رابعه بلخی (قزداری): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
از رابعه، ۷ غزل، ۴ دوبیتی و دو بیت مفرد باقی‌مانده که در مجموع، ۵۵ بیت می‌شود <ref>مدبری، محمود، شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان، نشر پانوس، تهران، ۱۳۷۰ ش، ۷۳-۷۷</ref>. اشعار رابعه مانند شعرهای دیگر شاعران سدۀ ۴ ق به سبک خراسانی است. ویژگیهای این سبک، به‌وفور در اشعار او دیده می شود. از آن جمله می‌توان به آوردن دو حرف اضافه در پیش و پس مفعول غیرصریح در این بیت از رابعه اشاره کرد: «به عشقت اندر عاصی همی نیارم شد / به دینم اندر طاغی همی شوی به مثل»؛ یا به‌کاربردن کاف تصغیر به منظور تحبیب یا تحقیر در این بیت: «ترک از درم درآمد خندانک / آن خوب‌روی چابک مهمانک»؛ یا تشبیه اضمار در این بیت: «اگر دیوانه ابر آمد چرا پس / کند عرضه صبوحی جام زر بـاد» <ref>محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۲ ش، ص ۴۵-۷۲</ref>    <ref>شمیسا، سیروس، کلیات سبک‌شناسی، تهران، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۸</ref> . شعـر رابعـه از نظـر مختصات آوایی هم بسیار مهم است. از آن جمله، تشدید مخفّف که شمس قیس رازی در المعجم آن را «زیادت قبیح» خوانده است و «امـاله» که هر دو از ویژگیهـای سبک خراسانی‌‌انـد <ref>محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۲ ش، ص ۴۵-۷۲</ref>.
از رابعه، ۷ غزل، ۴ دوبیتی و دو بیت مفرد باقی‌مانده که در مجموع، ۵۵ بیت می‌شود <ref>مدبری، محمود، شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان، نشر پانوس، تهران، ۱۳۷۰ ش، ۷۳-۷۷</ref>. اشعار رابعه مانند شعرهای دیگر شاعران سدۀ ۴ ق به سبک خراسانی است. ویژگیهای این سبک، به‌وفور در اشعار او دیده می شود. از آن جمله می‌توان به آوردن دو حرف اضافه در پیش و پس مفعول غیرصریح در این بیت از رابعه اشاره کرد: «به عشقت اندر عاصی همی نیارم شد / به دینم اندر طاغی همی شوی به مثل»؛ یا به‌کاربردن کاف تصغیر به منظور تحبیب یا تحقیر در این بیت: «ترک از درم درآمد خندانک / آن خوب‌روی چابک مهمانک»؛ یا تشبیه اضمار در این بیت: «اگر دیوانه ابر آمد چرا پس / کند عرضه صبوحی جام زر بـاد» <ref>محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۲ ش، ص ۴۵-۷۲</ref>    <ref>شمیسا، سیروس، کلیات سبک‌شناسی، تهران، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۸</ref> . شعـر رابعـه از نظـر مختصات آوایی هم بسیار مهم است. از آن جمله، تشدید مخفّف که شمس قیس رازی در المعجم آن را «زیادت قبیح» خوانده است و «امـاله» که هر دو از ویژگیهـای سبک خراسانی‌‌انـد <ref>محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۲ ش، ص ۴۵-۷۲</ref>.


رابعه به ادب فارسی و عربی مسلط بود و به هر دو زبان شعر می‌سرود (عوفی، اوحدی، واله، همانجاها). غزلهای وی، سرشار از لطافت و معانی دل‌انگیز است و به فصاحت و حسن تأثیر معروف‌اند (صفا، ۱ / ۴۰۳؛ نیز نک‍ : محجوب، ۷۹، ۸۸، ۹۴، ۹۵).
رابعه به ادب فارسی و عربی مسلط بود و به هر دو زبان شعر می‌سرود (عوفی، اوحدی، واله، همانجاها). غزلهای وی، سرشار از لطافت و معانی دل‌انگیز است و به فصاحت و حسن تأثیر معروف‌اند <ref>محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۲ ش، ۷۹، ۸۸، ۹۴، ۹۵</ref>.
رابعه را نخستین کسی دانسته‌اند که در قالب ملمع شعر سروده است. عوفی ملمعی از او را در لباب الالباب آورده است (۲ / ۵۴۹). از صنایع ادبی، تلمیح، مراعات نظیر، تشبیه (محسوس به محسوس)، جمـع، تفریق و ... در اشعارش مشهود است (نک‍ : همـانجـا؛ بی‌زار گیتی، ۱۴۱-۱۴۲). اشعار رابعه از نظر درون‌مایه و پیام، از دیگر اشعار این دوره چیزی کم ندارد و مانند بسیاری از سروده‌های سبک خراسانی از اصطلاحهای نجومی و طبی و کاربرد لغتهای مهجور خالی است و بسامد لغتهای عربی بسیار اندک است (نک‍ : همانجا). اشعار رابعه علاوه بر سادگی و روانی فکر و کلام، متضمن لطافت، وصف طبیعت، سوز عشق و شیفتگی و نیز کاربرد وزنهای مطبوع‌‌اند، اما در آنها اثری از حکمت و عرفان به معنی خاص وجود ندارد (نک‍ : صفا، ۱ / ۳۰۸، ۴۰۳-۴۰۵).
رابعه را نخستین کسی دانسته‌اند که در قالب ملمع شعر سروده است. عوفی ملمعی از او را در لباب الالباب آورده است . از صنایع ادبی، تلمیح، مراعات نظیر، تشبیه (محسوس به محسوس)، جمـع، تفریق و ... در اشعارش مشهود است <ref>بی‌زار گیتی، آزاده، «مؤلف مقتول، نگاهی به رابعه بنت کعب»، فصل زنان، به کوشش نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران، ۱۳۸۳ ش، ج ۴، ص۱۴۱-۱۴۲</ref>. اشعار رابعه از نظر درون‌مایه و پیام، از دیگر اشعار این دوره چیزی کم ندارد و مانند بسیاری از سروده‌های سبک خراسانی از اصطلاحهای نجومی و طبی و کاربرد لغتهای مهجور خالی است و بسامد لغتهای عربی بسیار اندک است <ref>بی‌زار گیتی، آزاده، «مؤلف مقتول، نگاهی به رابعه بنت کعب»، فصل زنان، به کوشش نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران، ۱۳۸۳ ش، ج ۴، ص۱۴۱-۱۴۲</ref>. اشعار رابعه علاوه بر سادگی و روانی فکر و کلام، متضمن لطافت، وصف طبیعت، سوز عشق و شیفتگی و نیز کاربرد وزنهای مطبوع‌‌اند، اما در آنها اثری از حکمت و عرفان به معنی خاص وجود ندارد <ref>صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۲ ش، ص ۳۰۸، ۴۰۳-۴۰۵</ref>.


==نام های دیگر وی==
==نام های دیگر وی==
۱٬۲۲۵

ویرایش