اشتغال زنان در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت

«از ﺟﻤﻠﻪی ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺪ دﻧﺒﺎل ﺑﺸﻮد. ﻣﺴﺄﻟﻪی اﺷﺘﻐﺎل زﻧﺎن، ﺣﺪود اﺷﺘﻐﺎل، ﭼﻪ اﺷﺘﻐﺎﻟﻰ، ﭼﻪ ﺟﻮر ﻛﺎری، ﺑﻪ ﭼﻪ ﻧﺤﻮی - ﻫﻤﺎن اﻧﻌﻄﺎﻓﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻴﻢ در زﻣﻴﻨﻪی ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺷﺘﻐﺎل - اﻳﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻫﺎﻳﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎم ﺑﮕﻴﺮد.»[۱]

حضور در میدان‌ اشتغال

ارائه‌ی تعریف دقیق از مشارکت اجتماعی و نسبت آن با اشتغال این امکان را فراهم می‌آورد تا بر اساس دیدگاه منطقی و مبتنی بر تناسب بین مسئولیت و تکوین؛ برای اشتغال زنان برنامه‌ریزی نمود. غیریت مسئولیت اجتماعی با مسئولیت نان‌آوری، بایسته‌ها و شایسته‌ها را معین می‌نماید. مسئولیت اجتماعی حدود و ثغور نقش‌های جنسیتی زن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این در‌حالی است که اشتغال زن متأثر از نقش‌های جنسیتی او باید باشد چراکه اولی مسئولیت زن است و دومی خارج از آن: «ﻳﻜﻰ از ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ در دﻧﻴﺎ در ﺑﺎور ﻓﺮﻫﻨﮕﻬﺎی ﻏﺮﺑﻰ یک‌چیز مسلمی شده ﻛﻪ در دوران ﻃﺎﻏﻮت ﺑﻪ فرهنگ‌های ﻧﻮع فسادانگیز آن‌ها ﻫﻢ ﻛﺸﺎﻧﺪه ﺑﻮد، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ زن اﮔﺮ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺷﻐﻠﻰ در ﺧﺎرج ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ از زﻧﻴﺘﺶ ﻛﻢاﺳﺖ، اﻳﻦ ﻏﻴﺮ از فعالیت اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ اﺳﺖ. مسئله‌ی ﺷﻐﻞ داﺷﺘﻦ اﺳﺖ. ﻳﻌﻨﻰ ﺑﻪ ﻳﻚ ماشین‌نویسی ﻗﺎﻧﻊ ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻳﻚ ﻛﺎرﻣﻨﺪی یک‌گوشه‌ای از ادارات ﻗﺎﻧﻊ ﺑﻮد، ﺑﺤﺚ اﻳﻦ ﻧﺒﻮد ﻛﻪ می‌خواست در ﻳﻚ فعالیت اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻛﻨﺪ. ﺑﺤﺚ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ می‌خواست آن‌ هم ﻣﺜﻞ ﻣﺮدﻫﺎ ﻳﻚ ﺷﻐﻞ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﻓﺮوﺷﻨﺪﮔﻰ ﻳﻚ ﻣﻐﺎزه را، ﻳﻚ ﺳﻮﭘﺮﻣﺎرﻛﺖ را ﺑﻪ او می‌دادند ﻫﻢ خوشحال بود؛ در ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ اﻳﻦ را ﻳﻚ فعالیت اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ نمی‌دانیم. آﻧﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ می‌گویم اﺳﻼم می‌گوید ﻛﻪ ﻛﺎر اﺻﻠﻰ زن ﺗﻮی ﺧﺎﻧﻪ اﺳﺖ، آن ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎر اﺻﻠﻰ زن ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ اﻣﺮش داﺋﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻴﻦ ﺷﻮﻫﺮداری وبچه‌داری و خانه را جارو پارو ﻛﺮدن ﻳﺎ اداره‌ى ﻳﻚ ﺳﻮﭘﺮﻣﺎرﻛﺖ ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﻓﻼن قدر پول دربیاورد، آن اولی ﻣﻘﺪّم اﺳﺖ، آن اولی شغل زن اﺳﺖ؛ سوپرمارکت‌ها ﺑﮕﺬارد ﻣﺮد ﺑﺮود اداره ﻛﻨﺪ، ﻛﺎرﻣﻨﺪی ﻓﻼن اداره را ﺑﮕﺬار ﻣﺮد ﺑﺮود ﺑﻜﻨﺪ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺎن درآوردن ﻣﻄﺮح اﺳﺖ. اﻟﺘﻔﺎت می‌کنید؟ ﻧﺎن درآوردن از ﻳﻚ ﻛﺎر ﺗﻮی ﺑﺎزار و ﺗﻮی اداره و ﺗﻮی ﺧﻴﺎﺑﺎن و ﺗﻮی نمی‌دانم ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ گوشه‌ی دﻳﮕﺮ غیرازاین اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻳﻚ ﻛﺎری را به‌عنوان ﺣﺮﻛﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻳﻚ ﻛﺎر ﻻزم، ﻳﻚ ﻓﺮﻳﻀﻪ اﻧﺠﺎم می‌دهد. اﻳﻦ دومی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺘﺮم اﺳﺖ، اﻳﻦ دومی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ زن و ﻣﺮد ﻣﺸﺘﺮك اﺳﺖ. آن اولی- ﻳﻌﻨﻰ ﻧﺎن درآوردن زن - ﺟﺰو وﻇﺎﻳﻒ زن ﻣﻄﻠﻘﺎّ ﻧﻴﺴﺖ. آﻧﺠﺎﻳﻰ ﻛﻪ زن می‌خواهد ﺑﺮود ﺑﻴﺮون ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﻧﺎن دربیاورد ﻧﻪ، ﻫﻤﺎن ﺗﻮی ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﻧﺎن درآوردن ﺟﺰو وﻇﺎﻳﻒ زن ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺮ او ﻻزم ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻴﺨﻮد زحمتش را ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮدش ﻧﺪﻫﺪ، ﻛﺎرﻫﺎﻳﻰ دارد ﻛﻪ ﻣﻌﺎدل آن ﻛﺎر ﻫﺴﺖ داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ، ﺟﻬﺎد درراه ﺧﺪاﺳﺖ، ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ اﺳﺖ، ﺻﺤﺒﺖ ﻋﺮض ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﻔﻆ ﭘﺸﺖ ﺟﺒﻬﻪ اﺳﺖ، ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺎرﻫﺎی ﺳﻴﺎﺳﻰ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﺳﺖ، آﻧﺠﺎ ﺑﻠﻪ زن ﺑﺮود، آﻧﺠﺎ ﺗﻜﻠﻴﻒ اوﺳﺖ، وظیفه‌ی اوﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ ﻫﺮ ﭼﻰ ﻫﻢ می‌تواند اﮔﺮ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ آن ﻛﺎر، ﻛﺎر واﺟﺒﻰ ﻫﺴﺖ از ﻛﺎر داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺑﺰﻧﺪ، آن را ﻣﺤﺪود ﻛﻨﺪ ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ آن ﻛﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ و سیاسی‌اش ﺑﺮﺳﺪ.»[۲]


