طلاق در قرآن

از ویکی‌جنسیت

طلاق در قرآن در آیات فراوانی ذکر شده و حتی یک سوره نیز به طلاق اختصاص داده شده است.[۱]آیات «فَطَلِّقُوهُنَ‏ لِعِدَّتِهِنَ‏»[۲] و« الطَّلاقُ‏ مَرَّتانِ‏ » [۳]و«وَ الْمُطَلَّقاتُ‏ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَ»[۴]شامل طلاق رجعی و غیر رجعی می‌شوند.آیه «وَ الْمُطَلَّقاتُ‏ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَ» فقط شامل طلاق رجعی(طلاقی که رجوع برای زوج در عده جایز است) می‌باشدو آیه «فَإِنْ‏ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ»[۵] برای بعد از جدا شدن است. از بین آیات متعدد، آیه «الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ» [۶] به آیه طلاق مشهور است. برخی از تازه مسلمان‌ها، به پیروی از قانون جاهلیت از قانون عده و رجوع در آیه سوءاستفاده کرده و همسر خود را آزار و اذیت می‌کردند و مکرر همسر خود را طلاق می‌دادند و سپس رجوع می‌کردند. خداوند با نزول آیه فوق از این عمل زشت و ناجوانمردانه جلوگیری کرد و طلاق رجعی( طلاقی که رجوع و بازگشت دارد)را دو مرتبه می‌داند.[۷] در چنین شرایطی اگر مرد بخواهد برای بار سوم طلاق دهد، دیگر حق رجوع ندارد.[۸]

توصیه‌های اخلاقی طلاق در قرآن

طلاق یک مشکل بزرگ جهانی است. اسلام با طلاق، سخت مخالف است. اسلام می‌خواهد تا حدود امکان، طلاق صورت نگیرد. موضوع طلاق در آیات متعددی در سوره‌های بقره، طلاق، نساء و احزاب مطرح شده است. قرآن، احکام طلاق را با جزئیات مطرح می‌کند وتوصیه‌های اخلاقی بسیاری دارد. توصیه‌هایی که در قرآن آمده بیشتر برای انصراف و تعویق طلاق است تا شاید زن و شوهر دل‌هایشان به‌هم نزدیک شود و طلاق انجام نپذیرد. شناخت این توصیه‌های اخلاقی برای اصلاح و تربیت افراد جامعه موثر است. توصیه‌های خداوند خطاب به زنان،مردان، هر دو و اولیای زنان و سرپرستان خانواده در قرآن متفاوت است.

خطاب به زنان

رعایت عده طلاق

رعایت عده طلاق، وسیله‌ای برای حفظ نسل و صلح و سازش است. از آن‌جا که عده، ضامن حقوق خانواده است و وظیفه حفظ نسل‌ها را بر عهده دارد لازم است زن مطلقه به اندازه سه پاکی در عده صبر کند تا سلامت انساب تضمین شده و اخلاط نطفه‌ها صورت نپذیرد.[۹] عده عبارت است از این‌که زن در آن مدت از ازدواج خودداری کند تا آن مدت تمام شود.[۱۰] زن مطلقه در زمان عده به هیچ مردی نباید تمکین کند و با کسی ازدواج نکند.[۱۱] خداوند خطاب به زنان مطلقه فرموده است: «و الْمُطَلَّقَاتُ‌ يَتَرَبَّصْنَ‌ بِأَنْفُسِهِنَ‌ ثَلاَثَةَ قُرُوءٍ» [۱۲]؛ زنان باید تا سه بار پاکی، از ازدواج خودداری کنند. خداوند در این آیه شریفه مدت عده را سه بار پاکی از حیض( ثلاثه قروء) قرار داده است که زنان در این مدت نباید ازدواج کنند. [۱۳] از طرفی مردان هم باید حساب دقیق عده را داشته باشند:«یا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ»[۱۴] ؛ مراد از طلاق دادن برای عده، طلاق دادن برای زمان عده است. معیار عده، شمارش دقیق عدد حیض و پاک شدن زن است. در زمان عده زن حق نفقه و سکنی دارد و همسرش باید مخارجش را بدهد و نمی‌تواند او را از منزل بیرون کند. حق شوهر هم رجوع به طلاق و از سرگیری زندگی مشترک است. [۱۵]

