محترم اسکندری
اطلاعات شخصی | |
---|---|
زاده | 1274؛ تهران |
درگذشت | 1303؛ تهران |
محل سکونت | تهران |
همسر | میرزا علی محمد خان |
خدمات | |
حرفه | روزنامهنگاری |
محترم اسکندی دختر شاهزاده علیخان در یکی از خانوادههای اشرافی تهران متولد شد. پدرش یکی از شاهزادگان قاجاری و از بنیانگذاران انجمن آدمیت است. این انجمن جزو اولین محافل فراماسونری در ایران بود.
زندگینامه
محترم اسکندی دختر شاهزاده علیخان «محمد میرزا اسکندری»، در سال 1274 شمسی در یکی از خانوادههای اشرافی تهران متولد شد. پدرش یکی از شاهزادگان قاجاری و از بنیانگذاران انجمن آدمیت[۱] و از موسسین« لژ فراماسونری»« فریماسون» (Freemasonary) در ایران بود. [پانویس ۱] انجمن آدمیت قبل از انقلاب مشروطه شناخته و منحل شد ولی بعد از انقلاب مشروطه به نام دیگر «انجمن حقوق» تشکیل گردید و مجله حقوق را انتشار داد.[۲] محترم خواندن و نوشتن را در خانه و نزد پدر فرا گرفت و سپس به نزد مرحوم میرزا علی محمد محققی به تکمیل زبان فرانسه و ادبیات و تاریخ پرداخت. بعدها با استادش( میرزا علی محمد خان) ازدواج کرد.[۳] محترم اسکندری در سال 1303( ه.ش) هنگام عمل جراحی روی استخوان ستون فقرات چشم از جهان فرو بست. [۴]
زیربنای فکری- اعتقادی
از آنجایی که پدر محترم اسکندری از اعضای برجسته و از موسسین لژ فراماسونری در ایران بود. سالها قبل از مشروطه همراه با سلیمان میرزاخان اسکندری و یحیی میرزا انجمن آدمیت را تاسیس کرده بود،[۵] محترم اسکندری نیز از همان اوان طفولیت در جلسات آنها شرکت میکرد،[۶].اصول فکری آنها از همان موقع در شیره جانش نفوذ کرده و با روح او آمیخته شده بود. او چه بسا ساعتها در مباحثات آنها شرکت میکرد و به لحاظ فکری و عقیدتی کاملا تحت تاثیر اعضای انجمن آدمیت قرار داشت.
مجمع آدمیت شبیه به تشکیلات فراماسونها بود که ابتدا به خاطر مبارزه با گرفتن قرض خارجی و درباریان طماع و بلهوس و نادان تشکیل یافته بود. اینان شدیدا تحت تاثیر افکار میرزا ملکم خان ارمنی بودند.[پانویس ۲]موسسان این لژ( مجمع آدمیت) عمدتاً از اساتید مدرسه« الیوسن» اسرائیلی بودند.
به تدریج افرادی همچون تقیزاده و فروغی و حکیمی و اردشیرجی و یپرم خان ارمنی و حیدرخان عمواوغلی به عضویت این انجمن درآمدند. مهمترین ویژگی فکری فراماسونها که سهم عمدهای در کودتای 1299 رضاخانی داشتند، اسلامستیزی و ملیگرایی افراطی یعنی «شوونیزم» بود.[۷] محترم اسکندری در چنین فضایی، به فرهنگ و الگوهای فرهنگی غرب شدیداً گرایش پیدا کرد. اسکندری در سخنرانی روز دهم بهمن 1301( ژانویه 1923 م) که در حضور جمعی از بانوان ایراد کرد ضمن تجلیل از ترقیات و اختراعات محیرالعقول اروپا، و در حالیکه شدیداً متأثر شده بود تشابه ظاهری زن ایرانی به زن غربی را منشاء ترقی ملت ایران معرفی کرد، و از زنان ایرانی خواست که به او بپیوندند و تشکیل انجمن و جمعیت بدهند تا بتوانند فرهنگ زنان اروپایی را در جامعه زنان ایرانی رواج دهند. [۸]
فعالیتهای مهم سیاسی- اجتماعی
فعالیت سیاسی و اجتماعی اسکندری، از جریان انقلاب مشروطیت آغاز شد و به زودی به یکی از پیشتازان جنبش تجدد طلبی نسوان در دهه 1920 تبدیل شد.[۹] به طور کلی اهم فعالیتهای محترم اسکندری را میتوان در چند محور بررسی کرد:
