انواع بدن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


===انواع بدن از حیث فعال یا منفعل بودن عامل===
===انواع بدن از حیث فعال یا منفعل بودن عامل===
جامعه‌شناسان در پاسخ به اين مسئله که کنش‌گر در مديريت بدن خود فعال است يا منفعل، نظريه‌هاي مختلفي مطرح کرده‌اند. دسته‌اي، کنش‌گر را آگاه و فعال شمرده و او را در مديريت بدن داراي اختيار مي‌شمارند و دسته‌اي ديگر، کنش‌گر را منفعل و تحت هژموني فرهنگي تلقي می‌کنند؛ اما در هر دو رويکرد، بدن امری تغییرپذیر قابل برنامه‌ریزی و بازاندیشی انتقادی و به‌طور کلی پروژه‌ای ناتمام تلقي مي‌شود.<ref>پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص445.</ref>
جامعه‌شناسان در پاسخ به اين مسئله که کنش‌گر در [[مدیریت بدن|مديريت بدن]] خود فعال است يا منفعل، نظريه‌هاي مختلفي مطرح کرده‌اند. دسته‌اي، کنش‌گر را آگاه و فعال شمرده و او را در مديريت بدن داراي اختيار مي‌شمارند و دسته‌اي ديگر، کنش‌گر را منفعل و تحت هژموني فرهنگي تلقي می‌کنند؛ اما در هر دو رويکرد، بدن امری تغییرپذیر قابل برنامه‌ریزی و بازاندیشی انتقادی و به‌طور کلی پروژه‌ای ناتمام تلقي مي‌شود.<ref>پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص445.</ref>


====بدن‌هاي رام====
====بدن‌هاي رام====

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۰

انواع بدن؛ تیپ‌بندی بدن زنان و مردان از منظر علوم مختلف.

پژوهشگران با رویکردهای مختلف جامعه‌شناختی، کلامی و پزشکی، بدن را با ملاک‌هاي مختلف به انواع متفاوتی مثل بدن‌های رام، خودسر، عرفی، بازیگر، فریبنده، معترض، جنگنده، رقصنده، مستور، بی‌پرده، قهرمان، قربانی، مادی، مثالی، ساعت شنی و مثلث معکوس تقسيم کرده‌اند. هر یک از تیپ‌بندی‌های مذکور تحلیل‌های متنوعی به‌دنبال دارد.

مفهوم‌شناسی

بدن، در لغت به‌معنای ساختمان کامل یک موجود زنده، تن و پیکر،[۱] در اصطلاحات تخصصی کلامی، پزشکی و جامعه‌شناختی معانی مختلفی یافته است. توجه ویژه به بدن در دوران معاصر و تحلیل‌های مختلف از طریق تیپ‌بندی آن، حاکی از حضور قدرتمند بدن در جامعه و تاثیر آن در تعاملات اجتماعی است.[۲]

انواع بدن از منظر جامعه‌شناسی

انواع بدن از حیث فعال یا منفعل بودن عامل

جامعه‌شناسان در پاسخ به اين مسئله که کنش‌گر در مديريت بدن خود فعال است يا منفعل، نظريه‌هاي مختلفي مطرح کرده‌اند. دسته‌اي، کنش‌گر را آگاه و فعال شمرده و او را در مديريت بدن داراي اختيار مي‌شمارند و دسته‌اي ديگر، کنش‌گر را منفعل و تحت هژموني فرهنگي تلقي می‌کنند؛ اما در هر دو رويکرد، بدن امری تغییرپذیر قابل برنامه‌ریزی و بازاندیشی انتقادی و به‌طور کلی پروژه‌ای ناتمام تلقي مي‌شود.[۳]

بدن‌هاي رام

از منظر گروهی از انديشمندان، در جامعه سرمايه‌داري تلاش مي‌شود تا با انقياد بدن، آن را به سرمايه تبديل کنند. رويکرد انفعالي که نقش جامعه و ساختارها را پر رنگ مي‌کند، بدن را محور فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي مي‌شمارد و دغدغه اصلي جامعه را مهار بدن و نظارت و کنترل بر تعامل‌هاي آن مي‌داند.[۴]سازوکارهاي انفعالي، افراد را مطيع مديريت گفتمان‌هاي حاکم مي‌شمارد که آنها را به انضباط درمي‌آورند. انضباط شامل سازمان‌دهي فرد در فضا از طريق تقسيم عملکردها، آموزش و استانداردسازي است.[۵]

