جنسیتپذیری عدالت
جنسیتپذیری عدالت؛ تناسب حقوق و تکالیف با جنسیت زن و مرد.
جنسیتپذیری عدالت ناظر به عدالت جنسیتی است که عنصر مبنائی در رشد جامعه است. عدالت، ارتباط وثیقی با هویت جنسیتی دارد و در تمام حوزههای اجتماعیِ مرتبط با جنسیت، موضوعیت مییابد.
مفهومشناسی
عدالت بهمعنای قرار گرفتن هر چیز در جایگاه شایستۀ خویش بوده[۱] و در حوزۀ جنسیت با رویکردهای متفاوتی همراه است؛ در نگرشی که عدالت به مساوات معنا میشود، عدالت جنسیتی عبارت است از حقوق، مسئولیتها و فرصتهای مساوی برای زن و مرد.[۲] در رویکرد دیگری که عدالت بهمعنای استحقاق تفسیر میشود، مراد از عدالت، رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، بهگونهای که در حق هیچ کدام ستم نشود.[۳]
رویکردهای نظری
عدالت مساواتی
فمینیستها با تاکید بر عدالت مساواتی، دارای رویکردهای متفاوتی هستند؛ برخی از آنها دوگانه زن و مرد را بهرسمیت شناخته ولی این تمایز طبیعی را عامل هیچ تفاوتی در حقوق و فرصتها برای جامعه زنان و مردان نمیدانند، با تمایزات جنسیتی بهشدت مخالف بوده و معتقد به وضع قوانین برابر برای زن و مرد هستند. برخی دیگر برابری در وضع قانون را کافی نداسته، بر برابری زنان و مردان در مناسبات عینی جامعه تاکید میکنند و گروهی دیگر با انکار تفاوتهای جنسیتی خواستار برابری جنس زن و مرد هستند.[۴]
عدالت استحقاقی
در رهیافت عدالت استحقاقی که بر تناسب حقوق با جنسیت زنانه و مردانه تاکید میشود، برخی بهجای مفهوم برابری از مفاهیم استحقاق و تناسب استفاده میکنند و برخی بهصورت ترکیبی از دو مفهوم برابری و استحقاقی استفاده میکنند.[۵]
در تقسیم دیگر؛ از رهیافت فمینیستی به تشابه جنسیتی و از رهیافت اسلامی به تساوی جنسیتی تعبیر شده است و با توجه به تفاوتهای طبیعی زن و مرد، تشابه جنسیتی ستم علیه زنان و تساوی جنسیتی منطبق با عدالت جنسیتی دانسته میشود.[۶]
عدالت به مثابه برابری زن و مرد
در نگرش اسلامی؛ زنان و مردان بهطور مساوی از حقیقت انسانی برخوردار بوده و به مقتضای عدالت الهی هردو از کرامت تکوینی واحدی بهرهمند هستند و از این جهت انسانیت مردانه تفاوتی با انسانیت زنانه ندارد.[۷] زنان و مردان در کسب منزلتهای معنوی نیز از استعدادهای نسبتا برابر برخوردار هستند.[۸] در مبانی اخلاق نیز هیچگونه تبعیضی میان زنان و مردان وجود ندارد، همانگونه که مرد دارای اختیار و اراده آزاد است زنان نیز اینگونه هستند و هردو میتوانند با فعل اختیاری خود، فضایل یا رذایل اخلاقی را کسب کنند. برخی تفاوتها که بسترساز تعهدات اخلاقی منحصر در زن یا مرد میشوند؛ از قبیل بارداری و شیردهی زن و تعهد مرد در قبال تامین معیشت آنها بهخصوص در شرایطی که زن از توان تامین معیشت خود عاجز است، به اختیاری بودن عمل آنها آسیب نمیرساند و در تمام اجتماعات انسانی، پذیرفته است.[۹] همچنین زنان و مردان بهطور یکسان دارای تکالیف و رسالت انسانی بوده و از پاداشهای مشابه الهی برخوردار هستند.[۱۰]
عدالت بهمثابه تناسب حقوقی زن و مرد
تناسب حقوقی، معنای محوری عدالت جنسیتی بوده و ناظر به این است که هرکدام از زن و مرد باید به وظیفه خود پرداخته و از مزایای وجودی خویش بهرهمند شوند.[۱۱] از لوازم عدالت جنسیتی، عدم تشابه زن و مرد در پارهای از حقوق است.[۱۲] حق با وظیفه ملازم هم بوده و در هر جا وظیفهای وجود دارد در کنار آن حقی هم ثابت است، تناسب حقوقی یعنی تناسب جنسیت با حقوق و تکالیف.[۱۳]
در اسلام، زنان و مردان متناسب با تفاوتهای طبیعی که دارند دارای وظایف و حقوق نسبتا متفاوتی هستند.[۱۴] این تفاوتها یا تکوینا حقی برای جنسی ثابت میکند مثل پدیده مادری که حق تکوینی زن است و در مقابل، قوامیت و تامین معیشت وظیفه مرد است، یا شرایط متفاوت روحی زنان و مردان نظام ارادی آنها را متاثر میسازد که هر کدام با دشواری بیشتری به تکالیف خود عمل کند، عملش دارای ارزش بیشتری است که باز تناسب میان وظایف، حقوق، تعهدات اخلاقی و پاداش آنها وجود دارد.[۱۵]
از منظـر عقلی نیز حتی اگر درصدی از تکالیف و تعهدات یک جنس بیشتر از جنس مقابـل باشـد، ایـن امر هیچ منافاتی با عدالت جنسیتی ندارد؛ جنسی که تعهدات بیشتری داردایـن تعهـدات بـر اساس استطاعت او وضع شده است و جنسی که حقوق بیشتری دارد، ایـن حقـوق از نوع حق اختیارند و صـاحب حـق در برابـر چگـونگی اعمـال آنهـا در برابـر دیگـران و خداوند مسئولیت دارد.[۱۶]
