پروانه اسکندری
![]() | |
اطلاعات شخصی | |
---|---|
زاده | 29 اسفند 1317، ایران؛ تهران |
مکتب | حزب ملت ایران |
درگذشت | 1آذر 1377 تهران |
محل سکونت | ایران |
فرزندان | 2 (پرستو و آرش) |
همسر | داریوش فروهر |
خدمات | |
حرفه | روزنامهنگار، فعال حقوق زنان |
پروانه اسکندری یا پروانه فروهر (۲۹ اسفند ۱۳۱۷–۱ آذر ۱۳۷۷)، متولد تهران، از رهبران جنبش دانشجویی و سپس حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران بود. پروانه فروهر مدیر مسئول نشریه جبهه ملی ایران بود. فروهر در کنار همسرش از آخرین بازماندههای اثرگذار نیروهای مصدقی غیرمذهبی در داخل ایران محسوب میشدند. وی در سالهای ۱۳۷۰–۱۳۷۷ به همراه همسرش داریوش فروهر، به چهرههای برجسته اپوزیسیون دگرگون خواه درون کشور تبدیل شده بودند، که از یک طرف به تغییر ساختاری حکومت باور داشتند و از طرفی دیگر کوشش برای این تغییر را در داخل ایران پیگیری میکردند. وی به همراه همسرش در شب یکم آذر ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای ایران به قتل رسید.
زندگینامه
پروانه اسکندری در ۲۹ اسفند سال ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد. وی برای اولین بار در دوازده سالگی به علت شعارنویسی بر روی دیوار سفارت شوروی در اعتراض به اشغال شهرهای قفقاز توسط آن کشور، بازداشت شد. وی که از طرفداران مصدق بود، در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد، به فعالیت در انجمن فرهنگی «آناهیتا» که سازمان همگام حزب ملت ایران بود پرداخت. وی که اینک عضو حزب ملت ایران بود، در سال ۱۳۳۸ بازداشت شد. در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۹، در اولین مراسمی که به مناسبت کشته شدن سه دانشجو در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ برگزار شد، پروانه اسکندری سخنرانی و این روز را به عنوان روز دانشجو اعلام کرد. این مراسم و این سخنرانی، اولین حرکت دانشجویی در ایران از سال ۱۳۳۲ به این سو بود. در بهمن ماه همین سال و در پی یک سخنرانی دیگر در دانشگاه، وی بار دیگر بازداشت شد.
وی در همان زمان که دانشجو بود به آموزگاری نیز اشتغال داشت و در همان سال به نمایندگی از فرهنگیان، به عضویت کمیته ۵ نفری فرهنگیان درآمد. تلاشهای وی در این کمیته، بار دیگر منجر به دستگیری وی گردید. وی که در این سالها به یکی از محبوبترین فعالان دانشجویی کشور و اعضای حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران تبدیل شده بود، در سوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ با همرزم سیاسیاش داریوش فروهر ازدواج کرد. پروانه فروهر که عضو کمیته استان تهران جبهه ملی بود، سخنران تظاهرات سی تیر ۱۳۴۰ بود. وی بلافاصله پس از این سخنرانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پروانه فروهر در همین سال، به همراه چهار دانشجوی دیگر از جمله ابوالحسن بنی صدر و حسن حبیبی، به نمایندگی از طرف دانشجویان برای مذاکره با علی امینی نخستوزیر وقت انتخاب شد. اسکندری در سال ۱۳۴۱، اولین نماینده زنی بود که در کنگره جبهه ملی شرکت کرد.فروهر از همان سالها به عنوان شخص شماره دوی حزب ملت ایران و زن شماره یک جبهه ملی ایران شناخته میشد. وی در سال ۱۳۴۹ از حق تدریس در دبیرستانهای کشور محروم شد. از سال ۱۳۵۶ و با آغاز انتشار نشریه «خبرنامه جبهه ملی ایران» که به صورت پنهانی صورت میگرفت، پروانه فروهر مسئولیت آنرا بر عهده گرفت.
