Wiki-fazel (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
فضل الرحمن از جمله متفکران مدرنیسم اسلامی کلاسیک میباشد که در قرن | فضل الرحمن از جمله متفکران مدرنیسم اسلامی کلاسیک میباشد که در قرن 19م سعی در مدرنیزه کردن آموزههای اسلامی از طریق شیوههای جدید اجتهاد را داشت. مهم ترین دغدغهی فضل الرحمن بیماری جدید جوامع اسلامی بود که شرفی آن را سندروم فصام مینامد و آن عبارت است از دوگانگی و تضاد بین دو گفتمان اسلام و مدرنیسم و قربانی کردن یکی برای دیگری. <ref>محمد شرفی، الاسلام و الحریة: سوء التفاهم التاریخی، ص 11-10</ref> | ||
وی با اتخاذ یک رویکرد بازتاب گرایانه و هرمونتیک به آموزههای اسلام بر تمایز نهادن میان دین و فهم از دین تأکید میکند و معتقد است که صرفاً یک روش معتبر برای تفسیر متن وجود ندارد. از نظر او تفاسیر متعدد برای بقای دین، امری اساسی به شمار میرود.مهمترین تئوری فضل الرحمن در باب اصلاح فکر دینی و حاکم کردن اسلام در جهان جدید، نظریهای است موسوم به «نظریهی دوحرکتی» که ابزار نوین مطالعهی تاریخ و جامعه شناختی را برای درک دین به خدمت میگیرد. <ref>Fazlur Rahman, lslam and Modernity ص، 20</ref> در این راستا او نظریهی خود را که آن را مدرنیسم اسلامی مینامد ارائه میدهد و تنها راه پاسخ به سؤالات جدید ناشی از مدرنیسم با استفاده از آموزههای اسلام را اجتهاد میداند. <ref>Fazlur Rahman "Revival and Reform in lslam" , op. cit ., p 640</ref> | |||
وی با اتخاذ یک رویکرد بازتاب گرایانه و هرمونتیک به آموزههای اسلام بر تمایز نهادن میان دین و فهم از دین تأکید میکند و معتقد است که صرفاً یک روش معتبر برای تفسیر متن وجود ندارد. از نظر او تفاسیر متعدد برای بقای دین، امری اساسی به شمار میرود. | |||
مهمترین تئوری فضل الرحمن در باب اصلاح فکر دینی و حاکم کردن اسلام در جهان جدید، نظریهای است موسوم به «نظریهی دوحرکتی» که ابزار نوین مطالعهی تاریخ و جامعه شناختی را برای درک دین به خدمت میگیرد. <ref>Fazlur Rahman, lslam and Modernity ص، 20</ref> در این راستا او نظریهی خود را که آن را مدرنیسم اسلامی مینامد ارائه میدهد و تنها راه پاسخ به سؤالات جدید ناشی از مدرنیسم با استفاده از آموزههای اسلام را اجتهاد میداند. <ref>Fazlur Rahman "Revival and Reform in lslam" , op. cit ., p 640</ref> | |||
وی از روش تاریخی جامعه شناختی برای مطالعهی احکام اسلام و مقایسهی شرایط اجتماعی دورههای مختلف صدور احکام فقهی استقبال میکند. فضل الرحمن معتقد است از این روش باید برای استخراج ارزشهای اصلی جوامع اسلامی استفاده کرد. | وی از روش تاریخی جامعه شناختی برای مطالعهی احکام اسلام و مقایسهی شرایط اجتماعی دورههای مختلف صدور احکام فقهی استقبال میکند. فضل الرحمن معتقد است از این روش باید برای استخراج ارزشهای اصلی جوامع اسلامی استفاده کرد. | ||
فضل الرحمن با نگاه تاریخی که به دین دارد «سنت» را به «سنت نبوی» و «سنت زنده» تقسیم میکند. سنت نبوی در اندیشهی فضل الرحمن همان اعمال نبی مکرم اسلام است که به اقتضاء شرایط جامعهی عربستان آن زمان، صورت میپذیرفت. اما او معتقد است که بشر جدید نیازمند «سنت زنده» است و این سنت زنده همان سنت نبوی است که به نحو خلاقانه بسط یافته و تفسیر شده تا با چالشهای جدید به وجود آمده در جامعهی اسلامی مواجه شود. <ref>علمی، محمد جعفر، «بررسى و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازى اجتهاد در دین»</ref> | |||
