پرش به محتوا

ام البنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


==خصایص خانم ام البنین (سلام الله علیها)==
==خصایص خانم ام البنین (سلام الله علیها)==
===اصالت و شجاعت===
===اصالت و شجاعت===
نخستین ویژگی از خصایص خانم ام البنین(سلام الله علیها) '''«اصالت و شجاعت»''' ایشان است. از آنجا که طبق فرمایش امیرالمومنین علی(علیه السلام) این ویژگی، اثر مستقیم در تربیت عبدصالح دارد، لذا لازم است تا این ویژگی را به دقت مورد بررسی قرار دهیم.  
نخستین ویژگی از خصایص خانم [[ام البنین(سلام الله علیها)]] '''«اصالت و شجاعت»''' ایشان است. از آنجا که طبق فرمایش امیرالمومنین علی(علیه السلام) این ویژگی، اثر مستقیم در تربیت عبدصالح دارد، لذا لازم است تا این ویژگی را به دقت مورد بررسی قرار دهیم.  
 
 
====اصالت و ابعاد آن====
====اصالت و ابعاد آن====
حضرت مولانا امیرالمومنین علی(علیه السلام)  برای امر ازدواج خود که با هدف آوردنِ فرزندی مُعین و ناصرِ امام حسین(علیه السلام)  بود، به جناب عقیل امر فرمودند بانویی را که صاحب این اوصاف باشد، به ایشان معرفی کنند، بنابراین این اوصاف از لوازمِ شکل گیری و تربیت عبدصالح می باشد:
حضرت مولانا امیرالمومنین علی(علیه السلام)  برای امر ازدواج خود که با هدف آوردنِ فرزندی مُعین و ناصرِ امام حسین(علیه السلام)  بود، به جناب عقیل امر فرمودند بانویی را که صاحب این اوصاف باشد، به ایشان معرفی کنند، بنابراین این اوصاف از لوازمِ شکل گیری و تربیت عبدصالح می باشد:
خط ۳۴: خط ۳۰:
بنابراین امير عالم، بانويی مكرّمه از نسل پاكان و شجاعان را انتخاب مي کنند تا آموزگار مكتب فدا شدن براي حضرت اباعبدالله الحسين(علیه السلام)  شوند. تمام مواردی که آن حضرت(علیه السلام)  به عنوان ملاک انتخاب همسر مطرح می فرمایند، مقدمۀ لازم در این مکتب است. در واقع، آغاز این ازدواج با چنین شاخصه ها و ملاک هایی بوده که به پرورش عبدصالح حضرت قمر منیر بنی هاشم (علیه السلام) ختم می شود.
بنابراین امير عالم، بانويی مكرّمه از نسل پاكان و شجاعان را انتخاب مي کنند تا آموزگار مكتب فدا شدن براي حضرت اباعبدالله الحسين(علیه السلام)  شوند. تمام مواردی که آن حضرت(علیه السلام)  به عنوان ملاک انتخاب همسر مطرح می فرمایند، مقدمۀ لازم در این مکتب است. در واقع، آغاز این ازدواج با چنین شاخصه ها و ملاک هایی بوده که به پرورش عبدصالح حضرت قمر منیر بنی هاشم (علیه السلام) ختم می شود.
اما در خصوصِ اهمیتِ ویژگی اول یعنی '''«اصالت»''' باید به <ref>(آیۀ مبارکه ۵۸ سوره أعراف)</ref> اشاره کرد که '''«البَلَدُ الطَّيِّبُ يَخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ، وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً»'''؛ سرزمين پاك دارای ثمره بوده وگياهش به اذن پروردگارش بيرون مى‌ آيد، امّا از سرزمين ‌هاى ناپاك جز گياه اندك و بى‌ارزش نمى ‌رويد.
اما در خصوصِ اهمیتِ ویژگی اول یعنی '''«اصالت»''' باید به <ref>(آیۀ مبارکه ۵۸ سوره أعراف)</ref> اشاره کرد که '''«البَلَدُ الطَّيِّبُ يَخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ، وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً»'''؛ سرزمين پاك دارای ثمره بوده وگياهش به اذن پروردگارش بيرون مى‌ آيد، امّا از سرزمين ‌هاى ناپاك جز گياه اندك و بى‌ارزش نمى ‌رويد.




