جنسیت‌پذیری عدالت

از ویکی‌جنسیت

جنسیت‌پذیری عدالت؛ تناسب حقوق و تکالیف با جنسیت زن و مرد.

جنسیت‌پذیری عدالت ناظر به عدالت جنسیتی است و عنصر مبنائی در رشد جامعه به‌شمار می‌آید. عدالت جنسیتی، ارتباط وثیقی با هویت زنانه و مردانه دارد و در تمام حوزه‌های اجتماعیِ مرتبط با جنسیت، موضوعیت می‌یابد.

مفهوم‌شناسی

عدالت به‌معنای قرار گرفتن هر چيز در جایگاه شایستۀ خویش بوده [۱] و در حوزۀ جنسیت با رویکردهای متفاوتی همراه است؛ در نگرشی که عدالت به مساوات معنا می‌شود، عدالت جنسیتی عبارت است از حقوق، مسئولیت‌ها و فرصت‌های مساوی برای زن و مرد.[۲] در رویکرد دیگری که عدالت به‌معنای استحقاق تفسیر می‌شود، مراد از عدالت، رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، به‌گونه‌ای که در حق هیچ کدام ستم نشود.[۳]

رویکردهای نظری

عدالت مساواتی

فیمنیست‌ها با تأکید بر عدالت مساواتی، دارای رویکردهای متفاوتی هستند؛ برخی از آن‌ها هرچند دوگانه زن و مرد را به‌رسمیت شناخته ولی این تمایز طبیعی را عامل هیچ تفاوتی در حقوق و فرصت‌ها برای جامعه زنان و مردان نمی‌دانند، با تمایزات جنسیتی به‌شدت مخالف بوده و معتقد به وضع قوانین برابر برای زن و مرد هستند. برخی دیگر برابری در وضع قانون را کافی نداسته، بر برابری زنان و مردان در مناسبات عینی جامعه تأکید می‌کنند و گروهی دیگر با انکار تفاوت‌های جنسیتی خواستار برابری جنس زن و مرد هستند.[۴]

عدالت استحقاقی

در رهیافت عدالت استحقاقی که بر تناسب حقوق با جنسیت زنانه و مردانه تأکید می‌شود، برخی به‌جای مفهوم برابری صرفا از مفاهیم استحقاق و تناسب استفاده می‌کنند[۵] و برخی دیگر به‌صورت ترکیبی از دو مفهوم برابری و استحقاقی استفاده می‌کنند.

در تقسیم دیگر؛ از رهیافت‌ فمینیستی به تشابه جنسیتی و از رهیافت اسلامی به تساوی جنسیتی تعبیر شده است و با توجه به تفاوت‌های طبیعی زن و مرد، تشابه جنسیتی ستم علیه زنان و تساوی جنسیتی منطبق با عدالت جنسیتی دانسته می‌شود.[۶]

عدالت به مثابه برابری زن و مرد

در نگرش اسلامی؛ زنان و مردان به‌طور مساوی از حقیقت انسانی برخوردار بوده و به مقتضاى عدالت الهى هردو از كرامت تكوینى واحدى بهره‌مند هستند و از این جهت انسانيت مردانه تفاوتى با انسانيت زنانه ندارد.[۷] زنان و مردان در کسب منزلت‌های معنوی نیز از استعدادهای نسبتا برابر برخوردار هستند.[۸] در مبانی اخلاق نیز هیچ‌گونه تبعیضی میان زنان و مردان وجود ندارد، همان‌گونه که مرد دارای اختیار و اراده آزاد است زنان نیز این‌گونه هستند و هردو می‌توانند با فعل اختیاری خود، فضایل یا رذایل اخلاقی را کسب کنند. برخی تفاوت‌ها که بسترساز تعهدات اخلاقی منحصر در زن یا مرد می‌شوند؛ از قبیل بارداری و شیردهی زن و تعهد مرد در قبال تأمین معیشت آنها به‌خصوص در شرایطی که زن از توان تأمین معیشت خود عاجز است، به اختیاری بودن عمل آنها آسیب نمی‌رساند و در تمام اجتماعات انسانی امر پذیرفته شده است.[۹] همچنین زنان و مردان به‌طور یکسان دارای تکالیف و رسالت‌ انسانی بوده و از پاداش‌های مشابه الهی برخوردار هستند.[۱۰]

عدالت به‌مثابه تناسب حقوقی زن و مرد

تناسب حقوقی، معنای محوری عدالت جنسیتی بوده و ناظر به این است که هرکدام از زن و مرد باید به وظيفه خود پرداخته و از مزاياى وجودى خويش بهره‏مند شوند.[۱۱] از لوازم عدالت جنسیتی، عدم تشابه زن و مرد در پاره‌‏اى از حقوق است.[۱۲] حق با وظیفه ملازم هم بوده و در هر جا وظيفه‏‌اى وجود دارد در كنار آن حقى هم ثابت است، تناسب حقوقی یعنی تناسب جنسیت با حقوق و تکالیف.[۱۳]

در اسلام، زنان و مردان متناسب با تفاوت‌های طبیعی که دارند دارای وظایف و حقوق نسبتا متفاوتی نیز هستند.[۱۴] این تفاوت‌ها یا تکوینا حقی برای جنسی ثابت می‌کند مثل پدیده مادری که حق تکوینی زن است و در مقابل، قوامیت و تأمین معیشت وظیفه مرد است، یا شرایط متفاوت روحی زنان و مردان نظام ارادی آنها را متأثر می‌سازد که هر کدام با دشواری بیشتری به تکالیف خود عمل ‌کند، عملش دارای ارزش بیشتری است که باز تناسب میان وظایف، حقوق، تعهدات اخلاقی و پاداش آنها وجود دارد.[۱۵]

