حوزه خصوصی در امر جنسی
حوزه خصوصی در امر جنسی؛ فضای اختصاصی زوجین برای کنشگری جنسی.
آدمی به صورت فطری، تمایل دارد بسیاری از بینشها، گرایشها و کنشها از جمله امور جنسی خود را بهدور از اطلاع و دخالت دیگران و در حریم شخصی خود حفظ کند. او در این عرصه احساس آزادی میکند و رعایت بسیاری از هنجارهای اجتماعی را لازم نمیداند؛ اما قلمروی عرصههای خصوصی در بسیاری از جوامع تنگتر شده و به عرصههای عمومی ملحق شده است.
مفهومشناسی
عرصه خصوصی، جایی است که غیر در آن حضور ندارد.[۱] حوزه خصوصی در اصطلاح، بخشی از زندگی اجتماعی است که فرد در آن از آزادی برخوردار است، درباره آن بازخواست نمیشود و کیفر حقوقی و مجازات ندارد. هرگونه تصمیمگیری در عرصه خصوصی منحصرا در اختیار خود فرد است و اطلاع یا مداخله دیگران در آن، بدون اجازه او جایز نیست.[۲] حوزه خصوصی در امر جنسی، مربوط به فضای اختصاصی انسان نسبت به بدن، تحریک و ارضای نیاز جنسی با شریک جنسی خود است و دیگران از مزاحمت در آن منع میشوند. از طرف دیگر، افراد در این حیطه اجازه به اشتراک گذاشتن آن را نداشته و حقوق فردی و اجتماعی اقتضا میکند که انگیزش و ارضای جنسی در یک بستر خصوصی صورت گیرد.[۳]
امر جنسی
امر جنسی شامل همه افعال، افکار و بینشهای مربوط به روابط جنسی بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای غریزی و جسمانی انسان است. در نظام اسلامی، خانواده متکفل تنظیم امر جنسی است؛ [۴] اما در جامعه غرب، خانواده رقبای جدی پیدا کرده و کارکردهای خود را به نهادهای رقیب سپرده است. در این فرایند، امر جنسی و تنظیم و تربیت جنسی از خانواده فراتر رفته است. البته هنوز خانواده بهعنوان کانون اصلی روابط جنسی تلقی میشود. جامعه ایران نیز بهدلیل نفوذ فرهنگ غرب، تاحدودی از پیامدهای تزلزل خانواده متاثر شده و آسیبهایی را در این زمینه تجربه کرده است؛ [۵] اما خانواده در ایران همچنان کانون اصلی تربیت و جامعهپذیری افراد جامعه است و تربیت جنسی و در مراحل بعدی، ازدواج از مهمترین فرایندها و پدیدههای اجتماعی شمرده میشود. ایده مرکزی در امر جنسی از منظر جامعه مسلمان، تربیت جنسی نامیده میشود که در مقابل آموزش جنسی در جامعه غرب قرار دارد.[۶]
عناصر حوزه خصوصی
- خصوصی بودن: این عنصر از امور ذاتی حوزه خصوصی است. استیذان فرزندان و غلامان در سه زمان از شبانهروز؛ [۷] پرهیز از روابط جنسی در اتاقی که بچهای در آن خوابیده است[۸] و مواردی از این دست در ادبیات دینی نشان از اهمیت خصوصی بودن، ابهام و اختفای امر جنسی دارد.
- آزادی از محدودیتهای حقوقی و اجتماعی: افراد در حوزه خصوصی خود از محدودیتهای حقوقی و اجتماعی، آزادی نسبی دارند و قوانین، درباره کنشهای حوزه خصوصی افرد را مورد بازخواست قرار نمیدهد. البته این بهمعنای آزادی مطلق نیست و نسبی بودن به این نکته اشاره دارد که انسان در هر حال در معرض حق و تکلیف است و در حوزههای خصوصی نیز تکالیفی دارد که تخطی از آن میتواند پیامدهای مادی یا معنوی یا حتی اجتماعی داشته باشد.
- استقلال در تصمیمگیری: افراد در حوزه خصوصی اراده و اختیار لازم در تصمیمگیری دارند و به این دلیل، پیامدهای تصمیم فرد هم به خود او مربوط است.