در مرحله‌ای بعد از ملتزم شدن به دو‌گانه فرض نمودن مشارکت اجتماعی و اشتغال زنان، باید بر مبنای مبانی اسلام، ساختارها و سیاست‌ها طرح‌ریزی و اجرا گردند نه بر اساس آنچه غرب تئوریزه و منتشر نموده است: «اگر می‌خواهیم نگاه ما نسبت به مسئله‌ی زن، نگاه سالم و منطقی و دقیقی باشد، شرط اوّل آن این است که ذهن‌مان را از این حرف‌هایی که غربی‌ها در مورد زن می‌زنند- در مورد اشتغال، در مورد مدیریت، در مورد برابری جنسی- باید بکلّی تخلیه کنیم. یکی از بزرگ‌ترین خطاهای تفکّر غربی در مورد مسئله‌ی زن، همین عنوان «برابری جنسی» است. عدالت یک حق است؛ برابری گاهی حق است، گاهی باطل است؛ چرا باید انسانی را که ازلحاظ ساخت طبیعی- چه از لحاظ جسمی، چه از لحاظ عاطفی - برای یک منطقه‌ی ویژه‌ای از زندگی بشر ساخته‌شده، از آن منطقه‌ی ویژه جدا کنیم، به منطقه‌ی ویژه‌ی دیگری که برای یک ساخت دیگر، برای یک ترکیب دیگری خدای متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایی دارد، چه دلسوزی‌ای در این هست؟ چرا باید کاری که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخاری است برای زن که کاری را انجام بدهد که مردانه است؟ من متأسّفم که گاهی خود خانم‌ها، خود بانوان، روی این مسئله حساسیت نشان می‌دهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟ خب بله در خیلی از مسائل هیچ تفاوتی نیست.» [۳]

