مدیریت بدن
مدیریت بدن، هرگونه نظارت، کنترل و ایجاد تغییر در بدن.
بدن بهعنوان سرمایهای نمادین همواره از طریق آراستن، دستکاری، اصلاح سبک فعالیتهای بدنی و ورزش، مدیریت میشود و الگوهای مدیریت آن از طریق فرایند جامعهپذیری به نسل بعد منتقل میشود.
مفهومشناسی
مديريت بدن، بهمعنای هرگونه نظارت، کنترل و دستکاري مستمر در ويژگيهاي ظاهري بدن، یکی از محورهای مطالعاتی مهم در حوزه جامعهشناسی بدن است و مصاديقي مثل رعايت نظافت، آراستگی، رعایت رژيم غذايي، ورزش و جراحي زيبايي را دربر ميگيرد. مديريت بدن، که منجر به خلق انواع بدن میشود، در ظاهر به معنای آزادی و برخورداری از امکاناتی برای تسلط فرد بر بدن خویش است، اما برخی بر این باورند که مدیریت بدن، شاهدي بر انضباطبخشي گفتمانهايي است که با موفقيت، ما را به شکلدادن و زيباسازي بدن براي متناسبشدن با هنجارهاي فرهنگي تشويق، بلکه وادار میکنند و هویتهای خاصی را برای فرد رقم میزنند. برای مثال نفوذ و سيطره گفتمان پزشکی بر سبک زندگي به بهانه ارتقاي سلامت، همواره روايتهايی از تغييرات قاعدهمند بدن ارائه[۱] و افراد را مجبور به تبعیت از آن میکند.
بدن سرمایهای نمادین
در جامعه مصرفی، بهجای توجه به این که «بدن قادر به انجام چه کاري است»، این مسئله اولویت مییابد که «بدن چگونه به نظر ميرسد». بدین ترتیب بدن به منبعی برای سرمایه نمادین تبدیل میشود و مديريت بدن به محور اصلي کسب منزلت و حفظ تمايزهاي طبقاتي تبدیل[۲] میشود.
شیوههای مدیریت بدن
1.آراستن
حفظ آراستگي و رسيدگي به بدن، از طریق رعايت بهداشت و آرايش سر و صورت انجام میشود. توجه به بدن و حفظ ظاهر و طراوت، مصرف را نيز تحت تاثیر قرار داده است. بدن انسان بهویژه نوع زنانه آن در جامعه مدرن، موضوعی است که مرتب باید برای جلوهگری آن هزینه شود. استفاده از لوازم آرايشي و بهداشتي و انواع لباس و حتي داروهايي که حداقل در ظاهر به آراستگي کمک ميکنند، از جمله مواردي است که افراد و بهویژه زنان هزينه زيادي برای آن پرداخت ميکنند. سرانه مصرف لوازم آرايشي توسط زنان در کشورهاي مختلف تفاوت بسیاری دارد، بهعنوان نمونه رتبه بالاي زنان ايرانی در دنيا و منطقة جنوب غرب آسيا، در مصرف لوازم آرايشي، قابل توجه است.[۳]
2.دستکاري در بدن
دستکاري بدن، هرگونه نشانهگذاري، خالکوبي، تراشيدن قسمتي از موي سر يا صورت، بريدن تکهاي از بدن بر اساس آيينها مثل ختنه و کشيدن، سفید یا مرتب کردن دندانها، کوچک نگهداشتن شکم يا پاها از طريق پوشيدن لباس و کفشهاي مخصوص و رشد دادن گردن با استفاده از گردنبندهاي مخصوص است. يکي از شايعترين شيوههاي دستکاري بدن در دنياي معاصر عمل جراحي (زيبايي) است. مثلا در کره جنوبي، افراد چهره طبيعي خود را نمیپسندند و عمل جراحي زيبايي را ضروري تلقي میکنند. شايعترين عمل زيبايي در کره جنوبي، عمل پلکها است. در ايران نيز بر اساس آمارهاي غيررسمي، 40 هزار عمل جراحي زيبايي در سال انجام ميگيرد، که 60 درصد از آنها مربوط به جراحي بيني است. دختران رده سنی 17 تا 22 سال بیشترین متقاضیان جراحی بینی در ایران هستند. و حال این که جراحی بینی در این سن، عوارض خطرناکی در بزرگسالی دارد.[۴] ايران در جراحي زيبايي به طور کلی[۵] و جراحي بيني به طور خاص[۶] جزء 5 تا 7 کشور اول دنیا است. البته به دليل کيفيت قابل قبول عمل جراحي در ايران و همچنين نرخ ارزان آن نسبت به کشورهاي ديگر، همه ساله افراد زيادي براي انجام عمل جراحي زيبايي به ايران سفر ميکنند و اين آمار صرفا محدود به ايرانيها نيست.
3.اصلاح سبک فعاليتهاي بدني
بسياري از افراد تلاش ميکنند با شيوههاي مختلف سبک فعاليتهاي بدني خود مثل شيوه راه رفتن، نشستن، خوابيدن و حتي فعاليتهاي بدني جزئيتر مثل خنديدن و گريستن را مطابق معيارهاي مطلوب روز اصلاح کنند. اينگونه از مديريت بدن بيشتر در ميان طبقات بالاي اجتماعي مورد توجه قرار ميگيرد.