سزاواری شوهران در رجوع نسبت به سایر مردان

توصيه قرآن براي ادامه زندگي مشترك به همسر سابق است. رجوع مرد به زن به‌قصد اصلاح مشكلات، موجب نجات خانواده و بهبود روابط مي‌شود. [۱۶] خداوند در قرآن می‌فرماید:« بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا» [۱۷] ؛ آیه می‌خواهد بفهماند اگر زنان مطلقه قصد اصلاح دارند شوهرانشان به آن‌ها سزاوارترند. این سزاواری به این است که شوهر در ایام عده بدون عقد مجدد می‌تواند به عقد اولش برگردد و آن زن را دوباره همسر خود کند.[۱۸] سزاوارتر بودن شوهر با مبالغه‌آميز بودن كلمه «أحق» نشان‌دهنده ميزان محبوبيت اين عمل نزد خداوند است. البته احق بودن زوج در رجوع به زن فقط قبل از رسيدن به انتهاي زمان عده مي‌باشد و پس از آن، زن مطلقه در انتخاب همسر مناسب خود اصلح است. [۱۹]

ممنوعیت کتمان حیض یا بارداری

بر اساس آیه « لَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ» <refسوره البقره، آیه228></ref>، زن مطلقه باید حیض یا بارداری خود را کتمان نکند ودر صورت بارداری مرد را از وجود فرزندش آگاه سازد. به دلیل اهمیت این موضوع آیه مقید به‌ایمان به خدا و روز جزا شده است و زنان را تشویق به اطاعت می‌کند. [۲۰] ارحامهن به نظر بسیاری از مفسرین دو معنا می‌تواند داشته باشد: فرزند و عادت ماهیانه. زیرا خداوند هر دو را در رحم زن آفریده است. پس نباید زن حمل خود را مخفی کند و بگوید به عادت ماهانه مبتلا می‌شود تا مدت عده( در زن باردار تا زمان وضع حمل است) را کاهش دهد و درمورد عادت ماهانه چه از آغاز و چه از پایان خلاف گویی کند.[۲۱]

سفارش به صلح و سازش

اسلام در صورت بروز اختلاف زوجین سفارش به‌صلح می‌کند. قرآن می‌فرماید: «فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ» [۲۲]؛ در این آیه به زنان سفارش می‌كند در صورت بروز مشكل در زندگي به راه صلح و سازش درآیند که صلح به‌هر حال بهتر است.[۲۳]

خطاب به مردان

هدیه دادن قبل از طلاق

توصیه قرآن به مردان پرداخت هدیه به زوجه است . خداوند می‌فرماید: «وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ»[۲۴]؛ هدیه دادن به زوجه در صورت تعیین نشدن مهریه حین عقد و آمیزش نداشتن واجب است و میزان پرداخت آن بستگی به قدرت توانایی شوهر دارد و باید متناسب با شئون زن باشد.[۲۵] کلمه «معروف» نشان دهنده مراعات نمودن مسائل عرفی و اجتماعی در هدیه دادن است.[۲۶] این حکم در آیه «فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا» [۲۷] نیز به آن اشاره شده است و مردان را موظف به پرداخت هدیه و رها کردن زن بدون خشونت می‌نماید.[۲۸]

ممنوعیت خروج زن مطلقه از منزل مشترک

بر اساس آیه قرآن« لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ» [۲۹] دستور به اخراج نکردن زن مطلقه از منزل مشترک و بیرون نرفتن زنان می‌کند. علل تشریع این حکم اسلامی؛ حفظ احترام زن، ایجاد زمینه برای انصراف از طلاق و تحکیم پیوند زناشویی است. گرچه بسیاری به این حکم نیستند ولی پشت پا زدن به این حکم اسلامی موجب جدایی دائم می‌شود. درحالی که اگر این حکم اجرا بشود غالبا به آشتی و صلح منجر می‌شود.[۳۰] مگر در موارد خاصی نظیر زنا یا آزار اهل خانه از سوی زن که ادامه حضور زن باعث مشکلات بیشتر می‌شود. در چنین صورتی مجوز اخراج زن مطلقه داده شده است. [۳۱]

وجوب شمارش دقیق زمان عده

مخاطب نگهداری حساب عده، مردان هستند. زیرا آنها تامین نفقه و مسکن را بر عهده دارند و حق رجوع نیز از آن آنان است. البته زنان نیز برای تعیین تکلیف خود باید حساب عده را داشته باشند.[۳۲] فلسفه شمارش عده به جهت نگهداری زن است. [۳۳]

