Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
محمد مجتهد شبستری( زاده1315 شبستر) از شخصیت‌ها واساتید معاصر در زمینه الهیات و معارف اسلامی، بخصوص فلسفه، عرفان و کلام اسلامی هستند. وی از نخستین اشخاصی است که پای تحلیل‌های هرمنوتیک به ادبیات دینی ایران را باز کرد. این تحلیل مبنای نواندیشی در مساله [[زن]] و [[خانواده]] نیز شد.
محمد مجتهد شبستری (زاده 1315 شبستر) از شخصیت‌ها واساتید معاصر در زمینه الهیات و معارف اسلامی، بخصوص فلسفه، عرفان و کلام اسلامی هستند. وی از نخستین اشخاصی است که پای تحلیل‌های هرمنوتیک به ادبیات دینی ایران را باز کرد. این تحلیل مبنای نواندیشی در مساله [[زن]] و [[خانواده]] نیز شد.
==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۱۵ در شبستر (آذربایجان شرقی) چشم به جهان گشود. وی در ۵ سالگی به اتفاق [[خانواده]] برای سکونت به تبریز منتقل شد. پدرش مرحوم آیت الله حاج میرزا کاظم از فقیهان مبارز دوران استبداد رضاخانی بود. وی پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف اشرف، مدتی در شبستر رحل اقامت افکند. سپس ده سال آخر عمرش را مقیم تبریز شد و از عالمان طراز اول شهر به شمار می‌آمد. جدش مرحوم ملا علی اشرف از علمای بزرگ آذربایجان بوده‌اند.<ref>ویکی نور صفحه مجتهد شبستری</ref>در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید. مدت ۱۸ سال در این حوزه به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی تحصیلات خود را به پایان رساند.<ref>ویکی فقه صفحه مجتهد شبستری</ref>شبستری با تفکر روشنفکران مذهبی مانند جلال احمد و علی شریعتی و همچنین روحانی با انگیزه سیاسی مرتضی مطهری ارتباط نزدیکی داشت.<ref>ویکی پدیا انگلیسی صفحه مجتهد شبستری</ref> وی می‌گوید: در سال‌های پایانی دوره تحصیلم در قم، نشریاتی، منتشر می‌شد و در آن نشریات، سعی می‌شد معارف اسلامی به صورت قابل قبول، برای نسل تحصیل کرده مملکت عرضه شود که معروف‌ترین آنها، مجله مکتب اسلام و فصلنامه و سالنامه مکتب تشیع بود و من عضو هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بودم.<ref>ویکی فقه صفحه مجتهد شبستری</ref>
محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۱۵ در شبستر (آذربایجان شرقی) چشم به جهان گشود. وی در ۵ سالگی به اتفاق [[خانواده]] برای سکونت به تبریز منتقل شد. پدرش مرحوم آیت الله حاج میرزا کاظم از فقیهان مبارز دوران استبداد رضاخانی بود. وی پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف اشرف، مدتی در شبستر رحل اقامت افکند. سپس ده سال آخر عمرش را مقیم تبریز شد و از عالمان طراز اول شهر به شمار می‌آمد. جدش مرحوم ملا علی اشرف از علمای بزرگ آذربایجان بوده‌اند.<ref>ویکی نور صفحه مجتهد شبستری</ref>در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید. مدت ۱۸ سال در این حوزه به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی تحصیلات خود را به پایان رساند.<ref>ویکی فقه صفحه مجتهد شبستری</ref>شبستری با تفکر روشنفکران مذهبی مانند جلال احمد و علی شریعتی و همچنین روحانی با انگیزه سیاسی مرتضی مطهری ارتباط نزدیکی داشت.<ref>ویکی پدیا انگلیسی صفحه مجتهد شبستری</ref> وی می‌گوید: در سال‌های پایانی دوره تحصیلم در قم، نشریاتی، منتشر می‌شد و در آن نشریات، سعی می‌شد معارف اسلامی به صورت قابل قبول، برای نسل تحصیل کرده مملکت عرضه شود که معروف‌ترین آنها، مجله مکتب اسلام و فصلنامه و سالنامه مکتب تشیع بود و من عضو هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بودم.<ref>ویکی فقه صفحه مجتهد شبستری</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
