پرش به محتوا

خانواده زن‌سرپرست

از ویکی‌جنسیت

خانواده‌های زن سرپرست؛ خانوارهای متکی به مدیریت و معاش زنان.[دیدگاه ۱]
خانواده‌های زن سرپرست موضوعی جدید و در حال رشد در ادبیات علوم اجتماعی است. تعداد این خانوارها در سال‌های اخیر در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و در حال‌ توسعه افزایش قابل توجهی داشته است. در بسیاری از جوامع، این زنان به‌دلیل نبود حمایت‌های کافی دولتی و فرهنگی، با چالش‌های متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی و محدودیت‌های اجتماعی مواجه هستند که منجر به فشارهای مضاعف جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی بر آنان می‌شود. حمایت اجتماعی و توانمندسازی این زنان، دو راهبرد مهم در قوانین هستند.

مفهوم‌شناسی

خانواده‌های زن سرپرست به خانواده‌ای اطلاق می‌گردد که به‌دلیل شرایطی مانند طلاق و متارکه، فوت، اعتیاد یا ازکارافتادگی همسر یا پدر، زندانی بودن یا معلولیت مرد، یا ترک خانواده توسط مردان مثل مهاجرت یا بی‌مسئولیتی، زن مسئولیت اصلی تأمین معیشت و مدیریت خانوار را برعهده دارد[۱] یا در صورت حضور مرد، سهمی در درآمدهای خانواده همانند مردان بیکار، معتاد، زندانی، متواری یا از کار افتاده دارد.[۲] در حالی که در گذشته عامل اصلی پدیده خانوارهای زن سرپرست در ایران فوت همسر بوده است،[۳] در سال‌های اخیر با توجه به تغییرات ارزشی و هنجاری، تحولات فرهنگی و اقتصادی و پیامدهای این تغییرات از جمله افزایش نرخ طلاق، کاهش ازدواج، مرگ‌ومیر و مهاجرت‌های داخلی و خارجی این پدیده روند رو به رشدی را تجربه کرده است،[۴] به‌طوری‌که مهم‌ترین علل افزایش زنان سرپرست خانوار در دوره معاصر را می‌توان طلاق، تجرد قطعی(یعنی تصمیم زن به عدم ازدواج مجدد پس از طلاق یا فوت شوهر) و مهاجرت برشمرد.[۵]

تاریخچه

بررسی روند خانواده‌های زن ‌سرپرست در ایران بر اساس داده‌های سرشماری نشان‌دهنده‌ رشد پیوسته‌ این شاخص است. در سال ۱۳۵۵ش، سهم این خانوارها ۱.۳ درصد از کل خانواده‌های کشور بود که در سال‌های ۱۳۶۵ش و ۱۳۷۵ش به ترتیب به ۷.۱ درصد و ۸.۴ درصد افزایش یافت.[۶] روند صعودی در سال‌های ۱۳۸۵ش برابر با ۹.۵ درصد و ۱۳۹۰ش برابر با ۱۲.۱ درصد تداوم پیدا کرد و در سرشماری ۱۳۹۵ش به ۱۲.۷ درصد رسید.[۷] بر اساس سالنامه‌ آماری معاونت زنان و خانواده‌ ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ش، حدود ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار زن، معادل ۱۳ درصد از کل خانوارها سرپرستی خانواده را بر عهده داشته‌اند.[۸] تحلیل داده‌های آماری طی دوره ۶۰ ساله از سال ۱۳۳۵ش تا ۱۳۹۵ش نشان می‌دهد که میانگین نرخ رشد سالانه خانوارهای زن سرپرست برابر با 4 درصد به طور معناداری بالاتر از نرخ رشد خانوارهای مرد سرپرست برابر با 3 درصد بوده است. این تفاوت آماری حاکی از روند فزاینده خانوارهای زن سرپرست در طول این دوره و تحولات اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر ساختار خانوار در ایران است.[۹]