خط ۴۳: خط ۴۰:
# '''مآثر کریمه و خصال حمیده''' خاندان [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) صاحب مکارم اخلاق و محامد خصال بسیار در جود، کرم، شجاعت، فصاحت، عفت، طهارت، شرافت، کرامت، حمیت، عزت و ... بودند، به همین سبب مورد افتخار سادات عرب بودند؛ «تربّت السیّده أم البنین(سلام الله علیها) فی أسرة عریقة شریفة من أجلّ الأسر منزلة وأعلاها شرفاً وأجمعها للمآثر الکریمة والخصال الحمیدة التی تفتخر بها سادات العرب، کالجود والکرم والشجاعة والفصاحة والحمیة والإباء ومکارم الأخلاق ومحامد الخصال من العفة والطهارة والنبل والکرم وأمثالها» <ref>(المجالس الشجية في سيرة ام البنين التقية، ص ۱۳ و ۲۳ و ۲۴)</ref>. همین اصالت بود که وقتی ایشان وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام) شدند، به ساحت مقدس مولایشان چنین عرضه داشتند: '''«سادتی، أنا هنا خادمة عندکم جئت لخدمتکم...»'''<ref>( العباس ابن علی بطل الحق و الحریة، ج۱، ص۹)</ref> ؛ آقای من! من اینجا به عنوان خادمتان هستم و برای خدمتگزاری آمده ام ... .  
# '''مآثر کریمه و خصال حمیده''' خاندان [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) صاحب مکارم اخلاق و محامد خصال بسیار در جود، کرم، شجاعت، فصاحت، عفت، طهارت، شرافت، کرامت، حمیت، عزت و ... بودند، به همین سبب مورد افتخار سادات عرب بودند؛ «تربّت السیّده أم البنین(سلام الله علیها) فی أسرة عریقة شریفة من أجلّ الأسر منزلة وأعلاها شرفاً وأجمعها للمآثر الکریمة والخصال الحمیدة التی تفتخر بها سادات العرب، کالجود والکرم والشجاعة والفصاحة والحمیة والإباء ومکارم الأخلاق ومحامد الخصال من العفة والطهارة والنبل والکرم وأمثالها» <ref>(المجالس الشجية في سيرة ام البنين التقية، ص ۱۳ و ۲۳ و ۲۴)</ref>. همین اصالت بود که وقتی ایشان وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام) شدند، به ساحت مقدس مولایشان چنین عرضه داشتند: '''«سادتی، أنا هنا خادمة عندکم جئت لخدمتکم...»'''<ref>( العباس ابن علی بطل الحق و الحریة، ج۱، ص۹)</ref> ؛ آقای من! من اینجا به عنوان خادمتان هستم و برای خدمتگزاری آمده ام ... .  
# '''آگاه به آداب و علوم''' [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها)در بیتی پرورش یافته بودند که به جمیع آداب و علوم زمان خود اشرافیت داشتند. '''«ثمامة»''' [[مادر]] ایشان [[بانو|بانویی]] کامل، عاقل و ادیب بود و '''«حزام»''' [[پدر]] ایشان صاحب اخلاق صالحین ابرار و خوی اصیل زادگان آزاده بود، لذا [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) به گونه ای تربیت شده بودند که به جمیع این آداب آگاهی داشتند. چنانچه در منابع تصریح شده است که عالمة و فاضلة بودن آن حضرت بدین سبب بود که در بیت فضل و کمال رشد یافته بودند؛ '''«وکانت أم البنین عالمة فاضلة لأنها من أهل بیت الفضل والکمال والبسالة وشجاعة ...»'''، '''«وتأدّبت فی بیت الوالدین بآداب العرب، وأخلاق الصّالحین الأبرار، وشِیم النبلاء الأحرار...»'''<ref>( المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص۸۷ و ۱۹)</ref> ، '''«و کانت ثمامه ادیبهٌ کاملةٌ عاقلةٌ فادَّبَتْ إبنتها بِآداب العرب و علَّمتها بما ینبغی أن تعلمها من آداب ...»'''