شبستری در مساله فقه اسلامی و حقوق [[زن]] بر اساس دیدگاه هرمونتیکی خود و تاثیر پیش‌فرض‌ها و انتظارات مفسر در تفسیر متن چنین می‌گوید: «در فقه اسلامی میان [[زن]] و مرد نابرابری‌های حقوقی متعددی در اموری نظیر [[طلاق]]، حضانت، ریاست [[خانواده]]، داوری، ارث و. . . وجود دارد. اسوال اصلی در این نابرابریها این است  که  فقیهان مسلمان بر اساس کدام پیش فهم‌ها وانتظارات احکام فقهی ناظر بر [[زنان]] را استنباط کرده‌اند؟» شبستری می‌گوید فقیهان به دلیل اینکه قائل بودند که نظام [[خانواده]] طبیعی است و براساس نظام آفرینش است لذا حقوق، وظایف و تقسیم کار باید بر اساس نظام طبیعی باشد. لذا تمام حقوق و تکالیفی که به [[زن]] و مرد داده می‌شود یا از آنها سلب می‌شود باید از آن نظام طبیعی تبعیت کند.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
شبستری در مساله فقه اسلامی و حقوق [[زن]] بر اساس دیدگاه هرمونتیکی خود و تاثیر پیش‌فرض‌ها و انتظارات مفسر در تفسیر متن چنین می‌گوید: «در فقه اسلامی میان [[زن]] و مرد نابرابری‌های حقوقی متعددی در اموری نظیر [[طلاق]]، حضانت، ریاست [[خانواده]]، داوری، ارث و. . . وجود دارد. اسوال اصلی در این نابرابریها این است  که  فقیهان مسلمان بر اساس کدام پیش فهم‌ها وانتظارات احکام فقهی ناظر بر [[زنان]] را استنباط کرده‌اند؟» شبستری می‌گوید فقیهان به دلیل اینکه قائل بودند که نظام [[خانواده]] طبیعی است و براساس نظام آفرینش است لذا حقوق، وظایف و تقسیم کار باید بر اساس نظام طبیعی باشد. لذا تمام حقوق و تکالیفی که به [[زن]] و مرد داده می‌شود یا از آنها سلب می‌شود باید از آن نظام طبیعی تبعیت کند.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>


در مقابل هستند کسانی که تفاوتهای طبیعی را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمیدانند. اینها معتقدند طبیعی دانستن نظام [[خانواده]] که مبتنی بر تفاوتهای بدنی و ساختار روانی [[زن]] و مرد است راه به جایی نمی‌برد. امروزه نمی‌توان ادعا کرد که فلان شکل معین از [[خانواده]] بهترین نوع تنظیم مناسبات میان [[زن]] و مرد است. این پرسش که حقوق [[زن]] و مرد بر چه اساسی تنظیم شود؟ در عصرهای مختلف پاسخ‌های متفاوتی دارد. باید کارکردهای مختلف اشکال گوناگون زندگی اجتماعی  و نظام [[خانواده]] رادر هر عصری تعیین کرد و آن وقت با مقایسه فهمید که در هر عصری کدام نوع زندگی تعیین کننده حقوق عادلانه میان [[زن]] و مرد است.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
