آیه سی و شش سوره نساء
ترجمه آیه شریفه
«وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛بندگی کنید خدا را و هيچ چيز را شريك و همتای او قرار ندهيد و احسان کنید به پدر و مادر احسان کردنی. (احسنوا در تقریراست.) و همچنین به خویشاوندان و بستگان احسان کنید. احسان کنید به يتيمان و احسان کنید بينوايان و احسان کنید به همسايهى نزديك و احسان کنید به همسايهى دور و احسان کنید به دوست و همنشين و احسان کنید به واماندگان در سفر و احسان کنید به آنچه در دست شماست کنیز یا آنکه میخواهید آزاد کنید. خداوند دوست ندارد کسانی که مختالند یعنی متکبرند و فخر فروش. همچنین خداوند دوست ندارد کسانی را که از ادای حقوق دیگران سرباز میزند ».
نکات تفسیری آیه
«وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا این آیه میخواهد حقوق اسلامی را بیان کند. حق خداوند که بندگیاش کنید و شریک برایش قائل نشوید و حقوق بندگان در آداب معاشرت با مردم، نیکیکردن به همه خویشاوندان و ذیالقربی، کمک به مستمندان و مساکین، نیکیکردن به همسایه نزدیک و دور و کمک به یتیمان، کمک کردن به در راه مانده،و...
ده دستور بیان شده خداوند در آیه 36 سوره نساء
1- خدا را بیرستید و هیچکسی را شریک او قرار ندهید «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا» . 2- احسان کنید به پدر و مادر «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» 3- نیکی کردن به همه خویشاوندان و ذیالقربی «وَبِذِي الْقُرْبَىٰ » 4- نیکی کنید به یتیمان «احسنوا وَالْيَتَامَىٰ » 5- کمک به مستمندان و مساکین «وَالْمَسَاكِينِ» 6- نیکی کردن به همسایه نزدیک «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ » 7- نیکی کردن به همسایه دور «وَالْجَارِ الْجُنُبِ» 8- نیکی کردن به دوستان «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ » 9- نیکی کردن و کمک کردن به در راه مانده «احسنوا وَابْنِ السَّبِيلِ »: 10- یکی کردن به کنیزان، غلامان و بردگان «وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ»
دستور اول
دستور اول: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا «خدا را بیرستید و هیچ کسی را شریک او قرار ندهید.
دستور دوم: «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»
احسان کنید به پدر و مادر احسان کردنی که بسیار در قرآن بیان شده. این مسئله بسیار مهم است و در آیات و سورههای مختلف تاکید شده است. مثل سوره بقره آیه 83 درباره میثاق بیان میکند در عالم ذر چند پیمان گرفیتم 1.نیکی به پدر و مادر. «وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» سوره انعام آیه 151 هم بر نیکی به پدر و مادر سفارش میکند. «أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۖ» اینکه در این آیه خداوند بعد از شریک قرار ندادن به خودش نیکی به پدر و مادر را سفارش میکند نشان از اهمیت نیکی به پدر و مادر است. البته نیکی فقط مالی نیست معنوی هم هست. در سوره اسراء آیه 23 « ِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ» هرگاه یکى از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیرى و شکستگى برسند (آن چنان که نیازمند به مراقبت دائمى تو باشند)، از هرگونه محبت در مورد آنها دریغ مدار، و کمترین اهانتى به آنان مکن، حتى سبکترین تعبیر نامؤدبانه یعنى" اف" به آنها مگو"
سومین دستور
«وَبِذِي الْقُرْبَىٰ » که خداوند متعال میدهد» نیکی کردن به همه خویشاوندان و ذیالقربی» است. «ذی القربی» یعنی کسانی که از راه رحم به انسان وصل میشوند. ما یک نسب داریم یک سبب داریم. نسب یعنی: از راه رحم است و شامل (پدر، مادر، اجداد، خواهر، برادر، دایی، عمو، خاله، عمه میشود.)، سببی یعنی: کسانی که از طریق ازدواج به هم محرم میشوند که شامل (زن و شوهر، مادر خانم،از راه رضاعی یعنی شیرخوارگی) ذیالقربی مسائلی مطرح میشود که گاه صلهرحم است. یعنی نیکی به خانواده، اقوام نزدیک و کسانی که از هم ارث میبرند.