دیدگاه اسلام درباره اشتغال

در رابطه با اشتغال زنان، آنچه از نظر اسلام اهمیت دارد؛ عدم تعارض با منافع جسمی و معنوی زنان است. به‌عبارت دیگر جز در موارد استثناء- که به احکام بر می‌گردد نه اعتقادات- هیچ محدودیتی برای اشتغال زنان وجود ندارد و حتی می‌توان ادعا نمود که در مواردی رویکرد حمایتی نیز در این رابطه داشته و دارد؛‌ مگر آن‌که تحت تأثیر این اشتغال؛ منفعتی بزرگ‌تر به مخاطره بیفتد:‌ «اﺳﻼم با کار ﻛﺮدن زﻧﺎن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮاﻓﻖ اﺳﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺗﺎ آﻧﺠﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻐﻞ اﺳﺎﺳﻰ او ﻛﻪ مهم‌ترین ﺷﻐﻞ اوﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻰ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻓﺮزﻧﺪ و ﺣﻔﻆ ﺧﺎﻧﻮاده، ﻣﺰاﺣﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺷﺎﻳﺪ ﻻزم ﻫﻢ می‌داﻧﺪ. ﻳﻚ ﻛﺸﻮر نمی‌تواند از ﻧﻴﺮوی ﻛﺎر زﻧﺎن در عرصه‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ بی‌نیاز ﺑﺎﺷﺪ؛ اما اﻳﻦ ﻛﺎر ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻛﺮاﻣﺖ و باارزش ﻣﻌﻨﻮی و اﻧﺴﺎﻧﻰ زن ﻣﻨﺎﻓﺎت ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﻳﺪ زن را ﺗﺬﻟﻴﻞ ﻧﻜﻨﺪ. زن را وادار به ﺗﻮاﺿﻊ و ﺧﻀﻮع ﻧﻜﻨﻨﺪ. اﺳﻼم ﻣﺎﻧﻊ ﻣﺸﺎﻏﻞ و مسؤولیت‌های زﻧﺎن ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ در ﻣﻮارد اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻰ، ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﻣﻮرد اتفاق ﺑﻴﻦ ﻓﻘﻬﺎﺳﺖ، ﺑﻌﻀﻰ ﻫﻢ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻴﻪ اﺳﺖ و در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪﻫﺎ ﻫﻢ اﻟﺒﺘّﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎر ﺷﻮد. »[۴]