به باور ميشل فوكو،‌ بدن‌هاي فيزيكي هميشه و همه‌ جا، بدن‌هاي اجتماعي هستند. از منظر وی بدن در عصر كلاسيك، به‌منزلة ابژه و آماج قدرت است. بدني كه دست‌كاري و مديريت مي‌شود؛ ساخته مي‌شود؛ تربيت و رام مي‌شود؛ بدني كه اطاعت مي‌كند؛ پاسخ مي‌دهد؛ مهارت مي‌يابد يا نيروهايش افزايش مي‌يابد؛[۶] چنین بدنی، واسطه‌اي براي إعمال و ابراز قدرت است. از نظر فوکو بدن در جامعه از طرق پزشکي، آموزش، اصلاح اجتماعي، جمعيت‌شناسي و جرم‌شناسي مدیریت می‌شود.[۷]

در جامعة مدرن نقش طب، صنعت بهداشت و آرايش و تبليغات، در مهار و نظارت بر بدن توسعه يافته است. اين نهادها با دو نقش به‌هنجارسازي و نظارت،  بدن را دست‌کاري، ارزيابي و کنترل مي‌کنند. در فرايند اعمال قدرت انضباطي، بدن‌ها به واسطة نهادهايي مثل مدرسه، زندان و بيمارستان؛ تنظيم، کنترل و تفسير مي‌شوند.[۸]

در رويکردهايي که کنش‌گر را منفعل و تحت هژموني فرهنگ مي‌شمارند، تفاوتي ميان بدن مردانه و بدن زنانه وجود ندارد. هر دو نوع بدن با شيوه‌هاي مختلف به انضباط و انقياد در مي‌آيند. هرچند به‌طور کلي بدن زنانه بيشتر محل فشارهای گفتمان‌هاي مختلف است؛ اما سرانجام برآیند برخورد گفتمان‌هاي مختلف، برساخت یک بدن مطیع و منقاد و ستاندن حق اختیار از افراد است.[۹]

برخی با اثرپذیری از اندیشۀ فوکو، گفتمان غالب بر بدن زنانه را سیاسی دانسته و بر این باور هستند که گفتمان‌های مذهبی، اقتصادی و پزشکی نیز در انقیاد بدن زنانه و حتی مردانه نقش دارند. از این منظر، گفتمان غالب مستوری بدن و به تبع آن خانه‌نشینی، جدایی حوزه‌های خصوصی از عمومی و جداسازی کارکردی برای مدیریت بدن زنانه را دنبال می‌کند. این انقیاد امروزه با روش‌های نرم و مدرن از طریق بازتولید مردسالاری صورت می‌گیرد و حتی ادعای آزادی و انتخاب شخصی در مدیریت بدن در گفتمان نئولیبرال که بدن را سرمایه معرفی می‌کند، نیز انحرافی و خلاف واقعیت موجود است.[۱۰]

بدن‌هاي خودسر

از منظر برخی انديشمندان، کنش‌گر در مديريت بدن خود فعالانه عمل مي‌کند و حتی در رویکرد ساختارگرا نیز سطحي از اختيار و فعاليت حاصل از توانمندسازی برای کنشگر پذیرفته می‌شود.[۱۱]مثلا بدن در پزشکي کمتر انضباطي و بيشتر فعال است و افراد تشويق، ترغيب و تأديب مي‌شوند که نگرش سلامت‌محور درستي درباره بدن خود داشته باشند، براي سلامتي خود برنامه داشته باشند و اندام خود را متناسب نگه دارند؛ اما در نهايت اين فرد است که تصميم مي‌گيرد از چنين رهنمودهايي پيروي کند يا از آن‌ها سر باز زند.[۱۲]کنشگر از این منظر، فعال انگاشته می‌شود و بدن، ميانجيِ رفتار و تعاملات روزمره و موضوع کنش‌هاي آگاهانه و بازانديشانة افراد براي ابراز وجود شمرده مي‌شود.