تسریح به احسان و امساک به معروف

تسریح به احسان و امساک به معروف برای زمان رجوع است. مراد از امساک به معروف در آیه «الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ»[۳۴] این است که زوج با رجوع سبب آزار و اذیت زن نشود. بلکه رجوع باید عاملی برای اصلاح و سازش زن و شوهر گردد و هروقت قصد آزار و اذیت زن باشد رجوع حرام است. مقصود از تسریح به احسان این است که جدایی هم باید با احسان توام باشد و حق زن رعایت شود. نکره بودن معروف و احسان دلالت بر بالاترین حد اعلای آن دارد. پس هم نگهداری و هم جدایی باید با روش پسندیده و احسان باشد.[۳۵]

ممنوعیت پس گرفتن مهریه

آیه «لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا»[۳۶] دلالت بر این مسأله دارد که مرد حق پس گرفتن مهریه و چیزهایی که به زن داده را ندارد مگر در طلاق خلع که زن از مرد تمکین نکند و تقاضای طلاق کند. البته درصورت عدم سازش و خوف عقلایی از عمل نکردن به تکالیف زناشویی بخشش مهریه و طلاق مانعی ندارد.[۳۷]

تامین مخارج همسر مطلقه در زمان عده

طبق آیه «أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ » [۳۸] تامین مسکن مناسب، ضررنزدن به زن، تامین لباس و نفقه زن در زمان عده بر عهده مرد می‌باشد و درصورت بارداری زن پرداخت نفقه تا زمان وضع حمل و پس از آن اجرت شیردهی بر ذمه پدر می‌باشد. [۳۹]

خطاب به هردو

انتخاب دو حکم برای اصلاح

خداوند خطاب به زن و مردی که خوف جدایی دارند، توصیه به انتخاب یک حکم از خویشاوندان مرد و یک حکم از خویشاوندان زن می‌نماید:« وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا »[۴۰] صاحب کشاف، «حکم» را فرد مورد اعتماد و دارای نفوذ کلام و منطق نافذ می‌داند که عادلانه داوری کند و قصدش اصلاح زوجین باشد. وی علت حکمیت خویشاوندان را سه عامل می‌داند: با خبر بودن آنها از واقعیات جاری، علاقه به اصلاح به واسطه خویشاوندی و آسان‌تر بودن اسرار زوجین نزد خویشاوندان.[۴۱] رشیدرضا صاحب تفسیر المنار، تشکیل حکمیت را واجب می‌داند و معتقد است حکمیت در میان مسلمین عملا وجود ندارد و طبعا از مزایای آن مردم بهره‌مند نمی‌شوند و مرتب طلاقها و جدایی‌ها صورت می‌گیرد.[۴۲]

مشورت درباره نگهداری فرزند

بنا به آیه«وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ» [۴۳] خطاب به زن و مرد مطلقه توصیه به مشورت در باب نگهداری فرزند شده است تا به نحوی پسندیده و عادی به توافق برسند به طوری‌که هیچ یک از آن دو و فرزندشان متضرر نشوند.[۴۴]

انتخاب دو شاهد برای طلاق

انتخاب دو شاهد برای امر طلاق واجب و ضروری است.بنا به آیه« أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ»[۴۵] خداوند دستور به انتخاب دو مرد عادل برای شهادت حین طلاق می‌دهد تا اگر در آینده اختلافی روی دهد، هیچ‌یک از طرفین نتوانند واقعیتها را انکار کنند. وظیفه شهود برپاداشتن شهادت برای خداست تا مبادا تمایل قلبی شهود به یکی از طرفین مانع شهادت به حق شود.[۴۶]

رعایت تقوای الهی

خداوند خطاب به زنان و مردان مطلقه می‌فرماید: «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ » [۴۷] صاحب تفسیر نمونه در ذیل آیه می‌نویسد: هرکس از خدا بپرهیزد و گناه نکند خداوند برای او راه نجاتی قرار می‌دهد و مشکلات زندگی او را حل می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد.[۴۸]

