تعداد کمی از پاسخگویان تأثیر این شاخصها را در حد زیاد میدانستند.
در زمینه مصرف نمایشی، اکثر پاسخگویان در حد بالا (حدود 0.52درصد) تحت تأثیر نمایش دادن قدرت پولی، کسب اعتبار و برتر جلوه دادن زندگی در نظر دیگران بودهاند و تعداد کمی از پاسخ گویان تأثیرات این شاخصها را در حد پایین میدانستند.
بیش از 0.57 درصد از زنان تشخصپذیری خود را با توجه به قرارگرفتن در موقعیتی بالاتر از دیگران و دستیابی به احترام اجتماعی در حد متوسط ارزیابی کردهاند. بیش از 70.5 درصد از زنان پایگاه اقتصادی را با توجه با شاخصهای شغل، درآمد، قدرت خرید در بازار در حد پایین ارزیابی کردهاند و تعداد اندکی خود را متوسط ارزیابی کردهاند.
اکثر افراد از نظر تفسیر موقعیت کنش با توجه به دو شاخص محیط اجتماعی و متأثر شدن از دیگران در حد متوسط (حدود 0.55 درصد) بودهاند. تنها 0.11 درصد در حد بالایی بودهاند. از لحاظ الگوی مصرف مدرن با توجه به چهار شاخص پوشش ظاهری، تزئینات، دکوراسیون و وسایل منزل، نمره اکثر زنان حول میانگین است و به طور متوسط الگوی مصرف خود را مدرن ارزیابی کردهاند.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین مصرف تظاهری، تشخصپذیری، موقعیت کنش، هدایتگر بیرونی و الگوی مصرف مدرن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به عبارتی، هر قدر عامل مصرف تظاهری، تشخص پذیری، موقعیت کنش و هدایتگر بیرونی افزایش یابد، الگوی مصرف مدرن نیز افزایش مییابد. در این میان رابطه بین پایگاه اقتصادی افراد با الگوی مصرف مدرن زنان معنادار نیست. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 0.16 درصد تغییرات الگوی مصرف مدرن زنان ناشی از پایگاه اقتصادی است که البته این مقدار بسیار ناچیز است.
بحث و نتیجهگیری
طبق نتایج، در میان اکثر زنان مصرف تظاهری بیش از حد مشاهده میشود. و زنان تهران با وجود عدم استطاعت مالی مناسب، از کالاهای گران قیمت، به صورت اسراف آمیز، و برای تظاهر و رقابت با با قشر ثروتمند استفاده میکنند. بنابراین، اینطور میتوان نتیجه گرفت که، مصرف بیش از حد در بین زنان تهران، باعث شده که آنها از خود بیگانه شده و کالاها برای آنها واحد ارزشی کاذبی به وجود آورده است.
طبق دادههای به دست آمده، الگوی مصرف مدرن زنان و تشخیص پذیری با یکدیگر رابطه دارند و بیشتر زنان تشخیص پذیری را در حد متوسط ارزیابی کردهاند. همچنین تفسیر موقعیت کنش و الگوی مصرف مدرن زنان نیز با یکدیگر رابطه دارند. طبق نظریه کنش متقابل نمادین، در مراکز خرید زنان، به دلیل کنشهای متقاطع که کنشهای از پیش تنظیم شده هستند و استاندارد نیست، دیگر خودشان نیستند، و تحت تأثیر نحوه خرید و مصرف دیگران قرار گرفته، و سعی بر این دارند الگوی مصرفی را انتخاب کنند که با دیگران هماهنگ باشد. پس مراکز خرید تهران نوعی زمینه خرید و رقابت طبقاتی را برای زنان در آنجا ایجاد کرده است.
منابع
- نویسندگان: افسانه وارسته فر، هانیه مختاری؛ مجله: پژوهش اجتماعی» زمستان 1388- شماره 5 (22صفحه- از 41 تا 62)
- لینک نورمگز