بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#اجرای مراسم سخنرانی: این جمعیت هرکجا عدهای از زنان و دختران اجتماع میکردند مثلاً در مهمانیها و جشنهای مدارس، اعضای جمعیت نطق کرده و زنان را به شورش در قبال وضع فرهنگی حاکم بر جامعه خویش تشویق مینمودند. <ref>ر.ک: بامداد ج 1، ص 48</ref> [[نورالهدی منگنه]]، سخنگو و منشی اول [[جمعیت نسوان وطنخواه]] درباره فعالیتهای تبلیغی جمعیت مینویسد: هر هفته سخنرانیهایی ترتیب داده میشد، و با ارسال دویست سیصد کارت، خانمها را برای شرکت در جلسههای سخنرانی دعوت میکردند.<ref> خاطرات نورالهدی منگنه، ص 87 </ref>در این جلسات، با برشمردن پیشرفتهای فنی و صنعتی اروپا، به حاضران گوشزد میشد اگر طالب رشد و سعادت هستند باید به غرب اقتدا کنند. <ref>شیخالاسلامی، همان، ص 150 و 151</ref> | #اجرای مراسم سخنرانی: این جمعیت هرکجا عدهای از زنان و دختران اجتماع میکردند مثلاً در مهمانیها و جشنهای مدارس، اعضای جمعیت نطق کرده و زنان را به شورش در قبال وضع فرهنگی حاکم بر جامعه خویش تشویق مینمودند. <ref>ر.ک: بامداد ج 1، ص 48</ref> [[نورالهدی منگنه]]، سخنگو و منشی اول [[جمعیت نسوان وطنخواه]] درباره فعالیتهای تبلیغی جمعیت مینویسد: هر هفته سخنرانیهایی ترتیب داده میشد، و با ارسال دویست سیصد کارت، خانمها را برای شرکت در جلسههای سخنرانی دعوت میکردند.<ref> خاطرات نورالهدی منگنه، ص 87 </ref>در این جلسات، با برشمردن پیشرفتهای فنی و صنعتی اروپا، به حاضران گوشزد میشد اگر طالب رشد و سعادت هستند باید به غرب اقتدا کنند. <ref>شیخالاسلامی، همان، ص 150 و 151</ref> | ||
#تشکیل کلاس اکابر برای خانمهای بزرگسال: این جمعیت در راستای تغییر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به فرهنگ غربی تصمیم گرفت که زنان بزرگسال را آموزش دهد. بنابراین؛ در اواخر سال 1302 (ه.ش) هیئت مدیره جمعیت درصدد تأسیس مدرسه اکابر برآمد و به پیشنهاد [[نورالهدی منگنه]] قرار شد که در ابتداء یک کلاس برای بیسوادان دایر شود و بعد آن را به صورت یک دبیرستان دربیاورند. انتشار اخبار مربوط به این تصمیم موجب شد تا مردم باتوجه به شناختی که اجمالاً از این جمعیت داشتند و تشکیل این کلاسها را سرآغاز فتنه و فساد در جامعه میدانستند، برای مقابله با آن به علماء متوسل شوند. اما نتیجهای حاصل نشد. <ref>ر.ک: خسروپناه ص 189 به نقل از مصاحبه پری شیخالاسلامی با نورالهدی منگنه در زنان ص 155</ref> در این مدارس آموزش زبان فرانسه و انگلیسی در اولویت قرار داشت و شاگردان به صورت مجانی پذیرفته میشدند. | #تشکیل کلاس اکابر برای خانمهای بزرگسال: این جمعیت در راستای تغییر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به فرهنگ غربی تصمیم گرفت که زنان بزرگسال را آموزش دهد. بنابراین؛ در اواخر سال 1302 (ه.ش) هیئت مدیره جمعیت درصدد تأسیس مدرسه اکابر برآمد و به پیشنهاد [[نورالهدی منگنه]] قرار شد که در ابتداء یک کلاس برای بیسوادان دایر شود و بعد آن را به صورت یک دبیرستان دربیاورند. انتشار اخبار مربوط به این تصمیم موجب شد تا مردم باتوجه به شناختی که اجمالاً از این جمعیت داشتند و تشکیل این کلاسها را سرآغاز فتنه و فساد در جامعه میدانستند، برای مقابله با آن به علماء متوسل شوند. اما نتیجهای حاصل نشد. <ref>ر.ک: خسروپناه ص 189 به نقل از مصاحبه پری شیخالاسلامی با نورالهدی منگنه در زنان ص 155</ref> در این مدارس آموزش زبان فرانسه و انگلیسی در اولویت قرار داشت و شاگردان به صورت مجانی پذیرفته میشدند. | ||