- تأسیس و رهبری جمعیت نسوان وطنخواه: بعد از انقلاب مشروطه، محترم، با عدهای از زنان تجددطلب تماس گرفت و در سال 1922 م( 1301 ش)، جمعیتی به نام «جمعیت نسوان وطنخواه» که دارای گرایش سوسیالیستی بود پدید آورد. [۱۰] در کنار شرکت در جمعیت نسوان، به انتشار نشریهای دست زد که «زنان میهن» نام داشت و در واقع ارکان انجمن «جمعیت نسوان وطنخواه» بود.این جمعیت را عدهای از بانوان فرنگی مآب و تجددطلب که اکثراً دارای تحصیلات غربی بودند، تشکیل دادند و بانوانی دیگر که افراد خانواده یا همسرانشان افکار چپ داشتند در به ثمررساندن و راهبری جمعیت مؤثر بودند.. همچنین برخی از بنیانگذاران و اعضای جمعیت نسوان وطنخواه ایران مانند شاهزاده خانمها: محترم اسکندری، ملوک اسکندری و مهرانگیز اسکندری، به خانوادههایی تعلق داشتند که مردان آنها به اندیشههای سوسیالیستی متمایل بودند و پیشینه عضویت در احزاب چپ داشتند.[۱۱]در بدو تأسیس، محترم اسکندری، از سوی دیگر اعضا به ریاست جمعیت برگزیده شد. اعضای هیئت رئیسه این جمعیت عبارت بودند از نورالهدی منگنه، فخرآفاق پارسا، فخرعظمی ارغون، عادل، مستوره افشار، صفیه اسکندری، و...[۱۲]بنیانگذاران و اعضای این جمعیت مانند دیگر تشکلهای زنان در عصر مشروطه از خانوادههای اقشار متوسط و بالای جامعه ایران بودند. از اعضای جمعیت نسوان وطنخواه ایران میتوان به کبری چنانی، مهرانگیز اسکندری، طویس بقایی، عفتالملوک و نظمالملوک خواجه نوری، فخرعظمی ارغون، هایده مقبل، توران افشار، اخترالسلطنه سیادت، آصف الملوک، عشرتالزمان، آصف اخترالسلطنه، فروهر فرخ لقا، هدایت، نصرتالزمان مشیری، ملکه فاتحی، عالیه خانم و... اشاره کرد.[۱۳]
فعالیتهای جمعیت نسوان وطنخواه را میتوان به شرح زیر تقسیمبندی کرد:
- اجرای مراسم سخنرانی: این جمعیت هرکجا عدهای از زنان و دختران اجتماع میکردند مثلاً در مهمانیها و جشنهای مدارس، اعضای جمعیت نطق کرده و زنان را به شورش در قبال وضع فرهنگی حاکم بر جامعه خویش تشویق مینمودند. [۱۴] نورالهدی منگنه، سخنگو و منشی اول جمعیت نسوان وطنخواه درباره فعالیتهای تبلیغی جمعیت مینویسد: هر هفته سخنرانیهایی ترتیب داده میشد، و با ارسال دویست سیصد کارت، خانمها را برای شرکت در جلسههای سخنرانی دعوت میکردند.در این جلسات، با برشمردن پیشرفتهای فنی و صنعتی اروپا، به حاضران گوشزد میشد اگر طالب رشد و سعادت هستند باید به غرب اقتدا کنند. [۱۵]
- تشکیل کلاس اکابر برای خانمهای بزرگسال: این جمعیت در راستای تغییر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به فرهنگ غربی تصمیم گرفت که زنان بزرگسال را آموزش دهد. بنابراین؛ در اواخر سال 1302( ه.ش) هیئت مدیره جمعیت درصدد تأسیس مدرسه اکابر برآمد و به پیشنهاد نورالهدی منگنه قرار شد که در ابتداء یک کلاس برای بیسوادان دایر شود و بعد آن را به صورت یک دبیرستان دربیاورند. انتشار اخبار مربوط به این تصمیم موجب شد تا مردم باتوجه به شناختی که اجمالاً از این جمعیت داشتند و تشکیل این کلاسها را سرآغاز فتنه و فساد در جامعه میدانستند، برای مقابله با آن به علماء متوسل شوند. اما نتیجهای حاصل نشد. [۱۶] در این مدارس آموزش زبان فرانسه و انگلیسی در اولویت قرار داشت و شاگردان به صورت مجانی پذیرفته میشدند.
- اجرای نمایشنامه: یکی دیگر از راههایی که «جمعیت نسوان وطنخواه» برای ترویج دیدگاهها و ارزشهای خود از آن سودجستند، برپایی و اجرای تئاتر و نمایشنامه بود. به پیشنهاد نورالهدی منگنه قرار شد یک نمایشنامه در منزل ایشان اجرا شده و از عموم زنان خصوصاً اشراف برای شرکت در جلسه دعوت به عمل آید اما برای اینکه از طرف مردم متدین مشکلی ایجاد نشود هیئت مدیره جمعیت به پیشنهاد نورالهدی منگنه تصمیم گرفت که به نام عروسی نوکر و کلفت منگنه، مجلسی فراهم شود. علاوه بر آن از محمد درگاهی، رئیس وقت نظمیه بخواهند که مأمورانی را برای محافظت از مراسم جشن تعیین کند.