بر این اساس، هويت فرد و درک او از خود امري سراسر بدن‌مند است. بدن اساسي‌ترين عرصه‌اي است که افراد هويت‌هاي اجتماعي خود را بر آن بنا مي‌کنند.[۱۳]افراد بدن را انعطاف‌پذير شمرده و دائما به‌منظور کسب مقبوليت و تاييد اجتماعي در حال دست‌کاري و تغيير آن هستند. در رويکردهايي که کنش‌گر را فعال مي‌شمارند، بدن واسطه تعامل است و اين کنش‌گر است که از روي آگاهي و اختيار و با استفاده از مديريت حالات چهره، نوع لباس، طرز ايستادن و اموري از اين قبيل با ديگران ارتباط برقرار مي‌کند.[۱۴] و در صورت نياز با شيوه‌هاي مختلف بدن خود را اصلاح می‌کند تا خود را متمايز کرده و تاييد ديگران را جلب کند. پیر بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی، بر اين باور است که تمام تلاش‌های انسانی از جمله تلاش‌های او در حوزه بدن، در راستای متمایز شدن میان قشر اجتماعی‌ است که در آن زیست می‌کند. هر فرد می‌کوشد تا خود را به نحوی میان افرادی که متعلق به آن گروه اجتماعی هستند، برجسته و متمايز سازد.[۱۵]

انواع بدن از حیث معنای نمادین

بدن‌های عرفی

بدن‌هاي عرفي، معمولا ناآگاهانه، فرهنگ عمومي را بازنمايي مي‌کنند. پوشش در اين گونه از بدن‌ها، بيشتر رسمي و مطابق با عرف حاکم بر جامعه و تا حدي پيرو مُد روز است؛ اما از نمايش يا برهنگي بخشي از بدن و استفاده از آرايش‌هاي خارج از عرف سر و صورت يا هرگونه ساختارشکني و پوشش يا رفتارهاي تحريک‌آميز پرهيز مي‌‌شود.[۱۶]

بدن های بازیگر

بدن‌هاي بازيگر، مصرف‌گرا و پرهزينه هستند و در دو گونه تنومند و فريبنده دسته‌بندي می‌شوند. بدن‌هاي تنومند بر ويژگي‌ بدني و نمايش آن‌ها تاکيد دارند، اما اصراري بر آرايش سر و صورت و لباس‌هاي متنوع و متفاوت نداشته و ترجيح مي‌دهند بيشتر از لباس‌ها و نمادهاي ورزشي استفاده کنند. استفاده از پوشش‌هاي نيمه‌برهنه نيز معمولا با هدف نمايش تنومندي بخش‌هايي از بدن مثل بازوها استفاده مي‌شود.[۱۷]

بدن‌های فریبنده

بدن‌هاي فريبنده بر نمايش جذابيت‌ها تاکيد دارند و به آرايش سر و صورت و دستکاري بدن از طريق عمل جراحي يا شيوه‌هاي ديگر، اهميت بسياري مي‌دهند. اين دسته از افراد با بي‌پروايي و بدون توجه به عرف، دست به آرايش‌هاي نامتعارف، تزئين بدن و استفاده از لباس‌هاي ساختارشکن مي‌زنند و به مراقبت‌هاي آرايشي بهداشتي توجه زيادي دارند.[۱۸]

در مقايسه کلي بدن‌هاي عرفي بيشتر بر حفظ و معرفي هويت جمعي تاکيد دارند، اما بدن‌هاي بازيگر سرمايه‌اي اجتماعي تلقي مي‌شوند که با ارتقاي آن مي‌توان به منافع بيشتري در مبادله‌هاي اجتماعي دست يافت. خودمراقبتي و کنترل وزن در بدن‌هاي بازيگر يک اولويت است، اما اين خودمراقبتي گاهي با هدف حفظ سلامتي صورت مي‌گيرد و گاهي سلامتي فداي حفظ زيبايي مي‌شود.[۱۹]

