نوال سعداوی (به عربی: نوال السعداوي)؛ زاده ۲۷ اکتبر ۱۹۳۱ در کفر طحله – درگذشته ۲۱ مارس ۲۰۲۱ در قاهره) نویسنده، کنشگر اجتماعی، فمینیست، روان‌پزشک، و پزشک مصری بود. به گمان برخی، سعداوی بزرگ‌ترین نماینده زنان رمان‌نویس عرب است که در رمان‌هایش بیش از همه به زندگی خود پرداخته‌است.

نوال سعداوی
اطلاعات شخصی
زاده 27 اکتبر ۱۹۳۱ (89 سال)؛ کفر طحله
درگذشت ۲۱ مارس ۲۰۲۱؛ قاهره
محل سکونت مصر(قاهره)
همسر

احمد حِلمی (ا. ۱۹۵۵–۱۹۵۷) راشِد بِی

شریف حتاته (ا. ۱۹۶۴–۲۰۱۰)
سایر مشخصات
زبان عربی
خدمات
دین اسلام
مذهب اهل سنت(فرقه حنفی)
تحصیلات پزشک
شغل پزشک، روانپزشک
حرفه رمان‌نویس

زندگی‌نامه

سعداوی در سال 1931 در روستای کَفر طحله در شمال قاهره به دنیا آمد، فرزند دوم خانواده بود؛ خانواده‌ای که نُه فرزند داشت و به نظر او بیش از حد معمول «پیچیده» بود.سعداوی موقعیت خانوادگی خویش را چنین تعریف میکند: «من در دو طبقه‌ی اجتماعی مختلف بزرگ شدم: از یک طرف، پدرم که از طبقه‌ی دهقانان فقیر و کارمند دولت بود و از طرف دیگر، مادرم که از بورژواهای سطح بالا بود؛ به مدرسه‌ی فرانسوی‌های رفته بود و دوست داشت اسب‌سواری کند و پیانو بزند. پدرم روستایی بود؛ مادرش گرسنگی می‌کشید تا بتواند او را به مدرسه بفرستد. با همین تحصیلات و بلندپروازی بود که پدرم توانست با مادرم ازدواج کند. پدرم سی ساله بود و مادرم پانزده ساله. پدر و مادرم از برادر بزرگ‌ترم بیشتر خوششان می‌آمد اما او لوس بود، درس نمی‌خواند و همیشه رد می‌شد؛ اما من درسم خوب بود. این‌طور شد که آنها من را تشویق کردند که درس بخوانم. وقتی ده ساله بودم می‌خواستند من را شوهر بدهند اما مخالفت کردم و مادرم از من حمایت کرد.ابتدا می‌خواست رقصنده شود؛ هم زیبا بود و هم عاشق موسیقی. اما پدرش پول نداشت تا برایش پیانو بخرد. بنابراین، به سراغ خواندن و نوشتن رفت. «از دکترها متنفر بودم و نمی‌خواستم دکتر بشوم؛ ولی در دبیرستان شاگرد اول کلاس بودم و این یعنی که خود به خود می‌بایست پزشکی می‌خواندم. بورسیه هم شدم.» [۱]

تحصیلات

سعداوی در سال ۱۹۵۵ کارشناسی پزشکی و جراحی را از دانشگاه قاهره و کارشناسی ارشد پزشکی را در سال ۱۹۶۵ از دانشگاه کلمبیای نیویورک گرفت و در دانشگاه عین شمس قاهره به بررسی علمی – موضوعی دربارهٔ روان‌شناسی پرداخت. او علاوه بر زبان عربی با دو زبان انگلیسی و فرانسوی نیز آشنا بود.[۲] نوال سعداوی هنگامیکه در زادگاه خود کفر طحله به کار پزشکی مشغول بود شاهد موارد زیادی از خشونت خانگی بود. در یک مورد که به دفاع از یک زن قربانی خشونت پرداخت از سوی دولت به قاهره فراخوانده شد.در سال 1963 رئیس کل اداره‌ی آموزش بهداشت و سلامت عمومی شد.در سال ۱۹۹۳ به دانشگاه دوک در ایالت کارولینای شمالی آمریکا نقل مکان کرد. [۳]

دیدگاه

  • نقد و مبارزه با حجاب

درباره‌ی حجاب، چیزی که تمام عمرش با آن مبارزه کرده[۴]