- انتشار «مجله جمعیت نسوان وطنخواه»: خانم محترم اسکندری صاحب امتیاز مجله جمعیت نسوان وطنخواه بود.وجه اشتراک مجله که به شکل نامنظم منتشر میشد، برای داخله سالی 15 قران و برای خارجه سالی 2 تومان بود. تک شماره 30 شاهی بود. مندرجات مجله غالباً مطالب مربوط به زنان و تربیت دوشیزگان بود. این مجله تلاش داشت تا تغییراتی در طرز تفکر و زندگی زنان ایجاد کند. مقالات مجله، بیشتر به قلم زنان و دوشیزگان نوشته میشد. این مجله تا سال 1305 ش یعنی به مدت سه سال منتشر شده است. از جمله محوریترین مطالب نشریه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- درج مقالات عدیده راجع به نسوان مشهوره غربی
- ترویج انواع مد لباس از آن جا که اسکندری و اعضای فعال نشریه و مخاطبان اصلی نشریه، از خانوادههای اعیان و اشراف بودند و بعضاً در غرب تحصیل کرده یا بزرگ شده بودند، آخرین مدهای اروپایی در مجله تبلیغ و ترویج میشد. این نوع تبلیغات، بازار کالاهای لوکس غربی را رونق میبخشید و مهمتر آن که سلیقههای ایرانی را به سوی سلیقههای غربی تغییر میداد.
- مقایسه زن عهد عتیق و زن در عصر جدید. همان در این مقایسه، زنان مذهبی زنانی کهنهگرا، خرافاتی، بیسواد، بدبخت به حساب میآمدند و در عوض زنان فرنگ زنانی امروزی، اجتماعی، باسواد و سعادتمند معرفی میشدند. «در روز دهم برج دلو 1301( ژانویه 1923م) بانو محترم اسکندری مدیر مدرسه شماره 35 دولتی از جمعی از بانوان منورالفکر، برای حضور در امتحانات شاگردان دعوت نمود و پس از حضور در امتحانات دوشیزگان، بانوی مذکور نطق پرهیجانی راجع به ترقیات و اختراعات محیر العقول اروپا ایراد نمود و ترقیات نسوان ملل فاضله( اروپایی) دنیا را با نسوان ایران مقایسه کرد. البته این سخنان و احساسات در قلوب خانمها کاملاً موثر واقع شد و در همان مجلس دست اتفاق و اتحاد به محترم خانم اسکندری داده و عهد و پیمان نمودند که برای پیشرفت مقاصد مقدسه ایشان از هیچگونه فداکاری خودداری ننمایند.» دینگریزی، تجددگرایی و حمایتهای رضاخانی محترم اسکندری، و جمعیت او( جمعیت نسوان وطنخواه) اگرچه برای تغییر فرهنگ دینی و ملی زنان و اقتدا به الگوهای غربی تلاشهای گستردهای انجام دادند، با این حال جمعیت نسوان و دیگر تشکلهای زنان به سالهای 1285 تا 1305 و اقشار متوسط و بالای زنان جامعه ایران محدود شدند و هیچگاه نتوانستند به تشکلی فراگیر و سراسری تبدیل شوند. [۱۷]
ارتباط با استبداد
با آنکه بسیاری از نویسندگان بر مشروطهطلبی این« جمعیت» قلم فرسایی کردهاند ولی همکاری اینان با رضاشاه بعد از به قدرت رسیدن و دریافت کمکهای محرمانه از او نشاندهنده عمق همکاری و وابستگی آنان به نظام استبداد میباشد. پری شیخالاسلامی در همین باره در کتاب« زنان روزنامهنگار و اندیشمند ایران» مینویسد که از سال 1302 رضاشاه به صورت محرمانه به«جمعیت نسوان وطنخواه» کمک مالی میکرد.[۱۸] این امر نشاندهنده آن است که سیاستهای فرهنگی این جمعیت با فعالیتهای سیاسی- نظامی رضاشاه برای کسب قدرت در مسیر واحدی بوده و هدف واحدی را دنیال میکردند.
