سفر حج؛ سفر به مکه و انجام مناسک واجب دینی برای مردان و زنان مسلمان مستطیع.

سفر حج به عنوان پدیده‌ای معنوی و الهی و چندوجهی، صرفاً به ابعاد فردی محدود نمی‌شود، بلکه دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و روانشناختی در سطوح فردی و جمعی برای مردان و زنان است که به گونه‌ای نمادین ابعاد مختلفی از معارف و ارزش‌های توحیدی و اسلامی را در چارچوبی واحد به نمایش می‌گذارد. در نظام احکام اسلامی، مردان و زنان در احکام احرام عمره یا حج در برخی امور مشترک، تابع قواعد یکسان هستند، اما به دلیل تفاوت‌های تکوینی و جنسیتی، در پاره‌ای از احکام احرام نیز دارای تفاوت‌ها و تمایزات خاص می‌باشند.

مفهوم‌شناسی

واژه «حج» مصدر و به معنای «قصد کردن» و «آهنگ چیزی را داشتن» است.[۱] واژه عربی «حَجّ» (به فتح حاء، به عنوان مصدر) و «حِجّ» (به کسر حاء، به عنوان اسم مصدر) به معنای «آوردن دلیل و برهان» و «قصد کردن امری مهم» است.[۲]

در اصطلاح شرعی، حج به‌معنای «اصلُ الحَجِّ، القَصدُ للِزّیارةِ، خُصَّ فی تعارف الشّرع بِقَصدِ بَیتِ اللهِ تعالى إقامَةً لِلنُسُک»؛ «قصد خاص خانه خداوند» برای انجام دادن اعمال مخصوص در برهه زمانی معین است،[۳] اعم از حج تمتع یا عمره که به نحوی از انحاء در زمره حج محسوب می‌گردد.[۴] این فریضه یکی از ارکان پنج‌گانه دین اسلام است[۵] و به‌عنوان عبادتی مالی و بدنی در سال نهم هجری تشریع شده است.[۶]

سفر حج، سفر عبادی-سیاسی به مکه مکرمه برای انجام مناسک خاص در زمان معین است که بر مردان و زنان مسلمان مستطیع، حداقل یک‌بار در عمر واجب می‌شود.[۷]

انواع حج

در همه فقهای مذاهب اسلامی اعم از فقهای امامی و اهل‌سنت سه نوع حج بیان شده است و در اقسام حج اختلافی وجود ندارد و آن سه قسم عبارت از حج تمتع، حج اِفراد و حج قِران است.[۸]

همچنین حج در شریعت اسلام به دو قسم واجب و مستحب تقسیم می‌شود. حج واجب بر سه قسم است. حج تَمتُّع (حجه‌الاسلام) که در طول حیات، یک‌بار واجب می‌شود. حج نذری/عهدی که به‌وسیله نذر، عهد یا قسم بر انسان واجب می‌شود و حج نیابتی که با اجیر شدن برای ادای حج نیابتی از طرف دیگری بر فردی واجب است. سایر اقسام حج خارج از این موارد، جنبه تبرعی و مستحبی دارد. این تقسیم‌بندی مبتنی بر ادله فقهی و مورد تأیید مذاهب اسلامی است.[۹]

آمار زائران حج

مراسم حج ۱۴۰۴ش با حضور ۱.۶۷ میلیون نفر، برگزار شد که از این تعداد، ۱.۵ میلیون نفر (۸۹.۸ درصد) زائر خارجی از ۱۷۱ کشور جهان و ۱۶۶,۰۰۰ نفر (۱۰.۲ درصد) از شهروندان عربستانی بودند. از نظر شیوه‌های سفر، سفر هوایی با ۱.۴ میلیون نفر (۸۳.۸ درصد زائران خارجی) همچنان روش غالب بود، در حالی که ۶۶,۰۰۰ نفر از مرزهای زمینی و ۵,۰۰۰ نفر از طریق دریا وارد شدند. این آمار نشان‌دهنده تثبیت ظرفیت حج در سطح فعلی و تأثیر سیاست‌های مدیریت جمعیت عربستان است.[۱۰]

