پرش به محتوا

نرخ ازدواج

از ویکی‌جنسیت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۲ توسط مجید مفید بجنوردی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>نرخ ازدواج</big>؛''' میزان ازدواج و تحولات آن در جامعه. نرخ ازدواج نشانگر جایگاه و ارزشی است که ازدواج در فرهنگ و جامعه مشخصی دارد. کاهش نرخ ازدواج معضلی جهانی است. جامعه ایران از زمینه‌‌های فرهنگی کافی برای افزایش نرخ ازدواج برخوردار است؛ ا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

نرخ ازدواج؛ میزان ازدواج و تحولات آن در جامعه.

نرخ ازدواج نشانگر جایگاه و ارزشی است که ازدواج در فرهنگ و جامعه مشخصی دارد. کاهش نرخ ازدواج معضلی جهانی است. جامعه ایران از زمینه‌‌های فرهنگی کافی برای افزایش نرخ ازدواج برخوردار است؛ اما عواملی چون معضلات اقتصادی، کمبود مسکن و اشتغال، هزینه‌‌های فزاینده زندگی، تجمل‌‌گرایی، چشم‌‌وهم‌‌چشمی، آداب‌‌ورسوم نامطلوب فرهنگی و دسترسی آسان به روابط جنسیِ نامشروع، به‌کاهش نرخ ازدواج انجامیده است.

مفهوم‌شناسی

ازدواج، قراردادی مشروع است که دو فرد ناهم‌‌جنس و معمولاً بالغ را به‌هم پیوند می‌‌دهد و برقراری ارتباط جنسی میان آنان را مجاز می‌‌داند. بر این اساس، تحقق ازدواج در گرو پیوند دو جنس مخالف برپایه روابط پایای جنسی است و رابطه دو هم‌‌جنس یا روابط جنسی غیرپایا، ازدواج شمرده نمی‌‌شود. همچنین ازدواج، مبتنی بر قرارداد روشنی است که مشروعیت روابط جسمانی را تأمین می‌کند.[۱]

سنجه‌‌ها

نرخ یا میزان ازدواج با روش‌ها و سنجه‌ها و شاخص‌های مختلفی محاسبه می‌شود.

1. نرخ خام ازدواج: عبارت است از نسبت تعداد ازدواج‌های یک سال معین به جمعیت میانه همان سال.[۲] 2. میزان ازدواج برحسب سن؛ میزان ازدواج در کل یک جامعه و بررسی آن در یک یا چند گروه سنی ویژه که نتیجه آن، روشن‌شدن زودرسی یا تأخیر در ازدواج در یک جامعه یا زمان خاص است. 3. میانگین سن ازدواج؛ این شاخص بر الگوی همسرگزینی از طریق عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی تأثیر می‌‌گذارد. 4. میانگین سن مطلوب ازدواج (سنی که افراد، آن را برای ازدواج مناسب می‌‌دانند) در قیاس با میانگین سن قصدشده ازدواج (سنی که افراد قصد دارند در آن ازدواج کنند).

