تعریف
فقه
مهریه مالى كه در عقد نكاح مرد خود را ملزم به پرداخت آن به زن مى كند.مهر اسامى ديگرى مانند صداق، أجر، طول، نحلة، فريضه و حباء دارد. مهرى كه در ضمن عقد يا پس از آن تعيين و تصريح میشود مهر المسمى نامیده می شود. در برخی موارد مهر خويشاوندان پدرى زوجه كه از حيث نسب و صفت مثل او باشند مانند خواهر تنى براى زن تعيين مىشود که به آن مهر المثل می گویند. [۱]
در فقه شيعه حد اقل و اكثرى ندارد همان اندازه كه قابل تملك باشد و می گويند مكروه است كه از مهر السنة تجاوز كند و آن مبلغى است كه حضرت رسول صداق حضرت فاطمه (ع) كرد كه پانصد درهم معادل 50 دينار است. و در موقعى كه به مهر المثل مراجعه شود همان پانصد درهم است كه مهر السنه است. البته مهر المثل بر حسب اوضاع و احوال شخصى زن معين ميشود لكن از 500 درهم نبايد تجاوز كند. در مقابل مهر المسمى يعنى آن مبلغ كه در عقد معين شده است.
[۲]
حقوق
مهر در مقابل استمتاع نبوده بلكه هديه ايست كه از طرف مرد اعطاء ميشود. و لذا از طرف شارع تأكيد اكيد در تسهيل و منع از سختگيرى در اين خصوص شده است و حتى بتعليم سوره قرآن هم اكتفاء گرديده. بمجرد وقوع عقد زن مستحق مهريه ميشود ولى استقرار آن موقوف بمواقعه است. پس اگر قبل از دخول مرد فوت شد يا زن را طلاق داد زن مستحق نصف مهريه خواهد بود و اين در صورتى است كه مهر تعيين شده باشد و الا متعه خواهد بود. [۳]