ترکیب جنسیتی زائران حج در سال ۱۴۰۴ش نشان‌دهنده حضور ۸۷۷,۸۴۱ مرد (۵۲.۵ درصد) و ۷۹۵,۳۸۹ زن (۴۷.۵ درصد) بود که بیانگر تعادل نسبی در مشارکت جنسیتی در این مراسم مذهبی است.[۱۱] براساس تنوع مذهبی و جنسیتی در سال ۱۴۰۴ش، تعداد کل زائران ایرانی اعزامی به حج تمتع بالغ بر ۸۱,۴۵۰ نفر بوده است که از این تعداد ۴۴,۵۰۰ نفر (۵۴ درصد) را زنان و ۳۶,۹۵۰ نفر (۴۶ درصد) را مردان تشکیل می‌دهند. این آمار نشان‌دهنده کاهش یک درصدی سهم زائران مرد نسبت به سال گذشته است. همچنین از مجموع زائران ایرانی، تعداد ۱۳,۹۰۰ نفر از هموطنان اهل سنت می‌باشند.[۱۲]

احکام زنان و مردان در سفر حج

در اسلام، نگاه عادلانه به زن و مرد در احکام احرام عمره یا حج، مشهود است؛ به‌گونه‌ای که احکام احرام برای زنان و مردان در سفر حج دارای سه وجه متمایز اشتراکات، تمایزات و تخصیصات است. در واجبات، مستحبات، مکروهات و برخی از محرمات احرام همانند نیت، ادای تلبیه، استحباب طهارت بدنی، تقصیر ناخن‌ها، نگاه کردن در آینه و حرمت استفاده از سرمه و عطر، زن و مرد مشترک هستند،[۱۳] اما در برخی موارد تفاوت‌های احکام زن و مرد در سه حیطه واجبات، مستحبات و محرمات احرام وجود دارد که نشان‌دهنده توجه عمیق اسلام به عدالت جنسیتی در عین رعایت تفاوت‌های فطری است.[۱۴]

واجبات احرام

در واجبات احرام، نیّت، تلبیه، استحباب طهارت بدنی، تقصیر ناخن‌ها، نگاه کردن در آینه و حرمت استفاده از سرمه و عطر میان زن و مرد مشترک است[۱۵]، اما در برخی احکام تفاوت وجود دارد. مردان باید دو لباس خاص احرام یکی ازار (عورتین و مابین ناف تا زانو) و دیگری رداء (روی کتف) بپوشند، درحالی‌که زنان چنین الزامی ندارند.[۱۶] همچنین پوشیدن لباس حریر (ابریشم) برای مردان در احرام حرام است[۱۷]، ولی برای زنان مکروه یا در برخی موارد جایز شمرده شده است.[۱۸]

مستحبات احرام

در مستحبات احرام، زن و مرد در اغلب موارد مشترک هستند، اما در کیفیت ادای تلبیه تفاوت وجود دارد. بر اساس دیدگاه فقهای امامیه، مردان مستحب است تلبیه را با صدای بلند ادا کنند،[۱۹] در حالی‌که زنان باید به اندازه‌ای صدای خود را بالا ببرند که تنها اطرافیان نزدیک بشنوند.[۲۰] این تفاوت مبتنی بر روایاتی همچون «حدیث حریز»؛ «فِی رِوَایَةِ حَرِیزٍ أَنَّ رَسُولَ الله9 لَمَّا أَحْرَمَ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ: مُرْ أَصْحَابَکَ بِالْعَجِّ وَ الثَّجِّ فَالْعَجُّ رَفْعُ الصَّوْتِ بِالتَّلْبِیَةِ وَ الثَّجُّ نَحْرُ الْبُدْن» است که بلند گفتن تلبیه (عجّ) را برای مردان توصیه می‌کند.[۲۱] در مقابل، روایاتی مانند روایت «ابوبصیر از امام صادق(ع)» «لَیْسَ عَلَى النِّسَاءِ جَهْرٌ بِالتَّلْبِیَه»، حکم ویژه زنان را تبیین می‌نماید.[۲۲]

برخی فقها این تفاوت را با استناد به مبانی حفظ عفت عمومی و پرهیز از فتنه توجیه کرده‌اند.[۲۳]

محرمات احرام مخصوص مردان

در فقه اسلامی، محرمات احرام به دو دسته مشترک و جنسیتی تقسیم می‌شوند. از مهم‌ترین محرمات اختصاصی مردان در حال احرام می‌توان به چهار مورد اساسی اشاره نمود. نخست پوشیدن لباس دوخته‌شده مانند پیراهن، لبّاده و شب‌کلاه و شلوار که به طور خاص برای مردان حرام است؛[۲۴] دوم پوشاندن سر به هر شکل اعم از کلاه، عمامه، پارچه، چیزهای غیرمعمول همانند گِل سرشور، برگ گیاهان، حنا یا سایر پوشش‌ها و حتی فرو بردن سر در آب؛[۲۵] سوم استفاده از جوراب و کفش‌های بسته و هر چیز دیگری که روی پا را می‌پوشاند (به استثنای صندل‌های باز)[۲۶] و چهارم بهره‌گیری از سایه‌بان مانند چتر، هودج و امثال آن یا قرار گرفتن زیر سقف در حال سفر که بر مردان در حال احرام، حرام می‌باشد.[۲۷]