4.ورزش
انگيزههاي ورزشي افراد فقط به شرکت در رقابتهاي ورزشي يا کسب سلامت جسماني محدود نمیشود و تغيير شکل و ريخت بدن را (حتی اگر با سلامتی منافات داشته باشد) نيز در بر ميگيرد؛ در این چارچوب، ورزشهايي مثل بدنسازي که سريعتر از ساير ورزشها تأثير خود را در تغييرات بدني نشان ميدهند، با استقبال بيشتري مواجه ميشوند. بهگفته رئیس فدراسيون پرورش اندام ايران، 12 هزار باشگاه يعني 12.5 درصد از باشگاههاي ورزشی کشور به رشته پرورش اندام اختصاص يافته و نشان میدهد که از ميان 55 رشته ورزشي داراي فدراسيون، بدنسازي و پرورش اندام طرفداران بيشتري داشته است.[۷] البته بسياري از افراد علاوه بر ورزش بدنسازی، تلاش ميکنند، با تغيير روژيم غذايي و مصرف داروهاي مکمل که در بسیاری موارد مضر و حتی اعتیادآور نیز هستند، سريعتر به اهداف خود دست يابند. چوی (2000)، در تحقیق خود با موضوع ورزش بانوان، نشان داد که زنان بهصورت معناداری، بیش از مردان علت فعالیتهای ورزشی خود را کنترل وزن و حفظ زیباییهای ظاهری ذکر کردهاند.[۸]
انتقال الگوهای مدیریت بدن به نسل بعد
فرد عرصههايي از مديريت بدن را از طريق فرايند جامعهپذيري دروني ميکند. تجربة خانوادههايي که کودکاني را از فرهنگهاي ديگر به فرزندي پذيرفتهاند، مطالعات مردمشناختي در مورد گوناگوني حيرتانگيز رفتارهاي انساني از يک جامعه به جامعه ديگر، کودکاني که در ميان جامعه انساني حضور نداشته و نسل دوميها نسبت به والدين مهاجرشان در کشورهاي پيشرفته، شاهدي بر اين است[۹] که همه کودکان از ظرفيتهاي مشابهي براي يادگيري برخوردارند و اين قرار گرفتنشان در يک گروه اجتماعي خاص است که قابليت ايشان را در يک جهت يا در جهتي ديگر بنا بر آموزش دريافتي، رشد ميدهد. موقعيت انساني فرد تابع دنيايي از معاني است که بدن او را ميسازد و رابطه اجتماعي او را حفظ ميکند.[۱۰]
پانویس
- ↑ بارکر، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، 1395ش، ص216.
- ↑ بوردیو، تمایز نقد اجتماعی قضاوتهای ذوقی، ص31، 47، 93 و 98.
- ↑ عابديني، تغييرات فرهنگي اجتماعي ايران در 30 ساله گذشته، 1396ش، ص99.
- ↑ فتحی، روزنامه جام جم، 20/ 11/ 1382.
- ↑ موسويزاده و همکاران، ارزيابي گرايش انگيزههاي بيماران زن در جراحيهاي زيبايي، 1388ش.
- ↑ عابديني، تغييرات فرهنگي اجتماعي ايران در 30 ساله گذشته، 1396ش، ص99.
- ↑ «فعالیت 12 هزار باشگاه بدنسازی و پرورش اندام در کشور»، خبرگزاري فارس.
- ↑ احمدنیا، جامعه شناسی بدن و بدن زن، 1384ش.
- ↑ لو بروتون، جامعهشناسي بدن، 1392ش، ص94.
- ↑ لو بروتون، جامعهشناسي بدن، 1392ش، ص96.
منابع
- احمدنیا، شیرین، جامعهشناسی بدن و بدن زنان، فصلنامه زنان، شماره 5، 1384ش.
- بارکر، کريس، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، ترجمه مهدي فرجي نفيسه حميدي، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1395ش، چاپ سوم.
- بوردیو، پییر، تمایز نقد اجتماعی قضاوتهای ذوقی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، ثالث، 1390ش.
- عابديني، مهدي، تغييرات فرهنگي اجتماعي ايران در 30 ساله گذشته، تهران، جامعهشناسان روششناسان، 1396ش.
- «فعالیت 12 هزار باشگاه بدنسازی و پرورش اندام در کشور»، خبرگزاري فارس، تاریخ انتشار: 7 بهمن 1402ش.
- لو بروتون، داوید، جامعهشناسی بدن، ترجمه ناصر فکوهی، تهران، ثالث، 1392ش.
- موسويزاده، سيدمهدي و همکاران، «ارزيابي گرايش انگيزههاي بيماران زن در جراحيهاي زيبايي»، مجلۀ پژوهشي پژوهنده، ش6، 1388ش.
- فتحی، مهدی، فوق تخصص جراحی پلاستیک، مصاحبه با روزنامه جام جم، 20/ 11/ 1382.