همچنان که اشاره شد اجتهاد رکن اصلی نظریهی فضل الرحمن را شکل میدهد. اجتهاد، قادر است اسلام و مدرنیسم را از مسیر تعارضی خارج ساخته و در قالب یک نظریهی مدرنیسم اسلامی تلفیق کند. او همچنین بر لزوم مدرنیزه کردن شیوههای اجتهاد مطابق با ابزار مدرن مطالعهی اقتصاد و جامعه تأکید میکند. خود نیز، تلاش میکند روشهای جدیدی را برای اجتهاد مطابق با عقلانیت مدرن ارائه دهد. وی همچنین یک روش هرمنوتیکی را برای فهم قرآن به عنوان یک کل به هم پیوستهی ضروری تدوین میکند. «نظریهی دو حرکتی»<ref>Double Movement</ref> برای تفسیر هرمنوتیکی قرآن مهمترین راهکار فضلالرحمن در زمینهی اصلاح روش شناسی است. در این روش شناسی تأکید او بر پس زمینه است و الگوی قانونگذاریها را در پس زمینهی تاریخی اجتماعی مطالعه میکند. | |||
همچنان که اشاره شد اجتهاد رکن اصلی نظریهی فضل الرحمن را شکل میدهد. اجتهاد، قادر است اسلام و مدرنیسم را از مسیر تعارضی خارج ساخته و در قالب یک نظریهی مدرنیسم اسلامی تلفیق کند. | |||
او همچنین بر لزوم مدرنیزه کردن شیوههای اجتهاد مطابق با ابزار مدرن مطالعهی اقتصاد و جامعه تأکید میکند. خود نیز، تلاش میکند روشهای جدیدی را برای اجتهاد مطابق با عقلانیت مدرن ارائه دهد. | |||
وی همچنین یک روش هرمنوتیکی را برای فهم قرآن به عنوان یک کل به هم پیوستهی ضروری تدوین میکند. «نظریهی دو حرکتی»<ref>Double Movement</ref> برای تفسیر هرمنوتیکی قرآن مهمترین راهکار فضلالرحمن در زمینهی اصلاح روش شناسی است. در این روش شناسی تأکید او بر پس زمینه است و الگوی قانونگذاریها را در پس زمینهی تاریخی اجتماعی مطالعه میکند. | |||
در | نتیجهی روش پیشنهادی فضل الرحمن، بازشدن باب اجتهاد و نوآوری در احکام خواهد بود. تعریف وی از اجتهاد این است که اجتهاد «تلاش برای فهم معنای یک متن یا حکم در زمان گذشته که در برگیرندهی یک قانون است و تغییر دادن آن با توسعه و بسط آن، [ٍExpansion] و یا محدود ساختن [Restriction] مفاد آن و به عبارت دیگر اصلاح کردن آن به گونهای که موقعیت تازه نیز تحت شمول آن قرار گیرد». در واقع منظور فضلالرحمن از این تعریف آن است که؛ در اجتهاد، معنای متن قرآنی یا روایت و یا احکامی که در سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است، باید در مرحلهی نخست از شرایط تاریخی آن پیراسته شود و سپس ماحصل آن برای بیان حکم در شرایط جدید مورد استفاده قرار گیرد.<ref>علمی، محمد جعفر، «بررسى و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازى اجتهاد در دین»</ref> | ||
فضلالرحمن با توجه به نظریه دوحرکتی و روش تفسیری خویش به تفسیرجایگاه [[زنان]] به طور کلی و احکام مربوط به آنان پرداخته است. وی این احکام را مانند سایر احکام اجتماعی اسلام، تاریخی و مربوط به زمان صدر اسلام دانسته است.وی با تکیه به روش خود در آغاز به بررسی و تحلیل جایگاه و موقعیت اجتماعی زنان در زمان قبل اسلام و مقارن با ظهور آن پرداخته و بیان میکند که در دوره جاهلی، زنان از هیچ جایگاه اجتماعی برخوردار نبودند؛ نه از پدران خود [[ارث]] میبردند و نه از شوهران خود. پس از مرگ شوهر نیز باید بالاجبار تن به [[ازدواج]] با یکی از اقوام شوهر خود میدادند. <ref>علمی، محمد جعفر، «بررسى و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازى اجتهاد در دین»</ref> | |||
در | در رابطه با [[چند همسری]] نیز حدی برای مردان در این رابطه وجود نداشت. با ظهور اسلام، قرآن کریم جایگاه زنان را مورد تجدید نظر قرار داد. برای آنها ارث معین کرد، حق آزادی در ازدواج به آنان داده شد و در رابطه با چند همسری نیز این تعداد محدود به 4 [[زن]] شد.تحلیل او در این باره این است که با بررسی شرایط زنان، پیش و پس از اسلام به خوبی روشن میشود که جهت گیری دین اسلام در جهت ایفای حقوقی که زنان سزاوار آن بودند میباشد. اما درعین حال به دلیل شرایط اجتماعی و تاریخی آن روزگار، این تغییر به طور دفعی، انجام پذیر نبوده و جامعه، پذیرای آن نبوده است. به تعبیر فضلالرحمن، فقط افراد خام و بیتجربه میتوانند ادعا کنند که باید این تغییرات به طور دفعی انجام میشد. <ref>علمی، محمد جعفر، «بررسى و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازى اجتهاد در دین»</ref> | ||
