پاکدامنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
امام علی علیه السلام فرمودند: | امام علی علیه السلام فرمودند: | ||
"مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ: | "مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ: | ||
پاداش مجاهدی که در راه خدا کشته می شوند از انسان پاکدامن که می تواند گناه کند و نمی کند بیشتر نیست. نزدیک است که شخص پاکدامن فرشته ای از فرشته های الهی گردد.<ref>نهج البلاغه ، حکمت 466</ref> رعایت عفاف چه برای زنان و چه برای مردان یعنی خود نگه داشتن از گناه با اینکه همه نوع وسایل انجام آن آماده باشد. حفظ پاکدامنی از مسایل محکم و متقن قرآنی و روایی است | پاداش مجاهدی که در راه خدا کشته می شوند از انسان پاکدامن که می تواند گناه کند و نمی کند بیشتر نیست. نزدیک است که شخص پاکدامن فرشته ای از فرشته های الهی گردد.<ref>نهج البلاغه ، حکمت 466</ref> رعایت [[عفاف]] چه برای زنان و چه برای مردان یعنی خود نگه داشتن از گناه با اینکه همه نوع وسایل انجام آن آماده باشد. حفظ پاکدامنی از مسایل محکم و متقن قرآنی و روایی است | ||
=='''معنای لغوی پاکدامنی'''== | =='''معنای لغوی پاکدامنی'''== | ||
واژه: پاکدامنی ؛ نقش دستوری: اسم ؛ آواشناسی: pAkdAmani ؛ الگوی تکیه: WWWS ؛ شمارگان هجا: 4 | واژه: پاکدامنی ؛ نقش دستوری: اسم ؛ آواشناسی: pAkdAmani ؛ الگوی تکیه: WWWS ؛ شمارگان هجا: 4 | ||
پاکدامنی. [ م َ ] (حامص مرکب ) عفت . (مهذب الاسماء). | |||
پاکدامنی. [ م َ ] (حامص مرکب ) [[عفت]] . (مهذب الاسماء). [[عفاف]]. پاکی <ref>دهخدا ،فرهنگ لغت</ref> | |||
=='''معنای اصطلاحی پاکدامنی '''== | =='''معنای اصطلاحی پاکدامنی '''== | ||
در اصطلاح پاکدامنی حالت روانى خاصى است كه موجب متانت و وقار در رفتار و حركات و سكنات انسان مىشود. در نتیجه هر چه این حالت در انسان قوىتر باشد، شخصیت آدمى وزینتر | در اصطلاح پاکدامنی حالت روانى خاصى است كه موجب متانت و وقار در رفتار و حركات و سكنات انسان مىشود. در نتیجه هر چه این حالت در انسان قوىتر باشد، شخصیت آدمى وزینتر ورفتارش سنجیده تر خواهد بود و از آنچه با آراستگى شخصیت منافات دارد، بیشتر اجتناب مىكند. <ref>مقام معظم رهبری</ref>. | ||
=='''مترادف'''== | =='''مترادف'''== | ||
پارسایی، پاكی، پرهیزكاری، طهارت، عصمت، | پارسایی، پاكی، پرهیزكاری، طهارت، عصمت، [[عفاف]] ، [[عفت]] ، [[ناموس]] | ||
=='''متضاد'''== | =='''متضاد'''== | ||
آلودهدامنی، بیناموسی | آلودهدامنی، بیناموسی | ||
=='''ارزش پاکدامنی در نزد خداوند '''== | =='''ارزش پاکدامنی در نزد خداوند '''== | ||
با وجود بالا بودن مقام شهدا در اسلام و تأكيد قرآن در مورد جايگاه آنان؛ انسانهاي عفيف و پاكدامن از مقام شهيد برخوردارند؛ چراكه «جهاد اكبر»، جهاد با نفس است و كسى كه در ميدان «جهاد اكبر» باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر» حاضر بوده و حتی بالاتر از آن است.