  • نقد دین

مغز من، سد و مانعی در برابر زندگی من بود. این مغز برایم سدی بود در راه داشتن یک ازدواج شاد و یا پذیرفته شدن از سوی دولت. ذهن خلاق، ذهنی است منتقد. خدا را نقد می‏کند، دین را نقد می‏کند، پدر و مادر و رییس جمهور را نقد می‏کند.»[۵] با لحنی تحقیرآمیز از مرگ حجاج در عربستان می‌گوید: «حالا بعد از این که در عربستان مردم زیر دست و پا له شدند به فکر تغییر نحوه‌ی برگزاری حج افتاده‌اند؛ طوری که مردم در گروه‌های کوچک‌تر بروند. اما چرا نمی‌گویند که این ازدحام مرگبار وقتی پیش آمد که مردم داشتند با مجسمه‌ی شیطان می‌جنگیدند؟ اصلاً چرا باید به مجسمه‌ی شیطان سنگ پرتاب کنند؟ چرا باید حجرالاسود را ببوسند؟ کسی از این حرف‌ها نمی‌زند؛ اگر هم بگوید رسانه‌ها چاپ نمی‌کنند. چرا نمی‌خواهند دین نقد شود؟»[۶] «خوب، اصلاً دین خودش تجسمِ نژادپرستی است. همه‌ی خدایان حسودند. مردم کشته می‌شوند چون برای خدای اشتباهی نماز خوانده‌اند.» نوال مدت‌ها پیش خدا را کنار گذاشت و دیگر سراغش هم نرفت.

آثار

  • کتاب «زن و جنسیت »

این کتاب را در سال 1972 منتشر کرد که اولین جلد از مجموعه‌ کتاب‌هایی است با موضوع تعرض به بدن زنان: یکی ختنه کردن دختران و دیگری رسم وحشیانه‌ای که قرار است بنیان جامعه را با بکارت دختران محکم کند (اثبات باکره بودن دختر در شب عروسی). کمی بعد از انتشار این کتاب کارش را از دست داد و مجله‌ی «سلامت»، که خودش آن را تأسیس کرده بود، بسته شد.

  • کتاب «زنان در نقطه صفر»

نوال، در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۱ شمسی) همزمان با انتشار مجموعه روایت‌هایش با عنوان "زنان در نقطه صفر" در بیروت، که از تجربه‌ی کار طبابت و مداوای زنان در روستاها نشات می گرفت، به چهره علمدار فمینیسم در جهان عرب مبدل شد.

  • کتاب «صورت پنهان حوا، زنان در جهان عرب»

در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ شمسی) با انتشارکتاب «صورت پنهان حوا، زنان در جهان عرب» و ترجمه آن به زبانهای مختلف، به شهرتی جهانی رسید. در این کتاب او به پیدا و پنهان آسیب‌های وارده به زنان در دنیای مردسالارانه جهان عرب براساس تجاربش به عنوان پزشک روستا اشاره می کند و به نحوی مبسوط آسیب‌های جسمی و روحی را بر می‌شمارد.

  • کتاب «خاطرات زندان زنان»

نوال سعداوی در سپتامبر ۱۹۸۱ در اعتراض به برخورد دولت انور سادات با مخالفان سیاسی دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد. وی درسال ۱۹۸۳ کتاب « خاطرات زندان زنان»(۱۳۶۲ شمسی)را منتشر کرد.

  • مسئله زن مصری سیاسی و جنسی (۱۹۷۷)
  • زن جایی در بهشت ندارد (۱۹۷۹)
  • سقوط امام (۱۹۸۷)
  • دو زن در یک زن
  • غایب
  • عشق در زمان نفت
  • چالش روانی زن
  • چهره عریان زن عرب
  • زن، دین و اخلاق
  • نزاعی نو در مسئله زن

پانویس

  1. آسو، نوال سعداوی: «آیا احساس می‌کنید که آزادید؟ من که چنین احساسی ندارم.»،رِیچِل کوک، تاریخ انتشار95/03/12
  2. ویکی پدیا
  3. اینترنشنال،سعداوی؛ فمینیستی که حجاب و آرایش را به یک اندازه، مانع برابری زنان می‌دانست،1400/01/03
  4. آسو، نوال سعداوی: «آیا احساس می‌کنید که آزادید؟ من که چنین احساسی ندارم.»،رِیچِل کوک، تاریخ انتشار95/03/12
  5. کانون زنان، «‌جراحی پلاستیک، حجاب پسامدرن است» ،گفت و گو با نوال سعداوی، نویسنده و فعال حقوق زنان
  6. آسو، نوال سعداوی: «آیا احساس می‌کنید که آزادید؟ من که چنین احساسی ندارم.»،رِیچِل کوک، تاریخ انتشار95/03/12

منابع