چهارمین دستور
«احسنوا وَالْيَتَامَىٰ » یعنی نیکی کنید به یتیمان که آیه 7 تا 13 درباره ارث بود همین جا بحث یتیمان هم مطرح میشود. مال خوب یتیم را با مال بد خود مخلوط نکنید و جابجا نکنید، این میشود احسان کردن.
پنجمین دستور
« الْمَسَاكِينِ» حقوق مستمندان و مساکین است. کسی که مستمند است و مشکل دارد باید کمکش کنیم چون قطعاً در بعضی افراد انحراف ایجاد میشود، فقر افراد را میتواند به فساد بکشاند. در کشورهای اسلامی توصیه میشود حقوق مستمندان را بدهند.
ششمین دستور
« وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ» توصیه میشود نیکی کردن به همسایگان نزدیک، آنها به گردن ما حق دارند. بعضیها گفتند همسایهای که جنبه خویشاوندی دارند که این درست نیست بعضیها گفتند کسانی که خانهشان نزدیک ما باشد که میتواند این درست باشد.
هفتمین دستور
« وَالْجَارِ الْجُنُبِ » یعنی همسایه دور آن هم سفارش شده است. همسایه دور «وَالْجَارِ الْجُنُبِ »؛ منظور دوری مکانی است. [۱] که در اولین تفاسیر شیعه قرن چهارم آمده است طیق برخی روایات منظور از «جار الجنب» همسایههای دور این است که تا چهل خانه چهار طرف راست چپ عقب جلو همسایه محسوب میشوند اگر از چهار طرف حساب کنیم در شهری که 4000 نفرند همه همسایه محسوب میشوند. در شهرهای کوچک 4 و 5 هزار نفره همه همسایه محسوب خواهند شد که یک شهرک کوچک محسوب میشود. این نکته بسیار اخلاقی و حقوقی است و بسیار مهم است که جارالجنب شامل همسایههای دور میشود. ممکن است منظور همسایههای دور باشد یعنی غیرمسلمان باشند یا کسانی که اهل جوار هستند یعنی مسلمان شدند. احادیثی هم وجود دارد از اهل بیت که میفرمایند از پیامبر نقل کردند کسی که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، باید به همسایگان خود نیکی کند «من کان یومن بالله و الیومن باالآخر فالیحسن بالجار». از امام صادق نقل شده: «حسن الجوار یأمن الدیار و یزید فی الاعمال» نیکی کردن به همسایهها باعث میشود خانهها آباد شود و عمرها طولانی بشود. [۲]
هشتمین دستور
« وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ »: قرآن درباره کسانی که انسان دوستی و مصاحبت دارند توصیه میکند. وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ » میتواند معنای وسیعتر از دوست داشته باشد. میتواند فراتر از دوست دائمی باشد یک رفیق موقت؛ در اتوبوس، هواپیما، در محل کار کنار ما قرار میگیرند شامل همه میشود. روایت داریم «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ » یعنی رفیق سفر. یا کسی است که امید است برای رساندن نفع به انسان. صاحب بالجنب کسانی که با انسان دوستی دارند فقط دوست و رفیق نیست. معنای عام دارد کسانی که حتی یک بار میبینم و احوالپرسی میکنیم. یک سری روایات از شیعه و هم اهل تسنن وجود دارد که میگوید: ین شامل همسر هم میشود [۳]
نهمین دستور
«احسنوا وَابْنِ السَّبِيلِ »: سفارش کرده کسانی هستند که در سفر و بلاد غریبند در وطن خود احتیاج ندارند اما در مسافرت مشکل برایشان پیش آمده، به چنین فردی فرزند راه میگویند که خداوند خواسته به این افراد کمک کنیم.