حوزههای عدالت جنسیتی
نهادهای مختلف اجتماعی از قبیل خانواده، اقتصاد، حکومت، تعلیم و تربیــت و فعالیتهــای تفریحی و هنری از مهمتریــن عرصههای حضور فرد با هویت جنســی اســت و عدالت جنســیتی در تمامی این عرصهها اجتنابناپذیر خواهد بود.[۱۷]
شاخصهای عدالت جنسیتی
شاخصهای عدالت جنسیتی از اشــتراک زن و مرد در هویت انسانی و تفاوتشان در جنسیت طبیعی برمیخیزد. برخی شاخصهای عدالت جنسیتی عبارتند از: تساوی در ارزشها، تناسب جنسیت با نقشهای اجتماعی، تقارن اخلاق و حقوق، عدم تبعیض در مزایا. بر مبنای این شاخصها، زن و مرد نهتنها به دو جنس فرادست و فرودست تقسیم نمیشوند بلکه هر دو از شانیت انسانی، اهلیت حقوقی و منزلت اجتماعی یکسان برخوردار بوده و تفاوتهای نسبی در نظام حقوقی و ارزشی، متناسب با تفاوتهای جسمی و روانی انکارناپذیر میان زن و مرد بوده و مقتضای عدالت جنسیتی است.[۱۸]
تحقق عدالت جنسیتی
نگرش مردسالارنه، عنصر بنیادین تبعیض علیه زنان است. تا زمانی که زنان و مردان در چهره یکسان انسانیت نگریسته نشوند، عدالت جنسیتی نیز قابل تحقق نیست. برای ایجاد چنین تغییری، برخی تاکید بر تغییرات جدی در وضع قوانین مناسب و نظارت بر تفسیر و اجرای عادلانه قوانین دارند.[۱۹] برخی بر لزوم اصلاح ساختارهای اجتماعی نیز تاکید کرده و معتقدند روابط پیچیدة اجتماعی میان افراد جامعه و نهادهای خرد و کلانی که در آن وجود دارند و شبکه ارتباطی درهم تنیدهای که این اجزاء در جامعه ایجاد میکنند، لزوم توجه به اصلاحات ساختاری را نمایان میکند و تحقق عدالت جنسیتی مبتنی بر بسترسازی مناسب است که باید محقق شود.[۲۰]
پانویس
- ↑ . مکارمشیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج6، ص143.
- ↑ شجریان، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص37.
- ↑ قاسمی و جمالو، «بررسی عدالت جنسیتی و تاثیر آن بر اشتغال»، 1398ش، ص81.
- ↑ شجریان، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص40-36.
- ↑ شجریان، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص40.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار (نظام حقوق زن در اسلام)، 1377ش، ج19، ص139.
- ↑ . دیلمی، «جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات»، 1391ش، ص115.
- ↑ مکارمشیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص158-157.
- ↑ . دیلمی، «جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات»، 1391ش، ص119.
- ↑ آقاجانی، «چالش فمینیسم با عدالت جنسیتی»، 1388ش، ص37-36، .
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص165-164.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار (نظام حقوق زن در اسلام)، 1377ش، ج19، ص139.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص160.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص158-157.
- ↑ . دیلمی، «جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات»، 1391ش، ص119.
- ↑ . دیلمی، «جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات»، 1391ش، ص120-119.
- ↑ آقاجانی، «چالش فمینیسم با عدالت جنسیتی»، 1388ش، ص45.
- ↑ آقاجانی، «چالش فمینیسم با عدالت جنسیتی»، 1388ش، ص44-42.
- ↑ شجریان، «بررسی رویکرهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص39.
- ↑ شجریان، «بررسی رویکرهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، 1399ش، ص44.
منابع
- آقاجانی، نصرالله، «چالش فمینیسم با عدالت جنسیتی»، در مطالعات راهبردی زنان، سال دوازدهم، شماره 46، زمستان 1388ش.
- دیلمی، احمد، «جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات»، در فصلنامه تخصصی اخلاق وحیانی، سال اول، شماره اول، پاییز 1391ش.
- شجریان، مهدی، «بررسی رویکردهای رایج در مفهوم عدالت جنسیتی»، در دو فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات اسلامی زنان و خانواده، سال هفتم، شماره دوازدهم، بهار و تابستان 1399ش.
- قاسمی، ابراهیم و جمالو، رقیه، «بررسی عدالت جنسیتی و تاثیر آن بر اشتغال»، در مطالعات فقهی حقوقی زن و خانواده، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1398ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (نظام حقوق زن در اسلام)، تهران- قم، صدرا، 1377ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، 1374ش.