سلبریتیسازی
سلبریتیسازی؛ فرایند تبدیل فردی معمولی به سلبریتی.
سلبریتیسازی فرایندی است که از یکسو با رسانههای جمعی و از سوی دیگر، با گفتمانهای فرهنگی حاکم بر جامعه ازجمله گفتمانهای جنسیتی پیوند دارد. در سلبریتیسازی، تاکید بر جذابیتهای سطحی، ساختگی و مردمپسند است تا طی آن یک فرد معمولی به چهرهای شناخته شده و همگانی تبدیل شود. این فرایند میتواند تحت تاثیر کلیشههای جنسیتی، انتظارات جامعه از نقشهای جنسیتی و بازنمایی رسانهای از زنان و مردان باشد. فرآیند سلبریتیسازی معمولاً از طریق رسانهها، شبکههای اجتماعی، تبلیغات، حضور در برنامههای تلویزیونی، فیلمها، موسیقی، ورزش یا هر حوزه دیگری که امکان جلب توجه عمومی را فراهم میکند، صورت میگیرد.
تعریف سلبریتی
سلبریتیسازی (Celebrification) در سطح فردی، آن است که شخص یا چیز عادی را بهصورت گسترده تحسین کنند، اهمیت زیادی به آن بدهند و به شهرت برسانند.[۱] سلبریتیشدن میتواند در سطح کلان و بهعنوان یک فرایند نسبتاً طولانی درک شود. از این منظر، سلبریتیسازی، به فرایندی اطلاق میشود که بهواسطۀ آن افراد عادی یا شخصیتهای اجتماعی تبدیل به افراد مشهوری میشوند؛ افرادی نظیر ستارههای فیلم، ستارههای عرصه علم و دانشگاه و افراد متنفذ و شناختهشده؛ با این حال، نحوه سلبریتیسازی و تصویری که از سلبریتیها ارائه میشود، میتواند بر اساس جنسیت متفاوت باشد.[۲]
استعداد سلبریتیشدن
سلبریتیسازی میتواند به صورت طبیعی و بر اساس استعداد یا دستاوردهای خاص فرد اتفاق بیفتد، اما امروزه سلبریتیسازی همواره متضمن ایده «شهرت صحنهپردازیشده» است. افراد و شخصیتهای اجتماعی نه بهدلیل برخورداری از استعداد و دستاورد واقعی، بلکه بهدلیل صحنهپردازی و زمینهسازیهای ساختگی به شهرت رسیده و تبدیل به سلبریتی میشوند.[۳]
سلبریتیسازی از طریق تلاشهای برنامهریزیشده مانند کمپینهای تبلیغاتی و روابط عمومی انجام میشود. در عصر دیجیتال، شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب نقش مهمی در سلبریتیسازی افراد ایفا میکنند. بورستین بهعنوان یکی از طرفداران این دیدگاه، شهرت برآمده از سلبریتیسازی را واجد دستاوردی خاص و متمایز نمیداند، بلکه آن را شهرتی ساختهشده به دست رسانهها میداند که بهوسیله «شبه رویدادها» اداره شده و توسط استودیوها و متخصصان روابط عمومی طراحی شدهاند.[۴]
«شبه رویدادها» در اندیشه بورستین، صحنهآرایی همگانی است که صرفا برای جلبتوجه دیگران ساخته و پرداخته شده است؛ این شبه رویدادها، میتواند بر اساس جنسیت متفاوت باشد، بهطور نمونه، این صحنهآرایی در مورد زنان عمدتاً با تاکید بر ظاهر زیبا، جذابیت جنسی و زندگی شخصیشان ساخته میشود، در حالیکه در مورد مردان، بیشتر بر جنبههایی نظیر قدرت، استقلال و موفقیت تاکید میشود.[۵] در مقابل، ایده دیگر این است که سلبریتیسازی محصول کار افراد و برساخت صنعت رسانه است.[۶]
سلبریتیسازی در صنعت رسانه
سلبریتیسازی پیوند وثیقی با صنعت رسانه دارد؛ هیچ فردی در دنیای امروز، حتی اگر استعدادهای درخشانی داشته باشد، نمیتواند بدون پشتیبانی و همراهی رسانهها شهرت کسب کند.[۷] پیش از ظهور و گسترش پدیده سلبریتی، زنان کمتر وارد فرایند سلبریتیسازی میشدند، اما اکنون، با روند رو به رشد حضور زنان در حوزه عمومی، زنان نیز مانند مردان، وارد فرایند سلبریتیسازی میشوند.[۸]
کریس روجک در یک دستهبندی ابتکاری، شهرت را سه نوع نَسبی (Ascribed)، اکتسابی (Achieved) و انتسابی (Attributed) در نظر میگیرد، اما دستیابی به هر یک از انواع شهرت، میتواند بر اساس جنسیت متفاوت باشد.[۹]
شهرت نَسبی؛ شهرت نَسبی بر اساس تولد و موقعیت خانوادگی بهدست میآید، بر این اساس، کسانی همانند شاهزادگان ویلیام و هری، آدمهای اصلونسبداری هستند و از فرم نسبی شهرت برخوردار هستند.