دهمین دستور
«وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» ایمان به معنی قسم نیست بلکه آنچه در دست است. قبل از صدراسلام برده، کنیز و غلام وجود داشته، به مجرد اینکه پول میدادند و میخریدند ملکشان میشد و هر استفادهای میتوانستند از آن بکنند و این باید کار میکرد برایشان مگر مواردی بود که در واقع وقتی میخواست کنیز بخرد، برده و یا غلام شرط میکرد من این مقدار برایت کار می کنم وقتی این مقدار کار کردم من را آزاد کن. ائمه ما و پیامبر بنا را بر این گذاشتند این سنت غلط جاهلیت را از بین ببرند، میگرفتند، متدین میکردند سوره یادشان میدادند مسلمان میشدند و بعد آزاد میشدند. بعضی از محدثینی که بعدها به قم آمدند، همین افرادی هستند که آزاد شدند، این سنت غلطی بود که برداشته شد اسلام برنامه تدریجی قوی ایجاد کرد و کم کم اینها را آزاد کرد. آخر آیه شریفه میگوید خداوند متعال افراد متکبر و فخر فروش را دوست ندارد. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا» بیان کرد ما باید فرمان خدا را اطاعت کنیم و سرپیچی نکنیم به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و ابن سبیلا با نیکی رفتار کنیم تا مورد الطلف الهی واقع شویم و به سعادت الهی برسیم.
معانی اصطلاحات
« إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛ خداوند متعال افراد متکبر و فخرفروش را دوست ندارد» مختال: از واژه خیال میآید. کسی که با سلسله تخیلات خود را بزرگ میپندارند. با تخیل خود را بزرگ میپندارند. به اسب میگویند «خیل» به این دلیل است که وقتی راه می رود با غرور گام برمیدارد. پس آنچه راغب اصفهانی در مفردات «ریشه خ، ی، ل»ریشه فعل آورده و میگوید مختال اسم فاعل است از اختیال و ریشهاش خیال به معنی پندار . [۴] خُیلا به معنای خودبزررگبینی و تکبر «ریشه خ، ی، ل» اس . [۵] فخور: از ماده «ف، خ، ر» است. کسی که فخرفروشی میکند. تفاوت میان این دو کلمه این است که مختال تفکرات کبرآلود ذهنی دارد که در خارج خود را نشان میدهد. «فخور» مباهات کردن به چیزهایی که خارج از اختیار انسان است مثل مال، [۶] «جار»: کسی که منزلش به ما نزدیک باشد در اصطلاح میگوییم همسایه. [۷] بعضیها میگویند جار از جارَ به معنی میل پیدا کردن است. در مورد همسایه هم میگویند انسان میل پیدا میکند به او تا به او احسان کند. سالی یک بار شش ماه یک بار به همسایه چیزی بپزیم بدهیم. لااقلش این است که به اهل علم و طلبهها علاقمند بشوند و بدبین نباشند و دفع ضرر میشود. توطئه علیه همسایه نمیکنند. این در کتاب تفسیر صافی بود از باب روایی. از نظر لغوی درباره واژههای قرآنی اول باید به مفردات راغب اصفهانی، مجمع البحرین، التحقیق مصطفوی، مجم المقاییس، قاموس قریشی، لسلان عربی ابن منصور بعد به کتابهای فارسی فرهنگ عمید و دهخدا باید مراجعه کنیم. «جنب»: جنب چیزی است که در کنار شی قرار میگیرد. جنب و جُنُب هردو صفتند. به معنای چیزی کنار شیء ای اما جدا است. مقصود از جُنُب که صفت جار است یعنی بیگانه بدون اینکه خویشتن باشد و مراد از جنب اسم مکان است کنار و نزدیک انسان. ریشه دو عنصر یعنی جدا بودن و در کنار هم بودن است.
