/* نظریه چودروف علی رغم نفوذ قابل توجه خود، از نقد منتقدان به دور نمانده است. پیش از هر چیز باید به جرح و تعدیلهایی اشاره کرد که خود او در دهه 1990 در نظریهاش اعمال کرده است. او پیشتر مدعی شده بود پسرانی که با شخص پدر همانندسازی میکنند، انعطافپذیرتر از آنهایی هستند که به دلیل عدم حضور پدر، تنها بر کلیشههای فرهنگی نقش پدری تکیه میکنند. ولی شواهدی که خود وی در نوشتههای جدیدش به آنها استناد میکند؛ نشان میدهند که پدران بیش از مادران، هویت جنسی سنتی را در کودکان ایجاد میکنند. چودروف اینک... |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
تکیهی او بر تفاوت تجربهی« رابطه با ابژه» بود که دخترها و پسرها در کودکی با [[مادر]] و پدر خود دارند. بار جنسی مرحلهی پیش اودیپی برای پسر و دختر فرق میکند. پسر بچه حس می کند بدن مادر شبیه بدن او نیست. با ورود به مرحلهی اودیپی پسر بچه متوجه می شود که دیگر بودن مادر چه اندازه دردسرساز است. و نیز بی حرمتی زنان در جامعه به پسر کمک میکند تا برای وجود خود معنایی در تقابل با جنس زن بیابد که مادر بازنمای آن است. | تکیهی او بر تفاوت تجربهی« رابطه با ابژه» بود که دخترها و پسرها در کودکی با [[مادر]] و پدر خود دارند. بار جنسی مرحلهی پیش اودیپی برای پسر و دختر فرق میکند. پسر بچه حس می کند بدن مادر شبیه بدن او نیست. با ورود به مرحلهی اودیپی پسر بچه متوجه می شود که دیگر بودن مادر چه اندازه دردسرساز است. و نیز بی حرمتی زنان در جامعه به پسر کمک میکند تا برای وجود خود معنایی در تقابل با جنس زن بیابد که مادر بازنمای آن است. | ||
رابطهی پیش اودیپی مادر و دختر واجد خصوصیتی است که چودورو آن را« همزیستی بادوام» و« | رابطهی پیش اودیپی مادر و دختر واجد خصوصیتی است که چودورو آن را« همزیستی بادوام» و« زیادهروی در همانندسازی خود شیفته» نامید. چودروف رشد جنسی روانی پسران و دختران خالی از پیامدهای اجتماعی نیست. تاثیر قصور در مادر کردن به روانپریشی زیادهروی در مادری کردن دختران سبب میشود که بیش از حد به مادر وابسته و از خود مختاری کمتری برخوردار شوند. و در پسران سبب میشوند که نسبت به [[زنان]] حالت بیزاری پیدا کنند، به دنبال شریک [[جنسی]] کم توقع و بدون مخاطره بگردند. | ||
چودروف پدیدهی کوتاهی و زیادهروی در [[مادری]] کردن را از هر دو جنبه روانکاوانه و جامعهشناختی توضیح میداد. اگر [[زن]]ی در مادری کردن کوتاهی کند؛ احتمالاً خودش مادر درستی نداشته فقدان نقش الگوی پرورنده. اگر زنی در مادری کردن زیادهروی میکند، احتمالاً شوهرش نیاز او را به نزدیکی عاطفی برآورده نمیسازد. | چودروف پدیدهی کوتاهی و زیادهروی در [[مادری]] کردن را از هر دو جنبه روانکاوانه و جامعهشناختی توضیح میداد. اگر [[زن]]ی در مادری کردن کوتاهی کند؛ احتمالاً خودش مادر درستی نداشته فقدان نقش الگوی پرورنده. اگر زنی در مادری کردن زیادهروی میکند، احتمالاً شوهرش نیاز او را به نزدیکی عاطفی برآورده نمیسازد. |