پرش به محتوا

سرکوب میل جنسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
«زیگموند فروید»<ref>Sigmund Freud.</ref> روان­­پزشک اتریشی منشا همه فعالیت­‌های روانی انسان را میل جنسی معرفی می­‌کند. او معتقد است انگیزش اساسی رفتار انسان، ماهیتی جنسی دارد. در نظریه وی شعاع غریزه جنسی چنان گسترده است که شامل بسیاری از فعالیت‌­های غیرجنسی مانند عشق مادری و محبت فرزندی نیز می­‌شود. او حتی فعالیت­‌های نوزاد برای تغذیه از پستان مادر را نیز رفتار ویژه جنسی تلقی می­‌کند.<ref> ‏ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص635.</ref><ref> ‫مصباح یزدی، رستگاران، 1388ش، ص78.</ref> از این­‌رو فروید هیچ‌­گونه تحدید و کنترل را در مورد غریزه جنسی نمی­‌پذیرد و پیرامون هر مساله جنسی، آزادی بی‌حد و حصر را تجویز می‌­کند.<ref> ‏ دژکام، روانشناسی اختلال­های جنسی، 1380ش، ص52. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص635.</ref>
«زیگموند فروید»<ref>Sigmund Freud.</ref> روان­­پزشک اتریشی منشا همه فعالیت­‌های روانی انسان را میل جنسی معرفی می­‌کند. او معتقد است انگیزش اساسی رفتار انسان، ماهیتی جنسی دارد. در نظریه وی شعاع غریزه جنسی چنان گسترده است که شامل بسیاری از فعالیت‌­های غیرجنسی مانند عشق مادری و محبت فرزندی نیز می­‌شود. او حتی فعالیت­‌های نوزاد برای تغذیه از پستان مادر را نیز رفتار ویژه جنسی تلقی می­‌کند.<ref> ‏ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص635.</ref><ref> ‫مصباح یزدی، رستگاران، 1388ش، ص78.</ref> از این­‌رو فروید هیچ‌­گونه تحدید و کنترل را در مورد غریزه جنسی نمی­‌پذیرد و پیرامون هر مساله جنسی، آزادی بی‌حد و حصر را تجویز می‌­کند.<ref> ‏ دژکام، روانشناسی اختلال­های جنسی، 1380ش، ص52. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص635.</ref>


===3. رویکرد اعتدالی===
===3. تنظیم‌گری فردی===
پس از فروید، روان­‌شناسان دیگری مانند «کارل گوستاو یونگ»<ref>Carl Gustav Jung.</ref> و «آلفرد آدلر»، <ref>Alfred Adler.</ref> تمایلات جنسی را بخشی از رفتار بشر دانستند که قابل یادگیری و الگوپذیری است. یونگ بر خلاف فروید، نقش اصلی برای غریزه جنسی قائل نبود و نگرش­‌های افراطی به میل جنسی را نشانه اختلالات روانی می­‌دانست.<ref>‏دژکام، روانشناسی اختلال­های جنسی، 1380ش، ص50-53.</ref> «اریک فروم»<ref>Erich Fromm.</ref> روان­شناس و روان­کاو آلمانی معتقد است ظهور میل جنسی، یکی از مظاهر رشد و تکامل آدمی است که خودش را با علائم خفیف­‌تری در سال­‌های اولیه زندگی نشان می­‌دهد. او نیاز به ارضاء میل جنسی را پیش‌ران هیجانی زیستی و جسمانی می­‌داند که باید ارضاء شود و با نیازهای اجتماعی یا هیجان­‌های اجتماعی از قبیل همبستگی، عشق و نفرت که از ساختارهای اجتماعی بر می­‌خیزد، تفاوت دارد.<ref>‏دژکام، روانشناسی اختلال­‌های جنسی، 1380ش، ص54.</ref> «آبراهام مزلو»<ref>Abraham (Harold) Maslow.</ref> مانند بسیاری از روان­شناسان ارضاء میل جنسی را برای بقاء نسل ضروری می­‌داند. طبق دیدگاه او نیاز به ارضاء میل جنسی هم‌­­ردیف نیازهایی مانند هوا، آب، غذا و خواب در رده نیازهای جسمانی و از جمله نیازهای زیربنایی انسان است. به اعتقاد مزلو، رابطه جنسی همچون عشق جایگاه ویژه­ای در اصول روان­شناختی انسان­‌ها به‌خصوص انسان‌­های با درجات بالای سلامت روانی دارد. به اعتقاد او لذات جنسی در شدیدترین حد خود در افراد خودشکوفا، وجود دارد.<ref>‏دژکام، روانشناسی اختلال‌­های جنسی، 1380ش، ص54-55.</ref>
پس از فروید، روان­‌شناسان دیگری مانند «کارل گوستاو یونگ»<ref>Carl Gustav Jung.</ref> و «آلفرد آدلر»، <ref>Alfred Adler.</ref> تمایلات جنسی را بخشی از رفتار بشر دانستند که قابل یادگیری و الگوپذیری است. یونگ بر خلاف فروید، نقش اصلی برای غریزه جنسی قائل نبود و نگرش­‌های افراطی به میل جنسی را نشانه اختلالات روانی می­‌دانست.<ref>‏دژکام، روانشناسی اختلال­های جنسی، 1380ش، ص50-53.</ref> «اریک فروم»<ref>Erich Fromm.</ref> روان­شناس و روان­کاو آلمانی معتقد است ظهور میل جنسی، یکی از مظاهر رشد و تکامل آدمی است که خودش را با علائم خفیف­‌تری در سال­‌های اولیه زندگی نشان می­‌دهد. او نیاز به ارضاء میل جنسی را پیش‌ران هیجانی زیستی و جسمانی می­‌داند که باید ارضاء شود و با نیازهای اجتماعی یا هیجان­‌های اجتماعی از قبیل همبستگی، عشق و نفرت که از ساختارهای اجتماعی بر می­‌خیزد، تفاوت دارد.<ref>‏دژکام، روانشناسی اختلال­‌های جنسی، 1380ش، ص54.</ref> «آبراهام مزلو»<ref>Abraham (Harold) Maslow.</ref> مانند بسیاری از روان­شناسان ارضاء میل جنسی را برای بقاء نسل ضروری می­‌داند. طبق دیدگاه او نیاز به ارضاء میل جنسی هم‌­­ردیف نیازهایی مانند هوا، آب، غذا و خواب در رده نیازهای جسمانی و از جمله نیازهای زیربنایی انسان است. به اعتقاد مزلو، رابطه جنسی همچون عشق جایگاه ویژه­ای در اصول روان­شناختی انسان­‌ها به‌خصوص انسان‌­های با درجات بالای سلامت روانی دارد. به اعتقاد او لذات جنسی در شدیدترین حد خود در افراد خودشکوفا، وجود دارد.<ref>‏دژکام، روانشناسی اختلال‌­های جنسی، 1380ش، ص54-55.</ref>