شهرت اکتسابی؛ شهرت اکتسابی، بر پایه موفقیتهای افراد شکل میگیرد. افرادی نظیر برد پیت، مایکل جردن و دیوید بکام از این جمله هستند. البته شهرت اکتسابی میتواند با شهرت انتسابی ترکیب شود، چون کسانی که از راه دستاوردهایشان مشهور میشوند، اغلب از طریق رسانهها مشهورتر میشوند. رسانههایی مانند روزنامهها، رادیو و تلویزیون، در این زمینه، واسطههای فرهنگی هستند. در نهایت، از راه تمرکز بازنمایی رسانهای است که یک فرد بهعنوان فردی «برجسته یا استثنایی» به یک سلبریتی انتسابی تبدیل میشود.[۱۰]
شهرت انتسابی؛ شهرت پاریس هیلتون نمونه بارز شهرت انتسابی است؛ البته ممکن است توانایی هیلتون برای پرورش یک شخصیت سلبریتی موفق را بهنوعی یک موفقیت دانست که در اینصورت هیلتون نمونه یک سلبریتی اکتسابی خواهد بود.[۱۱]
رسانه سبب شده تا شهرت اکتسابی بهسوی شهرت انتسابی دگرگون شود[۱۲] و این مسئله طی فرایندی رخ میدهد که از دیدگاه گامسون همانند فرایند صنعتی تولید لوازم خانگی است، با این تفاوت که محصول این فرایند، چهره مشهور است.[۱۳]
سلبریتیسازی و فرهنگ
از نگاه هارتلی، سلبریتیها در جوامعی به وجود میآیند که هویت، مسئله باشد زیرا سلبریتیها به خاطر هویتشان مورد توجه قرار میگیرند و هویت آنها میتواند به عرصههای مختلفی مثل ورزش، هنر، سینما، موسیقی و حتی جنایت مربوط باشد. رشد صنعت سرگرمی بهعنوان ویژگی جوامع امروزی نیز در پدیده سلبریتیسازی نقش مهمی دارد. چراکه فرهنگ سلبریتی فقط تولید رسانهای نیست بلکه مصرف مخاطبان نیز بر آن موثر است.[۱۴]
سلبریتیسازی و سیاست
بسیاری از تحلیلگران حوزه شهرت، از جمله گامسون، تلاش کردهاند همانندیها و مشابهتهای فرایند سلبریتیسازی و رفتار سیاستمداران را نمایان کنند.[۱۵] سیاستمدارانی نظیر اَندرو جکسون، آبراهام لینکُلن و یولیسیس گِرانت از مهارت فوقالعادهای در فریب افکار عمومی و نمایش جذاب از خود بهرهمند بودند؛ بهنحوی که گزارش شده، هنگام بازدید گِرانت از نیوکسل، بیش از هشتادهزار نفر در قطارهای ویژه برای دیدن او ازدحام کردند. او بهعنوان چهرهای با شهرت بینالمللی، معانی ضمنی جذابی نظیر فریبندگی، آزادی و تحقق عدالت از خود ارائه میداد.[۱۶]
امروزه، سیاستمداران تلاش میکنند در برنامههای سرگرمی، کنار ستارگان حضور یابند، در مجلات مشهور و عامهپسند کنار همسران و فرزندانشان نشان داده شوند و عکسهای ناگهانی از حریم خصوصی خود انتشار دهند.[۱۷]
مارشال معتقد است سیاستمداران بهواسطه بهرهگیری از منطق سلبریتی، بهطور همزمان برای خود فردیت، تمایز و هاله خلق میکنند.[۱۸] بر اساس سلبریتیزدگی فزاینده سیاست و سیاستمداران در دوره معاصر، نیل پستمن معتقد است سطحیسازی سرگرمکننده بر حوزه تخصصی کار و مدیریت سیاستمدار چیره شده است.[۱۹]
پانویس
- ↑ . کشمور، فرهنگ شهرت، 1396ش، ص9.