عفيف و پاکدامن در اينجا فقط به معناى چشم پوشى از لذّت جنسى نيست؛ بلكه چشمپوشى از هر گناهى را عفّت مىگويند. به عنوان مثال در داستان يوسف صديق(علسه السلام) تمام وسايل گناه براى ايشان فراهم بود؛ ولى چشمپوشى كرد و دو جمله گفت: «قَالَ رَبِّ السَّجْنُ أَحَبَّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّى كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِّنَ الْجَاهِلِينَ» <ref>سوره يوسف، آيه 33</ref> ؛ [يوسف] گفت: پروردگارا زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اين ها مرا به سوى آن مىخوانند و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من بازنگردانى به سوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود . و يا آسيه همسر فرعون، تمام امكانات در اختيارش بود و مىتوانست مشرك باشد و در كنار فرعون زندگى كند؛ ولى چشمپوشى كرد: «إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَونَ وَ عَمَلِهِ» <ref>سوره تحريم، آيه 11</ref> ؛ در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عُمّالِ او نجات ده. چنين انسانهايى داراى مقام شهيد هستند. دليل اينكه اين افراد داراى مقام شهيد هستند روشن است؛ چون ما مىگوييم «جهاد اكبر»، جهاد با نفس است پس كسى كه در ميدان جهاد اكبر باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر» بوده؛ بلكه بالاتر از آن است. راه خدا و رسيدن به قرب الى الله و مقام صالحان و مقام شهيدان، روشن؛ ولى پيمودن آن مشكل است. بايد به خدا توكل كنيم، به خصوص ما در زمانى زندگى مىكنيم كه وسايل گناه زياد است و دسترسى به آن آسان شده است، پس بايد سعى كنيم كه خود، [[خانواده]] و جامعه را از ارتكاب به گناه حفظ كنيم. | با وجود بالا بودن مقام شهدا در اسلام و تأكيد قرآن در مورد جايگاه آنان؛ انسانهاي [[عفيف]] و پاكدامن از مقام شهيد برخوردارند؛ چراكه «جهاد اكبر»، جهاد با نفس است و كسى كه در ميدان «جهاد اكبر» باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر» حاضر بوده و حتی بالاتر از آن است.[[عفيف]] و پاکدامن در اينجا فقط به معناى چشم پوشى از [[لذّت جنسى]] نيست؛ بلكه چشمپوشى از هر گناهى را [[عفّت]] مىگويند. به عنوان مثال در داستان يوسف صديق(علسه السلام) تمام وسايل گناه براى ايشان فراهم بود؛ ولى چشمپوشى كرد و دو جمله گفت: «قَالَ رَبِّ السَّجْنُ أَحَبَّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّى كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِّنَ الْجَاهِلِينَ» <ref>سوره يوسف، آيه 33</ref> ؛ [يوسف] گفت: پروردگارا زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اين ها مرا به سوى آن مىخوانند و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من بازنگردانى به سوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود . و يا آسيه همسر فرعون، تمام امكانات در اختيارش بود و مىتوانست مشرك باشد و در كنار فرعون زندگى كند؛ ولى چشمپوشى كرد: «إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَونَ وَ عَمَلِهِ» <ref>سوره تحريم، آيه 11</ref> ؛ در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عُمّالِ او نجات ده. چنين انسانهايى داراى مقام شهيد هستند. دليل اينكه اين افراد داراى مقام شهيد هستند روشن است؛ چون ما مىگوييم «جهاد اكبر»، جهاد با نفس است پس كسى كه در ميدان جهاد اكبر باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر» بوده؛ بلكه بالاتر از آن است. راه خدا و رسيدن به قرب الى الله و مقام صالحان و مقام شهيدان، روشن؛ ولى پيمودن آن مشكل است. بايد به خدا توكل كنيم، به خصوص ما در زمانى زندگى مىكنيم كه وسايل گناه زياد است و دسترسى به آن آسان شده است، پس بايد سعى كنيم كه خود، [[خانواده]] و جامعه را از ارتكاب به گناه حفظ كنيم. | ||
=='''پانویس'''== | =='''پانویس'''== |