پرش به محتوا

مادري: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:
نویسنده مطالب خود را اینگونه، بیان می کند:
===[[مادر|مادري]]؛ منزلت يا تجربه؟===
===[[مادر|مادري]]؛ منزلت يا تجربه؟===
در اواخر قرن گذشته، مطالعة [[مادر|مادري]] یه طور چشمگیری گسـترش يافتـه اسـت و بسياري از بحث هاي ضروري سياسي و اجتماعي سالهاي اخير، همچون [[سقط جنـين]]، [[اشـتغال زنان]]، اصلاحات دولت رفاه و فناوري هاي [[توليد مثل]]، مباحث [[مادر|مادري]] را در مركز خود داشـته انـد. اين بحث ها شامل مناقشة تعاريف [[زنان]] و [[زنان|زنـانگي]]، [[مـردان]] و [[مردان|مردانگـي]]، [[خانواده]]، بـزرگسـالي و چالش هاي ناشي از تقسيم [[جنسي]] كار مي شود. تمركز بر اين بررسي ها بيانگر دو جريان غالب در اين حوزه است؛ یکی نظريه پردازي دربـارة [[مادر]] و [[مادر|مادرشدن]] و ديگري مطالعة تجربي از تجربيـات [[مـادر|مـادري]]. رويكرد نخست را مي توان رويكرد اثباتي به [[مادر|مادري]] ناميد؛ که تمركز پژوهش ها در این رويكرد (پوزيتيويستي) بر انحراف از گفتمان ساختار ايـدئولوژيك مـادري مبتني است که موضوعاتي از قبيل: روندهاي جمعيت شناختي، به تعويق انـداختن بچـه دار شـدن از سوي [[زنان]]، كـاهش ميـزان تولـد، افـزايش [[مـادران مجـرد]]، [[مـادران همجنسگرا]]، اشتغال رو به تزايد [[مادران متأهل]] طبقة متوسط و فناوري هاي نوين [[توليـد مثـل]] و [[زنان|زناني]] كه از اين قبيل فناور يها استفاده مي كنند كه با رونـد طبيعـي [[توليـد مثـل]] تـداخل دارد را پوشش می دهد. در نقطة مقابل اين رويكرد، رويكرد تفسيرگرا از [[مادر|مادري]] قـرار دارد كـه مـي تـوان آن را بـه منزلـة تفسيري انتقادي، هرمونتيكي، كيفي و [[فمنيستي]] بر [[مادر|مادرشدن]] [[زنان]] تلقي كرد. بنـابراين، ايـن رويكرد مدل واحدي از [[مادر|مادرشدن]] را به زير سؤال مي برد و اصرار دارد كه ديـدگاه هـاي مختلـف [[زنان]]، درك و تجارب [[مادر|مادري كردن]] آنها بايد در نظر گرفتـه شـود.  
در اواخر قرن گذشته، مطالعة [[مادر|مادري]] یه طور چشمگیری گسـترش يافتـه اسـت و بسياري از بحث هاي ضروري سياسي و اجتماعي سالهاي اخير، همچون [[سقط جنـين]]، [[اشـتغال زنان]]، اصلاحات دولت رفاه و فناوري هاي [[توليد مثل]]، مباحث [[مادر|مادري]] را در مركز خود داشـته انـد. اين بحث ها شامل مناقشه تعاريف [[زنان]] و [[زنان|زنـانگي]]، [[مردان]] و [[مردان|مردانگـي]]، [[خانواده]]، بـزرگسـالی و چالش هاي ناشي از تقسيم [[جنسی]] كار مي شود. تمركز بر اين بررسي ها بيانگر دو جريان غالب در اين حوزه است؛ یکی نظريه پردازي دربـارة [[مادر]] و [[مادر|مادرشدن]] و ديگري مطالعة تجربی از تجربيـات [[مـادر|مـادري]]. رويكرد نخست را مي توان رويكرد اثباتي به [[مادر|مادري]] ناميد؛ که تمركز پژوهش ها در این رويكرد (پوزيتيويستي) بر انحراف از گفتمان ساختار ايـدئولوژيك [[مـادر|مـادري]] مبتني است که موضوعاتي از قبيل: روندهاي جمعيت شناختي، به تعويق انـداختن بچـه دار شـدن از سوي [[زنان]]، كـاهش ميـزان تولـد، افـزايش [[مـادران مجـرد]]، [[مـادران همجنسگرا]]، اشتغال رو به تزايد [[مادران متأهل]] طبقة متوسط و فناوري هاي نوين [[توليـد مثـل]] و [[زنان|زناني]] كه از اين قبيل فناور يها استفاده مي كنند كه با رونـد طبيعـي [[توليـد مثـل]] تـداخل دارد را پوشش می دهد. در نقطة مقابل اين رويكرد، رويكرد تفسيرگرا از [[مادر|مادري]] قـرار دارد كـه مـي تـوان آن را بـه منزلـة تفسيري انتقادي، هرمونتيكي، كيفي و [[فمنيستي]] بر [[مادر|مادرشدن]] [[زنان]] تلقي كرد. بنـابراين، ايـن رويكرد مدل واحدي از [[مادر|مادرشدن]] را به زير سؤال مي برد و اصرار دارد كه ديـدگاه هـاي مختلـف [[زنان]]، درك و تجارب [[مادر|مادري كردن]] آنها بايد در نظر گرفتـه شـود.
 
===[[مادر|مادري]] به مثابة نظام كنش===
===[[مادر|مادري]] به مثابة نظام كنش===
در تحقيق حاضر، به تبعيت از رويكرد نخست و با استناد به نظريه عمومي كنش، [[مادر|مادري]] به مثابة يك نظام كنش صورت بندي شده است. مطابق با ديدگاه پارسونز ، كنش انساني قابليت تحليل سيستمي را دارد، زيرا از مجموعه اي از واحد هاي كنشي ساخته مي شود و در هر سطحي از واقعيت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه هاي نسبتاً پايدار تشكيل شده و فرايندي است متضمن تغييرات منظم. از اين رو، هر نظام كنش به منظور تضمين بقاي خود چهار كاركرد يا بعد دارد. به اين اعتبار، مي توان براي [[مادر|مادري]] چهار  بعد يا مؤلفة كلي در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.
در تحقيق حاضر، به تبعيت از رويكرد نخست و با استناد به نظريه عمومي كنش، [[مادر|مادري]] به مثابة يك نظام كنش صورت بندي شده است. مطابق با ديدگاه پارسونز ، كنش انساني قابليت تحليل سيستمي را دارد، زيرا از مجموعه اي از واحد هاي كنشي ساخته مي شود و در هر سطحي از واقعيت كه باشد، جسم مركب و ساختمند است كه از مؤلفه هاي نسبتاً پايدار تشكيل شده و فرايندي است متضمن تغييرات منظم. از اين رو، هر نظام كنش به منظور تضمين بقاي خود چهار كاركرد يا بعد دارد. به اين اعتبار، مي توان براي [[مادر|مادري]] چهار  بعد يا مؤلفة كلي در نظر گرفت که عبارتند از: بعد زیستی، بعد شخصیتی، بعد اجتماعی و بعد فرهنگی.
۳۲۵

ویرایش