تحولات آماری در خانواده‌های زن‌سرپرست

خانوارهای زن سرپرست در مقایسه با خانوارهای مرد سرپرست از نظر شاخص‌های اقتصادی-اجتماعی در وضعیت نامطلوب‌تری قرار دارند. این خانوارها عمدتاً در دهک‌های درآمدی پایین‌تر جای می‌گیرند؛ به‌طوری‌که آمار توزیع خانوارها بر اساس دهک‌های درآمدی نشان می‌دهد ۴۳.۳ درصد از خانوارهای زن ‌سرپرست در دو دهک پایین درآمدی جامعه قرار دارند، درحالی‌که این نسبت برای خانوارهای مرد سرپرست ۱۶.۸ درصد است.[۱۰] شواهد حاکی از آن است که میانگین سن زنان سرپرست خانوار ۵۷.۶ سال است، در حالی‌که این رقم برای سرپرستان مرد ۴۴.۱ سال می‌باشد. همچنین، ۲۹.۷ درصد از خانوارهای زن‌ سرپرست حداقل یک فرد بی‌سواد دارند که نشان‌دهنده «زنانه‌شدن سالمندی» است، درحالی‌که این نسبت در خانوارهای مرد سرپرست تنها ۱.۵ درصد است. این آمار گویای آن است که میزان بی‌سوادی و ترک تحصیل در بین اعضای خانوارهای زن ‌سرپرست به‌مراتب بیشتر است.[۱۱]

براساس آمار پژوهشكده آمار در سال ۱۳۹۲ش، نسبت خانوارهایی که در آنها زنان سرپرست غیرشاغل هستند، ۸۲.۱ درصد است، در حالی‌که این رقم برای خانوارهای مرد سرپرست ۰.۲۵ درصد می‌باشد. از سوی دیگر، میانه درآمد سالانه خانوارهای زن ‌سرپرست ۶۵ میلیون و ۵۳۲ هزار و ۷۱۳ ریال است، در حالی‌که این مقدار برای خانوارهای مرد سرپرست ۹۹ میلیون و ۳۳۵ هزار و ۸۴۶ ریال برآورد شده است.[۱۲]

بررسی داده‌های طرح هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار در سال ۱۴۰۰ش نشان می‌دهد که عوامل مختلفی در شکل‌گیری خانوارهای زن ‌سرپرست نقش داشته‌اند که به ترتیب اهمیت عبارتند از: ۱) بیوه‌گی (۷۹ درصد): فوت همسر یا بیوه شدن اصلی‌ترین دلیل زن‌سرپرست شدن خانوارها است که نزدیک به چهار پنجم موارد را شامل می‌شود. ۲) وجود همسر ولی عدم سرپرستی مرد (۹ درصد): این گروه با اختلاف بسیار زیاد شامل زنان متأهلی است که به دلایلی مانند بیکاری همسر، از کارافتادگی، اعتیاد یا سایر مشکلات از جانب مرد، عملاً سرپرستی خانوار را بر عهده دارند. ۳) طلاق (۸ درصد): مطلقه بودن حدود یک دهم از زنان سرپرست خانوار را تشکیل می‌دهد. ۴) تجرد قطعی (۴ درصد): کمترین سهم مربوط به زنانی است که هیچ‌گاه ازدواج نکرده‌اند.[۱۳]

انواع خانواده‌های زن سرپرست

خانواده از ارکان مهم جامعه است که اشکال متفاوتی به خود می‌گیرد[۱۴] و خانواده‌های زن سرپرست را می‌توان در سه نوع خانوار از یکدیگر تفکیک کرد؛

۱) خانوارهایی که در آنها مرد به‌صورت دائمی حضور ندارد و زنان به دلایل فوت همسر، طلاق یا تجرد (دختران ازدواج‌نکرده‌ای که به‌تنهایی زندگی می‌کنند) سرپرستی خانواده را بر عهده دارند.