تاریخچه

در اروپای قرون وسطی، به‌جز طبقه اشراف که قادر به ازدواج در سنین پایین بودند، دیگران به‌‌دلایل اقتصادی، در سن بالایی ازدواج می‌‌کردند. اصطلاح «پدرکشی» در اروپا، به‌‌معنای صبر پسر برای تشکیل خانواده تا زمان فوت پدر، رایج بوده است. در دیگر جوامع، مجرد ماندن، یک رفتار نابهنجار محسوب می‌شد و پسران و دختران پس از رسیدن به سن بلوغ ازدواج می‌کردند. پیچیده‌تر شدن جوامع، به شکل‌گیری خواسته‌ها و انگیزه‌هاي کاذب و تغییر ذائقه‌های اجتماعی انجامید که نتیجۀ آن، سرکوب نیاز غریزي به ازدواج بوده است؛ به‌گونه‌ای که جوانان برخی جوامع غربی، اکنون ازدواج را مانع آزادي خود دانسته و از آن امتناع می‏ورزند و زمانی ازدواج می‌کنند که نشاط جوانی خود را از دست داده و نیازمند مراقبت هستند. ایـن فرهنگ، جوامع اسلامی را نیز تحت تأثیر قرار داده و افزایش سن ازدواج و کاهش نرخ ازدواج، مشکلات فراوانی در این کشورها ایجاد کرده است. ازدواج در ایران نیز دستخوش تحولات گوناگونی بوده و جمعیت دختر و پسر در سن ازدواج به‌‌جهت تورم جمعیت جوان و تحولات فرهنگی و اقتصادی، افزایش چشمگیر یافته و به کاهش نرخ ازدواج انجامیده است. نرخ ازدواج در سایر جوامع در طول 30 سال گذشته، نسبت جوانان ازدواج‌کرده در کشورهای در حال توسعه، کاهش قابل توجهی داشته است. در کشور بنگلادش، تحصیلات زنان تأثیر به‌سزایی در سن اولین ازدواج آنان داشته است. طبق تحقیقات انجام‌شده در 31 کشور جهان، استقلال اقتصادي زنان به‌تنهایی سبب کاهش جذابیت ازدواج برای آنان نمی‌شود؛ بلکه ناسازگاري بین کار و زندگی خانوادگی نیز بر این مسئله اثرگذار است. در مالزی نیز سن مناسب ازدواج از نگاه قومیت‌‌های مختلف هندی، مالزیایی و چینی متفاوت بوده و هریک، سن خاصی را برای ازدواج مناسب می‌‌دانند. در منطقه آسیاي جنوبی به‌دلیل تغییر کمتر در شرایط اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی، تغییر الگو و نرخ ازدواج کمتر است؛ اما در آسیاي شرقی و جنوب شرقی، افزایش سن و کاهش نرخ ازدواج مشاهده می‌‌شود. افزایش سن ازدواج در کشورهاي غربی، با رشد فزاینده هم‌خانگی یا زندگی مشترك زنان و مردان ازدواج ‌نکـرده، همـراه است و کشورهاي غربی، به گمان خود فاصله و گسست بلوغ جنسی و عاطفی را با بلوغ اجتماعی و اقتصادي از همین طریق حل کرده‌اند. نسبت افراد ازدواج‌کرده در آمریکا در سال 1960م، 78درصد بوده که در سال 2000م به 52درصد و در سال 2005م به کمتر از 50درصد کاهش یافته است. نرخ ازدواج در ایران طبق ﺳﺮﺷﻤﺎري ﺳﺎل 1375ش، درﺻﺪ ﻣﺮدان ازدواج‌ نکرده در گروه‌هاي سنی 20-24، 25-29 و 30-34 سال، بهﺗﺮﺗﯿﺐ 72.2، 27.1 و 7.7درصد ﺑﻮده است که در ﺳﺮﺷﻤﺎري سال 1395ش به 78.5، 42.3 و 16.3درﺻﺪ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻫﻤﯿﻦ دوره زﻣﺎنی، ارﻗﺎم ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺮاي زﻧﺎن از 39.3، 14.8 و 6.6درﺻﺪ ﺑﻪ 48.6، 28.3 و 16.8درصد اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻋﻼوهﺑﺮاﯾﻦ، ﻣﯿﺎنگین ﺳﻦ ازدواج زنان در اﯾﺮان در ﺳﺎل 1370ش، ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ 20.9 ﺳﺎل بوده که در ﺳﺎل 1398ش ﺑﻪ 23.4 ﺳﺎل اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ که ﺑﺮاي ﻣﺮدان نیز از 24.4 ﺳﺎل ﺑﻪ 27.5 ﺳﺎل رﺳﯿﺪه اﺳﺖ. طبق نتایج آخرین سرشماری کشور در سال 1395ش، در دوره پنجاه‌‌ساله اخیر، میانگین سن اولین ازدواج مردان 2.5 سال و زنان 4.5 سال افزایش یافته و به‌‌ترتیب به 27.4 و 23 سال رسیده است. این آمار به‌‌لحاظ جغرافیایی و توزیع استانی، تفاوت‌‌های مهمی داشته و دامنه آن درباره مردان از 29.8 سال در استان ایلام تا 25 سال در سیستان‌‌وبلوچستان و درباره زنان از 26.1 سال در ایلام تا 21.1 سال در خراسان رضوی متغیر است. در پاییز 1400ش، در کل کشور، میانگین سن در اولین ازدواج در مردان 27.6 سال و در زنان 23.2 سال بوده و میانگین سن در زمان ازدواج برای بهار 1400ش، در مردان 29.7 سال و در زنان 24.6 بوده است. قوانین و اسناد بالادستی طبق اصل 10 قانون اساسی، همه قوانین و مقررات مربوط به خانواده باید در جهت تسهیل تشکیل خانواده باشد. طبق قانون تسهیل ازدواج جوانان، مصوب 1384ش مجلس شورای اسلامی، دولت موظف به تسهیل ازدواج جوانان در آستانه ازدواج از طریق تهیه مسکن، ارائه تسهیلات، تسهیل برگزاری مراسم ازدواج، ترویج سنت ازدواج، ارائه مشاوره و فرهنگ‌‌سازی ازدواج آسان، رفع موانع و تصحیح باورهای مانع ازدواج است. به‌‌طور خاص، در ماده 7 این قانون، به‌‌منظور رفع موانعی که باعث تأخیر ازدواج می‌‌شود، وزارت دفاع مکلف به تعیین نزدیک‌‌ترین مکان برای خدمت سربازان متأهل و پرداخت مستمری دوبرابری به آنان شده است. سیاست‌‌های کلی خانواده نیز بر ایجاد نهضت فراگیر ملی جهت ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای افراد در سنین مناسب ازدواج و وضع سیاست‌‌ها و قوانین حمایتی متناسب تأکید داشته و سیاست‌‌های کلی جمعیت نیز بر رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان تأکید دارد. در قانون حمایت از خانواده و جمعیت نیز قوانین ذیل آمده است:

اعطای وام 200 ازدواج (ماده 68)؛
افزایش 7.5 برابری حق عائله‌‌مندی در مدت 5 سال (ماده 16)؛ 

تأمین خوابگاه دانشجویان متأهل (ماده 7)؛

تأمین 50درصد ودیعه مسکن برای طلاب و دانشجویان؛

افزایش محدوده سنی در استخدام یک سال به‌‌ازای تأهل و 2درصد امتیاز در جذب و استخدام (ماده 15)؛ ارائه مشاوره، آموزش مسائل ازدواج و آموزش‌‌های مهارت‌‌های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در مقاطع مختلف تحصیلی (مواد 33 و 36). عوامل کاهش نرخ ازدواج مطالعات مختلف نشان داده‌‌اند نفوذ جریان نوسازی در جامعه و خانواده ایرانی مهم‌ترین عامل تغییر میزان ازدواج بوده و توسعه‌‌یافتگی که در ارتباط با میزان سواد، بیکاری، شهرنشینی و میزان تحصیلات عالی است، از مهم‌‌ترین متغیّرهای دخیل در این مسئله است. توسعه و نوسازی با تغییر سریع شرایط اقتصادی و اجتماعی، سبب تغییر در زمان ازدواج و کاهش نرخ ازدواج شده و بیشتر عوامل دیگر، ناشی از این عامل است: عوامل اقتصادی ناتوانی ساختار اقتصادی از تأمین شغل و درآمد کافی برای جوانان، به افزایش سن ازدواج و کاهش انگیزه و اشتیاق آنان به ازدواج می‌‌انجامد. تأمین مخارج زندگی، مسکن و شغل، مهم‌‌ترین عامل افزایش سن ازدواج در ایران بوده و طبق نتایج پنج پژوهش ملي، بيكاري و نداشتن شغل دائم، نخستین و مهم‌‌ترین عامل و سپس تورم و بالابودن هزینه‌‌های زندگی (برای مردان) و نیافتن همسر مناسب (برای دختران) است. خصوصی‌‌سازیِ متأثر از سرمایه‌‌داری لیبرال، با ایجاد بیکاری و ناامنی شغلی جوانان، سبب نگرانی والدین و اصرار آنان بر ادامه تحصیل و شغل‌‌یابی دختران‌‌شان و لحاظ جهیزیه‌‌ها و مهریه سنگین و عدم یا تأخیر ازدواج جوانان شده است. تحصیلات امروزه کسب مهارت‌‌های زندگی، اعتبار اجتماعی و اقتصادی و یافتن شغل مناسب و همسری با شغل و تحصیلات بالا، مستلزم گذران دوره طولانی برای کسب مدارک تحصیلی است که به‌دلایل مالی و به‌‌جهت تعویق‌انداختن ورود افراد به بزرگسالی و قرار دادن آنان در معرض نقش‌‌های مختلف، سن ازدواج را افزایش می‌‌دهد. در این میان، تحصیلات بالای دختران، سبب افزایش انتظارات آنان در ازدواج و نیافتن ‌کفو خود و تأخیر در ازدواج آنان می‌‌شود. طبق تحقیقات، سن ازدواج دختران تحصیل‌‌کرده 5 سال بیشتر از دختران دیگر بوده و افزایش تحصیلات، ﺑﺎﻋﺚ اﺳﺘﻘﻼل ﻓﮑﺮي ﻫﺮﭼﻪ بیشتر دختران از اﻃﺮاﻓﯿﺎن ﺑﻪ‌‌ﺧﺼﻮص واﻟﺪﯾﻦ ﺷﺪه و به تأخیر ازدواج آنان می‌‌انجامد. آزادی‌‌های جنسی