مفهوم برابری

دو مؤلفه اصلی نظریه برابری، تأکید بر برابری زن و مرد و انکار تفاوت‌های دو جنس است. اصل برابری زن و مرد متأثر از آموزه لیبرالیسم و آرای بزرگان عصر روشنگری، خصوصا دکارت است. دیدگاه فمینیست‌های قائل به برابری درباره تفاوت‌های دو جنس، ناشی از آموزه‌های برابری‌طلبانه لیبرالیسکم و نگاه همراه با تحقیر غرب به تفاوت‌های میان زنان است. [۱]

زمینه‌های ظهور فمینیسم

زمینه‌های اقتصادی: انقلاب صنعتی و تبدیل نظام فئودالی به سرمایه‌داری و فراز و فرودهای نظام سرمایه‌داری یکی از عمده‌ترین عوامل مؤثر بر وضعیت زنان بوده است. پیشرفت فناوری در سال‌های ۱۷۷۵ تا ۱۸۲۵، چنان دگرگونی در وضعیت کار و تولید به وجود آورد که برای تبیین آن نمی‌توان واژه‌ای جز انقلاب صنعتی را مناسب دانست. اساسی‌ترین تحولی که انقلاب صنعتی در وضعیت زنان به وجود آورد، تبدیل نظام تولید خانگی به کارخانه‌های تولیدی بود که همین امر موجب تفکیک کار دست مزدی در عرصه عمومی و کار غیر دست مزدی در عرصه خصوصی گردید.

زمینه‌های فرهنگی: اگر عمده‌ترین نقش نظام سرمایه‌داری در تولید کالاهای مصرفی باشد، بنابراین، مصرف‌گرایی و تبلیغ آن نیز به اصلی‌ترین هدف نظام سرمایه‌داری تبدیل می‌شود. نظام سرمایه‌داری به خوبی دریافته است که برای این دو منظور مصرف‌گرایی و تبلیغ آن زنان بهترین وسیله و ابزار هستند؛ چراکه زنان می‌توانند به عنوان مصرف‌کنندگان کالاهای تولیدی، بهترین و فعال‌ترین مخاطبان نظام سرمایه‌داری باشند. در مجموع، فمینیسم هرچند دارای وحدت و انسجام نبود، ولی امواج نوین فمینیستی به صورت نیرومندتری ظهور می کرد و تحلیل‌های متنوعی درباره سرکوب زنان و راه‌های مبارزه برای آزادی زنان ارائه می‌داد. [۲]

اومانیسم و سکولاریسم

همان‌گونه که اشاره شد، اومانیسم را می‌توان به عنوان مادر تمام تفکرات عصر نوین بر شمرد. اگر چه اومانیسم و سکولاریسم اغلب به عنوان تفکراتی مجزا بررسی می‌شوند، ولی در واقع، اومانیسم بدون سکولاریسم و سکولاریسم بدون اومانیسم قابل ریشه‌یابی نیست. کشفیات جدید علمی ابتدا انسان را از بند غل و زنجیرهای تفکر سنتی، که به شدت تحریف شده بود و در مواردی مطلوب اربابان کلیسا به کار گرفته می‌شد، رهانید و در مقابل، جلوه‌های مخفی قدرت تفکر و اندیشه مستقل را به انسان ارزانی کرد.

اولین جلوه اجتماعی تفکر اومانیستی را می‌توان در نفی فئودال‌ها و قدرت بی چون و چرای روحانیت کلیسا مشاهده کرد. اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشه‌های بعدی از جمله آزادی و برابری گردیدند. اومانیسم در جنبه‌های تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبه‌های اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است.[۳]

برابری

یکی از بارزترین جلوه‌های اومانیسم، بحث برابری است که به شدت با فمینیسم در دوران مدرنیته گره خورده است. برابری یکی از ارکان اساسی شکل‌گیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبش‌های قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است. در همین‌جا، باید خاطر نشان ساخت که بحث برابری یکی از بحث‌های فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیده‌ای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است.

