تعدد زوجات با نگاهی بر جمعیت
این مقاله در صدد پاسخ به مشابهات دینی با رویکرد دینی بر اساس علوم نقلی است .
جوانب مختلف موضوع در دیگر علوم نقلی و علوم عقلی |
یکی از مسائلی که زیر مجموعۀ بحث ضرورت تعدد زوجات قرار میگیرد بحث بحران جمعیت است. در این مقاله به بررسی آن می پردازیم.
تعدد زوجات یکی از بهترین راه ها است برای جبران تحدید نسلی که در ایران با آن مواجه هستیم. با توجه به سبک زیست کنونی، زنان ایرانی مانند زنان 3، 4 دهۀ قبل نیستند که بتوانند تعداد بیشتری فرزند به دنیا بیاورند، بنابراین تعدد زوجات بهترین راه هست برای حل مسئلۀ بحران جمعیت.
بحران جمعیت
بررسی آمار رسمی جمعیت در ایران از سال 1335 نشان میدهد در سالهای اخیر نرخ رشد جمعیت به سرعت رو به کاهش است به طوری که در میان کشورهای منطقه در صدر جدولِ تحدید موالید قرار داریم. به نظر میرسد تحولات جمعیتی کشور ما نیز همانند سایر کشورهای اروپایی از نظریه گذار جمعیتی پیروی میکند. نظریه انتقال یا گذار جمعیت یکی از مهمترین، با نفوذترین و پایدارترین نظریههای مطرح در جمعیتشناسی است. نظریه گذار جمعیت ارتباط تحولات جمعیتی با فرایند نوسازی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را روشن می سازد و ضمن تجزیه و تحلیل گذشته، حال و آینده را پیش بینی می نماید. طبق این نظریه تحولات جمعيتی چهار مرحله دارد: 1. رشد ناچیز جمعیت (نرخ مواليد و مرگ و مير هر دو در سطح حداكثر طبيعي) 2. رشد جمعیت رو به افزایش (نرخ مرگ و مير رو به كاهش، نرخ مواليد در سطح بالا) 3. رشد جمعیت رو به کاهش (نرخ مواليد و مرگ و مير رو به کاهش) 4. رشد جمعيت ناچيز (نرخ مواليد و مرگ و مير هر دو در سطح حداقل ممكن)
تا قبل از قرن اخیر کشور ما در مرحله اول قرار داشت است. اما با بهبود شرایط اقتصادی و بهداشتی و کاهش مرگ و میر از سال 45-1300 در مرحله دوم قرار گرفتیم. از سال 1346 به بعد با اجراي برنامه هاي تنظيم خانواده، بهبود وضع اقتصادي، توسعه آموزش و تحصيلات، شهرنشيني و سبک زندگی غربی و اشتغال زنان نرخ موالید رو به کاهش گذاشت و کشور وارد مرحله سوم نظریه گذار جمعیتی شد. البته در مقطع سالهای اول انقلاب اسلامي با مسكوت ماندن برنامه هاي تنظيم خانواده، جنگ و برخي از سیاستهای غيرمستقيم تشويقي دولت نظریه گذار جمعیتی در کشور صادق نبود و برخلاف این نظریه در مرحله سوم گذار جمعیتی با افزایش نرخ موالید مواجه بودیم به طوری که نرخ موالید در سال 1365 به 5/6 رسيد. در سال 1368 مجدداً اجراي برخي از برنامه هاي تنظيم خانواده در ايران آغاز گرديد و از اين سال به بعد ما شاهد كاهش بسیار سريع (بیشتر و سریعتر از حد برنامه ریزی شده) ميزان باروري در كشور هستيم به طوري كه ميزان باروري كل از 5/6 فرزند در سال 1365 به 7/2 فرزند در سال 1375 و 8/1 فرزند در سال 1385 رسيده است. طي سالهای 85-1375 رشد سالانه جمعيت كشور61/1 درصد بوده كه به تدريج در حال كاهش میباشد و در حال حاضر برآوردهاي به عمل آمده بيانگر رقم رشد حدود 25/1 درصد براي كشور میباشد. [۱] قابل توجه است که نرخ رشد اندک حدود 25/1 در حالی است که پیک جمعیتی ایران (متولدین سالهای 55 تا 65) در سنین باروری قرار دارند و پیش بینی میشود در سالهای آتی کشور به سمت سالمندی پیش رفته و نرخ رشد جمعیت کاهش چشمگیری پیدا کند.
تفاوت معنادار موالید استانها مؤید ادعاست
بر اساس آمار رسمی سرشماری سال 95 درباره مقایسه میزان موالید، سالیانه بالغ بر یک میلیون و 350 هزار ولادت در کل کشور ثبت میشود که میزان ثبت ولادت به نسبت سهم جمعیت در کل کشور 5‚18 ولادت به ازای هر هزار نفر جمعیت است. حال استانهای دارای بیشترین میزان ثبت ولادت به نسبت سهم جمعیت به ترتیب استانهای سیستان بلوچستان (5‚32 در هزار)، هرمزگان (5‚23 در هزار) و در مناطق مرکزی کشور بسیار پایینتر است. با این نگاه میتوان گفت توازن ولادت در مناطق مختلف کشور به طور کلی بههم ریخته است، اما آمار دیگر استانها به اندازهای پایین است که میانگین نرخ باروری در کل کشور را کمتر از یک درصد کرده است. این سهم جدای از عدم تعادل تکثیر نسل در استانهای مختلف، بیانگر فاجعهای در نرخ باروری کل کشور است که با نرخ جایگزینی جهانی که ½ است، فاصله معناداری دارد.
پانویس
- ↑ اکرم، حسینی مجرد، جمعیت ایران؛ افزایش یا کاهش، تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، 1394، ص208