۲) خانوارهایی که مرد به‌صورت موقت و به دلایلی مانند مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری بودن، زندانی بودن یا سربازی حضور ندارد و زنان ناگزیر به تأمین معاش خود و در برخی موارد فرزندانشان هستند.

۳) خانوارهایی که مرد در آنها حضور فیزیکی دارد، اما به دلایلی مانند بیکاری، از کار افتادگی، اعتیاد در تأمین معاش خانواده نقشی ندارد و در عمل، زنان مسئولیت اداره زندگی خود و در برخی موارد فرزندانشان را بر عهده دارند.[۱۵]

این طبقه‌بندی ساختاریافته نشان می‌دهد که پدیده زن سرپرست خانوار می‌تواند هم در غیاب فیزیکی مرد و هم در حضور غیرفعال او محقق شود، که هر کدام پیامدهای اجتماعی و اقتصادی خاص خود را به همراه دارد.[۱۶]

حضانت فرزند در خانواده‌های زن‌ سرپرست؛ رویکرد فقهی-حقوقی

در نظام فقهی-حقوقی ایران، ولایت به عنوان یک نهاد حقوقی انحصاراً به پدر و جد پدری اختصاص یافته است. بر اساس دیدگاه اکثریت فقهای امامیه و مواد قانون مدنی (به ویژه مواد ۱۱۸۰ تا ۱۱۸۴)، ولی قهری صرفاً پدر و در صورت فقدان او، جد پدری شناخته می‌شود. در این چارچوب حقوقی، مادر به هیچ‌وجه در زمره اولیای قهری قرار نمی‌گیرد و از اختیارات ولایتی برخوردار نیست.[۱۷] البته در فقه اهل‌سنت مادر را نیز شامل می‌شود.[۱۸] بر اساس دیدگاه مشهور فقها، در خانواده‌های زن سرپرست، مادر در نگهداری فرزند از اولویت برخوردار است؛ به این صورت که برای فرزند پسر تا سن دو سالگی و برای فرزند دختر تا سن هفت سالگی حق حضانت مادر بر پدر تقدم دارد.[۱۹] هرچند با توجه به عدم تناسب حکم اولیه حضانت (تقدم مادر در نگهداری پسر تا دو سالگی) با واقعیت‌های اجتماعی امروز و مصالح عالیه کودک، ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و به موجب آن در مواردی که والدین کودک جدا از هم زندگی می‌کنند، حق حضانت و نگهداری فرزند (اعم از پسر یا دختر) تا سن هفت سالگی با مادر بوده و پس از آن به پدر منتقل می‌شود.[۲۰] فقهای شیعه با استناد به منابع معتبر فقهی بر این باور هستند که شرایط اساسی برای حضانت‌کننده کودک عبارت از عاقل بودن[۲۱] ، آزاد بودن، مسلمان بودن[۲۲] ، دارای صلاحیت اخلاقی و سکونت ثابت حاضن است.[۲۳] مهم‌ترین شرط مورد تأکید فقهای امامی، مسلمان بودن حضانت‌کننده است که مستند به آیه ۱۴۱ سوره نساء «... وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا؛ خداوند هرگز برای کافران در حق اهل ایمان راه تسلط نگذاشته است». همچنین روایات معتبری مانند حدیث «الْإِسْلَامَ يَعْلُو وَلَا يُعْلَى علیه» می‌باشد.[۲۴] این تأکید ناشی از نگرانی جدی فقها از تأثیرپذیری کودک از باورهای غیراسلامی و احتمال انحراف عقیدتی است.[۲۵] شرط اساسی دیگر، ثبات سکونت حضانت‌کننده است؛ به این معنا که انتقال کودک توسط مادر به منطقه‌ای با امکانات کمتر از محل سکونت قبلی، از دیدگاه فقهی مجاز شمرده نمی‌شود، چرا که این امر ممکن است به نقصان در تربیت و رشد کودک منجر گردد. این شرایط در مجموع نشان‌دهنده حساسیت فقه امامیه نسبت به حفظ مصالح مادی و معنوی کودک در مسئله حضانت است.[۲۶] همچنین در موضوع حضانت فرزندان در خانواده‌های زن سرپرست، مسائل تکلیف نفقه و تأمین مالی فرزند، حق ملاقات و ارتباط با والد غیرحاضن، استثنائات و موارد سقوط حق حضانت یا ولایت، نقش نهادهای حمایتی دولتی و مدنی و رویه قضایی و آرای محاکم در تفسیر مصلحت کودک از دیگر نکات حائز اهمیت است.[۲۷]


