خط ۱۵: خط ۱۵:
===رویکرد تعاملی===
===رویکرد تعاملی===


در رویکرد سومی که با عنوان رویکرد تعاملی ارائه شده است، <ref>. عرب خراسانی، «چالش مردانگی فرهنگی و خانواده اسلامی»،  1402ش، ص102.</ref> مردانگی پیامد تعامل میان ظرفیت‌های زیستی و غیر زیستی (روحی- روانی) و رویه‌های فرهنگی شمرده می‌شود؛ اگرچه این تعامل به‌نحو متعادلی بین ظرفیت‌های زیستی و رویه‌های فرهنگی شکل نگرفته است و اغلب رویه‌های فرهنگی قدرت بیشتری در شکل دادن به مردانگی داشته و آن را با استناد به مذکر بودن توجیه کرده‌­اند.<ref>. کانل، مردانگی­ها، 1400ش، ص22.</ref>
در رویکرد سومی که با عنوان رویکرد تعاملی ارائه شده است،<ref>. عرب خراسانی، «چالش مردانگی فرهنگی و خانواده اسلامی»،  1402ش، ص102.</ref> مردانگی پیامد تعامل میان ظرفیت‌های زیستی و غیر زیستی (روحی- روانی) و رویه‌های فرهنگی شمرده می‌شود؛ اگرچه این تعامل به‌نحو متعادلی بین ظرفیت‌های زیستی و رویه‌های فرهنگی شکل نگرفته است و اغلب رویه‌های فرهنگی قدرت بیشتری در شکل دادن به مردانگی داشته و آن را با استناد به مذکر بودن توجیه کرده‌­اند.<ref>. کانل، مردانگی­ها، 1400ش، ص22.</ref>
==سلسله‌مراتبی بودن مردانگی==
==سلسله‌مراتبی بودن مردانگی==


خط ۲۸: خط ۲۸:
==فرایند اکتساب مردانگی در جامعه‌شناسی==
==فرایند اکتساب مردانگی در جامعه‌شناسی==


جامعه‌شناسان مردانگی را در ارتباطات پیچیده فردی، نهادی و ساختاری با شاخصه­‌های ذیل تعریف می‌کنند: تمایل به کسب بی‌پایان قدرت، تمایل به نمایش خشونت، تمایل مهار خشونت در موقعیت، دوری‌گزینی ­عاطفی، میهن‌­پرستی، رقابت­‌جویی و تا حدودی دوری گزیدن از [[خانواده]]. همچنین مردانگی با آنچه گاهی آسیب­‌های اجتماعی پسران و مردان جوان شناخته می‌شود نیز قابل تعریف است: <ref>. Adams & Coltrane، Boys and men in families؛ the domestic production of gender، power and privilege، 2005: 239.</ref> مستی، استفاده از مواد، زندانی شدن، فعالیت جنسی، تعدد شریکان جنسی ناهمجنس و اجبار دیگری به سکس و اعتقاد به ایدئولوژی ناهمجنس­گرایی.<ref>. Christopher & Sprecher، 2000؛ Hearn، 1990؛ Pleck، 1990؛ Sonenstein & Ku، 1994؛ Schwartz & Rutter، 1998، As cited in Adams & Coltrane، 2005: 237.</ref>
جامعه‌شناسان مردانگی را در ارتباطات پیچیده فردی، نهادی و ساختاری با شاخصه­‌های ذیل تعریف می‌کنند: تمایل به کسب بی‌پایان قدرت، تمایل به نمایش خشونت، تمایل مهار خشونت در موقعیت، دوری‌گزینی ­عاطفی، میهن‌­پرستی، رقابت­‌جویی و تا حدودی دوری گزیدن از [[خانواده]]. همچنین مردانگی با آنچه گاهی آسیب­‌های اجتماعی پسران و مردان جوان شناخته می‌شود نیز قابل تعریف است:<ref>. Adams & Coltrane، Boys and men in families؛ the domestic production of gender، power and privilege، 2005: 239.</ref> مستی، استفاده از مواد، زندانی شدن، فعالیت جنسی، تعدد شریکان جنسی ناهمجنس و اجبار دیگری به سکس و اعتقاد به ایدئولوژی ناهمجنس­گرایی.<ref>. Christopher & Sprecher، 2000؛ Hearn، 1990؛ Pleck، 1990؛ Sonenstein & Ku، 1994؛ Schwartz & Rutter، 1998، As cited in Adams & Coltrane، 2005: 237.</ref>
==مردانگی و مذکر بودن==
==مردانگی و مذکر بودن==


