بیان شبهه

از مسائل پر مناقشه در موضوع زن و خانواده مساله تعدد زوجات و جواز و شرایط آن است. در این مقاله به بررسی این مساله پرداخته ایم.

قبل از اسلام برخى از مردم، دختران يتيم را جهت تكفّل و سرپرستى به خانه خود مى‏ بردند و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملّك مى ‏كردند و چون همه كارها دست آنان بود حتى مهريه آنها را هم كمتر از معمول قرار مى ‏دادند و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا مى‏ كردند، به آسانى آنها را رها مى‏ ساختند. در اين هنگام آيه نازل شد: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» ؛

«اگر مى ‏ترسيد به هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را درباره حقوق زوجيت و اموال آنان ننماييد و به سراغ زنان ديگر برويد، از آنها دو نفر يا سه نفر يا چهار نفر به همسرى خود انتخاب كنيد اما اگر مى ‏ترسيد عدالت را رعايت ننماييد تنها به يك همسر اكتفا كنيد».

نکات آیه

مقصود از عدالت در اين آيه شريفه، يكسانى تمايلات قلبى و عواطف درونى نيست؛ بلكه منظور رعايت حقوق زناشويى و اقتصادى و نيز ابراز عواطف است. با اين وجود بايد توجه داشت:

  • 1. اصل در ازدواج همان طور كه استاد شهيد مطهرى در كتاب نظام حقوق زن در اسلام خاطرنشان مى ‏سازد، تك ‏همسرى است و قانون چند همسرى در شرايط معمول توصيه و ترغيب نشده است.
  • 2. قانون چند همسرى و تعدّد زوجات مقتضاى آيات صريح قرآن است و نسخ نشده و از احكام جاودانى اسلام است. اصل در تمام احكام و قوانين، ابديّت و ماندگارى است مگر آنكه دليل قطعى بر نسخ يا تغيير آن آورده شود.
  • 3. قانون تعدّد زوجات، به خاطر شرايط خاص اجتماعى يا ضرورت‏هاى اجتماعى وضع شده است نه براى هوس‏رانى مردان. البته هميشه بعضى افراد وجود دارند كه از قانون سوء استفاده مى‏ كنند، در چنين مواردى، بايد جلوى سوء استفاده‏ ها را گرفت و راهكار مناسب براى موارد ضرورى ارائه كرد.

پيشينه تعدد زوجات

چند همسرى ريشه‏ اى كهن در ميان جوامع مختلف بشرى و اديان پيش از اسلام دارد . بنابراين، ابتكار اسلام در اين باره، اين است كه آن را محدودساخت و شرايط سنگينى از جهت اخلاقى، اقتصادى و ... بر آن حاكم كرد و بدون تحقّق آن شرايط، چند زنى را غيرمجاز اعلام نمود. تا اين كار سبب تجاوز به حقوق زنان و اسباب هوسرانى مردان نگردد.

چندهمسری مردان دارای پیشینه بلندی در تاریخ اقوام مختلف و قوانین جوامع و ادیان گوناگون است.. این رفتار در اجتماعات نخستین، امر مناسبی شمرده می شد و میان ملت های متمدن همواره به عنوان یک قاعده رایج بوده است. چندهمسری در میان ملل و اقوام مختلف جهان از جمله ایران باستان، چین، هند و مصر رواج داشته است. در قوانین آیین های زرتشت، یهود، هندو و بودا نیز جایز شمرده شده است؛ همچنین در همۀ ادیان آسمانی پیش از اسلام نیز امری مقبول بوده است، چنانچه در کتاب مقدس (تورات) آن را به رسمیت شناخته و مجاز شمرده شده است؛ زیرا در تورات عبارتی آمده است که به جواز چند همسری دلالت دارد؛ مانند شرح زندگی بعضی از پیامبران و شخصیت ها که در خلال آن به تعدد زوجات آن ها نیز اشاره شده است. اباحۀ تعدد زوجات در آیین یهود بدون محدودیت در تعداد همسران تا قرن یازدهم ادامه داشت و دراین قرن احبار آن را منع کردند و تا امروزه این قانون جاری است . در انجیل کتاب مقدس مسیحیان در این زمینه اظهار نظر موافق یا مخالفی نیامده است ولی بررسی تاریخی نشان می دهد برخی از پادشاهان مسیحی زنان متعدد داشته اند. گرچه در قرون اخیر، کلیسا تعدد زوجات را تحریم کرده است و برخی نظام تک همسری را از ویژگی مسیحیت تلقی کرده اند.[۱] بنابراین امروزه در نظام های حقوقی کشورهای مسیحی، به تبع تفکر رایج، تعدد زوجات منع شده است و جرم محسوب می شود، درحالی که روابط جنسی آزاد و بدون علقۀ زوجیت با افراد متعدد در جوامع غربی و متاثر از فرهنگ غرب کاملا مجاز و آزاد شمرده می شود. [۲] با این وجود تعدد زوجات هم اکنون در بسیاری از مناطق جهان به صورت یک قاعده وجود دارد و طبق تحقیقات برخی صاحب نظران، در 67درصد جوامع بشری چند زنی رایج است. [۳] در برخی کشورهای غیرمسلمان آسیای شرقی، چند زنی با شرایط و قیود خاص پذیرفته شده است. این سنت در جامعۀ عرب پیش از اسلام نیز وجود داشت و بدون هیچ محدودیت و قید و شرطی رایج بود. اسلام با حکم به جواز تعدد زوجات، سنت موجود را امضا کرد و ضمن محدود کردن تعدد زوجات به چهار همسر، قیود و شرایطی برای آن در نظر گرفت. [۴]

