سرکوب میل جنسی
سرکوب میل جنسی؛ مقابله با غریزه جنسی بهدلیل پلیدانگاری آن.
میل جنسی از امیال مهم انسان بوده و چگونگی پاسخگویی به این میل، همیشه مورد توجه تمامی ادیان و مذاهب، مکاتب فکری و اندیشمندان بوده است. برخی آیینها میل جنسی انسان را پلید دانسته و خواستار سرکوب آن هستند، اما بسیاری از آیینها و مسالک فکری، دیدگاههای دیگری دربارۀ این کشش غریزی در آدمی داشته و نسخههای متفاوتی در مورد کیفیت تعامل با میل جنسی ارائه کردهاند.
مفهومشناسی
میل در اصطلاح انسانشناسی بهمعنای کشش درونی و رغبتی است که منجر به حرکت انسان شده و به رفتار او جهت میدهد.[۱] میل جنسی بهمعنی کشش و رغبت انسان به سمت مسائل جنسی و شهوانی است. حکما و فلاسفه از این میل با نام قوه شهویه یاد کردهاند.[۲]
دیدگاهها
1. سرکوب
گروهی از پیروان ادیان و مذاهب مختلف ارضاء میل جنسی و حتی اشتیاق به آن را ذاتا پلید و آمیزش جنسی را رفتاری حیوانی و موجب سقوط انسان از جایگاه رفیع او دانستهاند. «برتراند راسل» میگوید: از دیرباز هر کجا که آیین مسیحیت و دین بودا قدم گذاشته است تفکر سرکوبگرایانه نیز رواج یافته و نگرش منفی نسبت به میل جنسی ایجاد شده است. در برخی فرهنگهای دیگر مانند روم، یونان و ایران باستان نیز چنین نگرشی وجود داشته است.[۳] پلیدانگاری میل و آمیزش جنسی از جانب مسیحیت، برآمده از تفسیر ارباب کلیسا درباره مجرد زیستن حضرت عیسی بوده است که آن را نشان قباحت ذاتی آمیزش جنسی میدانستند و به همین دلیل، شرط نیل به مقامات عالیه روحانی را عدم آلودگی به زن در تمام ایام حیات دانسته و پیشوای مذهبی خویش (پاپ) را از میان اینگونه افراد انتخاب میکنند. شعار «با تبر بکارت درخت زناشویی را فرو اندازید» از جمله عقاید آنان در مسیر رسیدن به مقام مقدس بود.[۴] قرآن در آیه 27 سوره حدید به این رهبانیت مسیحی اشاره میکند و این سبک دنیاگریزی را بدعت پیروان عیسی میداند. از منظر پولس که از بزرگترین شخصیتهای کلیسایی بوده است، اصل اولی و مطلوب، تجّرد و دوری از هرگونه آمیزش جنسی است، ولی اگر امر دایر بین ارتکاب گناه جنسی یا ازدواج باشد بهتر است انسان به ازدواج تن دهد تا دفع افسد به فاسد کند.[۵]
2. آزادی مطلق
گروهی از اندیشمندان در برابر دیدگاه سرکوبگرایانه، هرگونه التذاذ جنسی را برای انسان جایز دانسته و ایجاد حد و مرز در ارضای غریزه جنسی را ظلم در حق انسان میدانند. بعضی از آنها که نظریه «اخلاق نوین جنسی» را مطرح کردهاند، هرگونه محدودیت برای میل جنسی را زمینهساز بروز آسیبهای روانی دانسته و معتقدند که میل جنسی باید بدون ایجاد محدودیتهای قانونی، اخلاقی و اجتماعی ارضاء شود. این گروه اخلاق نوین جنسی را بر سه اصل کلی مبتنی کردهاند:
الف. آزادی هر فرد مادامی که مخل به آزادی دیگران نشود، محترم است.
ب. سعادت انسان در گرو این است که دچار آشفتگی غرایز نشود. آشفتگی غرایز به این است که در پرورش استعدادها تبعیض شود. بنابراین برای نیل به سعادت باید تمام استعدادها بهصورت مساوی پرورش یابند.