<ref>( مولِد العباس بن علی (محمدعلی الناصری)، ص۲۸)</ref>. لذا زمانیکه امام علی(علیه السلام)  برای اولین بار بر ایشان وارد شدند، ایشان را [[بانو|بانویی]] صاحب عقل، ایمان، ادب، حُسن و کمال دیدند که عارف به حق بیت آل رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) هستند و دارای زهد و تقوایی مثال زدنی می باشند؛ '''«ولما دخل بها الإمام(علیه السلام)  وجدها امرأه ذات عقل وإیمان وأدب، ورأی فیها ما أسرّه من الحسن والجمال والهیئة والکمال، حیث کانت أم البنین(سلام الله علیها) من النساء الفاضلات العارفات بحقّ أهل البیت(علیهم السلام) ، کما کانت فصیحة بلیغة لسنة ورعة ذات زهد وتقی وعباده»'''. <ref>(المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص ۵۱)</ref>  
# '''آگاه به آداب و علوم''' [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها)در بیتی پرورش یافته بودند که به جمیع آداب و علوم زمان خود اشرافیت داشتند. '''«ثمامة»''' [[مادر]] ایشان [[بانو|بانویی]] کامل، عاقل و ادیب بود و '''«حزام»''' [[پدر]] ایشان صاحب اخلاق صالحین ابرار و خوی اصیل زادگان آزاده بود، لذا [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) به گونه ای تربیت شده بودند که به جمیع این آداب آگاهی داشتند. چنانچه در منابع تصریح شده است که عالمة و فاضلة بودن آن حضرت بدین سبب بود که در بیت فضل و کمال رشد یافته بودند؛ '''«وکانت أم البنین عالمة فاضلة لأنها من أهل بیت الفضل والکمال والبسالة وشجاعة ...»'''، '''«وتأدّبت فی بیت الوالدین بآداب العرب، وأخلاق الصّالحین الأبرار، وشِیم النبلاء الأحرار...»'''<ref>( المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص۸۷ و ۱۹)</ref> ، '''«و کانت ثمامه ادیبهٌ کاملةٌ عاقلةٌ فادَّبَتْ إبنتها بِآداب العرب و علَّمتها بما ینبغی أن تعلمها من آداب ...»'''<ref>( مولِد العباس بن علی (محمدعلی الناصری)، ص۲۸)</ref>. لذا زمانیکه امام علی(علیه السلام)  برای اولین بار بر ایشان وارد شدند، ایشان را [[بانو|بانویی]] صاحب عقل، ایمان، ادب، حُسن و کمال دیدند که عارف به حق بیت آل رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) هستند و دارای زهد و تقوایی مثال زدنی می باشند؛ '''«ولما دخل بها الإمام(علیه السلام)  وجدها امرأه ذات عقل وإیمان وأدب، ورأی فیها ما أسرّه من الحسن والجمال والهیئة والکمال، حیث کانت أم البنین(سلام الله علیها) من النساء الفاضلات العارفات بحقّ أهل البیت(علیهم السلام) ، کما کانت فصیحة بلیغة لسنة ورعة ذات زهد وتقی وعباده»'''. <ref>(المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص ۵۱)</ref>  
# '''لسان صدق''' خاندان [[حضرت ام البنین(س)|حضرت أم البنین(سلام الله علیها)]] به برخورداری از لسان فصیح و بلیغ شهرت داشتند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلّم) جناب لبید را که از عموهای [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) بودند، چنین مدح کردند: '''«أصدق کلمة قالتها العرب کلمة لُبَید»'''؛ <ref>(بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۲۹۵)</ref> یعنی درست ترين کلامی كه عرب گفته، سخن لبيد است. [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) وارث این لسان صدق بودند، زمانی که وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام)  شدند، خود را خادمۀ آن حضرت و فرزندانشان خوانده و چون دیدند که حسنین(علیهما السلام) بیمارند، با ملاطفت و با طیب کلام خویش آنان را آرام نمودند؛ '''«أنها لما دخلت علی أمیر المؤمنین(علیه السلام) وکان الحسنان مریضین أخذت تلاطف القول معهما، وتلقی الیهما من طیب الکلام ما یأخذ بمجامع القلوب، وما برحت علی ذلک تحسن السیره معهما وتخضع لهما کالأم الحنون»'''. <ref>(المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه، ص 50)</ref>  
# '''لسان صدق''' خاندان [[حضرت ام البنین(س)|حضرت أم البنین(سلام