جبهه ملی
جبهه ملی ایران که به اختصار جبهه ملی نیز خوانده میشود سازمان سیاسی ملیگرای سکولار، دموکرات و جمهوریخواه فعال در ایران است، که در حال حاضر تحت رهبری دکتر موسویان فعالیت میکند.[۱] جبهه ملی در سال ۱۳۵۶ تحت رهبری کریم سنجابی مجدداً احیا شد و در راه برقراری دموکراسی و حکومت قانون تلاش کرد. پس از پیروزی انقلاب، مهدی بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت انقلاب ایران تشکیل کابینه داد و بیشتر اعضای کابینه او اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی بودند. بعد از گروگانگیری در سفارت آمریکا، دولت بازرگان سقوط کرد. هنوز مدت زیادی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که جبهه ملی به صف مخالفان جمهوری اسلامی پیوست و سرانجام در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، جبهه ملی تظاهراتی علیه لایحه قصاص ترتیب داد و به همین دلیل توسط امام خمینی مرتد اعلام شد. حکم ارتداد جبهه ملی باعث شد تا جبهه ملی در دهه شصت فعالیت عمومی نداشته باشد و تنها به حفظ سازمانهای باقی مانده بپردازد.[۲]
فعالیتها
پس از انقلاب، پروانه فروهر مدیر مسئول نشریه جبهه ملی، ارگان سیاسی جبهه ملی ایران شد. در پی الغای قانون حمایت از خانواده، پروانه فروهر از معدود فعالان مطرح سیاسی کشور بود که با نوشتن مقالاتی به اعتراض به لغو این قانون پرداخت. در سال ۱۳۵۸، فروهر تنها همسر یک وزیر دولت وقت ایران بود که حجاب نداشت. سال ۱۳۵۸ پروانه فروهر نامزد انتخابات مجلس شورای ملی شد. در پی اعتراض به تقلبات صورت گرفته در انتخابات، پروانه فروهر به همراه حزب ملت ایران، دور دوم این انتخابات در آغاز سال ۱۳۵۹ را تحریم کردند و از آنزمان، در هیچیک از انتخابات برگزار شده شرکت نکردند.[۳]پروانه فروهر هم پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و هم پس از آن، جای خود را در رادیکالترین بخش از اپوزیسیون علنی داخل ایران تعریف کرده بود. رفتار سیاسی او معیاری داشت که از همراهانش متمایزش میکرد و آن خشم بیپروایی بود که در برابر آنچه بیعدالتی میدانست، بیان میکرد.
فروهر بعدها در یکی دیگر از گفتگوهایش که پس از قدرت گرفتن اصلاحطلبان صورت گرفت، در پاسخ به پرسشی درباره نومیدی از امکان تغییرات اساسی گفت: «وقتی یك چارچوبی نادرست است و از انسجام برخوردار نیست و قوانین واپسگرایی بر آن حاكم است ، چگونه میتوانیم تصور كنیم كه در این مجموعه، یكی از این مهرهها، هر چقدر هم خوب و پاكیزه و با پشتوانهی خوب، ولی این مهره را بردارید و به جایش مهرهی دیگری بگذارید، آیا كارساز خواهد بود؟ در جمهوری اسلامی امروز كل نظام است كه به زیر علامت سوال رفته است. ما معتقدیم تا زمانی كه دین به این شكل در حاكمیت قرار دارد، ممكن نیست بتوان به بهروزی و بهكرد دسترسی پیدا كرد. به همین دلیل هم بر این باوریم كه باید دین از دولت جدا شود و مردمسالاری را حاكم بر جامعه بكنیم. آن وقت وقتی مردم اعتبار واقعی و انسانی خودشان را به دست آوردند، در راستای برداشتن این سدهایی كه در برابرشان پدید آمده، خودشان تلاش خواهند كرد.» فروهر در کنار همسرش از یک طرف معتقد به تغییر بنیادین در حکومت بودند و از سوی دیگر برای تحقق این خواسته به دنبال روزنهای در داخل ایران میگشتند. آنها البته شاخصه دیگری هم داشتند که با صدای بلند بارها از آن سخن گفته بودند. فروهرها همچنان مصدقی بودند. [۴]
قتل
در پاییز ۱۳۷۷ پروانه و داریوش فروهر در خانه شخصی خود در «خیابان سعدی، خیابان هدایت، کوچه مرادزاده، پلاک ۱۸» طی قتلهای سیاسی موسوم به قتلهای زنجیرهای با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند.[۵]
پانویس
منابع
- بی بی سی ،قتلهای زنجیرهای؛ نگاهی به زندگی و مرگ پروانه فروهر، 2آذر
- ویکی پدیا صفحه پروانه اسکندری
- ویکی پدیا صفحه جبهه ملی
- ویکی پدیا صفحه داریوش فروهر