ج. رغبت انسان در اثر اشباع کاهش مییابد و در اثر منع فزونی میگیرد. بهترین راه جلوگیری از توجه دائم به امور جنسی دادن آزادی کامل به آن است.[۶]
«زیگموند فروید»[۷] روانپزشک اتریشی منشا همه فعالیتهای روانی انسان را میل جنسی معرفی میکند. او معتقد است انگیزش اساسی رفتار انسان، ماهیتی جنسی دارد. در نظریه وی شعاع غریزه جنسی چنان گسترده است که شامل بسیاری از فعالیتهای غیرجنسی مانند عشق مادری و محبت فرزندی نیز میشود. او حتی فعالیتهای نوزاد برای تغذیه از پستان مادر را نیز رفتار ویژه جنسی تلقی میکند.[۸][۹] از اینرو فروید هیچگونه تحدید و کنترل را در مورد غریزه جنسی نمیپذیرد و پیرامون هر مساله جنسی، آزادی بیحد و حصر را تجویز میکند.[۱۰]
3. تنظیمگری فردی
پس از فروید، روانشناسان دیگری مانند «کارل گوستاو یونگ»[۱۱] و «آلفرد آدلر»،[۱۲] تمایلات جنسی را بخشی از رفتار بشر دانستند که قابل یادگیری و الگوپذیری است. یونگ بر خلاف فروید، نقش اصلی برای غریزه جنسی قائل نبود و نگرشهای افراطی به میل جنسی را نشانه اختلالات روانی میدانست.[۱۳] «اریک فروم»[۱۴] روانشناس و روانکاو آلمانی معتقد است ظهور میل جنسی، یکی از مظاهر رشد و تکامل آدمی است که خودش را با علائم خفیفتری در سالهای اولیه زندگی نشان میدهد. او نیاز به ارضاء میل جنسی را پیشران هیجانی زیستی و جسمانی میداند که باید ارضاء شود و با نیازهای اجتماعی یا هیجانهای اجتماعی از قبیل همبستگی، عشق و نفرت که از ساختارهای اجتماعی بر میخیزد، تفاوت دارد.[۱۵] «آبراهام مزلو»[۱۶] مانند بسیاری از روانشناسان ارضاء میل جنسی را برای بقاء نسل ضروری میداند. طبق دیدگاه او نیاز به ارضاء میل جنسی همردیف نیازهایی مانند هوا، آب، غذا و خواب در رده نیازهای جسمانی و از جمله نیازهای زیربنایی انسان است. به اعتقاد مزلو، رابطه جنسی همچون عشق جایگاه ویژهای در اصول روانشناختی انسانها بهخصوص انسانهای با درجات بالای سلامت روانی دارد. به اعتقاد او لذات جنسی در شدیدترین حد خود در افراد خودشکوفا، وجود دارد.[۱۷]
4. دیدگاه اعتدالی
آموزههای اسلام با تاکید بر هدفمندی میل جنسی، نه نظریه سرکوبگرایانه را تایید کرده و نه آزادی بیحد و حصر را تایید میکند. بلکه با تعیین ملاکهای رابطه جنسی سالم، محرومیتها را سبب طغیان امیال و غرایز و اطاعت محض را سبب سرکشی و شورش غرایز میداند. امام علی، هر کوتاهی در امیال را زیانبار و هر افراطی را در آن فاسد کننده دانسته است.[۱۸]
- مواجهه عقلانی
از منظر مفسران، قرآن در توصیف اهل ایمان و بیان مقدمات رسیدن به سعادت، جواز ارضای میل جنسی را مطرح میکند و ممنوعیّت و سرکوب آن را خلاف مصلحت و کمال انسان میداند؛ [۱۹] اما میل جنسی همانند هر غریزه دیگری در نهاد آدمی، نیاز به کنترل دارد و در صورت عدم مراقبت، طغیان خواهد کرد.[۲۰]
- عفتورزی
قرآن، مسیر صحیح ارضای میل جنسی را ازدواج میداند و این راه برای همه انسانها، چه مرد باشند چه زن، آزاد باشند یا بنده، پیر باشند یا جوان، باز است؛ [۲۱] اما قرآن به کسانی که به هر دلیلی نتوانستند از طریق مشروع، میل جنسی خویش را پاسخ دهند، دستور میدهد که عفت و پاکدامنی پیشه کنند و آنها حق ندارند میل جنسی را از راههای دیگر ارضاء کنند.[۲۲]
- مخالفت با رهبانیت
بسیاری از مفسران سبب نزول آیات 87 و 88 سوره مائده را تصمیم برخی اصحاب رسول خدا بر زندگی زاهدانه و دوری از لذات دنیوی بیان کردهاند. از جمله این اصحاب عثمانبنمظعون بود که تصمیم بر ترک ارضاء میل جنسی و سرکوبی آن گرفت که با مخالفت شدید پیامبر اکرم و نزول آیات مزبور مواجه شد.[۲۳] از امام باقر نیز نقل شده است که اگر در ترک ازدواج، فضیلت و کمالی بود قطعا حضرت زهرا به این فضیلت سزاوارتر بود و کسی در فضیلت و کمال بر او پیشی نمیگیرد.[۲۴]
- ضابطهمندی
آموزههای اسلام رعایت اعتدال در ارضاء میل جنسی را حتی بعد از ازدواج مورد توجه قرار داده و زوجین را به رعایت ضوابطی، توصیه کرده است. در روایات، از زیادهروی در مجامعت و نزدیکی از دبر، نهی شده است.[۲۵] قرآن بر خلاف آموزههای موجود در مسیحیت، [۲۶] رابطه جنسی در ایام عادت ماهیانه زنان را ممنوع کرده و آنجا که جواز نزدیکی با همسر بعد از پاکی را اعلام میکند، آن را مقید به ضوابطی کرده است.[۲۷]
پانویس