افزایش خانواده‌های زن سرپرست؛ نابرابری‌های جنسیتی

افزایش تعداد خانواده‌های زن سرپرست را می‌توان به عنوان چالشی اجتماعی تلقی کرد که ریشه در نابرابری‌های ساختاری جنسیتی جامعه دارد. در نظام تقسیم کار سنتی، نقش سرپرستی خانواده را به مردان اختصاص داده و زنان برای ایفای نقش سرپرستی تربیت نشده‌اند. زمانی که تقسیم کار جنسیتی، به هر دلیلی کارایی خود را از دست دهد، زنان ناگزیر به پذیرش این مسئولیت می‌شوند و با مشکلات چندبُعدی مواجه می‌گردند.[۲۸] بار مضاعف نقش‌های خانگی و خانه‌داری و نقش مادری، همراه با محدودیت‌های ساختاری در دسترسی به فرصت‌های شغلی مناسب، فشارهای روانی و جسمانی قابل توجهی بر این زنان وارد می‌سازد.[۲۹]

نابرابری دستمزدها علی‌رغم انجام وظایف مشابه با مردان، محرومیت از شبکه‌های اعتباری رسمی و غیررسمی و کمبود ابزارهای مدیریت ریسک، چرخه فقر و نابرابری را در این گروه تقویت می‌کند.[۳۰] این شرایط نه‌تنها بر وضعیت معیشتی، بلکه بر سلامت روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تأثیرات منفی بلندمدتی برجای می‌گذارد.[۳۱]

ابعاد سه‌گانه ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪسازی خانواده‌های زن سرپرست

توانمندسازی به عنوان فرآیندی تعریف می‌شود که طی آن افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها بر مسائل و مشکلات پیش روی خود تسلط می‌یابند.[۳۲] عوامل تآثیرگذار توانمندسازی خانواده‌های زن‌سرپرست در ابعاد سه‌گانه اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فردی-روان‌شناختی و در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل طبقه‌بندی است.

بُعد اجتماعی-فرهنگی

توانمندسازی اجتماعی-فرهنگی خانوارهای زن سرپرست نیازمند تحولات ساختاری است که مهم‌ترین آنها شامل پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی و عمومی، عدم چالش‌های فرزندپروری، ایجاد و گسترش شبکه‌های حمایتی، امنیت اجتماعی، ارتقای مشارکت اجتماعی و مبارزه با تبعیض از راهکارهای کلیدی محسوب می‌شوند. در بُعد فرهنگی، تغییر نگرش‌های جنسیتی از طریق آموزش و آگاهی‌رسانی، تقویت هویت مستقل، اقزایش فرصت‌های ازدواج مجدد و آموزش مهارت‌های زندگی و آموزشی و فرهنگی از طریق دسترسی عادلانه به منابع آموزشی، تحصیلی و هنری ضروری است. این اقدامات، با کاهش وابستگی به نهادهای حمایتی، زمینه‌های خوداتکایی، انسجام اجتماعی و کاهش نابرابری‌ها را فراهم می‌سازد.[۳۳]

