مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۸: خط ۵۸:
<ref>سوره الطلاق، آیه2-3</ref> صاحب تفسیر نمونه در ذیل آیه می‌نویسد: هرکس از خدا بپرهیزد و گناه نکند خداوند برای او راه نجاتی قرار می‌دهد و مشکلات زندگی او را حل می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج24، ص234.</ref>
<ref>سوره الطلاق، آیه2-3</ref> صاحب تفسیر نمونه در ذیل آیه می‌نویسد: هرکس از خدا بپرهیزد و گناه نکند خداوند برای او راه نجاتی قرار می‌دهد و مشکلات زندگی او را حل می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج24، ص234.</ref>


==='''خطاب به اولیا و بزرگترهای زنان'''===
==='''خطاب به اولیا و بزرگترهای [[زنان]]'''===


====جلوگیری نکردن از آشتی با همسر سابق====
====جلوگیری نکردن از آشتی با [[همسر]] سابق====
آیه «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ»
آیه «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ»
<ref>البقره:232</ref> دلالت بر این دارد که اولیا و بزرگترهای زن مطلقه، نباید مانع صلح و آشتی زن با همسر سابق شوند. اگر زن راضی به ازدواج با همسر سابقش بود، بزرگان زن نباید بخاطر خشم و لجاجت و غرض‌ورزی ممانعت از آشتی و صلح کنند. زیرا در آخر آیه این صلح را وسیله طهارت و پاکیزگی دانسته است. <ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص237.</ref> اضافه «أزواجهن» بجای« أزواجا» نشان دهنده همان شوهران سابق است. زیرا از عادات غلط جاهلیت عرب این بود که زنان را به مصلحت سران قبیله یا خانواده از همسر جدا کرده و به هرکس می‌خواستند تزویج می‌کردند و زنان حقی در انتخاب همسر نداشتند.<ref> محمود طالقانی، پرتوی از قرآن، ج2، ص149.</ref>  
<ref>سوره البقره، آیه232</ref> دلالت بر این دارد که اولیا و بزرگترهای [[زن]] [[مطلقه]]، نباید مانع صلح و آشتی زن با [[همسر]] سابق شوند. اگر زن راضی به [[ازدواج]] با همسر سابقش بود، بزرگان زن نباید بخاطر خشم و لجاجت و غرض‌ورزی ممانعت از آشتی و صلح کنند. زیرا در آخر آیه این صلح را وسیله طهارت و پاکیزگی دانسته است. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص237.</ref> اضافه «أزواجهن» بجای« أزواجا» نشان دهنده همان [[شوهران]] سابق است. زیرا از عادات غلط جاهلیت عرب این بود که [[زنان]] را به مصلحت سران قبیله یا خانواده از همسر جدا کرده و به هرکس می‌خواستند تزویج می‌کردند و زنان حقی در انتخاب همسر نداشتند.<ref> طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج2، ص149.</ref>  
اسلام طرفدار وصل و مخالف فصل است.از نظر اسلام، هراقدامی که سبب تاخیر اقدام زوج در تصمیم به طلاق شود، مطلوب و صحیح است. غالب تصمیم‌ها در باب طلاق در اثر یک عصبانیت و اشتباه حاصل می‌شود. از این‌رو جامعه هر اندازه و به هر وسیله اقداماتی به عمل آورد که تصمیمات ناشی از عصبانیت و غفلت عملی نشود، پسندیده و مورد قبول اسلام است.<ref>مرتضی مطهری،نظام حقوق زن در اسلام، ص390-393-394.</ref>
اسلام طرفدار وصل و مخالف فصل است. از نظر اسلام، هراقدامی که سبب تأخیر اقدام [[زوج]] در تصمیم به [[طلاق]] شود، مطلوب و صحیح است. غالب تصمیم‌ها در باب طلاق در اثر یک عصبانیت و اشتباه حاصل می‌شود. از این‌رو جامعه هر اندازه و به‌هر وسیله اقداماتی به عمل آورد که تصمیمات ناشی از عصبانیت و غفلت عملی نشود، پسندیده و مورد قبول اسلام است.<ref> مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، صص390-393-394.</ref>


==پانویس==
==پانویس==