خط ۳۵: خط ۳۵:
اهمیت این نکته آنجا مشخص می‌شود که صرف نظر از میزان یا درجه موفقیت زن در اکتساب خصوصیاتی که مردانه تلقی می‌شود، او به دلایل زیر در جرگۀ مردان قرار نمی‌گیرد:  
اهمیت این نکته آنجا مشخص می‌شود که صرف نظر از میزان یا درجه موفقیت زن در اکتساب خصوصیاتی که مردانه تلقی می‌شود، او به دلایل زیر در جرگۀ مردان قرار نمی‌گیرد:  


#اهمیت آلت تناسلی در نظریه فروید و تلاش برای غلبه بر اضطراب اختگی (Castration anxiety) که یک فرد مونث اصولا آن را احساس نکرده و بنابراین برای حل آن نیز اقدام نخواهد کرد<ref>. تانگ، درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، 1400ش، ص233.</ref>؛ موقعیتی که از نظر فروید برای مرد شدن و اکتساب مردانگی موقعیتی حیاتی، تعیین کننده و غیرقابل جایگزین است.
#اهمیت آلت تناسلی در نظریه فروید و تلاش برای غلبه بر اضطراب اختگی (Castration anxiety) که یک فرد مونث اصولا آن را احساس نکرده و بنابراین برای حل آن نیز اقدام نخواهد کرد؛<ref>. تانگ، درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، 1400ش، ص233.</ref> موقعیتی که از نظر فروید برای مرد شدن و اکتساب مردانگی موقعیتی حیاتی، تعیین کننده و غیرقابل جایگزین است.
#
#اهمیت رشک رحم (Womb envy) که مساله‌­ای مردانه است و زن به‌­جهت آنکه در کالبد زیستی‌اش آن را دارد، دغدغه­‌ای برای حل آن ندارد.<ref>. هورنای، روانشناسی زن، 1403ش.</ref>
#اهمیت رشک رحم (Womb envy) که مساله‌­ای مردانه است و زن به‌­جهت آنکه در کالبد زیستی‌اش آن را دارد، دغدغه­‌ای برای حل آن ندارد.<ref>. هورنای، روانشناسی زن، 1403ش.</ref>
#
#تلاش برای تبدیل‌شدن به موضوع اصلی در زیست‌جهان عمومی انسان که در آن مرد، زن را دیگری خود قرار می‌دهد، اما برای زن این موضوع اساساً مساله تلقی نمی‌شود. این دلیل البته به­‌جهت غلبه گفتمان مردمحور و موقعیت دیگر بودگی زن است که قابل رفع است؛ اما در مجموع مردانگی امری مختص موجود مذکر است و تلاش زن برای شبیه‌شدن به مرد، او را قادر به اکتساب مردانگی نخواهد کرد. گفتمان مردمحور نیز با توجه به دیگری­‌سازی از زن، مرزهای مشخصی میان زنانگی و مردانگی ترسیم کرده است که خروج یا عبور از آنها برای هر دو جنس با تنبیه مواجه خواهد شد؛ مرد زن‌­صفت یا زن مرد­صفت هر دو مطرود هستند.<ref>. Chaftez، Handbook of the sociology of gender، 2006: 15</ref>
#تلاش برای تبدیل‌شدن به موضوع اصلی در زیست‌جهان عمومی انسان که در آن مرد، زن را دیگری خود قرار می‌دهد، اما برای زن این موضوع اساساً مساله تلقی نمی‌شود. این دلیل البته به­‌جهت غلبه گفتمان مردمحور و موقعیت دیگر بودگی زن است که قابل رفع است؛ اما در مجموع مردانگی امری مختص موجود مذکر است و تلاش زن برای شبیه‌شدن به مرد، او را قادر به اکتساب مردانگی نخواهد کرد. گفتمان مردمحور نیز با توجه به دیگری­‌سازی از زن، مرزهای مشخصی میان زنانگی و مردانگی ترسیم کرده است که خروج یا عبور از آنها برای هر دو جنس با تنبیه مواجه خواهد شد؛ مرد زن‌­صفت یا زن مرد­صفت هر دو مطرود هستند.<ref>. Chaftez، Handbook of the sociology of gender، 2006: 15</ref>
==مردانگی و زنانگی==
==مردانگی و زنانگی==