مشاغل مناسب با ویژگی‌های زنانه

باید توجه داشت که موافقت و حمایت نظام اسلامی از اشتغال زنان به‌معنای بالابردن جایگاه ارزشی ایشان به این واسطه نمی‌باشد. چرا که جایگاه ارزشی زن فی‌‌ذاته متعلق به اوست که نباید مورد تعدی و ظلم واقع شود. به‌عبارت دیگر نباید ارزش‌مندی زن با اشتغال محاسبه و خلاف آن، ستم تلقی گردد: «ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﻣﺠﺎزﻧﺪ ﻛﻪ اﺳﺘﺨﺪام ﺑﺸﻮﻧﺪ، ﻣﺠﺎزﻧﺪ ﻛﺎر دوﻟﺘﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﺠﺎزﻧﺪ ﺗﻮی ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺮوﻧﺪ، ﻣﺠﺎزﻧﺪ در ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎی دوﻟﺘﻰ ﺗﺎ ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻی دوﻟﺘﻰ ﻫﻢ ﺑﺮوﻧﺪ، ﻫﻴﭻ اﺷﻜﺎﻟﻰ ﻧﺪارد. اما ﻣﻦ ﻳﻚ ﻧﻜﺘﻪای را ﻣﻦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺧﻮاﻫﺮی ﻛﻪ اﻳﻦ ﺳﺆال را ﻛﺮده ﺑﮕﻮﻳﻢ و آن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺎﻻ اﮔﺮ ﻓﺮض ﻛﺮدﻳﻢ ﺧﻮاﻫﺮﻫﺎ ﻧﺸﺪ اﺳﺘﺨﺪام دوﻟﺘﻰ ﺑﺸﻮﻧﺪ، آﻳﺎ اﻳﻦ دﻟﻴﻞ اﻳﻦ می‌شود ﻛﻪ آن دوﻟﺘﻰ ﻛﻪ زنها را وارد ادارات نمی‌کند؛ اﻳﻦ ﺑﺎ زنها ﺑﺪ اﺳﺖ؟ اﻳﻦ اﺳﺖ واﻗﻌﺎً ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ؟ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﻧﻮان در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ آﻧﻬﺎ را ادارات دﺳﺘﺸﺎن را ﺑﻨﺪ ﻛﻨﻨﺪ ﻳﻚ ﺷﺎﻫﻰ ﺻﻨﺎر ﺣﻘﻮﻗﻰ ﻣﺜﻼً ﺑﻬﺸﺎن ﺑﺪﻫﻨﺪ؟ اﻳﻦ اﺳﺖ؟ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﻴﻨﺶ ﻏﻴﺮﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪای ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زن ﺑﺎﺷﺪ.» [۵]

مهم‌ترین مشغولیت زنانه

شغل‌انگاری مادری و همسری نه‌ به‌معنای کارمندی است که باید در مقابل آن دست‌مزدی دریافت شود- هر‌چند که این موضوع در فقه شیعه مشروع و قابل مطالبه است- بلکه این مفهوم را دنبال می‌نماید که مسئولیتی والا و خطیر برعهده زن است که قابل قیاس با مشاغل اجتماعی نیست: «زن محترم است، هیچ‌کس هم نگفته که زن در میدان‌های اجتماعی وارد نشود یا مسئولیت نگیرد یا علم پیدا نکند. امّا درعین‌حال مدیر خانواده زن است، محورِ کانونِ خانواده زن است، مهم‌تر از همه‌ی مشاغل زن، مادری، همسری و ایجاد آرامش و سکینه است وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُـنَ اِلَیها؛ مایه‌ی سکونت و آرامش است؛ این خصوصیت زن در اسلام است.» [۶]