الله علیها)]] به برخورداری از لسان فصیح و بلیغ شهرت داشتند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلّم) جناب لبید را که از عموهای [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) بودند، چنین مدح کردند: '''«أصدق کلمة قالتها العرب کلمة لُبَید»'''؛ <ref>(بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۲۹۵)</ref> یعنی درست ترين کلامی كه عرب گفته، سخن لبيد است. [[خانم]] أم البنین(سلام الله علیها) وارث این لسان صدق بودند، زمانی که وارد بیت امیرالمومنین علی(علیه السلام)  شدند، خود را خادمۀ آن حضرت و فرزندانشان خوانده و چون دیدند که حسنین(علیهما السلام) بیمارند، با ملاطفت و با طیب کلام خویش آنان را آرام نمودند؛ '''«أنها لما دخلت علی أمیر المؤمنین(علیه السلام) وکان الحسنان مریضین أخذت تلاطف القول معهما، وتلقی الیهما من طیب الکلام ما یأخذ بمجامع القلوب، وما برحت علی ذلک تحسن السیره معهما وتخضع لهما کالأم الحنون»'''. <ref>(المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه، ص 50)</ref> <br />
 
 
 
یکی دیگر از مصادیق لسان صدق ایشان که در تربیت پسرانشان نیز ملاحظه می شد، صدا کردن فرزندان [[حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] با عناوینی چون «سیّدی» بود؛ چنانچه لحظۀ وداع با امام حسین(علیه السلام)  چنین عرضه داشتند: '''«أستودعک اللّه یا نور عینی یا سیدی وإمامی، یا حسین(علیه السلام) »'''، <ref>(همان، ص ۵۱ و ۹۸)</ref> نیز به پسران خویش تعلیم دادند که فرزندان [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] را چنین صدا کنند؛ چنانچه حضرت عباس(علیه السلام)در روز عاشورا برادران مادری خود را صدا زده و فرمودند: '''«بنفسی أنتم، فحاموا عن سیّدکم حتی تستشهدوا دونه، و قد نصحتم لله و لرسوله»'''. <ref>( منتهى الآمال فى تواریخ النبى و الآل، ج‏2، ص 877)</ref>؛
یکی دیگر از مصادیق لسان صدق ایشان که در تربیت پسرانشان نیز ملاحظه می شد، صدا کردن فرزندان [[حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] با عناوینی چون «سیّدی» بود؛ چنانچه لحظۀ وداع با امام حسین(علیه السلام)  چنین عرضه داشتند: '''«أستودعک اللّه یا نور عینی یا سیدی وإمامی، یا حسین(علیه السلام) »'''، <ref>(همان، ص ۵۱ و ۹۸)</ref> نیز به پسران خویش تعلیم دادند که فرزندان [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]] را چنین صدا کنند؛ چنانچه حضرت عباس(علیه السلام)در روز عاشورا برادران مادری خود را صدا زده و فرمودند: '''«بنفسی أنتم، فحاموا عن سیّدکم حتی تستشهدوا دونه، و قد نصحتم لله و لرسوله»'''. <ref>( منتهى الآمال فى تواریخ النبى و الآل، ج‏2، ص 877)</ref>؛


اى برادران من، جان من فداى شما گردد، پیش بیفتید و بروید در جلو سیّد و آقایان خود را سپر کنید و آقاى خود را حمایت کنید و از جاى خود حرکت نکنید تا تمامى در مقابل او کشته گردید.
اى برادران من، جان من فداى شما گردد، پیش بیفتید و بروید در جلو سیّد و آقایان خود را سپر کنید و آقاى خود را حمایت کنید و از جاى خود حرکت نکنید تا تمامى در مقابل او کشته گردید.
و چنانچه در روایات آمده است '''«حُسْنُ الاْخْلاقِ بُرْهانُ کَرَمِ الاْعْراقِ»'''،<ref>( غررالحکم و درر الکلم، ص ۳۴۶)</ref> جمیع این محاسن از آن حضرت و فرزندانشان برهان اصالت خانوادگی ایشان بود.   
و چنانچه در روایات آمده است '''«حُسْنُ الاْخْلاقِ بُرْهانُ کَرَمِ الاْعْراقِ»'''،<ref>( غررالحکم و درر الکلم، ص ۳۴۶)</ref> جمیع این محاسن از آن حضرت و فرزندانشان برهان اصالت خانوادگی ایشان بود.   