در مقابل هستند کسانی که تفاوت‌های طبیعی را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمی‌دانند. اینها معتقدند طبیعی دانستن نظام [[خانواده]] که مبتنی بر تفاوتهای بدنی و ساختار روانی [[زن]] و مرد است راه به جایی نمی‌برد. امروزه نمی‌توان ادعا کرد که فلان شکل معین از [[خانواده]] بهترین نوع تنظیم مناسبات میان [[زن]] و مرد است. این پرسش که حقوق [[زن]] و مرد بر چه اساسی تنظیم شود؟ در عصرهای مختلف پاسخ‌های متفاوتی دارد. باید کارکردهای مختلف اشکال گوناگون زندگی اجتماعی  و نظام [[خانواده]] رادر هر عصری تعیین کرد و آن وقت با مقایسه فهمید که در هر عصری کدام نوع زندگی تعیین کننده حقوق عادلانه میان [[زن]] و مرد است.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
   
   
کسانی که تفاوت‌های طبیعی [[زن]] و مرد را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمی‌دانند؛ منکر تفاوت‌ها نیستند بلکه برای آن منشائ طبیعی و آفرینشی قائل نیستند.آنها معتقدند این تفاوتها در روند تکامل تدریجی انسان به وجود آمده اند. معنای تکامل تدریجی این است که تکامل بدون نقشه قبلی بوده و این تکامل در سیر زندگی انسان ایجاد شده است. معتقدان به نظریه تاریخی تکامل انسان می‌گویند این ساختاری که الان در بین [[زن]] و مرد حاکم است قابل تغییر است. می‌توان شکل دیگری از زندگی [[خانوادگی]] را با نوع دیگری از تقسیم کار و سیستم حقوقی مطرح کرد و تفاوت‌های موجود را به نفع عدالت و برابری کاهش داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>  
کسانی که تفاوت‌های طبیعی [[زن]] و مرد را مبنای تفاوت در حقوق و وظایف نمی‌دانند؛ منکر تفاوت‌ها نیستند بلکه برای آن منشائ طبیعی و آفرینشی قائل نیستند.آنها معتقدند این تفاوتها در روند تکامل تدریجی انسان به وجود آمده اند. معنای تکامل تدریجی این است که تکامل بدون نقشه قبلی بوده و این تکامل در سیر زندگی انسان ایجاد شده است. معتقدان به نظریه تاریخی تکامل انسان می‌گویند این ساختاری که الان در بین [[زن]] و مرد حاکم است قابل تغییر است. می‌توان شکل دیگری از زندگی [[خانوادگی]] را با نوع دیگری از تقسیم کار و سیستم حقوقی مطرح کرد و تفاوت‌های موجود را به نفع عدالت و برابری کاهش داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>  


به همین دلیل  شبستری معتقد است فقیه و مفسر نباید  پیش‌فهم‌های خود را مبنای تفسیر متون دینی قرار دهد باید فقیه و مفسر نگاه خود را تغییر دهد و با دید تاریخی به کتاب و سنت مراجعه کند. فقیه باید از خود بپرسید که در آن عصر و در آن شرایط تاریخی و اجتماعی مشخص و معین، پیامبراسلام از طریق کتاب و سنت چه می‌خواست بکند؛ باید از کاری که او می‌خواست بکند، تفسیری به دست دهد. می‌بینیم پیامبر در زمان خویش مالکیت [[زنان]] را به رسمیت شناخت، تعدد بی حد و حساب زوجات را محدود کرد، در ارث تعدیل‌هایی قائل شد و... خلاصه آن که نابرابری‌های شدیدی را که در آن جامعه علیه [[زنان]] وجود داشت ، متناسب با فهم و درک آن روز از «عدالت» تغییر داد و به سوی عدل زمانه حرکت کرد. اگر با این پیش‌فهم جلو برویم، معنایش این است که آن مقدار از تغییرات که ایشان ایجاد کرد، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است. پیام اصلی آن تغییرات این است: نابرابری‌های دیگری نیز که در طول تاریخ بر [[زنان]] تحمیل می‌شود، باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است. امروز هم باید به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم که منشأ این نابرابری‌های موجود چیست؟واقعیت‌های اجتماعی ما در چه حالی است؟ واقعیت‌های اقتصادی ما در چه حالی است؟ و در حال حاضر عدالت چه چیز را ایجاب می‌کند؟ ما باید از موضع عدالت حرکت کنیم و مقررات موجود را تعدیل کنیم یا تغییر دهیم.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