- ↑ . مجموعه نویسندگان، جامعهشناسی سلبریتی، 1403ش، ص38.
- ↑ . Littler، Celebrity in Toby Miller، 2015، p3.
- ↑ . الیوت، دستینه مطالعات شهرت راتلج، 1401ش، ص143.
- ↑ . الیوت، دستینه مطالعات شهرت راتلج، 1401ش، ص26.
- ↑ . بیچرانلو، «کژکارکردهای سلبریتیسازی»، 1399ش، ص10-11.
- ↑ . کشمور، فرهنگ شهرت، 1396ش، ص279-280.
- ↑ . Van Krieken، Celebrity Society، 2019، p6.
- ↑ . Rojek، Celebrity، 2004، p17.
- ↑ . وارد، خدایان بدکردار، 1399ش، ص71.
- ↑ . وارد، خدایان بدکردار، 1399ش، ص73.
- ↑ . کشمور، فرهنگ شهرت، 1396ش، ص9.
- ↑ . کشمور، فرهنگ شهرت، 1396ش، ص71-73.
- ↑ کوچکزایی، «بررسی سلبریتیسازی در رسانه و بحران هویت نوجوانان در جامعه»، 1397ش، ص106
- ↑ . Rojek، Celebrity، 2004، p184-185.
- ↑ . Ibid.
- ↑ . نقیبزاده و شریعیت شیری، «چالشهای دموکراسی در عصر سلبریتیزدگی سیاست»، 1401ش، ص346.
- ↑ . کوهستانی، «سلبریتی و قدرت: شهرت در فرهنگ معاصر»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ . نقیبزاده و شریعیت شیری، «چالشهای دموکراسی در عصر سلبریتیزدگی سیاست»، 1401ش، ص346
منابع
- الیوت، آنتونی، دستینه مطالعات شهرت راتلج، ترجمه احسان شاهقاسمی، تهران، سوره مهر، 1401ش.
- بیچرانلو، عبدالله، «کژکارکردهای سلبریتیسازی»، فصلنامه مجازی فرهنگ شهرت، شماره 3، پاییز 1399ش.
- کشمور، الیس، فرهنگ شهرت، ترجمه احسان شاهقاسمی، تهران، سوره مهر، 1396ش.
- کوچکزایی، مصطفی و همکاران، «بررسی سلبریتیسازی در رسانه و بحران هویت نوجوانان در جامعه»، فصلنامه جامعه فرهنگ و رسانه، شماره 29، 1397ش.
- کوهستانی، سمانه، «سلبریتی و قدرت: شهرت در فرهنگ معاصر»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ، تاریخ درج مطلب: 14 بهمن 1402ش.
- مجموعه نویسندگان، جامعهشناسی سلبریتی، ترجمه فردین علیخواه، تهران، گل آذین، چاپ دوم، 1403ش.
- نقیبزاده، احمد و شریعتی شیری، محمدتقی، «چالشهای دموکراسی در عصر سلبریتیزدگی سیاست»، فصلنامه آمایش سیاسی فضا، دوره 4، شماره 4، 1401ش.
- وارد، پیت، خدایان بدکردار، ترجمه احسان شاهقاسمی، تهران، سوره مهر، 1398ش.
- Littler، Jo، Celebrity in Toby Miller (ed) Routledge Companion to Global Popular Culture، 2015.
- Rojek، chric، Celebrity. London، Reaktion Books، 2004.
- Van Krieken، Robert، Celebrity Society؛ the struggle for attention، Second Edition، Taylor & Francis Group، London and NewYork: Routledge، 2019.