#اجرای نمایشنامه: یکی دیگر از راههایی که «[[جمعیت نسوان وطنخواه]]» برای ترویج دیدگاهها و ارزشهای خود از آن سودجستند، برپایی و اجرای تئاتر و نمایشنامه بود. به پیشنهاد [[نورالهدی منگنه]] قرار شد یک نمایشنامه در منزل ایشان اجرا شده و از عموم زنان خصوصاً اشراف برای شرکت در جلسه دعوت به عمل آید اما برای اینکه از طرف مردم متدین مشکلی ایجاد نشود هیئت مدیره جمعیت به پیشنهاد [[ | #اجرای نمایشنامه: یکی دیگر از راههایی که «[[جمعیت نسوان وطنخواه]]» برای ترویج دیدگاهها و ارزشهای خود از آن سودجستند، برپایی و اجرای تئاتر و نمایشنامه بود. به پیشنهاد [[نورالهدی منگنه]] قرار شد یک نمایشنامه در منزل ایشان اجرا شده و از عموم زنان خصوصاً اشراف برای شرکت در جلسه دعوت به عمل آید اما برای اینکه از طرف مردم متدین مشکلی ایجاد نشود هیئت مدیره جمعیت به پیشنهاد [[نورالهدی منگنه]] تصمیم گرفت که به نام عروسی نوکر و کلفت منگنه، مجلسی فراهم شود. علاوه بر آن از محمد درگاهی ـ رئیس وقت نظمیه ـ بخواهند که مأمورانی را برای محافظت از مراسم جشن تعیین کند. | ||
*'''انتشار «[[مجله | *'''انتشار «[[مجله جمعیت نسوان وطنخواه]]»''': خانم [[محترم اسکندری]] صاحب امتیاز [[مجله جمعیت نسوان وطنخواه]] بود. <ref>شیخالاسلامی، همان، ص 144 شماره اول مجله مذکور در 26 صفحه به قطع کوچک خشتی طبع و در سال 1302. ش (1923م) منتشر شد.</ref> وجه اشتراک مجله ـ که به شکل نامنظم منتشر میشد ـ برای داخله سالی 15 قران و برای خارجه سالی 2 تومان بود. تک شماره 30 شاهی بود. مندرجات مجله غالباً مطالب مربوط به زنان و تربیت دوشیزگان بود. این مجله تلاش داشت تا تغییراتی در طرز تفکر و زندگی زنان ایجاد کند.<ref> همان، ص 146</ref> مقالات مجله، بیشتر به قلم زنان و دوشیزگان نوشته میشد. این مجله تا سال 1305 ش یعنی به مدت سه سال منتشر شده است. از جمله محوریترین مطالب نشریه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | ||
#درج مقالات عدیده راجع به نسوان مشهوره غربی<ref> ر.ک؛ همان، ص 149 </ref> | #درج مقالات عدیده راجع به نسوان مشهوره غربی<ref> ر.ک؛ همان، ص 149 </ref> | ||
#ترویج انواع مد لباس<ref>.همان، ص 148</ref> از آن جا که اسکندری و اعضای فعال نشریه و مخاطبان اصلی نشریه، از خانوادههای اعیان و اشراف بودند و بعضاً در غرب تحصیل کرده یا بزرگ شده بودند، آخرین مدهای اروپایی در مجله تبلیغ و ترویج میشد. این نوع تبلیغات، بازار کالاهای لوکس غربی را رونق میبخشید و مهمتر آن که سلیقههای ایرانی را به سوی سلیقههای غربی تغییر میداد. | #ترویج انواع مد لباس<ref>.همان، ص 148</ref> از آن جا که اسکندری و اعضای فعال نشریه و مخاطبان اصلی نشریه، از خانوادههای اعیان و اشراف بودند و بعضاً در غرب تحصیل کرده یا بزرگ شده بودند، آخرین مدهای اروپایی در مجله تبلیغ و ترویج میشد. این نوع تبلیغات، بازار کالاهای لوکس غربی را رونق میبخشید و مهمتر آن که سلیقههای ایرانی را به سوی سلیقههای غربی تغییر میداد. | ||