بُعد اقتصادی

اجرای برنامه‌های توانمندسازی برای خانوارهای زن سرپرست منجر به ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب و بازار کار پایدار، فقرزدایی، ارائه تسهیلات مالی و اعتباری، اعطای وام خودکفایی، توسعه برنامه‌های بیمه‌ای و تأمین اجتماعی، توزیع سبد کالای اساسی، افزایش بودجه نهادهای حمایتی و بهبود خدمات رفاهی می‌گردد.[۳۴] مشاركت فعال زنان در محيط شغلي به افزايش اقتدار شخصي، بين فردي و سياسي آنان منتهی می‌شود.[۳۵]

بُعد فردی-روان‌شناختی

توانمندسازی روان‌شناختی موجب تقویت مؤلفه‌های حیاتی مانند رشد خود-کارآمدی، رشد خود-ارزشمندی و عزت‌نفس، كاهش خود-سرزنشي، قبول مسئولیت شخصی برای تغییر، تشکیل گروه‌ و خودآگاهی نقادانه، کنترل بر زندگی، قدرت تصمیم‌گیری و حل مسئله می‌شود که این عوامل به‌عنوان سرمایه‌ای پایدار، کیفیت نقش مادرانه زنان را به‌صورت همه‌جانبه ارتقا می‌دهد و از پریشانی‌های روان‌شناختی خانواده می‌کاهد.[۳۶]

توانمندسازی زنان؛ زیربنای توسعه اجتماعی

زنان در خانواده‌های زن سرپرست به‌رغم چالش‌های اولیه، از طریق کسب تجربه در مدیریت چندگانه مسئولیت‌های خانوادگی، مادری، شغلی و اجتماعی، به تدریج به سطح بالاتری از خود-کارآمدی و نگرش مثبت به خود، دست یافته‌اند.[۳۷] این تحول روان‌شناختی عمدتاً محصول سازگاری موفقیت‌آمیز با نقش‌های چندگانه و تعاملات اجتماعی رو به رشد است.[۳۸] کیفیت زندگی این زنان ارتباط مستقیمی با میزان دسترسی به حمایت‌های اجتماعی دارد، به‌طوری که دریافت حمایت‌های ساختاریافته منجر به بهبود شاخص‌های اجتماعی (کیفیت روابط اجتماعی و احساس تعلق به جامعه)، عینی (مسکن، اشتغال و درآمد)، ذهنی (سلامت روانی و رفع مشکلات عاطفی) می‌شود.[۳۹] این رویکرد یکپارچه، بر اهمیت توسعه شبکه‌های حمایتی رسمی و غیررسمی به‌عنوان عامل کلیدی در توانمندسازی جامع این گروه تأکید دارد و الگویی اثربخش برای ارتقای پایدار این قشر آسیب‌پذیر محسوب می‌شود.[۴۰]

