فرزند صالح
فرزند صالح؛ فرزند نیکوکار، مطیع والدین و مفید برای جامعه.
فرزند صالح در فرهنگ مسلمانان به فرزندی گفته میشود که در رابطه خویش با خدا، پرهیزگار باشد، در رابطه با والدین، نیکوکار باشد و در رابطه با مردم، مفید و خدمتگزار باشد. پرورش فرزند صالح محصول صلاحیت تربیتی پدر و مادر است و فرزندان بیش از آنکه متأثر از راهنماییهای والدین خود باشند تحت تأثیر رفتار و کردار آنها هستند. مادر صالح بیشترین تأثیر را در شایستگی فرزند دارد و دختر صالح بیش از پسر موجب جلب عنایت الهی برای والدین است.
مفهومشناسی
صالح بهمعنای شايسته و خوب،[۱] نیکوکار، عاری از فساد و مقید به رعایت حقوق خدا و خلق خدا [۲] و كسي است که كارها و وظايف خود را درست انجام دهد.[۳] مراد از عمل صالح در فرهنگ اسلامی، كار شايسته، عادلانه، مفيد و مورد رضاى خداوند است.[۴] در این چارچوب، فرزند صالح به کسی گفته میشود که از تقوا، شایستگی و نیکوکاری نسبت به والدین برخودار باشد.[۵]
انگیزههای داشتن فرزند صالح
داشتن فرزند شایسته، خواسته فطری همه انسانها است. همه آرزو دارند فرزندانی شایسته داشته باشند که روشنیبخش دیدة آنها باشد. حتی انسانهای ناشایست نیز دوست دارند فرزند آنها خوب باشد.[۶] همچنین فرزند صالح، موجب زنده ماندن نام نیک آدمی است.[۷] از سوی دیگر، انسان برای مقابله با سختیهای زندگی، نیازمند حامی است و فرزند صالح در هنگام نیاز از والدین خود مراقبت میکند.[۸] از حیث معنوی نیز بر اساس آموزههای اسلام، انسانها در پرتو ایثار و فداکاری برای پرورش فرزندان از پاداشهای معنوی بهرهمند میشوند.[۹]
ویژگیهای فرزند صالح در آموزههای اسلام
بر اساس آموزههای اسلامی، فرزند صالح؛ ریحانه بهشتی،[۱۰] هدیه الهی،[۱۱] نورِ دیده، [۱۲] زیباترین یادگار [۱۳] و موجب آرامش انسان است. [۱۴] فرزند صالح شفیع والدین و طلبکننده مغفرت برای آنها است.[۱۵] فرزند صالح، نیکوکار و خداترس بوده، محبت به اولیای خدا و عناد با دشمنان الهی دارد، مطیع و تأمینکننده نیازهای والدین خود است.[۱۶] همچنین دختر صالح برخوردار از عفت، حیا[۱۷] و موقعیتشناسی است و در صورت نیاز به تأمین معیشت خانواده یاری میرساند، به آنها مشورت میدهد[۱۸] و رازنگهدار و کمکحال مادر است.[۱۹] دختران صالح روابط پنهانی ندارند[۲۰] و از عفت خود مراقبت میکند تا همسری شایسته برای شوهرانشان باشد.[۲۱]
پرورش فرزند صالح
عنصر محوری در فرایند پرورش فرزند صالح، صلاحیت والدین است و در يک سطحبندي کلي، به مراحل سهگانه؛ صلاحیت نَسَبی، مراقبتهای بارداری و صلاحیت تربیتی تقسیم میشود:[۲۲]
1. صلاحیت نَسبی
ویژگیهای فرزند، جلوهای از صفات ظاهري و باطني والدين است و بر اساس آموزههای اسلامی عواملی مانند رحم پاک، [۲۳] طهارت فكر، [۲۴] دوری والدین از انحرافاتی چون شرابخواری[۲۵] و همسرگزینی از خانوادۀ خوب[۲۶] و خاندان خوب،[۲۷] زمینهساز صالح شدن فرزند است. [۲۸]
