بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
چودروف همیشه حیرت میکرد که چرا [[زنان]] میخواهند مادری کنند. چودروف گذشته از آن که برای نظریههای مادریت مبتنی بر« طبیعت» ضرورتی نمییافت، نظریههای مادریت مبتنی بر« پرورش» را نیز قانعکننده نمیدانست. | چودروف همیشه حیرت میکرد که چرا [[زنان]] میخواهند مادری کنند. چودروف گذشته از آن که برای نظریههای مادریت مبتنی بر« طبیعت» ضرورتی نمییافت، نظریههای مادریت مبتنی بر« پرورش» را نیز قانعکننده نمیدانست. | ||
تکیهی او بر تفاوت تجربهی« رابطه با ابژه» بود که دخترها و پسرها در کودکی با [[مادر]] و پدر خود دارند. بار جنسی مرحلهی پیش اودیپی برای پسر و دختر فرق میکند. پسر بچه حس می کند بدن مادر شبیه بدن او نیست. با ورود به مرحلهی اودیپی پسر بچه متوجه می شود که دیگر بودن مادر چه اندازه دردسرساز است. و نیز بی حرمتی زنان در جامعه به پسر کمک میکند تا برای وجود خود معنایی در تقابل با جنس زن بیابد که مادر بازنمای آن است. | |||
رابطهی پیش اودیپی مادر و دختر واجد خصوصیتی است که چودورو آن را «همزیستی بادوام» و «زیاده روی در همانند سازی خود شیفته» نامید. چودروف رشد جنسی روانی پسران و دختران خالی از پیامدهای اجتماعی نیست. تاثیر قصور در مادر کردن به روانپریشی زیاده روی در مادری کردن دختران سبب می شود که بیش از حد به مادر وابسته و از خود مختاری کم تری برخوردار شوند پسران سبب می شوند که نسبت به زنان حالت بیزاری پیدا کنند، به دنبال شریک جنسی کم توقع و بدون مخاطره بگردند. | رابطهی پیش اودیپی مادر و دختر واجد خصوصیتی است که چودورو آن را «همزیستی بادوام» و «زیاده روی در همانند سازی خود شیفته» نامید. چودروف رشد جنسی روانی پسران و دختران خالی از پیامدهای اجتماعی نیست. تاثیر قصور در مادر کردن به روانپریشی زیاده روی در مادری کردن دختران سبب می شود که بیش از حد به مادر وابسته و از خود مختاری کم تری برخوردار شوند پسران سبب می شوند که نسبت به زنان حالت بیزاری پیدا کنند، به دنبال شریک جنسی کم توقع و بدون مخاطره بگردند. | ||