حضور در مسئولیت‌های فرهنگی و آموزشی

زن، به واسطه‌ی روحیه‌ی پرورش‌دهندگی و بنا نهادن ارتباطاتش بر اساس عطوفت؛ می‌تواند بر فرزندان جامعه تاثیر به‌سزایی داشته باشد و آنچه که ممکن است خانواده‌ها نسبت به آن بی‌تفاوت باشند را اصلاح و در میان نسل آینده تثبیت و ترویج نماید: «از ﻣﺴﺆولیت‌های ﻣﻬﻤﻰ ﻛﻪ زﻧﺎن می‌تواﻧﻨﺪ در آن ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، دراﻣﻮر ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ و آﻣﻮزﺷﻰ اﺳﺖ؛ ﺷﻤﺎ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ وﻇﻴﻔﻪی ﺣﺴﺎﺳﺘﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺎﮔﺮدﻫﺎ را در ﻣﺪارس ﻣﺆﻣﻦ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﻨﻴﺪ، ﻧﻪ ﻣﺘﻈﺎﻫﺮ و دارای اﺣﺴﺎس اﺟﺒﺎر ﺑﻪ اﻳﻤﺎن. ﺑﺎ ﻇﺮاﻓﺖ و دﻗّﺖ و ﻟﻄﻒ در رﻳﺨﺘﻦ ﺷﺮﺑﺖ اﻳﻤﺎن ﺗﺎ اﻋﻤﺎق وﺟﻮد ﻧﻮﺑﺎوﮔﺎن ﺗﻼش ﻛﻨﻴﺪ.اﻣﺮوز ﺗﻨﻬﺎ اﺑﺰارﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ در دﺳﺖ اﺳﺘﻜﺒﺎر ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺑﺮ ﺿﺪّ ﻣﺎ وﺟﻮد دارد، دو اﺑﺰار اﺳﺖ؛ ﻳﻜﻰ اﺑﺰار ﻓﺸﺎر اﻗﺘﺼﺎدی در ﻛﻮﺗﺎهﻣﺪّت ودﻳﮕﺮی اﺑﺰار ﻓﺴﺎد ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ در درازﻣﺪّت ﻛﻪ ﺧﻄﺮﻧﺎﻛﺘﺮ اﺳﺖ. معلمین در ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ارزش ﻣﺸﺎﻏﻞ در درﺟﻪی اول ﻗﺮار دارﻧﺪ و اﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ متعلمینتان ﺟﻬﺎد و اﻳﺜﺎر و آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮی را ﺑﻴﺎﻣﻮزﻳﺪ ﺗﺎ آﻳﻨﺪه‌ی اﻧﻘﻼب ﺗﻀﻤﻴﻦ ﺷﻮد.» [۷]

پرستاری

پرستاری، برآمده از خوی مراقبتی در افراد است که این ویژگی در زنان بیش از مردان متبلور و نمایان است. صبر، عطوفت به همراه حس همراهی و هم‌دلی زنانه، ویژگی‌هایی هستند که این شغل را ارجحیت خواهد بخشید: «اولین اﺷﺘﻐﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺧﺎﻧﻤ‌ﻬﺎ ﻣﻄﺮح می‌شود، ﭘﺮﺳﺘﺎری اﺳﺖ. ﻃﺒﻴﻌﻰﺗﺮﻳﻦ، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐﺗﺮﻳﻦ، ﺷﺎﻳﺪ ﻣﻬم‌ترﻳﻦ ﻳﺎ ﻳﻜﻰ از ﻣﻬم‌ترﻳﻦ اﺷﺘﻐﺎﻟ‌ﻬﺎ اﻳﻦ اﺳﺖ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺮوﻳﺪ ﺑﻪ ﻃﺮف ﺗﺠﻬﻴﺰ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﻴﺮوﻫﺎ ﺑﺮای اﻳﻦ ﻛﺎر و آﻣﺎده ﻛﺮدن و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪه‌ی ﻛﺮدن و ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪی ﻧﻴﺮوﻫﺎ ﻛﺮدن ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﺪ ﻣﺮاﻋﺎت ﺟﻬﺎت ﺷﺮﻋﻰ را ﻫﻢ انﺷﺎءاﷲ ﺑﻜﻨﻴﺪ.»[۸]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. زنان ﻓﺮﻫﻴﺨﺘﻪ و ﺣﻮزوی٢١/٢/٩٢
  2. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺟﺎﻳﮕﺎه زن در ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ٤/١٢/٦٣
  3. زنان برگزیده کشور93/01/30
  4. زنان نخبه ٢٥/٩/٧١و دیدار عمومی زنان٣٠/٧/٧٦
  5. ﭘﺮﺳﺶ و ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺎ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ٢٢/١٠/٦٧
  6. ذاکرین اهل‌بیت علیهم‌السلام،96/12/17
  7. ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎن زنان ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻛﺸﻮر٧/١١/٦٣
  8. زنان ﭘﺮﺳﺘﺎر واﺣﺪ ﺑﺴﻴﺞ ٣٠/١١/٦١

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد،محمد حسین،مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی،انتشارات انقلاب اسلامی،1391