2. مراقبتهای دوره بارداری
غذاي جنين از آنچه مادرش تغذیه میکند، تأمين ميشود و نوع تغذیه مادر، نقش مهمی در سلامت جسمی و اخلاقی جنین دارد.[۲۹] پدر، وظیفه دارد که معیشت خانواده را از درآمد حلال تأمین کند؛ غذای حلال ارتباط مستقیمی با تقواپیشگی افراد،[۳۰] عمل صالح و صالح شدن انسان دارد.[۳۱] در روایات به خوردن برخی میوهها و خوراکها در دورههای مختلف بارداری سفارش شده و پیامدهایی مانند زیبایی، خوشاخلاقی،[۳۲] بردباری، پرهيزكاری، [۳۳] پاكدلی و دليری فرزند، برای آن ذکر شده است. [۳۴] همچنین توصیه شده است که مقاربت با زن حامله، همراه با وضو باشد. [۳۵]
3. صلاحیت تربیتی
رابطه والدین با کودک، او را با دنیای اجتماعی آشنا ساخته و نقش تعيينکننده در تربيت او دارد. عنصر مبنایی در امر تربیت، خودسازی مربی است.[۳۶] پدر و مادر برای تربیت کودک باید متناسب با سن کودک رفتار کنند.[۳۷] از منظر آموزههای اسلام، بهترین ارث پدر برای فرزند، تربیت مناسب است[۳۸] و مصونیت کودک از انحرافات در پرتو شایستگی پدر است. [۳۹] شخصیت مادر نیز از جهات مختلف بر شخصیت کودک اثرگذار است؛ مادر شایسته، دختر صالح پرورش میدهد،[۴۰] با تدبیر و مهارت، فرزند را از انواع آسیبها و خطرها حفظ میکند [۴۱] و ملکات اخلاقی را در وجود فرزند تقویت میکند. [۴۲]
برکات فرزند صالح
بر اساس آموزههای اسلام، داشتن فرزند صالح از نشانههای عنایت الهی [۴۳] و میراث خدا برای انسان است و اعمال نیک او، موجب آمرزش والدین میشود.[۴۴] از منظر آموزههای دین، دختر صالح موجب جلب بیشترین عنایات الهی میشود.[۴۵] فرزندان صالح، قوت قلب برای ایام کهنسالی، تأمینکننده نیازهای عاطفی، ارتباطی و مادی زندگی، مایه آبرومندی در میان مردم و یادگار نیکو برای والدین خود هستند.[۴۶]
پانویس
- ↑ قرشى، قاموس قرآن، 1371ش، ذیل واژه صلح.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، 1377ش، ذیل واژه صالح.
- ↑ مهيار، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، بیتا، ذیل واژه صالح.
- ↑ قرشى، قاموس قرآن، 1371ش، ذیل واژه صلح.
- ↑ قرشى، قاموس قرآن، 1371ش، ذیل واژه صلح.
- ↑ پسندیده، «روایات سبع سنین، در فرزندپروری، گونهها و تحلیل درونی آنها»، 1395ش، ص3.
- ↑ صدوق، من لايحضره الفقيه، 1413ق، ج3، ص482.
- ↑ سوره شعرا، آیه 133؛ سوره نوح، آیه 12.
- ↑ فلسفى، الحديث، 1368ش، ج3، ص80.
- ↑ صدوق، من لايحضره الفقيه، 1413ق، ج3، ص481.
- ↑ كليني، الكافي، 1407ق، ج6، ص2.
- ↑ سوره فرقان، آیه 74.
- ↑ نورى، مستدرك الوسائل، 1408ق، ج15، ص114.
- ↑ سوره مريم، آیه 5.
- ↑ نورى، مستدرك الوسائل، 1408ق، ج15، ص112.
- ↑ صحیفه سجادیه، 1415ق، دعای 25.