====شجاعت====
====شجاعت====
خط ۶۴: خط ۵۷:
این چنین بود که از آن حضرت فداییان برومند، '''«أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى»''' متولد شدند، شیران دلیری که وقتی پا به میدان می نهادند، از هیبت شان لرزه بر بدن دشمن می افتاد، أبطال باسلی که به توصیه و تربیتی که در مکتبِ مادرشان شده بودند، فداییان حسین(علیه السلام)  گشتند:
این چنین بود که از آن حضرت فداییان برومند، '''«أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى»''' متولد شدند، شیران دلیری که وقتی پا به میدان می نهادند، از هیبت شان لرزه بر بدن دشمن می افتاد، أبطال باسلی که به توصیه و تربیتی که در مکتبِ مادرشان شده بودند، فداییان حسین(علیه السلام)  گشتند:
'''«أولادی الأعزاء.. . وأنت یا ولدی أیها القمر الزاهر للنجباء... ولدی أیها البطل الشامخ، ولدی أیها العباس الباسل ... انطلقوا فی رکب الحسین إلی الجنة. وبلّغوا سلامی لرسول اللّه محمد(صلی الله علیه و آله وسلّم) ولفاطمة أم الحسن والحسین... و لعلیٍّ(علیه السلام) وقولوا له إن أم البنین(سلام الله علیها) قد وفیت بالعهد و رضیت بالقَدَر وسلّمت أفلاذ أکبادها للّه أولاً، وللّه آخراً، دون اضطراب فی الإیمان والیقین. فهل أنت راضٍ من أم البنین(سلام الله علیها)؟!»''' <ref>(المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص ۹۸)</ref>
'''«أولادی الأعزاء.. . وأنت یا ولدی أیها القمر الزاهر للنجباء... ولدی أیها البطل الشامخ، ولدی أیها العباس الباسل ... انطلقوا فی رکب الحسین إلی الجنة. وبلّغوا سلامی لرسول اللّه محمد(صلی الله علیه و آله وسلّم) ولفاطمة أم الحسن والحسین... و لعلیٍّ(علیه السلام) وقولوا له إن أم البنین(سلام الله علیها) قد وفیت بالعهد و رضیت بالقَدَر وسلّمت أفلاذ أکبادها للّه أولاً، وللّه آخراً، دون اضطراب فی الإیمان والیقین. فهل أنت راضٍ من أم البنین(سلام الله علیها)؟!»''' <ref>(المجالس الشجيه في سيره ام البنين التقيه، ص ۹۸)</ref>
===باب الحوائج===
===باب الحوائج===
شأن دیگر از شئون حضرت ام البنین(سلام الله علیها) به عنوان صاحبِ مکتبِ تربیتی در محیای حسینی، شأن '''«باب الحوائجی»''' ایشان است که خود در بردارندۀ خصائص دیگر یعنی '''«معرفت و اطاعت از امام»'''، '''«فدایی شدن»''' و قرار گرفتن ایشان بعنوان '''«مقتدای مؤمنات صالحات»''' نیز می باشد.
شأن دیگر از شئون حضرت ام البنین(سلام الله علیها) به عنوان صاحبِ مکتبِ تربیتی در محیای حسینی، شأن '''«باب الحوائجی»''' ایشان است که خود در بردارندۀ خصائص دیگر یعنی '''«معرفت و اطاعت از امام»'''، '''«فدایی شدن»''' و قرار گرفتن ایشان بعنوان '''«مقتدای مؤمنات صالحات»''' نیز می باشد.
در فرازی از زیارتنامۀ ایشان به این مقام، چنین تصریح شده است: '''«لَقَد أَعطَاکِ اللهُ مِن الکَرَامات البَاهِرَات، حَتَّي اَصبَحتِ بِطَاعَتِکِ لِسَیِّدِ الأوصِیَاءِ(علیه السلام) وَ بِحُبِّکِ لِسَیِّدةِ النِّسَاءِ الزَّهرَاء(سلام الله علیها) وَ فَدَائِکِ بِأولَادِکِ الاَربَعَةِ لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء(علیه السلام) ، بَاباً لِلحِوائج ... فَإنَّ لَکِ عِندَاللهِ شَأنَاً وَ جَاهَاً مَحمُودَاً»'''<ref>( المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه، ص 8)</ref>.
در فرازی از زیارتنامۀ ایشان به این مقام، چنین تصریح شده است: '''«لَقَد أَعطَاکِ اللهُ مِن الکَرَامات البَاهِرَات، حَتَّي اَصبَحتِ بِطَاعَتِکِ لِسَیِّدِ الأوصِیَاءِ(علیه السلام) وَ بِحُبِّکِ لِسَیِّدةِ النِّسَاءِ الزَّهرَاء(سلام الله علیها) وَ فَدَائِکِ بِأولَادِکِ الاَربَعَةِ لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء(علیه السلام) ، بَاباً لِلحِوائج ... فَإنَّ لَکِ عِندَاللهِ شَأنَاً وَ جَاهَاً مَحمُودَاً»'''<ref>( المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه، ص 8)</ref>.


پس شأن باب الحوائجی اشاره به مقام محمود [[بانو|بانوی]] بقیع دارد که اگر در پيشگاه خداوند عزوجل شفاعت كنند، این شفاعت نزد ذات اقدس الهی، پذیرفته و مقبول واقع می‌ شود. <ref>(چنانچه آيت الله العظمي سيد محمود شاهرودي از مراجع عظام نجف نقل مي كند در عالم رؤيا در ايوان طلاي حرم حضرت اباالفضل العباس(علیه السلام) بانوی مجلله‌ای با هیبتی عظيم القدر ديدم. حضرت عباس(علیه السلام)  فرمودند: مردم که به من متوسل می شوند حواله ميكنم به مادرم و مادرم ام البنين جميع حوائج را ادا مي كند. آقا عباس ابن علي گریستند و فرمودند: مادرم در پیشگاه کبریایی شأن و جاهي عظيم دارد. النجم الساطعه المدینه، ص ۱۴۰)</ref> همانطور که در ابتدای فراز اخیر اشاره شده، این کرامتِ باهر از جانب ذات اقدس الهی به ايشان عطا شده است؛'''«لَقَد أَعطَاکِ اللهُ»'''.