شرایط تعدد زوجات

برخى از شرايط و توصيه ‏هاى اسلام در اين باره، عبارت است از:

الف. رعايت محدوديت

اسلام گستره چندهمسرى را محدود ساخته و تا چهار نفر تقليل داده است. قرآن مجيد در اين باره مى ‏فرمايد:

«فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ ...» ؛[۵] «با زنان پاك ازدواج كنيد، دو يا سه يا چهار همسر ...».

ب. رعايت عدالت

قرآن مجيد در اهميت اصل عدالت در رابطه بين همسران مى ‏فرمايد: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» ؛[۶] «اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، پس تنها يك همسر اختيار كنيد».

امام صادق عليه‏ السلام مى ‏فرمايد: «كسى كه دو زن داشته باشد و در تقسيم رابطه خود با همسر و تقسيم مالى بين آنها به عدالت رفتار نكند، روز قيامت ـ در حالى كه دست‏هايش بسته و نيمى از بدنش به يك طرف كج شده است ـ آورده و به آتش داخل مى‏ شود» .[۷]

استاد مطهرى مى‏ نويسد: «اسلام براى شرط عدالت، آن قدر اهميت قائل است كه حتى اجازه نمى‏ دهد مرد و زن دوم، در حين عقد توافق كنند كه زن دوم در شرايطى نامساوى با زن اول زندگى كند؛ يعنى، از نظر اسلام رعايت عدالت تكليفى است كه مرد نمى ‏تواند با قرار قبلى با زن، خود را از زيربار مسئوليت آن خارج كند» .[۸]

ج. تأمين مالى

از ديدگاه اسلام نفقه زوجه بر عهده مرد است؛ از اين رو كسى كه نمى‏ تواند نيازمندى‏ هاى همسران متعدد را تأمين كند، نبايد به چندهمسرى روى آورد.

د. تأمين عاطفى و جنسى

امام صادق عليه ‏السلام فرموده است: «هر كه آن قدر زن بگيرد كه نتواند با آنها نزديكى كند و در نتيجه آن، يكى از همسرانش مرتكب زنا شود، گناه اين كار برگردن او است» .[۹]

امتياز راهكار اسلام

خانم بيزانت مى ‏نويسد: «گفته مى ‏شود كه در غرب تك همسرى است؛اما در واقع چندهمسرى است بدون مسئوليت پذيرى! همين كه مرد از زن سير شد، او را رها مى ‏كند. او نيز كم كم زن كنار خيابانى خواهد شد؛ زيرا نخستين عاشق دلداده‏ اش هيچ مسئوليتى در برابر آينده او ندارد. وضع زنى كه به عنوان يك همسر و مادر، در خانه ‏اى چندهمسرى پناه گرفته، صد بار بهتر از اين است. وقتى هزاران زن بدبخت را مى‏ بينيم كه شبانگاه در خيابان‏هاى شهرهاى غرب پرسه مى ‏زنند، به يقين درمى ‏يابيم كه غرب نمى ‏تواند اسلام را به جهت چندهمسرى سرزنش كند. براى زن بسى بهتر، خوش بختانه ‏تر و محترمانه‏ تر است كه در چندهمسرى اسلامى زندگى كند و تنها با يك مرد اشتراك زندگى پيدا كند، فرزند قانونى خود را در آغوش گيرد و همه جا مورد تكريم و احترام باشد؛ تا اينكه هر روز توسط اين و آن اغوا شود و احتمالاً با فرزندى نامشروع كنار خيابان رها گردد! نه تحت حمايت قانون باشد و نه پناهگاه و مراقبتى داشته باشد و هر شب قربانى هوس رهگذرى گردد» .[۱۰]