پانویس

  1. محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص14.
  2. Zarhani, Empowerment of Female headed households Case Study: "Sedighin" charity institution in Iran, 2011, p. 49.
  3. https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=2982&sid=1&slc_lang=fa
  4. سیدل و گاردنر، وای‏وای اروپا-آمریکا، 1389ش، ج2، ص20.
  5. https://jsr.ut.ac.ir/article_75859.html
  6. مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۷۵ش، ۱۳۷۵ش.
  7. مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن۱۳۹۵ش، ۱۳۹۵ش.
  8. https://jwdp.ut.ac.ir/article_96964.html
  9. https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=3121&sid=1&slc_lang=fa
  10. https://jwdp.ut.ac.ir/article_64650.html
  11. https://jwdp.ut.ac.ir/article_64650.html
  12. پژوهشكده آمار، «بررسي ويژگي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سلامت خانوارهاي زن‌سرپرست با تأكيد بر سياست‌ها و برنامه‌هاي پشتيباني»، ۱۳۹۲ش.
  13. https://nashr.majles.ir/article_10278.html
  14. Bashir Dar, “Sicio-economic position of the female headed household of jammmu and keshmir with special reference to district”, 2018, p.4455.
  15. ربیعی، «بررسی تعدد نقش و سلامت روان زنان سرپرست خانوار با تمرکز بر روی زنان دستفروش مترو»، ۱۳۹۰ش، ص۲۶.
  16. Mwangi, an assessment of impact of poverty on female headed household in kangemi, kenya, 2017, p.11-14.
  17. کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ۱۴۱۱ق، ص۹۲؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۲۳.
  18. خطیب، فقه الطفل، دراسه مقارنه فی ضوء المذاهب الفقهیه السبعیه، ۲۰۱۰م، ص۲۱۰.
  19. میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۳۵۲.
  20. https://mrfeghh.ctb.iau.ir/article_691186.html
  21. شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۴۲۳.
  22. حلّی، تحریر االحکام، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۳۵۱.
  23. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۴۰.
  24. شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۴۲۲.
  25. نجفی، جواهر الکالم فی شرایع الاسلام، ۱۲۷۴ش، ج۳۱، ص۲۸۷.
  26. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۴۰؛ شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۴۲۵.
  27. https://mrfeghh.ctb.iau.ir/article_691186.html
  28. Fitzpatric and Gomez, “Still cought in a trip: the continued povertization of women”, 1997, p.338.
  29. Montoya and Teixeira, “Multidimensional Poverty in Nicaragua: Are Female-Headed Households Better off”, 2017, p.1037.
  30. Grube-Farrell, “Women, work and occupation al segregation in the uniformed services”, 2002, p.347.
  31. Klasen and et. al, “A Feminization of Vulnerability? Female Headship, Poverty, and Vulnerability in Thailand and Vietnam”, 2015, p.36.
  32. Snehendu and et. al, “Empowerment of women for health promotion: a meta analysis”, 1999, p.1435.
  33. Raheim and Bolden, “Economic empowerment of lowincome women through self-employment programs”, 1995, p. 143-144.
  34. https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=3383&sid=1&slc_lang=fa&ftxt=0
  35. Almeleh and et. al, “Women's achievement of empowerment through activism in the work place”, 1993, p. 29.
  36. Davis, “Role occupancy, quality and psychological distress among Caucasian and African American women”, 2010, p. 85.
  37. https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=2982&sid=1&slc_lang=fa
  38. Mc Whirter, Counseling for empowerment. Alexandria, 1994, p. 92.
  39. https://refahj.uswr.ac.ir/browse.php?a_id=3121&sid=1&slc_lang=fa
  40. Parsons, “Specific practice strategies for empowermentbased practice with women: A study of two groups,” 159-179, 2001, p.164.
دیدگاه‌های ارزیابان
  1. مقاله جامع و خوبی است. البته مناسب است بعد فقهی مسئله یعنی استحباب ازدواج مجدد زنان مطلقه و ... و بحث حضانت فرزند قبل یا بعد از ازدواج هم مختصر مطالبی ذکر شود.