انواع بدن زنان از حیث تن منتخب

برخی پژوهشگران بر این باور هستند که گفتمان تَن زنانه در ایران، تابع نظر دستگاه سیاسی بوده و نظم نمادین هر دوره در لوای تَنانگی تعریف شده است. بدن از حیث انتخاب به تن مادرانه و تن ماهرانه تقسیم شده و بر اساس آن، تلاش‌های زنانه برای رهایی از سوژگی و رسیدن به ابژگی، به پنج مرحله: تن معترض قجری، تن جنگ‌جوی مشروطه، تن بی‌پرده رضاشاهی، تن رقصنده اروپایی پهلوی دوم و تن در پرده اسلامی تقسیم می‌شود. امر مذهبی یا سنتی، زن مدرن را در عصر پهلوی دوم پس زده و به بازسازی زن در پرده اسلامی پرداخت.[۲۰]

انواع بدن زنان از حیث قربانی شدن

برخی پژوهشگران تحت تاثیر میشل فوکو، وضعیت زیستی بدن زنان را عامل قربانی‌شدن آنان ‌دانسته و بدن قربانی را از سایر تیپ‌بندی‌ها مثل بدن قهرمان، بدن پورنوگرافیک، بدن پیر و بدن محتضر، متمایز کرده‌اند. بدن با این رویکرد حقوقی به انواع تن قربانی به‌عنوان شاهد، تن قربانی در فضای زیست سیاسی و تن قربانی به‌عنوان تن آلوده تقسیم می‌شود. زنانی که از سلطه طالبان گریخته بودند، قربانیان عملیات انفال حزب بعث در کردستان عراق، قتل‌های ناموسی و زنان ایزدی رهاشده پس از اسارت داعش، مصداق‌هایی از این نوع هستند.[۲۱]

انواع بدن از منظر علم کلام

انسان مرکب از روح و بدن است؛ اما هر انسانی دو نوع بدن را تجربه می‌کند: بدن مادی و بدن مثالی، که بدن مادی، قشرِ بدن مثالی است.[۲۲]روح انسان در زندگی این‌جهانی به بدن مادی می‌پیوندد و پس از مرگ تا رستاخیز با بدن مثالیِ برزخی باقی می‌ماند. بدن مثالی را در دانش کلام اسلامی، بسیار شفاف و لطیف‌تر از هوا دانسته‌اند که حائل جسم مادی و روح مجرد بوده و قوانین مادی بر آن حاکم نیست، اما دچار عذاب یا نعمت برزخی خواهد شد. در روز قیامت، ارواح به اجساد مادی خود برمی‌گردند و برای زندگی ابدی حاضر می‌شوند.[۲۳]

انواع بدن از منظر پزشكي

از منظر علم پزشکی، بدن‌های زنانه و مردانه، انواع متفاوتی دارند.

انواع بدن مردان

۱. اکتومورف: افراد قد بلند و لاغر؛ در اندام این دسته، میزان چربی و ماهیچه کمی مشاهده می‌شود. اگرچه خیلی ها نسبت به افراد دارای تیپ بدنی اکتومورف غبطه می‌خورند، اما برخی افراد که در این گروه قرار دارند از لاغری زیاد از حد اندام‌شان رضایت ندارند.[۲۴]

۲. مزومورف: افراد دارای تناسب اندام؛ این نوع از اندام که بیشتر در میان ورزشکاران مشاهده می شود، رضایت از بدن به‌دلیل امکان هرگونه افزایش یا کاهش وزن، مهم‌ترین ویژگی است.

۳. آندومورف: افراد چاق و گرد؛ این گروه چربی و ماهیچه زیادی دارند و با مشکل وزن مواجه هستند.[۲۵]

انواع بدن زنان

به‌طور کلی، چربی در بدن خانم‌ها بیشتر از آقایان انباشته می‌شود و قسمت‌های سینه، باسن و ران‌ها بزرگ‌تر است. همچنین اندام خانم‌ها دارای انحنای بیشتری است.

۱.  گلابی یا مثلث: کوچک‌بودن شانه‌ها و انباشت چربی در بخش میانی بدن ویژگی این دسته است.