محرمات احرام مخصوص زنان

در فقه احرام، زنان نیز با محرمات اختصاصی مواجه هستند که رعایت آنها ضروری است. مهم‌ترین محرمات احرام مختص زنان شامل پوشاندن صورت با نقاب یا روبنده (برخلاف مردان که پوشش سر بر آنها حرام است)[۲۸]؛ استفاده از دستکش که پوشاندن دستها را به همراه دارد و در لسان روایات با عنوان «قفازین» مطرح شده است[۲۹] و به کار بردن زیورآلات آشکار مانند النگو و دستبندهای صدادار که زینت شمرده می‌شود.[۳۰] همچنین براساس نظر فقها، تراشیدن موی سر، برای زنان، آن‌گونه که مردان انجام می‌دهند، حرام است. ولی کوتاه کردن مو ایرادی ندارد.[۳۱] این احکام که مبتنی بر روایات معتبر فقهی است، با هدف حفظ حریم خاص احرام و پرهیز از هرگونه زینت ظاهری وضع شده‌اند.[۳۲]

حوزه احکام موارد اشتراک احکام مختص مردان احکام مختص زنان
واجبات - نیت

- تلبیه (لبیک گفتن)

- وجوب پوشیدن لباس احرام خاص (نخ دوخته نشده)

- حرمت پوشیدن لباس حریر (ابریشم)

- عدم وجوب پوشش خاص احرام

- جواز نسبی پوشیدن لباس حریر (مکروه یا جایز)

مستحبات - طهارت بدنی

- تقصیر ناخن‌ها

- پرهیز از آلودگی

- استحباب بلند گفتن تلبیه (عجّ)

- استحباب پوشیدن لباس سفید

- استحباب پوشیدن لباس غیرشفاف

- گفتن تلبیه با صدای آهسته (فقط برای اطرافیان نزدیک)

محرمات - حرمت استعمال عطر

-  حرمت سرمه کشیدن

- نگاه کردن در آینه

-  حرمت شکار

- حرمت پوشیدن لباس دوخته (مانند شلوار و پیراهن)

- حرمت پوشاندن سر (کلاه/عمامه)

- حرمت پوشیدن جوراب و کفش بسته

- حرمت استفاده از سایه‌بان (چتر/سقف)

- حرمت پوشاندن صورت (نقاب/روبنده)

- حرمت پوشیدن دستکش

- حرمت استفاده از زیورآلات آشکار (دستبند صدادار/النگو)

- کوتاه کردن مو همانند مردان

فلسفه تفاوت‌ها - تأکید بر تساوی در اصل عبادت

- اشتراک در اهداف معنوی

- حفظ سادگی و وحدت ظاهری مردان

- پرهیز از تشبه به غیرمحرم

- حفظ حریم عفت و پرهیز از زینت‌های ظاهری

- جلوگیری از جلب توجه نامحرم

استطاعت زنان در سفر حج

حج به عنوان فریضه الهی، اگرچه در اصول کلی وجوب همانند بلوغ، عقل و استطاعت مالی، جسمی و امنیتی برای زنان و مردان شرایط مشترکی دارد، اما به دلیل ملاحظات شرعی ناظر به تفاوت‌های تکوینی و کارکردهای اجتماعی جنسیتی، دارای احکام اختصاصی برای زنان می‌باشد.[۳۳] در فقه امامیه، استطاعت مالی زن برای حج مبتنی بر دو قسم، استطاعت ابتدایی (تمکن شخصی) و استطاعت بالمعنی‌الاعم (پذیرش هزینه از ثالث) است.[۳۴] بر اساس فقه اسلامی، هزینه حج بر عهده خود زن است و در صورت توانایی مالی مستقیم یا از طریق درآمد شخصی، حج واجب می‌شود [۳۵]، حتی اگر برای شوهر مشقت ایجاد کند (مشروط به عدم اختلال در زندگی). پذیرش هزینه از شخص ثالث (مانند شوهر یا پدر) در صورت وثوق به انجام تعهد الزامی است.[۳۶] وعده حج در عقد ازدواج به‌خودی‌خود استطاعت ایجاد نمی‌کند، ولی شوهر ملزم به وفای به عهد است.[۳۷] مهریه تنها در صورت توانایی مالی شوهر و عدم اختلاف زناشویی می‌تواند مبنای استطاعت باشد.[۳۸] شوهر موظف به پرداخت نفقه متعارف در مدت حج است، اما هزینه‌های سفر، مگر در صورت تساوی هزینه‌های سفر و اقامت بر عهده زن است.[۳۹] رجوع به کفایت برای زنان تحت تکفل، اطمینان از تأمین معاش پس از حج کافی است، اما زنان سرپرست خانوار باید هزینه‌های سفر و زندگی خود و تحت‌تکفل‌ها را تأمین کنند.[۴۰]