- عدم دخالت دیگران: بهدلیل اختصاصی بودن این حوزه، افراد دیگر حق دخالت و نظارت بر این حوزه را ندارند. کنشگری جنسی مادامی که در حوزه خصوصی بوده و در معرض رویت دیگر افراد جامعه نباشد، دیگران دخالتی در آن نداشته و حتی حق اظهار نظر و افشای آن را ندارند. از این جهت است که در آموزههای دینی، چشمپوشی از انحراف جنسی توصیه شده و اثبات جرائم جنسی در نهایت مشکل است. در اسلام با وجود آنکه برای جرمهایی مانند قتل، شهادت دو نفر لازم است، [۹] زنا بهعنوان جرم جنسی، با شهادت چهار شاهد عادل به اثبات میرسد[۱۰] و اگر کسی چنین تهمتی به دیگری بزند و یا افشا کند و نتواند چهار شاهد بر مدعای خود بیاورد، باید حد قذف بخورد.[۱۱]
- محرمانه بودن: کنش جنسی بهدلیل ماهیت آن و خصوصیت غیور بودن انسان به لحاظ فطری، ذاتا محرمانه است. مگر اینکه تحت تاثیر فضای اجتماعی مدرن، حیا و غیرت و عفت کمرنگ شده یا مورد غفلت قرار گیرد. در ادبیات دینی، توصیه میشود که مخفی بودن رابطه جنسی را از حیواناتی مثل کلاغ یاد بگیرید.[۱۲] حتی در قرآن نیز امور جنسی با استفاده از تعابیر کنایی مطرح شده است.[۱۳] نهی از گفتوگو در مورد عرصه خصوصی زن و شوهر در میان زنان[۱۴] و نهی از پرسوجو در مورد روابط جنسی دیگران، [۱۵] همه بر این امر اشاره دارند که عفت و حیا در این موضوع باید محفوظ بماند و تخطی از آن، صیانت فضای عمومی را مختل خواهد کرد.
هنجارهای حوزه خصوصی
انجام امور خصوصی در حوزه عمومی با انتظار عدم دخالت دیگران، سازگاری ندارد و در این صورت نمیتوان مانع از دخالت دیگران شد. در حوزه خصوصی، انسان از قوانین و محدودیتهای حقوقی آزاد است و میتواند بر اساس خواست و سلیقه خود عمل کند. البته این بهمعنای عدم وجود قاعده فقهی، اجتماعی و عرفی در این حوزه نیست، زیرا انسان در همه جا تکالیف و حقوقی دارد. در مورد امر جنسی که در مبانی دینی به حوزه خصوصی تعلق دارد، حقوق و تکالیف انسان شکل خاصی پیدا میکند که از طرفی به عفاف و حیا مربوط است و از طرفی دیگر، به اجتماع و اشخاص دیگر. برخلاف حیطه خصوصی در برخی امور که ارتباطی به افراد دیگر پیدا نکرده و تنها به رابطه انسان با نفس خود و خدای خود مربوط است، ارتکاب رفتار خلاف شان میتواند آثار فردی این جهانی یا آن جهانی و حتی آثار اجتماعی داشته باشد.[۱۶]
در حوزه خصوصی، بهدلیل اینکه مربوط به شخص است و او مستقلا حق تصمیمگیری در مورد آن را دارد، دیگران حق نظارت بر آن را نخواهند داشت. به علاوه اینکه، بهدلیل آزادی انسان در حریم خصوصی، این حوزه بستر راحتی و آسایش انسان است که دیگران حق سرک کشیدن و مداخله در آن را ندارند و این حیطه، حیطه محرمانه است.[۱۷]
تحولات تاریخی قلمروی حوزه خصوصی
انسان موجودی است که فطرتا به مخفی ماندن برخی از شئونات زندگی خود تمایل دارد. لذا هم خود در مخفی نگه داشتن آن میکوشد و هم نسبت به اطلاع و افشای اسرار این حوزه جلوگیری میکند و از اطلاع دیگران نسبت به این حوزه حساسیت دارد. بنابراین، خواستار حفظ حریم این حوزه از طرف دیگران است و از طرفی، البته اگر این خصوصیت فطری دچار نقص و دستکاری شود، مرز و حریم حوزه خصوصی و عمومی به هم میریزد و در حوزه عمومی کنشهایی انجام میگیرد که مربوط به حوزه خصوصی است و مصونیت هر دو حوزه با مشکل مواجه میشود. عرصه خصوصی همواره در طول تاریخ بشر از حرمت خاصی برخوردار بوده و همه ادیان آسمانی هم حریم و حرمت آن را گوشزد کردهاند.[۱۸] اما بعد از وقایع دهه 60 میلادی، تحت تاثیر برنامههایی مثل big brother (برادر بزرگ) در هلند و تله رئالیتههایی در اروپا که به هرگونه نظارت اجتماعی طعنه میزد، مرز بین حوزه خصوصی و عمومی در امر جنسی بههم ریخته است. از طرفی، نوعی نفاق در روابط اجتماعی فرهنگ غرب به چشم میخورد؛ از طرفی، در بیتوجهی مدنی، به عدم مداخله در کار افراد دیگر توصیه میکند تا از تنشهای اجتماعی جلوگیری کند؛ از طرف دیگر، با به نمایش گزاردن هر امر خصوصی بهدنبال جذابیتهای تصنعی از طریق بازنمایی امر جنسی است که میتوان به فراسوی حوزه عمومی یعنی خلوت و امر ناپیدای آدمها محل نمایش در منظر عام و وسیلهای برای کسب هویت یا بازیابی هویت میشود.[۱۹]
