Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۶: خط ۱۶:
https://atna.atu.ac.ir/fa/news/303907/%D9%81%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%C2%A0
https://atna.atu.ac.ir/fa/news/303907/%D9%81%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%C2%A0
===آزادی===
===آزادی===
'''فمینیست‌ها متاثر از ارزش‌های لیبرالیسم، معتقدند ؛ '''آزادی'''؛ همان‌گونه که در جامعه است در [[خانواده]] هم باید باشد. موافقت با آزادی و مخالفت با دیکتاتوری ، باید در [[خانواده]] هم اجرا شود و [[مرد]] نباید در [[خانواده]] دیکتاتور باشد. پس به دنبال تسری دادن ارزش‌های جامعه مدرن و [[لیبرال]] به [[خانواده]] است. آزادی طلبی فمینیست ها نشأت گرفته از نگاه اومانیستی آنان است. در این دیدگاه ، انسان موجودی است «آزادِ آزاد»، نه «آزادِ مسئول». مبتنی بر این دیدگاه، آزادی یعنی مجاز بودن هر نوع اراده و هر نوع انتخاب. جان استوارت میل تمایل زنان به آزادی را با تمایل مردم یک کشور به آزادی مقایسه کرد و آزادی‌خواهی زنان را الگوگیری از آزادی خواهی لیبرالیسم سیاسی دانست. (میل، جان استوارت، 1380، انقیاد زنان، برگردان علاء‌الدین طباطبایی، تهران، هرمیس)
[[فمینیست‌ها]] متاثر از ارزش‌های لیبرالیسم، معتقدند ؛ آزادی؛ همان‌گونه که در جامعه است در [[خانواده]] هم باید باشد. موافقت با آزادی و مخالفت با دیکتاتوری ، باید در [[خانواده]] هم اجرا شود و [[مرد]] نباید در [[خانواده]] دیکتاتور باشد. پس به دنبال تسری دادن ارزش‌های جامعه مدرن و [[لیبرال]] به [[خانواده]] است. آزادی طلبی [[فمینیست‌ها]] نشأت گرفته از نگاه اومانیستی آنان است. در این دیدگاه ، انسان موجودی است «آزادِ آزاد»، نه «آزادِ مسئول». مبتنی بر این دیدگاه، آزادی یعنی مجاز بودن هر نوع اراده و هر نوع انتخاب. جان استوارت میل تمایل [[زنان]] به آزادی را با تمایل مردم یک کشور به آزادی مقایسه کرد و آزادی‌خواهی [[زنان]] را الگوگیری از آزادی خواهی لیبرالیسم سیاسی دانست. (میل، جان استوارت، 1380، انقیاد زنان، برگردان علاء‌الدین طباطبایی، تهران، هرمیس)
 
==تساوی حقوق زنان و مردان ==
==تساوی حقوق زنان و مردان ==
انگاره بنیادین فمینیسم لیبرال ، تساوی کامل زنان و مردان در برخورداری از حقوق سیاسی و اجتماعی است. کوشش فمینیسم لیبرال، برای نقد وضع موجود در کتاب «مری ولستون کرافت» با نام «دفاع از حقوق زنان» منعکس شده است که این اثر به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ فمینیسم تلقی شده است. ولستون کرافت، برجسته ترین مسئله فرودستی زنان را نگاه تحقیرآمیز مردان به زنان می‌داند و  سعی زنان برای مطلوب بودن نزد مرد را نوعی پستی برای آنان در نظر میگیرد. بیشترین  دغدغه فمینیسم های لیبرال‌، تساوی حقوق زنان با مردان است. حقوق زن نباید متأثر از جنسیت وی باشد زیرا زنان مانند مردان، دارای قوه تعقل کامل هستند و تفاوت زن و مرد نتیجه فرایند متفاوت اجتماعی شدن آنها است که مادری را به زنان و مدیریت را به مردان بخشیده است؛ القائات اجتماعی از هنگام تولد بر کودک تأثیرگذار است و نتیجه آن رفتارهای متفاوت بر اساس جنسیت است.
انگاره بنیادین فمینیسم لیبرال ، تساوی کامل زنان و مردان در برخورداری از حقوق سیاسی و اجتماعی است. کوشش فمینیسم لیبرال، برای نقد وضع موجود در کتاب «مری ولستون کرافت» با نام «دفاع از حقوق زنان» منعکس شده است که این اثر به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ فمینیسم تلقی شده است. ولستون کرافت، برجسته ترین مسئله فرودستی زنان را نگاه تحقیرآمیز مردان به زنان می‌داند و  سعی زنان برای مطلوب بودن نزد مرد را نوعی پستی برای آنان در نظر میگیرد. بیشترین  دغدغه فمینیسم های لیبرال‌، تساوی حقوق زنان با مردان است. حقوق زن نباید متأثر از جنسیت وی باشد زیرا زنان مانند مردان، دارای قوه تعقل کامل هستند و تفاوت زن و مرد نتیجه فرایند متفاوت اجتماعی شدن آنها است که مادری را به زنان و مدیریت را به مردان بخشیده است؛ القائات اجتماعی از هنگام تولد بر کودک تأثیرگذار است و نتیجه آن رفتارهای متفاوت بر اساس جنسیت است.