از منظـر عقلى نیز حتى اگر درصدی از تكاليف و تعهدات يک جنس بيشتر از جنس مقابـل باشـد، ايـن امر هیچ منافاتى با عدالت جنسیتی ندارد؛ جنسى كه تعهدات بيشترى دارد ايـن تعهـدات بـر اساس استطاعت او وضع شده است و جنسى كه حقوق بيشترى دارد، ايـن حقـوق از نوع حق اختيارند و صـاحب حـق در برابـر چگـونگى اعمـال آنهـا در برابـر ديگـران و خداوند مسئوليت دارد.[۱۶]

حوزه‌های عدالت جنسیتی

نهادهاي مختلف اجتماعي از قبیل خانواده، اقتصاد، حکومت، تعلیم و تربیــت و فعالیت‌هــاي تفریحي و هنري از مهم‌تریــن عرصه‌هاي حضور فرد با هویت جنســي اســت و عدالت جنســیتي در تمامي این عرصه‌ها اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.[۱۷]

شاخص‌های عدالت جنسیتی

شاخص‌هاي عدالت جنسیتي از اشــتراک زن و مرد در هویت انساني و تفاوت‌شان در جنسیت طبیعي برمي‌خیزد. برخي شاخص‌هاي عدالت جنسیتي عبارتند از: تساوي در ارزش‌ها، تناسب جنسیت با نقش‌های اجتماعی، تقارن اخلاق و حقوق، عدم تبعیض در مزایا. بر مبنای این شاخص‌ها، زن و مرد نه‌تنها به دو جنس فرادست و فرودست تقسیم نمی‌شوند بلکه هر دو از شأنیت انسانی، اهلیت حقوقی و منزلت اجتماعی یکسان برخوردار بوده و تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی و ارزشی، متناسب با تفاوت‌های جسمی و روانی انکارناپذیر میان زن و مرد بوده و مقتضای عدالت جنسیتی است.[۱۸]

تحقق عدالت جنسیتی

نگرش مردسالارنه، عنصر بنیادین تبعیض علیه زنان است. تا زمانی که زنان و مردان در چهره یکسان انسانیت نگریسته نشوند، عدالت جنسیتی نیز قابل تحقق نیست. برای ایجاد چنین تغییری، برخی تأکید بر تغییرات جدی در وضع قوانین مناسب و نظارت بر تفسیر و اجرای عادلانه قوانین دارند.[۱۹] برخی بر لزوم اصلاح ساختارهای اجتماعی نیز تأکید کرده و معتقدند؛ روابط پیچیده اجتماعی میان افراد جامعه و نهادهای خرد و کلانی که در آن وجود دارند و شبکه ارتباطی در هم تنیده‌ای که این اجزاء در جامعه ایجاد می‌کنند، لزوم توجه به اصلاحات ساختاری را نمایان می‌کند و تحقق عدالت جنسیتی مبتنی بر بسترسازی مناسب است که باید محقق شود.[۲۰]

پانویس

  1. مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج6، ص143.
  2. شجریان، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص37.
  3. قاسمی و جمالو، «بررسی عدالت جنسیتی و تأثیر آن بر اشتغال»، 1398ش، ص81.
  4. شجریان، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص40-36.
  5. شجریان، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص40.
  6. مطهرى، مجموعه آثار (نظام حقوق زن در اسلام)، 1377ش، ج‏19، ص139.
  7. دیلمى، «جنسيت و هنجار اخلاقى در قرآن و روايات»، 1391ش، ص115.
  8. مکارم‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏2، ص158-157.
  9. دیلمى، «جنسيت و هنجار اخلاقى در قرآن و روايات»، 1391ش، ص119.
  10. آقاجاني، «چالش فمينيسم با عدالت جنسيتي»، 1388ش، ص37-36،
  11. مکارم ‌شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏2، ص165-164.
  12. مطهری، مجموعه آثار (نظام حقوق زن در اسلام)، 1377ش، ج‏19، ص 139.
  13. مکارم‌ شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏2، ص160.
  14. مکارم‌ شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج‏2، ص158-157.
  15. دیلمى، «جنسيت و هنجار اخلاقى در قرآن و روايات»، 1391ش، ص119.
  16. دیلمى، «جنسيت و هنجار اخلاقى در قرآن و روايات»، 1391ش، ص120-119.
  17. آقاجاني، «چالش فمينيسم با عدالت جنسيتي»، 1388ش، ص45.
  18. آقاجاني، «چالش فمينيسم با عدالت جنسيتي»، 1388ش، ص44-42.
  19. شجریان، «بررسی رویکرهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص39.
  20. شجریان، «بررسی رویکرهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص44.

منابع

  • آقاجاني، نصرالله، «چالش فمينيسم با عدالت جنسيتي»، در مطالعات راهبردی زنان، سال دوازدهم، شماره 46، زمستان 1388ش.
  • دیلمى، احمد، «جنسيت و هنجار اخلاقى در قرآن و روايات»، در فصلنامه تخصصی اخلاق وحیانی، سال اول، شماره اول، پاییز 1391ش.
  • شجریان، مهدی، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، در دو فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات اسلامی زنان و خانواده، سال هفتم، شماره دوازدهم، بهار و تابستان 1399ش.
  • قاسمی، ابراهیم و جمالو، رقیه، «بررسی عدالت جنسیتی و تأثیر آن بر اشتغال»، در مطالعات فقهی حقوقی زن و خانواده، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1398ش.
  • مطهرى، مرتضى، ‏مجموعه آثار ‏(نظام حقوق زن در اسلام)، تهران- قم‏، صدرا، 1377ش‏.
  • مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلاميه، 1374ش.