- ↑ طبرسى، مكارم الأخلاق، 1412ق، ص219.
- ↑ سوره قصص، آیه 26-23.
- ↑ سوره قصص، آیه 12-11.
- ↑ سوره نساء، آیه 25.
- ↑ شريفالرضي، نهجالبلاغه، 1414ق، حکمت 234.
- ↑ ابراهیمیپور و دیگران، شاخصهای خانواده مطلوب، 1395ش، ص478.
- ↑ سوره اعراف، آیه 58.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، 1386ق، ج2، ص565.
- ↑ كلينى، الكافي، 1407ق، ج5، ص348.
- ↑ طبرسى، مكارم الأخلاق، 1412ق، ص197؛ صدوق، من لايحضره الفقيه، 1413ق، ج3، ص391.
- ↑ پاينده، نهج الفصاحه، 1382ش، ص381؛ صدوق، علل الشرائع، 1386ق، ج1، ص95.
- ↑ ابراهیمیپور و دیگران، شاخصهای خانواده مطلوب، 1395ش، ص484.
- ↑ برقى، المحاسن، 1371ق، ج2، ص304.
- ↑ سوره مائده، آیه 88.
- ↑ سوره مومنون، آیه 51.
- ↑ مستغفرى، طبّ النبي، 1385ق، ص29.
- ↑ نورى، مستدرك الوسائل، 1408ق، ج16، ص401.
- ↑ طبرسى، مكارم الأخلاق، 1412ق، ص194.
- ↑ صدوق، من لايحضره الفقيه، 1413ق، ج3، ص553.
- ↑ ابراهیمیپور و دیگران، شاخصهای خانواده مطلوب، 1395ش، ص513-512.
- ↑ صدوق، من لا يحضره الفقيه، 1413ق، ج3، ص484-483.
- ↑ كلينى، الكافي، 1407ق، ج8، ص150.
- ↑ مجلسى، بحار الأنوار، 1403ق، ج68، ص236.
- ↑ سوره آلعمران، آیه 36-35.
- ↑ سوره قصص، آیه 11-7.
- ↑ مجلسى، بحار الأنوار، 1403ق، ج43، ص82.
- ↑ طبرسى، مكارم الأخلاق، 1412ق، ص219.
- ↑ كليني، الكافي، 1407ق، ج6، ص4-3.
- ↑ طبرسى، مكارم الأخلاق، 1412ق، ص219.
- ↑ صحیفه سجادیه، 1415ق، دعای 25.
منابع
- قرآن.
- ابراهیمیپور، قاسم و دیگران، شاخصهای خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1395ش.
- برقى، ابوجعفر احمد بن محمد، المحاسن، قم، دارالكتب الإسلامية، 1371ق.
- پاينده، ابوالقاسم، نهجالفصاحة: مجموعه كلمات قصار حضرت رسول، تهران، دنياى دانش، 1382ش.
- پسندیده، عباس، «روایات سبع سنین، در فرزندپروری، گونهها و تحلیل درونی آنها»، در فصلنامه علوم حدیث، دوره 21، شماره 81، 1395ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، 1377ش.
- شريفالرضي، محمد، نهجالبلاغة، قم، هجرت، 1414ق.
- صحیفه کامله سجادیه، قم، جامعه مدرسین، 1415ق.
- صدوق، محمّد، علل الشرائع، قم، كتابفروشى داورى، 1386ق.
- صدوق، محمّد، من لايحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1413ق.
- طبرسی، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، قم، شريف رضى، 1412ق.
- فلسفى، محمدتقى، الحديث، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1368ش.
- قرشى، سيد علىاكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1371ش.
- كلينى، ابوجعفر، الكافي، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1407ق.
- مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403ق.
- مستغفرى، جعفر بن محمد، طبّ النبيّ، نجف، مكتبة الحيدرية، 1385ق.
- مهيار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، بیجا، بیتا.
- نورى، میرزاحسین، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آلالبیت، 1408ق.