پس شأن باب الحوائجی اشاره به مقام محمود [[بانو|بانوی]] بقیع دارد که اگر در پيشگاه خداوند عزوجل شفاعت كنند، این شفاعت نزد ذات اقدس الهی، پذیرفته و مقبول واقع می‌ شود. <ref>(چنانچه آيت الله العظمي سيد محمود شاهرودي از مراجع عظام نجف نقل مي كند در عالم رؤيا در ايوان طلاي حرم حضرت اباالفضل العباس(علیه السلام) بانوی مجلله‌ای با هیبتی عظيم القدر ديدم. حضرت عباس(علیه السلام)  فرمودند: مردم که به من متوسل می شوند حواله ميكنم به مادرم و مادرم ام البنين جميع حوائج را ادا مي كند. آقا عباس ابن علي گریستند و فرمودند: مادرم در پیشگاه کبریایی شأن و جاهي عظيم دارد. النجم الساطعه المدینه، ص ۱۴۰)</ref> همانطور که در ابتدای فراز اخیر اشاره شده، این کرامتِ باهر از جانب ذات اقدس الهی به ايشان عطا شده است؛'''«لَقَد أَعطَاکِ اللهُ»'''.
====دلیل باب الحوائج بودن====
====دلیل باب الحوائج بودن====
اما این لطف الهی، در نتیجۀ برخورداری از ویژگی هایِ ذیل بوده است:
اما این لطف الهی، در نتیجۀ برخورداری از ویژگی هایِ ذیل بوده است:
خط ۸۶: خط ۷۳:
چنانچه وقتی حضرت عباس(علیه السلام) به دنیا آمدند، قنداقۀ ایشان را پروانه وار، بر گرد شمع وجود حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) طواف دادند؛ به این معنا که فرزند ام البنین(سلام الله علیها)، فداییِ فرزند [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]]<nowiki/>است.  
چنانچه وقتی حضرت عباس(علیه السلام) به دنیا آمدند، قنداقۀ ایشان را پروانه وار، بر گرد شمع وجود حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) طواف دادند؛ به این معنا که فرزند ام البنین(سلام الله علیها)، فداییِ فرزند [[حضرت زهرا(س)|حضرت زهرا(سلام الله علیها)]]<nowiki/>است.  
نیز هنگامیکه فرزندانشان برای آخرین وداع خدمت [[مادر|مادرشان]] آمدند، به آنان چنین فرمودند: '''«أولادي الأعزاء...انطلقوا في ركب الحسين(علیه السلام) إلي الجنة و بلغوا سلامي لعلي امام المتقين(علیه السلام)  و قولوا له إنّ أم البنين(سلام الله علیها) قد وفيت بالعهد و رضيت بالقدر و سلمت أفلاذ أكبادها دون اضطراب في الإيمان و اليقين فهل أنت راض من أم البنين(سلام الله علیها)؟!»'''<ref>( تنقیح المقال، جلد ۳، رحلی، ص ۷۰)</ref>
نیز هنگامیکه فرزندانشان برای آخرین وداع خدمت [[مادر|مادرشان]] آمدند، به آنان چنین فرمودند: '''«أولادي الأعزاء...انطلقوا في ركب الحسين(علیه السلام) إلي الجنة و بلغوا سلامي لعلي امام المتقين(علیه السلام)  و قولوا له إنّ أم البنين(سلام الله علیها) قد وفيت بالعهد و رضيت بالقدر و سلمت أفلاذ أكبادها دون اضطراب في الإيمان و اليقين فهل أنت راض من أم البنين(سلام الله علیها)؟!»'''<ref>( تنقیح المقال، جلد ۳، رحلی، ص ۷۰)</ref>


حتی وقتی که بشیر خبر شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را به [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) رساند، ایشان عبارتی را بیان فرمودند که سرلوحۀ تربیت در محیای حسینی می باشد: '''«یا بَشِیرُ....اَولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ(علیه السلام) »'''( <ref>تنقیح المقال، جلد ۳، رحلی، ص ۷۰)</ref>؛ فرزندان من و هر آنچه زیر گنبد سبز آسمان قرار گرفته، همگی فدای امام حسین(علیه السلام).  