منابع

  • احمدنیا، شیرین؛ کامل‏قالیباف، آتنا، «زنان سرپرست تهران؛ مطالعه کیفی تجربیات، چالش‏ها و ظرفیت‏‌های آنان»، رفاه اجتماعی، دوره۱۷، شماره65، 1396ش.
  • پژوهشكده آمار، «بررسي ويژگي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سلامت خانوارهاي زن‌سرپرست با تأكيد بر سياست‌ها و برنامه‌هاي پشتيباني»، ۱۳۹۲ش.
  • تبریزی، سحر و همکاران، «بررسی پدیدارنگاری حماست اجتماعی در زنان سرپرست خانوار»، زن در توسعه و سیاست، دوره۲۲، شماره۲، ۱۴۰۳ش.
  • حسین‌پور، اکبر و همکاران، «شناسایی و اولویت‌بندی راه‌های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، رفاه اجتماعی، سال۲۱، شماره۸۰، ۱۴۰۰ش.
  • خانی، سعید و همکاران، «مطالعه آسیب‌پذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در منطقه سلطان‌آباد شهر تهران»، زن در توسعه و سیاست، دوره۱۵، شماره۴، ۱۳۹۶ش.
  • ربیعی، مرجان، «بررسی تعدد نقش و سلامت روان زنان سرپرست خانوار با تمرکز بر روی زنان دستفروش مترو»، پایان-نامه کارشناسی¬ارشد، تهران، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی، ۱۳۹۰ش.
  • سیدل، روث و گاردنر، ویلیام، وای‏وای اروپا-آمریکا، ترجمه پریسا پورعلمداری و دیگران، تهران، معارف، 1389ش.
  • شیانی، ملیحه؛ زارع، حنان، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، مطالعات جامعه‌شناختی، دوره۲۶، شماره۲، ۱۳۹۸ش.
  • عبداللهی، محمدرضا؛ عرب، عطیه، «بررسی وجود رابطه بین علت زن سرپرست شدن خانوار و فقر در خانوارهای زن سرپرست»، مجلس و راهبرد، دوره۳۲، شماره۱۲۱، ۱۴۰۴ش.
  • قربانی، فریدون و همکاران، « فراتحلیل نیازها و اولویت‌های زندگی زنان سرپرست خانوار با رویکرد جامعه‌شناختی»، رفاه اجتماعی، دوره۱۹، شماره۷۲، ۱۳۹۸ش.
  • محمدی، زهرا، زنان سرپرست خانوار، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، 1385ش.
  • مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۷۵، ۱۳۷۵ش.
  • مرکز آمار ایران، نتایج سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۹۵، ۱۳۷۵ش.
  • Almeleh, N.; Soifer, S.; Gottlieb, N.; Gutierrez, L, “Women's achievement of empowerment through activism in the work place”, Affilia- journal of women and social work. Vol. 8(1), pp. 26-39, 1993.
  • Bashir Dar, Tariq (2018) “Sicio-economic position of the female headed household of jammmu and keshmir with special reference to district”, International Journal for Technological Research in Engineering, Vol. 11(5), pp. 4455-4458, 2018.
  • Davis, C, “Role occupancy, quality and psychological distress among Caucasian and African American women”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 26(1), pp. 83-89, 2010.
  • Fitzpatric, J. A.; Gomez, T. R, “Still cought in a trip: the continued povertization of women”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 12(3), pp. 316-341, 1997.
  • Grube-Farrell, B, “Women, work and occupation al segregation in the uniformed services”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 17(3), pp. 332-353, 2002.
  • Klasen, S.; Lechtenfeld, T.; Povel, F, “A Feminization of Vulnerability? Female Headship, Poverty, and Vulnerability in Thailand and Vietnam”, World Development, No.71, pp.36-53, 2015.
  • Mc Whirter, E, Counseling for empowerment. Alexandria, VA: American Counseling Association, 1994.
  • Montoya, Á. J. A.; Teixeira, K. M. D, “Multidimensional Poverty in Nicaragua: Are Female-Headed Households Better off”, Social Indicators Research, No. 3, pp.1037-1063, 2017.
  • Mwangi, calolona, an assessment of impact of poverty on female headed household in kangemi, kenya, master thesis in n Gender and Development Studies of the University of Nairobi, 2017.
  • Parsons, R. J, “Specific practice strategies for empowermentbased practice with women: A study of two groups,” Affilia- journal of women and social work, Vol. 16(2), pp. 159-179, 2001.
  • Raheim, S.; Bolden, J, “Economic empowerment of lowincome women through self-employment programs”, Affilia- journal of women and social work, Vol. 10(2), pp. 138-154, 1995.
  • Snehendu, B. K.; Catherin, A. P.; Chickering, K, “Empowerment of women for health promotion: a meta analysis”, Social science and medicine, Vol. 46, pp. 1431-1460, 1999.
  • Zarhani, SH, “Empowerment of Female headed households Case Study: "Sedighin" charity institution in Iran”, Empowerment -Female-Headed-Household Of Epidemiology, Vol. 10(2), pp.48-55, 2011.