وی در ادامه استناد به آیه شریفه 128 از همین سوره«وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا» چنین نتیجهگیری میکند که با توجه به عدم امکان رعایت عدالت در بین همسران متعدد، جهتگیری قرآن در مسیر نفی چند همسری است. اگر چه در آن روزگار بیان این حکم به این گونه ممکن پذیر نبوده است.<ref> | در هر حال وی تصریح میکند که بر اساس آیه 3 سوره نساء که میفرماید:«وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ» اگر چه قرآن کریم، اجازه چند همسری را داده، اما آن را منوط به رعایت عدالت بین زنان کرده است. وی در ادامه استناد به آیه شریفه 128 از همین سوره«وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا» چنین نتیجهگیری میکند که با توجه به عدم امکان رعایت عدالت در بین همسران متعدد، جهتگیری قرآن در مسیر نفی چند همسری است. اگر چه در آن روزگار بیان این حکم به این گونه ممکن پذیر نبوده است.<ref>علمی، محمد جعفر، «بررسى و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازى اجتهاد در دین»</ref> | ||
فضل الرحمن هدف از تفسیر از وحی و الفاظ قرآن کریم را ، محصول و فرآورده بازتاب شرایط تاریخی روزگار پیامبراکرم(ص) میداند. و آن به جهت باز نمودن باب اجتهاد و ارائه تفاسیر مختلف از متن دینی است، اما باید گفت :هر پدیدهای را هر چند میتوان به شکلهای مختلف تفسیر کرد، اما تفسیر درست دارای ویژگیهای مختلفی از جمله سازگاری با معارف دیگر و موافقت با اصول قطعی عقلانی است. | بر دیدگاه فضلالرحمن اشکالات مبنایی و اساسی بر طبق اصول و مبانی تشیع وارد است. فضل الرحمن هدف از تفسیر از وحی و الفاظ قرآن کریم را ، محصول و فرآورده بازتاب شرایط تاریخی روزگار پیامبراکرم(ص) میداند. و آن به جهت باز نمودن باب اجتهاد و ارائه تفاسیر مختلف از متن دینی است، اما باید گفت :هر پدیدهای را هر چند میتوان به شکلهای مختلف تفسیر کرد، اما تفسیر درست دارای ویژگیهای مختلفی از جمله سازگاری با معارف دیگر و موافقت با اصول قطعی عقلانی است. <ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1329993/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86 «اندیشه سیاسی فضل الرحمن»، وبسایت راسخون]</ref> | ||
فضل الرحمن از روش نظریه حرکت دوگانه، به دنبال مدرنیزه کردن روش اجتهاد در فقه بوده و از نظر وی این، تنها راه فرار از فرو افتادن در ورطه سکولاریسم است. با این همه باید گفت که علی رغم این که تمامی تلاش فضل الرحمان در حوزه احکام اجتماعی بوده و هدف وی نیز یافتن راه حلی برای تطبیق دادن احکام دین متناسب با نیازهای زمان بوده است، لکن دایره این روش محدود به احکام اجتماعی قرآن نیست. و هیچ تضمینی وجود ندارد که سایر مفسران این دایره را گسترش نداده و به سایر حوزههای اعتقادی وارد نشوند -مانند تاثیرات این روش تفسیری بر نظریه پردازان فمنیستی در حوزه زن و خانواده در دیدگاه اسلام - متفکرانی که با روش تفسیری و نظریه دو حرکتی فضل الرحمن بسیاری از آموزه های اسلام در حوزه زن و خانواده محکوم به تاریخ مندی کرده و در راستای تطابق با مدرنیته و مبانی فمنیستی حذف کردند. | فضل الرحمن از روش نظریه حرکت دوگانه، به دنبال مدرنیزه کردن روش اجتهاد در فقه بوده و از نظر وی این، تنها راه فرار از فرو