سوال
آیاتی که با محتوای آن خدا با ما پیمان بسته چه آیاتی هستند؟ یک سری آیات در قرآن هست که خداوند با محتوای این آیات با ما پیمان بسته و میثاق بسته. آیه 81 و 82 بقره، آیه 6- 7-8 احزاب، آیه 172 اعراف و آیه 36 سوره نساء که ده دستور داده که در عالم میثاق برای آن پیمان بسته شده است.
سوال
چند میثاق با بنیاسرائیل در سوره بقره آیه83 و 84 ذکر شده است، آنها را توضیح دهید؟ « وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنکُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَوَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ؛ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ] ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﻨﻰﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﻴﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻥ ﻭ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﻧﻴﻜﻰ ﻛﻨﻴﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﻣﺮﺩم ﺑﺎ ﺧﻮﺵﺯﺑﺎﻧﻰ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻴد، ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﻳﺪ، ﻭ ﺯﻛﺎﺕ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﺪ، ﺳﭙﺲ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻰ [ﺍﺯ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ] ﺭﻭﻯ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻳﺪ؛ ﻭ ﺷﻤﺎ [ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻋﺎﺩﺕ] ﺭﻭﻯﮔﺮﺩﺍﻥ ﻫﺴﺘﻴﺪ. و [یاد کنید] هنگامی که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید، و یکدیگر را از خانههای خود آواره نکنید، سپس [به پیمانتان] اقرار کردید و بر آن هم گواهی میدهید ». [۸] آیه 84 سوره بقره میفرماید: 1- نهى از هرگونه شرک اعتقادى و عملى 2- احسان به پدر و مادر 3- رعایت اصول اخلاقى درباره خانواده و ارحام و بستگان نزیک خویش. 4- احساس مسؤولیت نسبت به یتیمان و نیکی کردن به آنها 5- احساس مسؤولیت نسبت به مساکین و مستمندان جامعه و نیکی کردن به آنها 6- حسن معاشرت و گفتار و رفتار نیکو در برخورد با توده مردم، اعم از مؤ من و کافر 7- برپاداشتن نماز؛ 8- دادن زکات 9- خون همدیگر را نریزید 10- یکدیگر را از خانههای خود آواره نکنید
سوال
آیا آیه 36 و باتوجه به آیات اولیه سوره نساء میتواند آیات جامع در قرآن باشد؟ بله آیهای است اصلی که به نظر میآید میتواند محتوای تمام آیات را از آن استنباط کرد. این سوره نساء که با تقوای الهی شروع میشود آیات اولیه نساء کاملا جامع است این آیه خیلی جامع و کامل است .[۹]این سوره نساء که با تقوای الهی شروع میشود آیات اولیه نساء کاملا جامع است چون توحید عملی را مطرح میکند،» واعبدوالله...» برای همین کامل است. تعبیرات چهارگانه در توحید عملی عبارت است از اینکه
1- خدا را خالصانه عبادت کنید: «أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ» زمر؛ آیه 3، « وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» اعراف؛ آیه 29
2- فقط خدا را بپرستید: «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ » هود 2 «لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّه»َ بقره 83 « وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ» اسرا 23 . « لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا» حج 26 در این آیات شریفه کلمه خلوص میآید و نفی شرک میآید.
3-خدا را عبادت کنید: « وَاعْبُدُوا اللَّهَ» آیه 36 نساء.