به آتش کشیدن مکر زنان
«مکر زنان» نام جزوهای است که توسط تعدادی از مخالفان تحصیل و آزادی زنان در تهران تهیه شده بود. این جزوه در میدانهای اصلی شهر توسط پسربچهها به فروش میرسید. نورالهدی منگنه که این جزوه را بسیار توهینآمیز میدانست در خاطراتش نوشتهاست:
«جزوهای به اسم مکر زنان چاپ و منتشر شده بود که هر روز بچههای روزنامه فروش تعداد زیادی از آنها را به دست گرفته و با صدای رسا فریاد میزدند کتاب مکر زنان، مکر زنان، مکر زنان… بنابراین تصمیم گرفته شد که در روز معین ساعت ده صبح عدهای شاید هفت یا هشت نفر از خانمهای جمعیت نسوان وطنخواه در میدان سپه جمع شویم و هر یک ده، پانزده، بیست دانه از آن کتابها را از بچهها گرفته و با کبریتی که همراه داشتیم آتش بزنیم»[۱۹]
سرانجام در روز معین محترم اسکندری به همراه هفت تن از زنان آزادیخواه به میدان توپخانه رفت و جزوههای« مکر زنان» را از دست بچهها گرفته و در وسط میدان، درست همان جایی که زمانی دارهای مشروطهخواهان را برپا کرده بودند، به آتش کشید. نام محترم اسکندری به عنوان اولین زنی که در تاریخ معاصر به جرم شورش بازداشت شد ثبت گردید.[۲۰]
یادداشت
- ↑ شیخالاسلامی معتقد است که ایشان از مؤسسان جمعیت آدمیت بوده است ولی اسماعیل رائین او را از اعضای مجمع آدمیت به ریاست عباسقلی خان میداند. و از آنجایی که در منابع تاریخی چیزی به نام جمعیت آدمیت ثبت نشده بلکه آنچه وجود داشته ابتدا جامع آدمیت و بعدها مجمع آدمیت بود لذا احتمال دارد که مراد او همان جامع آدمیت باشد چرا که بسیاری از اعضای جامع آدمیت بعدها عضو مجمع آدمیت شدند.
- ↑ «مجمع آدمیت» تحت تأثیر شدید افکار میرزا ملکم خان ارمنی و فراماسونر**«بلنت» مصرشناس و سیاستمدار انگلیسی از زبان ملکم نقل میکند «از راه تحصیل... کیفیت ترتیب و تنظیم انجمنهای مخفی و سری و تشکیل محافل فراماسونری را آموختم.... و از این جهت نقشه عمل خویش را در لفافه دین که با روحیات مردم ایران سازگارتر بود پوشیدم و چون به کشور خود بازگشتم بزرگان پایتخت و دوستان خودم را که احساس احتیاج به اصلاح ملل اسلامی میکردند پیش خواندم و به ذیل شهامت و شرافت معنوی ایشان دست توسل زدم.».
پانویس
- ↑ دانشنامه زنان فرهنگساز ج 1 ص 200 و 201
- ↑ بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 1 ص 47
- ↑ بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 1 ص 46 و 47
- ↑ بدرالملوک بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 1 ص 59
- ↑ رمضان نرگسی، زنان در تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران، ص 50
- ↑ بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 1، ص 47
- ↑ نجفی، موسی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، چاپ دوم، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381 ص 310
- ↑ شیخ الاسلامی،زنان روزنامه نگار و دانشمندان ایران، ص 150 و 151
- ↑ آفاری، ژانت: انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه، ترجمه: دکتر جواد یوسفیان، ص 27
- ↑ آفاری، ژانت: انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه، ترجمه: دکتر جواد یوسفیان ص 27
- ↑ بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 2 ص 28
- ↑ بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 1 ص 47
- ↑ خسروپناه، محمد حسین: هدفها و مبارزات زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، ص 186
- ↑ بامداد،زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج 1، ص 48
- ↑ شیخالاسلامی، زنانروزنامهنگار و اندیشمند ایران، ص 150 و 151
- ↑ خسروپناه ص 189 به نقل از مصاحبه پری شیخالاسلامی با نورالهدی منگنه در زنان ص 155
- ↑ خسروپناه، هدفها و مبارزات زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، ص 196
- ↑ پری شیخالاسلامی، زنان روزنامهنگار و اندیشمندان ایران، ص 143
- ↑ «محترم اسکندری»، در ویکی پدیا
- ↑ «محترم اسکندری»، در ویکی پدیا
منابع
- «زنان در تاریخ سیاسی معاصر؛ محترم اسکندری»، دوماهنامه علمی فرهنگی و اجتماعی حوراء دفتر مطالعات و تحقیقات زنان شماره 5 سال 1384ش.
- دانشنامه الکترونیکی زنان، صفحه محترم اسکندری، تاریخ بازدید: 2 اسفند 1401ش.
- رمضان نرگسی، رضا، زن در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران سال 1395ش.
- نجفی، موسی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، چاپ دوم، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381ش.
- خسروپناه، هدفها و مبارزات زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، پیام امروز، تهران، 1382ش.
- بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، انتشارات ابنسینا، 1347ش.
- آفاری، ژانت: انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه، ترجمه: دکتر جواد یوسفیان،بانو، تهران، 1377ش.