افتادن در ورطه سکولاریسم است. با این همه باید گفت که علی رغم این که تمامی تلاش فضل الرحمان در حوزه احکام اجتماعی بوده و هدف وی نیز یافتن راه حلی برای تطبیق دادن احکام دین متناسب با نیازهای زمان بوده است، لکن دایره این روش محدود به احکام اجتماعی قرآن نیست. و هیچ تضمینی وجود ندارد که سایر مفسران این دایره را گسترش نداده و به سایر حوزههای اعتقادی وارد نشوند -مانند تاثیرات این روش تفسیری بر نظریه پردازان فمنیستی در حوزه زن و خانواده در دیدگاه اسلام - متفکرانی که با روش تفسیری و نظریه دو حرکتی فضل الرحمن بسیاری از آموزه های اسلام در حوزه زن و خانواده محکوم به تاریخ مندی کرده و در راستای تطابق با مدرنیته و مبانی فمنیستی حذف کردند. <ref>بدره، و جمعی از نویسندگان، «تحلیل و نقد شاکله نظریه تفسیری فضلالرحمن به مثابه مبنایی روششناختی برای برخی خوانش های زنانه نگر از قرآن کریم»، نسخه الکترونیکی</ref> | ||
از طرفی می توان با به کارگیری این روش بسیاری از احکام اسلام را محکوم به تاریخمندی کرده و دایره احکام دین را هر روز کوچکتر از دیروز کرد.،به عنوان مثال میتوان گفت که نماز خواندن به زبان عربی، محصول فرهنگ و جامعه زمان پیامبر است و اگر پیامبر در جامعه ای دیگر به رسالت مبعوث می گردید که نماز نیز به همان زبان خوانده می شد و در نتیجه، حکم به عربی خواندن نماز، حکمی تاریخی و موقت بوده و در روزگار ما ـ که اسلام در کشورهای مختلف و با زبان های مختلف حضور دارد ـ ضرورتی به عربی خواندن آن نیست. به عبارت دیگر، عربی بودن نماز جز اعراض اسلام بوده و لذا با توجه به مقصود دین از عبادت که اظهار عبودیت در برابر خداوند سبحان است نیازی به عربی بودن آن خصوصاً برای کسانی که قدرت تکلم به این زبان را ندارند وجود ندارد. این بیان به کرات از سوی مدرنیست های ترکیه در زمان آتاتورک به کار گرفته شده و تاکنون نیز از سوی کسانی که به تاریخی بودن قرآن قائلند، مورد استناد می باشد. به همین ترتیب نمازهای پنجگانه، روزه و حج و ... کلیه احکام اسلامی و در یک کلام، شریعت، جنبه تاریخی می یابد. در نتیجه می توان گفت که مبنای این روش، باعث تجدید در اجتهاد نشده، بلکه ختم اجتهاد و تقلیل آن به یک سلسله احکام عقلی و یا فطری است. خلاصه، آن که صرف نظر از اشکالات وارده بر این روش در حوزه احکام باید گفت که دلیلی در دست نیست که با پذیرش این روش، دائره آن محدود به حوزه احکام اجتماعی شریعت باقی بماند، بلکه در صورت پذیرش تاریخی بودن قرآن، کل آموزه های قرآنی را نیز در بر می گیرد و جهان بینی قرآن کریم تبدیل به یک جهان بینی اسطوره ای متناسب با فرهنگ رایج در روزگار صدر اسلام خواهد شد. کما این که این نتیجه گیری به صراحت در آثار بعضی دیگر از مدرنیست ها ذکر شده است. همانطور که مشاهده شد این روش تفسیری نه تنها به آشتی دیدگاه اسلام و مدرنیته نیانجامید بلکه موجب انفعال در مقابل مدرنیته نیز شد. | از طرفی می توان با به کارگیری این روش بسیاری از احکام اسلام را محکوم به تاریخمندی کرده و دایره احکام دین را هر روز کوچکتر از دیروز کرد.،به عنوان مثال میتوان گفت که نماز خواندن به زبان عربی، محصول فرهنگ و جامعه زمان پیامبر است و اگر پیامبر در جامعه ای دیگر به رسالت مبعوث می گردید که نماز نیز به همان زبان خوانده می شد و در نتیجه، حکم به عربی خواندن نماز، حکمی تاریخی و موقت بوده و در روزگار ما ـ که اسلام در کشورهای مختلف و با زبان های مختلف حضور دارد ـ ضرورتی به عربی خواندن آن نیست. به عبارت دیگر، عربی بودن نماز جز اعراض اسلام بوده و لذا با توجه به مقصود دین از عبادت که اظهار عبودیت در برابر خداوند سبحان است نیازی به عربی بودن آن