#مقایسه [[زن عهد عتیق]] و زن در عصر جدید. همان در این مقایسه، زنان مذهبی زنانی کهنه گرا، خرافاتی، بیسواد، بدبخت به حساب میآمدند و در عوض زنان فرنگ زنانی امروزی، اجتماعی، باسواد و سعادتمند معرفی میشدند: «در روز دهم برج دلو 1301 (ژانویه 1923م) بانو [[محترم اسکندری]] مدیر مدرسه شماره 35 دولتی از جمعی از بانوان منورالفکر، برای حضور در امتحانات شاگردان دعوت نمود و پس از حضور در امتحانات دوشیزگان، بانوی مذکور نطق پرهیجانی راجع به ترقیات و اختراعات محیر العقول اروپا ایراد نمود و ترقیات نسوان ملل فاضله (اروپایی) دنیا را با نسوان ایران مقایسه کرد... البته این سخنان و احساسات... در قلوب خانمها کاملاً موثر واقع شد و در همان مجلس دست اتفاق و اتحاد به محترم خانم اسکندری داده و عهد و پیمان نمودند که برای پیشرفت مقاصد مقدسه ایشان از هیچگونه فداکاری خودداری ننمایند.» <ref>همان، ص 150 و 151 </ref> دینگریزی، تجددگرایی و حمایتهای رضاخانی | #مقایسه [[زن عهد عتیق]] و زن در عصر جدید. همان در این مقایسه، زنان مذهبی زنانی کهنه گرا، خرافاتی، بیسواد، بدبخت به حساب میآمدند و در عوض زنان فرنگ زنانی امروزی، اجتماعی، باسواد و سعادتمند معرفی میشدند: «در روز دهم برج دلو 1301 (ژانویه 1923م) بانو [[محترم اسکندری]] مدیر مدرسه شماره 35 دولتی از جمعی از بانوان منورالفکر، برای حضور در امتحانات شاگردان دعوت نمود و پس از حضور در امتحانات دوشیزگان، بانوی مذکور نطق پرهیجانی راجع به ترقیات و اختراعات محیر العقول اروپا ایراد نمود و ترقیات نسوان ملل فاضله (اروپایی) دنیا را با نسوان ایران مقایسه کرد... البته این سخنان و احساسات... در قلوب خانمها کاملاً موثر واقع شد و در همان مجلس دست اتفاق و اتحاد به محترم خانم اسکندری داده و عهد و پیمان نمودند که برای پیشرفت مقاصد مقدسه ایشان از هیچگونه فداکاری خودداری ننمایند.» <ref>همان، ص 150 و 151 </ref> دینگریزی، تجددگرایی و حمایتهای رضاخانی محترم اسکندری، و جمعیت او ([[جمعیت نسوان وطنخواه]]) اگرچه برای تغییر فرهنگ دینی و ملی زنان و اقتدا به الگوهای غربی تلاشهای گستردهای انجام دادند، با این حال جمعیت نسوان و دیگر تشکلهای زنان به سالهای 1285 تا 1305 و اقشار متوسط و بالای زنان جامعه ایران محدود شدند و هیچگاه نتوانستند به تشکلی فراگیر و سراسری تبدیل شوند. <ref>خسروپناه، همان، ص 196</ref> | ||
==ارتباط با استبداد== | ==ارتباط با استبداد== | ||
با آنکه بسیاری از نویسندگان بر مشروطه طلبی این «جمعیت» قلم فرسایی کردهاند ولی همکاری اینان با رضاشاه بعد از به قدرت رسیدن و دریافت کمکهای محرمانه از او نشان دهنده عمق همکاری و وابستگی آنان به نظام استبداد میباشد. پری شیخالاسلامی در همین باره در کتاب «زنان روزنامهنگار و اندیشمند ایران» مینویسد که: از سال 1302 رضاشاه به صورت محرمانه به «[[جمعیت نسوان وطنخواه]]» کمک مالی میکرد.<ref> پری شیخالاسلامی، همان، ص 143</ref> | با آنکه بسیاری از نویسندگان بر مشروطه طلبی این «جمعیت» قلم فرسایی کردهاند ولی همکاری اینان با رضاشاه بعد از به قدرت رسیدن و دریافت کمکهای محرمانه از او نشان دهنده عمق همکاری و وابستگی آنان به نظام استبداد میباشد. پری شیخالاسلامی در همین باره در کتاب «زنان روزنامهنگار و اندیشمند ایران» مینویسد که: از سال 1302 رضاشاه به صورت محرمانه به «[[جمعیت نسوان وطنخواه]]» کمک مالی میکرد.<ref> پری شیخالاسلامی، همان، ص 143</ref> |