۲.  مستطیل: اندام بدون انحناء و توزیع یکسان چربی در بدن از جمله ویژگی‌های این دسته است.

۳.  مثلث معکوس: بزرگ‌تر بودن بالاتنه و انباشت چربی یا عضله در بخش بالایی بدن، ویژگی این دسته است.

۴.  ساعت شنی: در مدل ساعت شنی، نیمه پایینی و بالایی بدن به یک اندازه پر است و ناحیه میانی باریک‌تر به نظر می‌رسد.

۵.  بیضی یا سیب: این تیپ خانم‌ها دارای نیمه بالایی پرتری نسبت به نیمه پایینی هستند و در ناحیه سینه‌ها و شکم وزن بیشتری دارند.[۲۶]

پانويس

  1. معين، فرهنگ فارسی، ذيل واژه بدن.   
  2. . پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص432.
  3. پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص445.
  4. Regulating Bodies: Essays in Medical Sociology, 1992, p12.
  5. پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص446.
  6. فوكو، ديرينه‌شناسي دانش، 1400ش، ص170.
  7. بارکر، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، 1395ش، ص218.
  8. Foucault, The History of Sexuality: An Introduction.Harmondsworth, p139.
  9. پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص446.
  10. «مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی بدن»، وب‌سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران.
  11. Foucault, The History of Sexuality: An Introduction.Harmondsworth, p220.
  12. بارکر، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، 1395ش، ص222.
  13. گيدنز، تجدد و تشخص جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، 1393ش، ص86.
  14. بارکر، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، 1395ش، ص219.
  15. بورديو، تمايز نقد اجتماعی قضاوت‌های ذوقی، 1390ش، ص31-98.
  16. پرهیزگار و دیگران، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص448.
  17. پرهیزگار و دیگران، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص448.
  18. پرهیزگار و دیگران، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص448.
  19. پرهیزگار و دیگران، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص448.
  20. «مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی بدن»، وب‌سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران.
  21. «مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی بدن»، وب‌سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران.
  22. اردبیلی، تقریرات فلسفه امام خمینی، 1381ش، ج3، ص323.
  23. اردبیلی، تقریرات فلسفه امام خمینی، 1381ش، ج3، ص212-213.
  24. «معرفی انواع تیپ بدنی»، وبسايت دكتر ناصر ياهو.
  25. «معرفی انواع تیپ بدنی»، وبسايت دكتر ناصر ياهو.
  26. «معرفی انواع تیپ بدنی»، وبسايت دكتر ناصر ياهو.

منابع

  • اردبیلی، سید عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1381ش.
  • بارکر، کريس، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، ترجمه مهدي فرجي نفيسه حميدي، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1395ش.
  • بوردیو، پی‌یر، تمایز، نقد اجتماعی قضاوت‌های ذوقی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، ثالث، 1390ش.
  • پرهیزگار، غلامرضا و دیگران، آشنایی با جامعه‌شناسی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1403ش.
  • فوکو، میشل، دیرینه ‌شناسی دانش، ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران، نی، 1400ش.
  • گيدنز آنتوني، جامعه‌شناسي، ترجمة منوچهر صبوري، تهران، ني، 1376ش.
  • گيدنز، آنتوني، تجدد و تشخص؛ جامعه و هويت شخصي در عصر جديد، ترجمة ناصر موفقيان، تهران، ني، 1393ش.
  • لو بروتون، داوید، جامعه‌شناسی بدن، ترجمه ناصر فکوهی، تهران، ثالث، 1392ش.
  • «معرفی انواع تیپ بدنی»، وب‌سایت دکتر ناصر یاهو، تاریخ بازدید: 14 تیر 1403ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 13 تیر 1403ش.
  • «مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی بدن»، وب‌سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران، تاریخ به‌روزرسانی: 15 بهمن 1398ش.
  • Shilling, C. (2005). The Body in Culture, Technology & Society
  • Turner, B. S. (1992). Regulating Bodies: Essays in Medical Sociology. London: Routledge.
  • Foucault, M. (1981). The History of Sexuality: An Introduction.Harmondsworth: penguin.