خصوصاً برای کسانی که قدرت تکلم به این زبان را ندارند وجود ندارد. این بیان به کرات از سوی مدرنیست های ترکیه در زمان آتاتورک به کار گرفته شده و تاکنون نیز از سوی کسانی که به تاریخی بودن قرآن قائلند، مورد استناد می باشد. به همین ترتیب نمازهای پنجگانه، روزه و حج و ... کلیه احکام اسلامی و در یک کلام، شریعت، جنبه تاریخی می یابد. در نتیجه می توان گفت که مبنای این روش، باعث تجدید در اجتهاد نشده، بلکه ختم اجتهاد و تقلیل آن به یک سلسله احکام عقلی و یا فطری است. خلاصه، آن که صرف نظر از اشکالات وارده بر این روش در حوزه احکام باید گفت که دلیلی در دست نیست که با پذیرش این روش، دائره آن محدود به حوزه احکام اجتماعی شریعت باقی بماند، بلکه در صورت پذیرش تاریخی بودن قرآن، کل آموزه های قرآنی را نیز در بر می گیرد و جهان بینی قرآن کریم تبدیل به یک جهان بینی اسطوره ای متناسب با فرهنگ رایج در روزگار صدر اسلام خواهد شد. کما این که این نتیجه گیری به صراحت در آثار بعضی دیگر از مدرنیست ها ذکر شده است. همانطور که مشاهده شد این روش تفسیری نه تنها به آشتی دیدگاه اسلام و مدرنیته نیانجامید بلکه موجب انفعال در مقابل مدرنیته نیز شد.<ref>بدره، و جمعی از نویسندگان، «تحلیل و نقد شاکله نظریه تفسیری فضلالرحمن به مثابه مبنایی روششناختی برای برخی خوانش های زنانه نگر از قرآن کریم»، نسخه الکترونیکی</ref> | ||
==متفکران متاثر از اندیشههای فضلالرحمن== | ==متفکران متاثر از اندیشههای فضلالرحمن== | ||
خط ۹۹: | خط ۷۸: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
*کتاب اسلام و مدرنیته؛ تحول یک سنت فکری<ref>[https://taaghche.com/book/54282/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%9B-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C طاقچه]</ref> | *کتاب اسلام و مدرنیته؛ تحول یک سنت فکری<ref>[https://taaghche.com/book/54282/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%9B-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C «کتاب اسلام و مدرنیته؛ تحول یک سنت فکری»، وبسایت طاقچه]</ref> | ||
* مضامین اصلی قرآن<ref>[https://taaghche.com/book/54285/%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 طاقچه]</ref> | * مضامین اصلی قرآن<ref>[https://taaghche.com/book/54285/%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 « مضامین اصلی قرآن»، وبسایت طاقچه]</ref> | ||
*اسلام و مدرنیته: تبدیل یک سنت فکری<ref>[http://wikinoor.ir/%D9%81%D8%B6%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86 ویکی نور]</ref> | *اسلام و مدرنیته: تبدیل یک سنت فکری<ref>[http://wikinoor.ir/%D9%81%D8%B6%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86 «فضل الرحمن»، در ویکی نور]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* | *«فضل الرحمن»، در ویکی نور، تاریخ بازدید مطلب: 30 بهمن 1401ش. | ||
* | *بدره، محسن و جمعی از نویسندگان، «تحلیل و نقد شاکله نظریه تفسیری فضلالرحمن به مثابه مبنایی روششناختی برای برخی خوانش های زنانه نگر از قرآن کریم»، فصلنامه مطالعات زن و خانواده، دوره 8 /شماره 2، 1399ش. | ||
* | *علمى، محمدجعفر، «بررسى و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازى اجتهاد در دین»، مجله علوم سیاسى، شماره 37، 1386ش. | ||
*«اندیشه سیاسی فضل الرحمن»، وبسایت راسخون، تاریخ بازدید مطلب: 30 بهمن 1401ش. | |||
*«کتابهای فضلالرحمن، وبسایت طاقچه، تاریخ بازدید مطلب: 30 بهمن 1401ش. | |||
* | |||
* | |||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] | ||