بهمرور، با گسترش فرهنگ پست مدرن و غلبه روشهای محلی، قومی و فردی شدن فرهنگ، ارزشهای جمعی جای خود را به ارزشهای فردی و شخصی داده و حفظ حریم افراد در جامعه بههنجاری متداول و مقبول بدل شد که افراد میتوانند خصوصیترین حالتها و کنشهای خود را در حوزه عمومی و اجتماع به نمایش گذاشته و هر چیزی به نوبه خود اجتماعی و هنجارین است. از این منظر، انواع گرایشهای جنسی نیز پذیرفته شده و خواهان حقوق اجتماعی خود هستند. این فرایند بخشی از فرایند انقلاب جنسی را به خود اختصاص میدهد.[۲۰] سریان آن بهحوزه عمومی به فروپاشی خانواده و آسیبهای متعدد اجتماعی و فرهنگی منجر شده است. این امر در برخی جوامع غربی سویه اجتماعی پیدا کرده و از محدود شدن به حیطه خانه و خانواده امتناع میکند و بهتعبیر جامعهشناسان، حیطه خصوصی به حیطه اجتماعی تبدیل شده است.[۲۱]
امر جنسی در آموزههای اسلام
در آموزههای اسلام، به هماناندازه که بهرعایت هنجارهای اجتماعی در حوزه عمومی توصیه شده و تحریک جنسی ممنوع شده است، در حوزه خصوصی، نمایش بدن، عشوهگری، تحریک و ارضای جنسی و ایجاد جذابیتهای جنسی و جسمی مطلوب دانسته میشود.[۲۲]
پانویس
- ↑ . دهخدا، لغتنامه، 1373ش، ذیل ماده خصوصی و عمومی.
- ↑ . اسکندری، حکومت اسلامی و حریم خصوصی، 1390ش، ص51.
- ↑ . عباسپور، «فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر آسیبهای جنسی در ایران»، 1401ش، ص32-34.
- ↑ . آزاد ارمکی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، 1386ش، ص19.
- ↑ . آزاد ارمکی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، 1386ش، ص113-137.
- ↑ . صادقی فسایی و اقبالی، «خوانش گفتمانی از مناقشات امر جنسی در ایران»، 1399ش، ص56.
- ↑ . سوره نور، آیه 58.
- ↑ . کلینی، الکافی، 1365ق، ج5، ص500، ح2.
- ↑ . خمینی، تحریرالوسیله، 1379ش، ج2، ص498.
- ↑ . خمینی، تحریرالوسیله، 1379ش، ج2، ص427.
- ↑ . سوره نور، آیه 4.
- ↑ . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، 1414ق، ج1، ص482، ح1394.
- ↑ . کلینی، کافی، 1365ق، ج5، ص555، ح5.
- ↑ . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، 1414ق، ج4، ص3، ح4968.
- ↑ . کلینی، کافی، 1365ق، ج5، ص565، ح41.
- ↑ . اسکندری، حکومت اسلامی و حریم خصوصی، 1390ش، ص129-132.
- ↑ . سروش، مبانی حریم خصوصی، 1393ش، ص13.
- ↑ . اسکندری، حکومت اسلامی و حریم خصوصی، 1390ش، ص55.
- ↑ . شریعتی، «جامعه هیز یعنی چه؟»، روزنامه اعتماد، 10 بهمن 1386ش.
- ↑ . عباسپور، «فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر آسیبهای جنسی در ایران»، 1401ش، ص30-32.
- ↑ . گاردنر، جنگ علیه خانواده، 1386ش، ص90.
- ↑ . زحیلی، الفقه الاسلامی، 1418ق، ج9، ص6852
منابع
- قرآن کریم.
- آزاد ارمکی، غلامرضا، جامعهشناسی خانواده ایرانی، تهران، سمت، 1386ش.
- اسکندری، مصطفی، حکومت اسلامی و حریم خصوصی، پژوهشگاهاندیشه سیاسی اسلامی، نشر دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، 1390ش.
- خمینی، سید روح الله، تحریرالوسیله، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران، 1373ش.
- زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، دارالفکر، 1418ق.
- سروش، محمد، مبانی حریم خصوصی، تهران، سمت، 1393ش.
- شریعتی، سوسن، «جامعه هیز یعنی چه؟»، روزنامه اعتماد، شماره 1603، 10 بهمن 1386ش.
- شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ3، 1414ق.
- صادقی فسایی و اقبالی، ابوالفضل، «خوانش گفتمانی از مناقشات امر جنسی در ایران»، زن در فرهنگ و هنر، دورة 12، شمارة 1، 1399ش.
- عباسپور، ابراهیم، «فراتحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر آسیبهای جنسی در ایران»، فصلنامه معرفت فرهنگی اجتماعی، موسسه امام خمینی، بهار 1401ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ4، 1365ق.
- گاردنر، ویلیام، جنگ علیه خانواده، ترجمه معصومه محمدی، قم، پژوهشکده زن و خانواده، 1386ش.