خطاب به اولیا و بزرگترهای زنان

جلوگیری نکردن از آشتی با همسر سابق

آیه «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ» [۴۹] دلالت بر این دارد که اولیا و بزرگترهای زن مطلقه، نباید مانع صلح و آشتی زن با همسر سابق شوند. اگر زن راضی به ازدواج با همسر سابقش بود، بزرگان زن نباید بخاطر خشم و لجاجت و غرض‌ورزی ممانعت از آشتی و صلح کنند. زیرا در آخر آیه این صلح را وسیله طهارت و پاکیزگی دانسته است. [۵۰] اضافه «أزواجهن» بجای« أزواجا» نشان دهنده همان شوهران سابق است. زیرا از عادات غلط جاهلیت عرب این بود که زنان را به مصلحت سران قبیله یا خانواده از همسر جدا کرده و به هرکس می‌خواستند تزویج می‌کردند و زنان حقی در انتخاب همسر نداشتند.[۵۱] اسلام طرفدار وصل و مخالف فصل است.از نظر اسلام، هراقدامی که سبب تاخیر اقدام زوج در تصمیم به طلاق شود، مطلوب و صحیح است. غالب تصمیم‌ها در باب طلاق در اثر یک عصبانیت و اشتباه حاصل می‌شود. از این‌رو جامعه هر اندازه و به هر وسیله اقداماتی به عمل آورد که تصمیمات ناشی از عصبانیت و غفلت عملی نشود، پسندیده و مورد قبول اسلام است.[۵۲]

پانویس

  1. دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگ‌نامه علوم قرآن، ج1، ص434
  2. سوره الطلاق، آیه1
  3. سوره البقره، آیه229
  4. سوره البقره،آیه 228
  5. سوره البقره،آیه230
  6. سوره البقره، آیه229
  7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج2، ص167
  8. طیب، عبدالحسین،اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص459
  9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج2، ص104.
  10. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص312.
  11. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن،ج2، ص230.
  12. سوره البقره، آیه228
  13. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، 230.
  14. سوره الطلاق، آیه1
  15. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج19، ص312.
  16. آلوسي، شهاب الدین، روح المعاني، ج1، ص528.
  17. سوره البقره، آیه228
  18. طباطبايي، محمد حسین، الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص230
  19. آلوسي، شهاب الدین، روح المعاني، ج1، ص528.
  20. طباطبايي، محمد حسین، الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص230.
  21. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج2،ص155
  22. . سوره نساء، آیه128
  23. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج1، ص528.
  24. سوره البقره، آیه 236
  25. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج2، ص200.
  26. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج1، ص370.
  27. سوره الاحزاب، آیه49.
  28. قرشی بنابی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج1، ص378.
  29. الطلاق: 1
  30. ناصر مکارم شیرازی،تفسیر نمونه، ج24، ص222.
  31. محسن قرائتی، تفسیر نور، ج10، ص95.
  32. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج24، ص221.
  33. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص312.
  34. البقره:229.
  35. عبدالحسین طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص459.
  36. البقره: 229.
  37. عبدالحسین طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص459.
  38. الطلاق:6
  39. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص532.
  40. النساء:35
  41. محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق التنزیل، ج1، ص508.
  42. محمدرشیدرضا، تفسیر المنار، ج5، ص77.
  43. الطلاق:6
  44. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19،ص317
  45. الطلاق:2
  46. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج24، ص234.
  47. الطلاق:2-3
  48. ناصر مکارم شیرازی،تفسیر نمونه، ج24، ص234.
  49. البقره:232
  50. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص237.
  51. محمود طالقانی، پرتوی از قرآن، ج2، ص149.
  52. مرتضی مطهری،نظام حقوق زن در اسلام، ص390-393-394.

منابع

  • قرآن مجید
  • آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
  • رشیدرضا، محمد، تفسیرالمنار، دارالمعرفة، 1414ق.
  • زمخشری، محمودبن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل، داراکتاب العربی، 1407ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسسة الأعلمی للمطبوعات، 1390ق.
  • طیب، عبدالحسین،اطیب البیان فی تفسیر القرآن، اسلام، تهران، 1390ش.
  • طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار، 1362ش.
  • فرهنگ‌نامه علوم قرآن، سازمان تبلیغات اسلامی.
  • قرائتی، محسن، تفسیرنور، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1388ش.
  • قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، بنیاد بعثت، 1375ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371ق.
  • مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، نشر آل طه، 1389ق.