- ↑ مصباح یزدی، به سوی خودسازی، 1384ش، ص332. مصباح یزدی، پیشنیازهای مدیریت اسلامی، 1388ش، ص85.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، 1378ش، ص323. موسوی خمینی، شرح حدیث «جنود عقل و جهل»، 1379ش، ص279.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص627-628.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص627-628.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل، رساله اول پولس به قرنتیان.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص637.
- ↑ Sigmund Freud.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص635.
- ↑ مصباح یزدی، رستگاران، 1388ش، ص78.
- ↑ دژکام، روانشناسی اختلالهای جنسی، 1380ش، ص52. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، 1384ش، ج19، ص635.
- ↑ Carl Gustav Jung.
- ↑ Alfred Adler.
- ↑ دژکام، روانشناسی اختلالهای جنسی، 1380ش، ص50-53.
- ↑ Erich Fromm.
- ↑ دژکام، روانشناسی اختلالهای جنسی، 1380ش، ص54.
- ↑ Abraham (Harold) Maslow.
- ↑ دژکام، روانشناسی اختلالهای جنسی، 1380ش، ص54-55.
- ↑ شریفالرضی، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، 1414ق، ص487.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390 ق، ج15، ص10.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، 1388ش، ج6، ص84.
- ↑ سوره نور، آیه 30-31.
- ↑ . سوره نور، آیه 33.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1372ش، ج3، ص364. زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، 1407ق، ج1، ص671. سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، 1404ق، ج2، ص309. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390 ق، ج6، ص112.
- ↑ ابنبابویه، الامالی، 1376ش، ص370.
- ↑ منسوب به علی بن موسیالرضا، الفقه المنسوب الی الامامالرضا، 1406ق، ص340. طبرسی، مکارم الاخلاق، 1370ش، ص181. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، 1409ق، ج20، ص141.
- ↑ طبرانی، التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم (الطبرانی)، 2008م، ج1، ص387. ثعلبی، الکشف و البیان، 1422ق، ج2، ص158. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج2، ص208.
- ↑ سوره بقره، آیه 222.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنبابویه، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، 1376ش.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1414ق.
- ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
- دژکام، محمدرضا، روانشناسی اختلالهای جنسی، تهران، خوشه تهران، 1380ش.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق.
- سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیتالله مرعشی نجفی، 1404ق.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، قم، هجرت، 1414ق.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، موسسه آلالبیت، 1409ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1390ق.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم (الطبرانی)، اردن، دار الکتاب الثقافی، 2008م.
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، 1370ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1372ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1388ش.
- کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی (گروسی)، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، 1380ش.
- مصباحیزدی، محمدتقی، به سوی خودسازی، کریم سبحانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384ش.
- مصباحیزدی، محمدتقی، پیشنیازهای مدیریت اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388ش.
- مصباحیزدی، محمدتقی، رستگاران، محمدمهدی نادری قمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، 1384ش.
- منسوب به علی بن موسی الرضا، . الفقه المنسوب الی الامام الرضا، مشهد، مؤسسة آلالبیت، 1406ق.
- موسوی خمینی، سید روحالله، . شرح حدیث «جنود عقل و جهل»، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379ش.
- نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراج السعاده، قم، هجرت، 1378ش.