4-خدا را میپرستند نه اینکه عبادت میکنند و شرک نمیورزند. چون عبادت و شرک نورزیدن یک چیز است. [۱۰] بعد آنجا هم اقسام شرک را بیان میکند. ذات اقدس الهی حقی است که هیچ کس در آن نمیتواند شریک باشد و آن معبودی است که هیچ کس در عبادت سهیم در آن نیست. « ما إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ. » [۱۱]
صورتهای شرک در مقام عمل
شرک در مقام عمل به دو صورت است. همه کارها برای غیر خدا بتپرستی است. بخشی برای خدا و بخشی برای غیر خدا باشد که ریا داخلش است. ما هم توحید عملی هم توحید نظری را باید داشته باشیم. هر دو را باید داشته باشیم. توکل به خداوند بکنیم: « وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا » «و بالوالدین احسانا» «قولو للناس «لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» « قاف 18« ما يَلْفِظُ من قولِ الّا لدیه رقیبُ عتید ُ» . سوال: آیات 37 و 38 و39 را ترجمه کنید. « الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا؛ کسانی که بخل می ورزند و امر می کنند به بخل و کتمان می کنند آنچه خداوند عطا کرده از فضلش و ما برای اینها عذاب دردناک فراهم میکند. «وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا؛ آنها کسانی هستند انفاق میکنند اموالشان را برای نشاندادن به مردم. اینها ایمان به خدا ندارند ایمان به آخرت هم ندارند. کسی که شیطان قرین اوست بدقرینی است ». [۱۲] «وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا» ماذا علیهم: چه میشد بر اینها لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ: اگر آنها ایمان به خدا و روز واپسین وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ از آنچه خدا بر آنها روزی فرستاده انفاق میکردند وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًاخداوند بر کار آنها آگاه است» . [۱۳]
سوال
اوصاف «مختالا فخورا» را با توجه به آیه 37 «الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ» چه اموری در آیه 38 «وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» بیان میکند. جواب: مختال (خیل) کسی که باد توی سرش است و فخرفروش است. اینها دارای رذائل و سیئاتی هستند. مختالا فخورا به رذائل گوناگونی مبتلا هستند . 1- ابتلا به خود بخل 2- دستور به بخل و امر به بخل میکنند. 3- کتمان میکنند نعمتهای پروردگار را 4- انفاقی که میکنند از روی ریاست که دیگران بشنوند و ببینند 5- اگر موحد به معنای اعتقاد به خدا باشد نباید ریا کند اگر معتقد به خدا باشد و آنچه میدهد برای ریا باشد درصدد تقرب به خداوند این کار را انجام نمیدهد. در ظاهر میگوید برای عبادت و تقرب است اما در واقع برای خودنمایی است. اینجا اشکال دارد و او موحد نیست چون برای مردم دارد کار میکند. گویا منکر خداوند متعال است چون قصدش دیدن جامعه است. اگر قصد این است که مردم در رفاه باشند و دیگران هم ببینند و تشویق شوند و یاد بگیرند کار خیر انجام دهند این اشکال ندارد.
سوال
انفاق چند نوع است؟ دو نوع انفاق داریم مادی و معنوی. مال را دست میگیرند و می برند میدهند نشان هم میدهند این مادی است. گاهی انفاق برای کسب آبرو و حیثیت است. گاهی انفاق میکند برای جلب رضای خدا که این هیچ اشکالی ندارند.
سوال
معنایی وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ ریا در این آیه 38 چیست؟ ریاکار برخلاف واقع خود را به مردم نشان میدهد که کارش برای رضای خدا است وانجام این کار مستحب است. اگر مقصود انسان برای خدا باشد خوب است اگر برای ادای وظیفه شرعی هم باشد که کمک به مردم است خوب است،امام صادق میفرماید: سزاوار است صدقات و عبادات واجب را آشکارا انجام دهید زیرا یک عدهای تشویق میشوند. اما عبادات مستحبی را بهتر است مخفی و غیرعلنی باشد. واجب: علانیه. مستحب: سری .[۱۴]
سوال
ریاکار همنشین چه کسی است؟ جواب طبق آیه شریفه 38 دوست و همنشین و رفیق شبانه روز اول شیطان است و بعد رفقای دیگر. پس قطعا شیطان و رفیق انسان است که بد رفیقی است مدام دارد وسوسه میکند. بعد رفاقت شیطان پسندیده نیست و بر انسان ولایت پیدا میکند
سوال
آیا رفاقت با شیطان آثاری دارد؟ بله «یامرکم بالفحشاء» شیطان انسان را امر میکند به فحشاء. پس فقط در مسائل اقتصادی نیست که جولان دهد که ریا کن و قرب الهی کنار برود بلکه امر به فحشا هم میکند.