لیبرالیسم اخلاقی شکل‌‌گرفته در دهه هفتاد در ایران، سبب شکل‌‌گیری روابط جنسی متنوع، سست‌‌کردن ازدواج در حوزه روابط جنسی و افزایش سن ازدواج به‌‌ویژه در پسران شده است. تأمین نیاز جنسی، از مهم‌‌ترین انگیزه‌‌های ازدواج است و دسترسی بی‌‌هزینه و غیرمتعهدانه، انگیزه ازدواج را از بین می‌‌برد و بی‌‌اعتمادی ناشی از آن، از علل مهم تأخیر ازدواج است. آداب‌‌ورسوم امروزه موجی از رسوم دست‌‌وپاگیر همچون مهریه‌‌های بالا، تجملات و مدگرایی و جهیزیه‌‌های غیرضروری در کنار رواج اندیشه‌‌های فردگرایانه و آزادی‌‌خواهانه، به افزایش سن ازدواج انجامیده است. گاهی وجود برخی سنن پیشین، مانند لزوم ازدواج دختر بزرگ‌‌تر در فرهنگ ایرانی به افزایش سن ازدواج دامن زده است. تفاوت‌‌های قومیتی در هنجارهای انتخاب همسر نیز گاهی به افزایش سن ازدواج می‌‌انجامد؛ به‌‌عنوان مثال، اقوام ترک، مازنی و فارس در قیاس با قومیت‌‌های عرب، لر و بلوچ، آزادی بیشتری به فرد در انتخاب همسر داده و لذا سن ازدواج در میان آنان بیشتر است. اشتغال دختران در حالی که بهبود وضعیت اشتغال مردان، منجر به کاهش سن ازدواج آنان می‌‌شود، طبق یک دیدگاه، این عامل درباره زنان، نتیجه معکوسی داشته و اشتغال زنان، چون امنیت و رضایت بیشتری برای آنان به‌‌دنبال دارد، سبب تأخیر در ازدواج آنان خواهد شد؛ یعنی استقلال مالی و توان اقتصادی بالا، رغبت بسیاری از دختران برای ازدواج را از بین برده و گاهی اشتیاق به شغل، چنان برای آنان زیاد می‌‌شود که از ترس از دست دادن آن، از ازدواج خودداری می‌‌کنند. عوامل جمعیتی وضعیت و ساختار جمعیتی گاهی «تنگنای (مضیقه) ازدواج» را پدید می‌‌آورد که به‌‌معنای عدم تعادل در عرضه دو جنس زن و مرد برای ازدواج است؛ یعنی جمعیت زنان یا مردانی که در آستانه ازدواج هستند، بیشتر از دیگری شده و به‌‌دلیل پیدا نشدن همسر مناسب برای جنس دارای جمعیت بالا، سن ازدواج افزایش می‌‌یابد. باروری و مرگ‌‌ومیر نامتوازن دو جنس و مهم‌‌تر از آنها، قواعد همسرگزینیِ مبتنی بر سن، سه عامل شکل‌‌دهی تنگنای ازدواج و در نتیجه، افزایش سن ازدواج در یکی از دو جنس هستند. همچنین مهاجرت پسران روستایی به شهرها، سبب تنگنای ازدواج برای دختران روستایی و افزایش سن ازدواج آنان می‌‌شود.

پانویس

  1. بستان، اسلام و جامعه‌‌شناسی خانواده، 1383ش، ص18.
  2. «بررسی وضعیت زناشویی در ایران بر اساس سرشماری سال‌های 1375 و 1385»، وب‌سایت پژوهشکده آمار، ص14.

منابع