به همین دلیل  شبستری معتقد است فقیه و مفسر نباید  پیش‌فهم‌های خود را مبنای تفسیر متون دینی قرار دهد باید فقیه و مفسر نگاه خود را تغییر دهد و با دید تاریخی به کتاب و سنت مراجعه کند. فقیه باید از خود بپرسید که در آن عصر و در آن شرایط تاریخی و اجتماعی مشخص و معین، پیامبراسلام از طریق کتاب و سنت چه می‌خواست بکند؛ باید از کاری که او می‌خواست بکند، تفسیری به دست دهد. می‌بینیم پیامبر در زمان خویش مالکیت [[زنان]] را به رسمیت شناخت، تعدد بی حد و حساب زوجات را محدود کرد، در ارث تعدیل‌هایی قائل شد و... خلاصه آن که نابرابری‌های شدیدی را که در آن جامعه علیه [[زنان]] وجود داشت ، متناسب با فهم و درک آن روز از «عدالت» تغییر داد و به سوی عدل زمانه حرکت کرد. اگر با این پیش‌فهم جلو برویم، معنایش این است که آن مقدار از تغییرات که ایشان ایجاد کرد، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است. پیام اصلی آن تغییرات این است: نابرابری‌های دیگری نیز که در طول تاریخ بر [[زنان]] تحمیل می‌شود، باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است. امروز هم باید به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم که منشأ این نابرابری‌های موجود چیست؟ واقعیت‌های اجتماعی ما در چه حالی است؟ واقعیت‌های اقتصادی ما در چه حالی است؟ و در حال حاضر عدالت چه چیز را ایجاب می‌کند؟ ما باید از موضع عدالت حرکت کنیم و مقررات موجود را تعدیل کنیم یا تغییر دهیم.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>


لذا عدالت را باید در هر عصری تعریف کرد. ما تفسیر ثابتی از عدالت، نه تنها در مسائل مربوط به [[زنان]] و مردان، بلکه در نظام سیاسی و اقتصادی هم نداریم. تعریف عدالت در هر عصر به خود انسان‌ها واگذار می‌شود و آن‌ها باید تعریفی از آن ارائه دهند. در هر عصری باید دید مثلا ً چه نوع نظام اقتصادی، [[خانوادگی]] و سیاسی است که می‌تواند حق افراد جامعه را به آنان بدهد یا، به تعبیری، فرصت‌ها را به صورت برابر در اختیار همه قرار دهد. و در آخر شبستری نتیجه می‌گیرد برای رفع نابرابری‌های موجود میان [[زن]] و مرد باید به جای تکیه بر نظام طبیعی، تحلیلی از مفهوم عدالت در ارتباط با نظام [[خانواده]] ارائه داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>
لذا عدالت را باید در هر عصری تعریف کرد. ما تفسیر ثابتی از عدالت، نه تنها در مسائل مربوط به [[زنان]] و مردان، بلکه در نظام سیاسی و اقتصادی هم نداریم. تعریف عدالت در هر عصر به خود انسان‌ها واگذار می‌شود و آن‌ها باید تعریفی از آن ارائه دهند. در هر عصری باید دید مثلا ً چه نوع نظام اقتصادی، [[خانوادگی]] و سیاسی است که می‌تواند حق افراد جامعه را به آنان بدهد یا، به تعبیری، فرصت‌ها را به صورت برابر در اختیار همه قرار دهد. و در آخر شبستری نتیجه می‌گیرد برای رفع نابرابری‌های موجود میان [[زن]] و مرد باید به جای تکیه بر نظام طبیعی، تحلیلی از مفهوم عدالت در ارتباط با نظام [[خانواده]] ارائه داد.<ref> فقه اسلامی و حقوق [[زنان]]، وبگاه مجتهد شبستری</ref>