حتی وقتی که بشیر خبر شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را به [[خانم]] ام البنین(سلام الله علیها) رساند، ایشان عبارتی را بیان فرمودند که سرلوحۀ تربیت در محیای حسینی می باشد: '''«یا بَشِیرُ....اَولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ(علیه السلام) »'''( <ref>تنقیح المقال، جلد ۳، رحلی، ص ۷۰)</ref>؛ فرزندان من و هر آنچه زیر گنبد سبز آسمان قرار گرفته، همگی فدای امام حسین(علیه السلام).  
خط ۹۸: خط ۸۳:


ایشان از لحظۀ شنیدن خبر شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)  تا لحظۀ رحلت خويش، صبح و شام، صباحاً و مساءً، به صورت پیوسته در مصیبت آن حضرت می گریستند تا آنجا که دیدگان مبارکشان نابینا گشت؛ '''«السلام علی من شهقت و اعمی علیها و فقدت بصرها فی ذبح الحسین(علیه السلام) »'''<ref>( فرازی از زیارتنامه خانم ام البنین(سلام الله علیها) منصوب در محراب نماز امام علی(علیه السلام) در مسجد کوفه )</ref>. و اینگونه بود که آموزگار مکتب فدایی شدن، همانند فرزند خویش عباس بن علی(علیه السلام)  که در میدان عبودیت کربلا از عیون مبارکشان خون جاری گردید و تیر بر دو چشم مبارکشان اصابت نمود نیز بینایی دو چشم مبارک خویش را بر اثر شدت بکاء و ندبه و عزاداری در راه معنا نمودن حقیقت فدایی شدن برای متأخرین از همراهی و شهادت در رکاب حسین بن علی(علیه السلام) از دست دادند.
ایشان از لحظۀ شنیدن خبر شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)  تا لحظۀ رحلت خويش، صبح و شام، صباحاً و مساءً، به صورت پیوسته در مصیبت آن حضرت می گریستند تا آنجا که دیدگان مبارکشان نابینا گشت؛ '''«السلام علی من شهقت و اعمی علیها و فقدت بصرها فی ذبح الحسین(علیه السلام) »'''<ref>( فرازی از زیارتنامه خانم ام البنین(سلام الله علیها) منصوب در محراب نماز امام علی(علیه السلام) در مسجد کوفه )</ref>. و اینگونه بود که آموزگار مکتب فدایی شدن، همانند فرزند خویش عباس بن علی(علیه السلام)  که در میدان عبودیت کربلا از عیون مبارکشان خون جاری گردید و تیر بر دو چشم مبارکشان اصابت نمود نیز بینایی دو چشم مبارک خویش را بر اثر شدت بکاء و ندبه و عزاداری در راه معنا نمودن حقیقت فدایی شدن برای متأخرین از همراهی و شهادت در رکاب حسین بن علی(علیه السلام) از دست دادند.


براساس آنچه که در منابع تاریخی آورده شده، بیت ایشان، محل عزاداری برای حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) بود، به ویژه برای [[بانوان|بانوانى]] كه از كربلا به مدينه مراجعت كرده بودند<ref>(رياحين الشريعه، ج۳، ص۲۹۴)</ref>.
براساس آنچه که در منابع تاریخی آورده شده، بیت ایشان، محل عزاداری برای حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) بود، به ویژه برای [[بانوان|بانوانى]] كه از كربلا به مدينه مراجعت كرده بودند<ref>(رياحين الشريعه، ج۳، ص۲۹۴)</ref>.
خط ۱۰۵: خط ۸۸:


دست عبیدالله (فرزند حضرت قمر بنی‌هاشم) را می‌ گرفتند و به بهشت بقیع می‌ بردند و آنجا را بيت الأحزان حسين(علیه السلام)  و اولاد خود كه فدايیان حسين(علیه السلام)  شده بودند، كرده بودند<ref>(مقاتل الطالبیین، ص ۸۵)</ref>. ایشان در آن بیت الأحزان، همراه با گریستن بر مصائب کربلا، با اقتدا به سیرۀ زینبی، چنان جانگداز ندبه و ذکر مصیبت می کردند که نه تنها مردم، بلکه مروانیان (لعنة الله علیهم) نیز از آن مصائب می گریستند و این چنین به افشاگری و رسوایی قتله اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و شجره ملعونه خبیثه بنی امیه می پرداختند؛ '''«كَانَتْ أُمُّ الْبَنِينِ‏ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِيعِ فَتَنْدُبُ بَنِيهَا أَشْجَى نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَيَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَيْهَا يَسْمَعُونَ مِنْهَا فَكَانَ مَرْوَانُ‏ يَجِي‏ءُ فِيمَنْ يَجِي‏ءُ لِذَلِكَ فَلَا يَزَالُ يَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ يَبْكِي»'''<ref>( بحار الأنوار، ج‏۴۵، ص۴۰)</ref>.