آيزاك تايلور ـ در سخنرانى خود درباره «محمديسم» در كنگره كليسا در«ولورهامپتون» ـ اعلام كرد: «چندهمسرى نظام يافته و محدود سرزمين‏ هاىاسلامى، بى‏ نهايت بهتر است از چندهمسرى لجام گسيخته‏ اى كه نكبت جوامع مسيحى است و نمونه آن اصلاً در اسلام شناخته شده نيست» .[۱۱]

روحانى مسيحى اودوتولا ـ در كنفرانسى در تورنتو ـ اظهار داشت:«غرب با ممنوعيت چند همسرى، منافقانه عمل مى ‏كند؛ چرا كه با طلاق‏هاى مكرّر همان را [ در طول زمان] عملى مى‏ سازد».

بنابراين تك همسرى غرب، چيزى جز چند همسرگرايى بى‏ ضابطه و مسئوليت گريزانه نيست. اما چه نيكوست اين اعتراف غربى‏ ها را هم بخوانيم كه اسلام، در قالب چند همسرى به نجار خود، عملاً تك همسرى را حفظ نموده است.

رابرت ا.هيوم مى‏ نويسد: « ... برخى از محقّقان معقول نشان مى ‏دهند كه [ حضرت ]محمد صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله روى هم رفته موقعيت زنان را ارتقا بخشيد و به آنها مرتبه‏ اى از آزادى اقتصادى داد كه هنوز در پاره‏اى از كشورهاى غربى و يا به اصطلاح مسيحى تا آن حد به زنان، آزادى اقتصادى داده نشده است و براى چندهمسرى نامحدود ـ كه تا آن زمان به دلخواه انجام مى‏ شد ـ حد و مرزى مقرّر داشت كه بسيار لازم و نافع بود.

رسم دختركشى را ـ كه در عربستان آن روز كاملاً رواج داشت ـ به كلّى برانداخت و بالاخره اينكه حكم تعدّد زوجات را تنها در صورتى مجاز دانست كه شوهر، بتواند با تمامى همسران خود با عدالت كامل رفتار كند. او عملاً تك همسرى را رواج داد» .[۱۲]

استاد مطهرى در اين باره مى‏ نويسد: «تعجّب مى‏ كنيد اگر بگويم تعدّد زوجات در مشرق زمين، مهم‏ترين عامل براى نجات تك همسرى است. مجاز بودن تعدّد زوجه، بزرگ‏ترين عامل نجات تك همسرى است ... در شرايطى كه موجبات اين كار فراهم مى‏ شود و عدد زنان نيازمند به ازدواج فزونى مى‏ گيرد؛ اگر حق تأهل اين عدّه به رسميت شناخته نشود و به مردان واجد شرايط اخلاقى، مالى و جسمى، اجازه چند همسرى داده نشود؛ دوست بازى و معشوقه ‏گيرى، ريشه تك همسرى را مى‏ خشكاند» .[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. محمود، عبدالفتاح، تعددالزوجات فی الاسلام، مجلۀ الاسلام، ش4، 1408ق، ص 359 / شاکر، لحام، تعددالزوجات، دمشق: دارالتوفیق، 1422ق، ص29 / کرم حلمی، فرحات، تعددالزوجات فی الادیان، چاپ اول، قاهره: دارالآفاق العربیه، 1422ق، ص 14-15
  2. وهبه، زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق: دارالفکر، 1418 ق، ص 8
  3. خلیل، دیرین، راهی به سوی مردم شناسی، شیراز: بیتا، چاپ اول، 1366، ص 70
  4. سید محمد حسین، طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: نشر اسلامی، 1393ق، ج4، ص 182-183 / ناصر، مکارم شیرازی، و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج4، ص257
  5. . نساء 4، آيه 3.
  6. . نساء 4، آيه 3.
  7. . محمدى رى‏شهرى، ميزان الحكمه، ج 5، ص 2270، ح 7913.
  8. . مرتضى مطهرى، حقوق زن در اسلام، ص 418.
  9. . ميزان الحكمه، ج 5، ص 2272، ح 17915.
  10. 1. Why Polygamy Is Allowed In Islam, PP. 33 - 34.
  11. 5. The Times, London, Saturday, 8th Oct. 1887. Quotedin: Wly Polygamy Is Allowel In Islam, PP. 35 - 6.
  12. . رابرت ا. ، هيوم، اديان زنده جهان، ترجمه: دكتر عبدالرحيم گواهى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1377، ص 306.
  13. . مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 330.