سوال
آیا ریا یک نوع نگرش و جهان بینی و فکر و اعتقاد برای انسان درست میکند؟ بله ریاکار نگرش ریاکاری در نظام هستی برای انسان درست میکند که صد درصد غلط است هدف را مردم قرار میدهد. انسان ایمان به خدا و آخرت دیگر ندارد.
سوال
آیه 38 «من یکن قرینا» چگونه شکلگیری ولایت شیطان بر انسان را بیان میکند؟ 1- شیطان ابتدا بر مجاری اداراکی انسان سلطه پیدا میکند
2- از راه اداراکات باطنی مغز انسان را شستشو میکند. شر را که مایه شقاوت انسان است جایگزین خیر میکند که مایه سعادت است. نظر و فکر و درک را از انسان میگیرد. (فصلت 25)
3- انسان را دچار آرزوهای دور و دراز میکند و میفرستد دنبال این آرزوها. (حجر 39 -4) در گرایش قلبی او اثر میگذارد. کم کم این وسوسه دائمی میشود. تولی شیطان بر او سلطه پیدا میکند و او پیروز میشود و بعد از مدتی کافر میشود و شیطان ولایت بر کافر پیدا میکند.
سوال
«ولایت شیطان بر کافران کیفری است» این عبارت یعنی چه؟ جواب. شیطان بر کافران تسلط پیدا میکند و این کیفری است که خدا بر علیه این کافران انجام میدهد، خداوند همگان را بر اساس توحید خلق کرده. همه دارای عقل هستند. حجت الهی بر انسان ارسال شده است. شیطان همگان را دعوت میکند به دشمنی با دیگران و خدا. تمام چراغهای درونی که فطرتمان است را خاموش میشود، تمام چراغهای بیرونی که پیامبران،امامان و ولی فقیه را می گذارد کنار شیطان حاکم میشود برانسان.
سوال
«وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ» مصداق انفاق کنندگان از روی ریا چه کسانی هستند؟ جواب: مشرکان قریش ، سوال:«فَسَاءَ قَرِينًا» چه جمله است ؟ جواب: جمله تهدیدی است که شیطان بد دوستی است. سوال: «ماذا علیهم» در مقام بیان چه چیزی است؟ جواب: در مقام بیان نکوهش و سرزنش است
سوال
ضمن ترجمه آیه شریفه 40 سوره نساء، موارد خط کشیده شده را توضیح دهید. (همان اصطلاحاتی است که در ذیل آمده) • «إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ۖ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا»
ترجمه
خداوند به مقدار ذرّهای به کسی ستم نکند، و اگر عمل نیکی باشد زیاد گرداند و (به نیکان) جانب خود مزدی بزرگ عطا کند.
معنایی اصطلاحات
یظلم
از ظلم میآید. به معنی گذاشتن چیزی در غیر جای خود. یا کاستن ازچیزی. [۱۵] مثقال: ابزار تشخیص سنگینی در اشیاء سبک مثل چند گرمی . [۱۶] مراد از مثقال در این آیه واحد سنجش است. [۱۷]
ذره درلغت همراه با نظرات
چیزی است که از پراکنده شدن اجزای اشیا در هوا دیده میشود. خداوند کار بد ما را چند برابر نمی کند، اما اگر همین مقدار کار خوب انجام داده باشیم خدا آن را نادیده نمیگیرد و چند برابر آن را به ما صواب میدهد . [۱۸] در اصل مورچههای بسیار کوچکی است که به زحمت قابل دیدن است. بعضیها هم میگویند. اجزای فوقالعاده کوچک از غبار است که با تابش آفتاب از روزنههای کوچک و تاریک آشکار میشود. مثلا انسان دستش را در خاک کند و بعد بلند کند اون اجزایی که دیده میشود ذره است. تدریجاً به هر چیز کوچک ذره میگفتند و امروز به کوچکترین جزء یک جسم بسیط اتم میگویند. مثقال سنگینی است که یک جسم فوقالعاده کوچک دارد. یضاعفها: ضعف در لغات عرب به معنای چیزی است که معادل آن یا چند برابر آن است.