دست عبیدالله (فرزند حضرت قمر بنی‌هاشم) را می‌ گرفتند و به بهشت بقیع می‌ بردند و آنجا را بيت الأحزان حسين(علیه السلام)  و اولاد خود كه فدايیان حسين(علیه السلام)  شده بودند، كرده بودند<ref>(مقاتل الطالبیین، ص ۸۵)</ref>. ایشان در آن بیت الأحزان، همراه با گریستن بر مصائب کربلا، با اقتدا به سیرۀ زینبی، چنان جانگداز ندبه و ذکر مصیبت می کردند که نه تنها مردم، بلکه مروانیان (لعنة الله علیهم) نیز از آن مصائب می گریستند و این چنین به افشاگری و رسوایی قتله اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و شجره ملعونه خبیثه بنی امیه می پرداختند؛ '''«كَانَتْ أُمُّ الْبَنِينِ‏ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِيعِ فَتَنْدُبُ بَنِيهَا أَشْجَى نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَيَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَيْهَا يَسْمَعُونَ مِنْهَا فَكَانَ مَرْوَانُ‏ يَجِي‏ءُ فِيمَنْ يَجِي‏ءُ لِذَلِكَ فَلَا يَزَالُ يَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ يَبْكِي»'''<ref>( بحار الأنوار، ج‏۴۵، ص۴۰)</ref>.
به سبب اين ظلم ستیزی و افشاگري های تأثيرگذار و قاطع [[خانم]] ام البنين(سلام الله علیها) كه مَثلي از نطق حیدری [[حضرت زينب كبری(س)|حضرت زينب كبری(سلام الله علیها)]] در خطبه هاي شام و كوفه بود، شجره ملعونه بني اميه، كاخ ظلم خود را متزلزل مي ديدند. به همین دلیل، در صدد خاموش كردن نور خدا برآمدند و بنابر اقوال معتبر تاریخی با دسيسه و توطئه، ايشان را با عسل زهرآگین مسموم نمودند <ref>(وقایع الشیعه، وقایع سیزدهم جمادی الثانی، ص۸۵)</ref>.
به سبب اين ظلم ستیزی و افشاگري های تأثيرگذار و قاطع [[خانم]] ام البنين(سلام الله علیها) كه مَثلي از نطق حیدری [[حضرت زينب كبری(س)|حضرت زينب كبری(سلام الله علیها)]] در خطبه هاي شام و كوفه بود، شجره ملعونه بني اميه، كاخ ظلم خود را متزلزل مي ديدند. به همین دلیل، در صدد خاموش كردن نور خدا برآمدند و بنابر اقوال معتبر تاریخی با دسيسه و توطئه، ايشان را با عسل زهرآگین مسموم نمودند <ref>(وقایع الشیعه، وقایع سیزدهم جمادی الثانی، ص۸۵)</ref>.
==نتیجه==
==نتیجه==
از مجموع آنچه بیان شد معلوم شد برای تربیت در محیای حسینی باید از مکتب [[بانو|بانوی]] بقیع [[حضرت ام البنین(س)|حضرت خانم ام البنین(سلام الله علیها)]] تبعیت کرد. ایشان به دلیل برخورداری از ویژگی هایی که در این بحث ارایه شد، مقتدای همۀ مؤمنات صالحات در محیای حسینی و تربیت فرزند صالح می باشند. این مکتب که سرلوحۀ آن فدایی شدن برای امام حسین(علیه السلام) است، شاخصه هایی دارد که در مباحث آتی به آنها اشاره خواهد شد.
از مجموع آنچه بیان شد معلوم شد برای تربیت در محیای حسینی باید از مکتب [[بانو|بانوی]] بقیع [[حضرت ام البنین(س)|حضرت خانم ام البنین(سلام الله علیها)]] تبعیت کرد. ایشان به دلیل برخورداری از ویژگی هایی که در این بحث ارایه شد، مقتدای همۀ مؤمنات صالحات در محیای حسینی و تربیت فرزند صالح می باشند. این مکتب که سرلوحۀ آن فدایی شدن برای امام حسین(علیه السلام) است، شاخصه هایی دارد که در مباحث آتی به آنها اشاره خواهد شد.
==پانویس==
==پانویس==
۷٬۷۵۹

ویرایش