خط ۴۶: خط ۴۴:
مردان نباید زنانه رفتار کنند؛ با موفقیت­‌ها و در رقابت احترام کسب کنند؛ هرگز ضعف نشان ندهند؛ در پی هیجان و ریسک باشند؛ حتی اگر خطرناک باشد. مردانگی مطابق مقیاس (Male Role Norms Inventory) نیاز به انکار خصوصیات زنانه، محدود کردن زندگی عاطفی، تاکید بر خشونت، تاکید بر خودبسندگی (Self-reliant)،  تلاش برای دستیابی به جایگاه برتر از همه، تمایلات غیر رابطه‌ای، شی­‌انگاری نسبت به جنسیت و مسائل جنسی دارد.<ref>. Bray& Stanton، Family psychology، 2009: 591.</ref>
مردان نباید زنانه رفتار کنند؛ با موفقیت­‌ها و در رقابت احترام کسب کنند؛ هرگز ضعف نشان ندهند؛ در پی هیجان و ریسک باشند؛ حتی اگر خطرناک باشد. مردانگی مطابق مقیاس (Male Role Norms Inventory) نیاز به انکار خصوصیات زنانه، محدود کردن زندگی عاطفی، تاکید بر خشونت، تاکید بر خودبسندگی (Self-reliant)،  تلاش برای دستیابی به جایگاه برتر از همه، تمایلات غیر رابطه‌ای، شی­‌انگاری نسبت به جنسیت و مسائل جنسی دارد.<ref>. Bray& Stanton، Family psychology، 2009: 591.</ref>


با وجودی که بخش مهمی از مردانگی فرایندی اکتسابی است، اما این خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ‌مند خود را تا حد ویژگی‌های طبیعی ارتقا داده و حائز وضعیت طبیعت ثانوی شده‌اند؛ <ref>. برگر و لوکمان، ساخت اجتماعی واقعیت، 1387ش، ص176.</ref> به آن معنا که گویی همراه با مردانگی به‌دنیا می‌آیند. در این میان زنانگی به­‌معنای خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ­‌مند نیز به ویژگی‌های طبیعی و ذاتی زنان بدل شده است. مردانگی تبدیل به اصل و معیار و زنانگی به صفاتی که مرد برای مرد بودن باید از آنها رها شود، اطلاق شده است. در این تعریف مرد همواره نیاز به دیگری دارد که بر اساس دوری یا نزدیکی از صفات منتسب به او، درجه مردانگی خود را تعریف کند.<ref>. Connell، Masculinity ،2005: 18.</ref>
با وجودی که بخش مهمی از مردانگی فرایندی اکتسابی است، اما این خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ‌مند خود را تا حد ویژگی‌های طبیعی ارتقا داده و حائز وضعیت طبیعت ثانوی شده‌اند؛<ref>. برگر و لوکمان، ساخت اجتماعی واقعیت، 1387ش، ص176.</ref> به آن معنا که گویی همراه با مردانگی به‌دنیا می‌آیند. در این میان زنانگی به­‌معنای خصوصیات اکتسابی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخ­‌مند نیز به ویژگی‌های طبیعی و ذاتی زنان بدل شده است. مردانگی تبدیل به اصل و معیار و زنانگی به صفاتی که مرد برای مرد بودن باید از آنها رها شود، اطلاق شده است. در این تعریف مرد همواره نیاز به دیگری دارد که بر اساس دوری یا نزدیکی از صفات منتسب به او، درجه مردانگی خود را تعریف کند.<ref>. Connell، Masculinity ،2005: 18.</ref>


در ادامه این رویه است که تقابل‌های دوتایی ثابتی میان مردانگی و زنانگی شکل گرفته است. مردانگی مثبت، معقول، قابل اعتماد و اتکا و زنانگی منفی، احساساتی، غیرقابل اعتماد و اتکا فهم می‌شود و البته فهرست این صفات ادامه‌دار است. بر این اساس مردانگی نه به‌­عنوان صفات اصیل و ذاتی مرتبط با مرد بودن بلکه به نوعی در تقابل با زنانگی شکل می‌گیرد.<ref>. لوید، عقل مذکر: زنانگی و مردانگی در فلسفه غرب، 1402ش.</ref>
در ادامه این رویه است که تقابل‌های دوتایی ثابتی میان مردانگی و زنانگی شکل گرفته است. مردانگی مثبت، معقول، قابل اعتماد و اتکا و زنانگی منفی، احساساتی، غیرقابل اعتماد و اتکا فهم می‌شود و البته فهرست این صفات ادامه‌دار است. بر این اساس مردانگی نه به‌­عنوان صفات اصیل و ذاتی مرتبط با مرد بودن بلکه به نوعی در تقابل با زنانگی شکل می‌گیرد.<ref>. لوید، عقل مذکر: زنانگی و مردانگی در فلسفه غرب، 1402ش.</ref>
خط ۶۲: خط ۶۰:


*باتلر، جودیت، آشفتگی جنسیت، ترجمه امین قضایی، بی­تا، مجله شعر، 1385ش.
*باتلر، جودیت، آشفتگی جنسیت، ترجمه امین قضایی، بی­تا، مجله شعر، 1385ش.
*
*برگر، پیتر و لوکمان، توماس، ساخت اجتماعی واقعیت؛ رساله‌ای در جامعه‌شناسی شناخت، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، علمی فرهنگی، 1378ش.
*برگر، پیتر و لوکمان، توماس، ساخت اجتماعی واقعیت؛ رساله‌ای در جامعه‌شناسی شناخت، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، علمی فرهنگی، 1378ش.
*
*بوردیو، پیر، سلطه مردانه، ترجمه رحیم‌هاشمی، سایت اینترنتی کتابناک، استراسبورگ، 2010م.
*بوردیو، پیر، سلطه مردانه، ترجمه رحیم‌هاشمی، سایت اینترنتی کتابناک، استراسبورگ، 2010م.
*
*تانگ، رزمری، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم­عراقی، تهران، نی، 1358ش.
*تانگ، رزمری، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم­عراقی، تهران، نی، 1358ش.
*
*عرب خراسانی، سمیه، «چالش مردانگی فرهنگی و خانواده اسلامی»،  فصلنامه اسلام و علوم اجتماعی، دوره 15، شماره 29، 1402ش.
*عرب خراسانی، سمیه، «چالش مردانگی فرهنگی و خانواده اسلامی»،  فصلنامه اسلام و علوم اجتماعی، دوره 15، شماره 29، 1402ش.
*
*کانل، ریوین، مردانگی­ها، ترجمه سیدجواد حسینی رشت‌آبادی، کابل افغانستان، سعید، 1400ش.
*کانل، ریوین، مردانگی­ها، ترجمه سیدجواد حسینی رشت‌آبادی، کابل افغانستان، سعید، 1400ش.
*
*گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نی، 1378ش.
*گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نی، 1378ش.
*
*لوید، ژنو، عقل مذکر، زنانگی و مردانگی در فلسفه غرب، ترجمه محبوبه مهاجر، تهران، نی، 1387ش.
*لوید، ژنو، عقل مذکر، زنانگی و مردانگی در فلسفه غرب، ترجمه محبوبه مهاجر، تهران، نی، 1387ش.
*
*هورنای، کارن، روانشناسی زن، ترجمه محمدحسین سروری، تهران، دانژه، 1389ش.
*هورنای، کارن، روانشناسی زن، ترجمه محمدحسین سروری، تهران، دانژه، 1389ش.
*
*Adams، Michele & Coltrane، Scott. Boys and men in families؛ the domestic production of gender، power and privilege. In Kimmel، Michael؛ Hean، Jeff & Connell، R. W، 2005. Handbook of studies on men & masculinities، Sage Publications،2005.
*Adams، Michele & Coltrane، Scott. Boys and men in families؛ the domestic production of gender، power and privilege. In Kimmel، Michael؛ Hean، Jeff & Connell، R. W، 2005. Handbook of studies on men & masculinities، Sage Publications،2005.
*
*Bray، James H & Stanton، Mark. Family psychology. The Wiley Blackwell of family psychological، 2009.
*Bray، James H & Stanton، Mark. Family psychology. The Wiley Blackwell of family psychological، 2009.
*
*Chaftez، Janet Saltzman. Handbook of the sociology of gender. Springer. United States of America، 2006.
*Chaftez، Janet Saltzman. Handbook of the sociology of gender. Springer. United States of America، 2006.
*
*Connell، R. W. Masculinity. University California Press، 2005.
*Connell، R. W. Masculinity. University California Press، 2005.
*
*Gilmore، David D. Manhood in the Making: Cultural Concepts of Masculinity. Published by: Yale University Press،1990.
*Gilmore، David D. Manhood in the Making: Cultural Concepts of Masculinity. Published by: Yale University Press،1990.
*
*Levant، Ronald F، & Williams، Christine M. (2009)،  The psychology of men and masculinity، in Family psychology، 2009.
*Levant، Ronald F، & Williams، Christine M. (2009)،  The psychology of men and masculinity، in Family psychology، 2009.
*
*Miller، Toby. Masculinity. In A companion to gender studied. Blackwell. In United Kingdom، 2009.
*Miller، Toby. Masculinity. In A companion to gender studied. Blackwell. In United Kingdom، 2009.