در ابتدای بحث برابری، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه برابری بکاهد. تعریف، واژه برابری بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که برابری ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت برابری موجود نباشد.[۴]

اسلام، فمینیسم و اصل برابری در جایگاه اشتغال زن و مرد

فمینیسم با تکیه بر اصل برابری زن و مرد و به داعیه دفاع از حقوق زن، در همه زمینه‌های اقتصادی، با زمینه‌ها و جریاناتی که سبب نابرابری در مشاغل، رده‌بندی شغلی، حقوق نابرابر و هر نوع تبعیض کاری می‌شود، مبارزه می‌کند. البته اسلام نیز با بسیاری از تبعیض‌های کاری و پرداخت حقوق نابرابر مخالفت می‌کند و مالکیت اقتصادی را به همان میزان که برای مرد به رسمیت می‌شناسد، برای زن نیز به رسمیت می‌شناسد. زن مالک مستقل املاک و اموال خویش است و ثبوت حق فعالیت اقتصادی برای زن، مسلم است و مورد استثنایی آن در فقه نیز رعایت عدالت و سایر حقوق زن ذکر گردیده است.

آن‌چه نظرگاه اسلام و فمینیسم را در مسئله اشتغال از یکدیگر جدا می‌کند این است که فمینیسم تفاوت‌های جنسی و فیزیولوژی و نوع علایق و سلایق و توانمندی‌های مردانه و زنانه را نادیده می‌گیرد؛ ولی اسلام با توجه به این نوع تفاوت‌ها، اولویت‌هایی را درباره مشاغل و طبقه‌بندی مشاغل توصیه می‌نماید و برای زنان، شغل‌هایی را متناسب با شئونات آن‌ها پیشنهاد می‌دهد و شوهران را مکلف می‌کند که در صورت تقاضای زنان، در مقابل شغل خانه‌داری و فرزندداری ایشان، دستمزد قرار دهند.[۵]

موانع و مشکلات اجتماعی اشتغال زنان

۱. از نظر فمینیسم: سه نوع مانع و مشکل از لحاظ تحلیلی، در اشتغال زنان مؤثرند: اول كم و کیف«هنجارهای» غالب در زمان و مکانی خاص؛ دوم کم و کیف«تعاریف» رایج؛ و سوم کم و کیف«نظام پاداش و جزا» حاکم. این سه اگر چه از لحاظ تحلیلی متفاوتند، اما به لحاظ تجربی، یک کل واحد را تشکیل می‌دهند. و هر جامعه‌ای به رغم دارا بودن کنش‌گران زیاد، به دو کنش‌گر اصلی قابل تقسیم است: اول کنش‌گر برتر(بالادست مقتدر، کارفرما) و دوم کنش‌گر فروتر(زیردست، نامقتدر و متعهد).

معیار تفکیک این دو از همدیگر، میزان دارا بودن منزلت، قدرت، ثروت و دانش است. این‌ها ناشی از قرار گرفتن شخص در مواضع اجتماعی است. مواضع اجتماعی، خود برحسب دو عامل متفاوت تجزیه می‌شود: عوامل اسمی و عوامل درجه‌بندی شده. عوامل اسمی مواضع کنش‌گران را برحسب دارا بودن صفات اسمی(فاقد رتبه) همچون جنس، قوم و مانند آن تفکیک می‌کند. عوامل درجه‌بندی شده مواضع کنش‌گران را برحسب دارا بودن صفات درجه‌بندی شده(توانایی جسمی، توانایی فکری و مانند آن) تفکیک می‌کند. این دو عوامل با همدیگر همبستگی دارند. ۲. از نظر ساختار انگیزشی زنان: انگیزش کاری شامل مجموعه‌ای از نیروهای درونی و بیرونی است که رفتار اقدام به اشتغال، از آن نیروها ناشی می‌شود. این تعریف شامل موانع بیرونی از قبیل نیاز به نیروی کار، نظام پاداش و جزای سازمانی، و ماهیت کار واگذار شده به زنان و نیروهای درونی نهفته در خود زنان شامل نیازهای فردی و علایق و مانند آن است. به رغم طرفداران این دیدگاه، اقدام به اشتغال در بخش‌های دولتی، بیشتر از نیروهای درونی تأثیر می‌پذیرد تا از نیروهای بیرونی. روابط اجتماعی مورد انتظار در محیط کاری و امکان اقناع نیازها از جمله عوامل انگیزش درونی ترغیب زنان به اشتغال در بخش‌های دولتی است.[۶]


پانویس

  1. رودگر، فمینیسم، 1388، ص 127
  2. مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 48
  3. مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 50
  4. مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 51
  5. مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 55
  6. مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 59

منبع

  • رودگر، نرگس، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و تهران: سازمان ملی جوانان، 1388
  • نویسندگان: نویسنده: مهدوی، محمد صادق ؛ دولتی، غزاله؛ بانوان شیعه پاییز 1385 - شماره 9 (‎42 صفحه - از 47 تا 88 )
  • لینک نورمگز
  • لینک نمایه نرجس ]]