بر اساس دیدگاه فقهای امامی و برخی از فقهای اهل‌سنت، اذن شوهر برای حج واجب اعم از حجه‌الاسلام و حج نذری در صورت تنگی وقت، شرط نبوده و شوهر حق ممانعت ندارد، هرچند در صورت وسعت وقت می‌تواند سفر را تا کاروان آخر به تأخیر اندازد.[۴۱] در مورد سفر حج مستحبی و نذر با وقت وسیع، اذن شوهر معتبر است و عدم اخذ آن موجب معصیت و سقوط حق نفقه می‌شود.[۴۲] زن در عده طلاق رجعی حکم زن شوهردار را دارد[۴۳]، ولی در عده طلاق بائن و وفات نیاز به اجازه ندارد.[۴۴] این احکام مبتنی بر حفظ حقوق زناشویی و تفکیک میان واجبات و مستحبات است.

بر اساس دیدگاه امام خمینی و فقهای امامی، شافعی و مالکی، همراهی محرم برای سفر حج زن شرط نیست مگر در صورت عدم امنیت، که در این حالت همراهی محرم یا فرد مورد اطمینان حتی با پرداخت اجرت ضروری است.[۴۵] در مقابل، فقهای حنبلی و حنفی همراهی محرم را به طور مطلق یا در سفرهای بیش از سه روز واجب می‌دانند.[۴۶] مبنای اختلاف در استناد به آیات و روایات مختلف است، به طوری که فقهای امامی به عمومیت وجوب حج و امکان امنیت بدون محرم استناد می‌کنند، در حالی‌که دیگران به روایات منع سفر بدون محرم تمسک می‌جویند.[۴۷] در موارد اختلاف نظر زن و شوهر درباره امنیت سفر، رأی زن مقدم است مگر آنکه خلاف آن اثبات شود، و در هر حال حج بدون محرم در صورت تحقق امنیت صحیح است.[۴۸] هزینه همراهی محرم در صورت نیاز، جزو شرایط استطاعت محسوب می‌شود و عدم توانایی پرداخت آن موجب سقوط وجوب می‌گردد.[۴۹]

منابع

ابن ‌ادریس حلّی، محمدبن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.

ابن‌ اثیر، مبارک‌بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.

ابن منظور، محمدبن مکرم المصری، لسان العرب، بیروت، المصریه العامه للتألیف، ۱۳۱۵ق.

بحرانی، یوسف‌بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.   

بهجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، قم، شفق، ۱۴۲۴ق.

حر عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، قم، آل‌البیت، قم، ۱۴۰۹ق.

حلّی، یحیی‌‌بن سعید، الجامع للشرائع، قم، سیدالشهداء العلمیه، ۱۴۰۵ق.

حلّی، حسن‌بن یوسف، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.

حلّی، حسن‌‌بن یوسف، تحریر أحکام الشریعه علی مذهب الإمامیه، قم، موسسه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق.

حلی، حسن‌بن یوسف، تذکره الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت لاحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.   

خمینی، سیدروح‌الله، مناسک حج، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.

خمینی، سیّدروح‌الله، تحریر الوسیله، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۶ش.

راغب‌اصفهانی، حسین‌بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.

سمرقندی، محمدبن احمد، تحفه الفقهاء، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.   

شهید ثانی، زین‌الدین‌بن على، الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۳ق.

شهید ثانی، زین‌الدین‌بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.  

شیخ صدوق، محمدبن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق.

صالحی، سیدرضا، «مروری بر کارکردهای گوناگون مناسک حج»، میقات حج، دوره۱۹، شماره۷۴، ۱۳۸۹ش.

طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش سیدحسن‌موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.

شیخ طوسی، محمدبن حسن، الجمل و العقود فی العبادات، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۸۷ش.

طباطبائی، سیدمحمدعلی، مناسک الحج و الزیاره، الطبّاع، ۱۴۲۳ق.

طباطبائی‌حائری، علی‌‌بن محمد (1418)، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۸ق.

قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لأحکام القرآن، بیروت، دار الکتب العلميه، ۱۳۶۴ش.

کرکی، علی‌‌بن حسین، الرسائل محقق کرکی، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ق.

کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.

محقق حلّی، جعفربن حسن، المختصر النافع فی فقه الإمامیه، قم، المطبوعات الدینیه، ۱۴۱۸ق.

مدرسی، محمدتقی، أحکام العبادات، تهران، دار محبی الحسین(ع)، ۱۴۲۴ق.

مقدس‌اردبیلی، احمدبن محمد، مجمع الفائده و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، قم، فقه الثقلین الثقافیة، ۱۴۲۹ق.

موسوی عاملی، محمدبن علی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات بیروت، شرائع الإسلام، آل‌البیت، ۱۴۱۱ق.

نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.

نووی، یحیی‌بن شرف، المجموع شرح المهذب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.

Long, Matthew, Islamic Beliefs, Practices, and Cultures, Marshall Cavendish Corporation, 2011.

پانویس

  1. راغب‌اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۲۱۸؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۳۱۵ق، ج۲، ص۲۲۶.
  2. ابن‌ اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۴۰.
  3. کرکی، الرسائل محقق کرکی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۴۹.
  4. جوادی‌آملی، تفسر تسنیم، ۱۳۸۹ش،ج۱۵، ص۱۳۲؛ راغب‌اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۲۱۹-۲۱۸.
  5. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸.
  6. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۱۴۴.
  7. Long, Islamic Beliefs, Practices, and Cultures, 2011,  p.86.
  8. ابن‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۲۲.
  9. مدرسی، أحکام العبادات، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۴۳.
  10. https://economic.mfa.ir/portal/newsview/769238
  11. https://economic.mfa.ir/portal/newsview/769238
  12. https://www.irna.ir/news/85820439/
  13. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۴۷۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۵۷.
  14. ابن‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۲۹؛ شیخ طوسی، الجمل و العقود فی العبادات، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۳۱۴.
  15. نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۱۹۹.
  16. مقدس‌اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۲۱۷-۲۱۵.
  17. خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۱۷؛ طباطبائی‌حائری، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۶۹.
  18. ابن‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲۸.
  19. شهید ثانی، الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۰.
  20. حلّی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۱۸۲.
  21. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۲۱۰.
  22. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۳۸۰.
  23. نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۰۵.
  24. موسوی عاملی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ۱۴۱۱ق، ج۸، ص۴۰۸.
  25. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۴۹-۳۴۷.
  26. محقق حلّی، المختصر النافع فی فقه الإمامیه، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۸۴؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۲۱۱.
  27. موسوی عاملی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ۱۴۱۱ق، ج۷، ص۳۶۲.
  28. حلّی، تحریر أحکام الشریعه علی مذهب الإمامیه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۱۱۴.
  29. حلّی، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان،۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۴۴.
  30. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۴۰۵.
  31. طباطبائی، مناسک الحج و الزیاره، ۱۴۲۳ق، ص۲۱۶.
  32. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۴۵.
  33. ابن‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۲۱.
  34. خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۲۳.
  35. ابن‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۲۱.
  36. خمینی، مناسک حج، ۱۳۸۱ش، ص۳۳.
  37. بهجت، مناسک حج و عمره، ۱۴۲۴ق، ص۴۵-۴۶.
  38. بهجت، مناسک حج و عمره، ۱۴۲۴ق، ص۴۵-۴۶.
  39. حلّی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۲۲۱.
  40. بهجت، مناسک حج و عمره، ۱۴۲۴ق، ص۴۵-۴۶.
  41. حلی، تذکره الفقهاء، ۱۴۲۳ق، ج۷، ص۸۸.
  42. نووی، المجموع شرح المهذب، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۳۲۵.
  43. شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۵۴.
  44. ابن‌ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۲۲.
  45. بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۱۴۳.
  46. سمرقندی، تحفه الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸.
  47. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ق. ج۵، ص۴۰۱.
  48. نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۷، ۳۳۲-۳۳۱.
  49. شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۵۳.