سوال
آیات شریفه 41 و 42 را ترجمه بفرمایید. «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّة بِشَهید وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهیداً» « یَوْمَئِذ یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَ لا یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدیثا؛ً حال آنها چگونه است آن روزى که از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مىآوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟!» 42 ـ در آن روز، آنها که کافر شدند و با پیامبر به مخالفت برخاستند، آرزو مى کنند که اى کاش خاک بودند و خاک آنها با زمینهاى اطراف یکسان مىشد. در آن روز، سخنى را نمىتوانند از خدا پنهان کنند. از این آیه میتوان این نکته را برداشت کرد که همه امتها با پیامبرانشان مبعوث میشوند و پیامبرانشان گواهی میدهند بر اعمال امتشان. قوم ثمود صالح، یوسف، یعقوب، شعیب، موسی، عیسی و سایرین و حضرت محمد، البته حضرت محمد بر همه امتها گواهی میدهد. پیامبر به نفع گواهی میدهد.
منبع
- جزوه درسی خانم دکتر قنبری
منابع مرتبط
- کتاب:متن جوامع الجامع و ومجمع البیان از مرحوم طبرسی
- ↑ طبق پارهای از روایات حویزی شیرازی، نورالثقلین، ج اول، ص 480 قرطبی، تفسیر قرطبی، ج سوم، ص 1754 فیض کاشانی، تفسیر صافی ذیل همین آیه 36، قمی، تفسیر قمی، فرات کوفی، تفسیر کوفی، عیاشی، تفسیر عیاشی ذیل آیه 36 (قرن 4)
- ↑ حویزی شیرازی، نورالثقلین، جلد اول، تفسیر صافی ذیل همین آیه 36، قمی، تفسیر قمی، فرات کوفی، تفسیر کوفی، عیاشی، تفسیر عیاشی ذیا آیه 36 (قرن 4)تفسیر المنار ج 5 ص 92، چاپ بیروت.
- ↑ منتها بیشتر این نظرات از آقایان اهل تسنن در تفسیر محمدعبده و رشیدرضا در تفسیرالمنار و آلوسی در تفسیر روحالمعانی و قرطبی در تفسیر قرطبی که شامل همسر هم میشود، این بحث ذیل آیه 36 سوره نساءآمده است واز علی علیهالسلام هم روایت میآورند و نقل کردند از علی علیهالسلام «صاحب الجنب» «همسر» است.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات راغب، ص 304
- ↑ مصطفوی، التحقیق، ج 34، ص 135
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ذیل ماده «فخر» ص 627، مصطفوی، التحقیق ذیل ماده «فخر» و مجمع البیان ذیل ماده «فخر»،
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ذیل ماده «فخر»،ص 211و 627
- ↑ سوره بقره،آیه 84
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1 ص 240.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم ج 17 ص،610
- ↑ سوره بینه، آیه 5
- ↑ سوره نساءآیه 38
- ↑ سوره نساءآیه 39
- ↑ قمی، تفسیر قمی ج 1 صفحات 92 و 93 آمده و مجلسی، بحارالانوار ج 69 ص 284
- ↑ راغب اصفهانی ذیل ظلم. مجمع البیان، ج 3 4 ص 75 جوادی آملی، تسنیم ج 12 ص 476
- ↑ التحقیق مصطفوی، ج 2
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج 18 ،ص 76
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم ج 17 ذیل واژه ذره