تأثیر جنسیت بر زبان با مقایسه آثار دانشور و جلال
زبان از عناصر بنیادی در داستاننویسی به شمار میرود. یکی از مباحث مهم در بررسی زبان، توجه به جنسیت و رابطهی آن با زبان اثر است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند میان زبان و نوشتار زنان و مردان تفاوت وجود دارد. ویژگیهای زبان زنان در آثار«سیمین دانشور» با زبان زنان در آثار«جلال آل احمد» متفاوت است و نشان میدهد که چگونه زنانگی در کلمات، جملات، نوع نگاه به زندگی و پرداختن به مسائل مختلف نـقش دارد و آثار زنان را از مردان متفاوت میکند و در شخصیتپردازی آنها تأثیر میگذارد، چنانکه واژگان و اصطلاحات«خاک عالم، خدا مرگم بده و ...» و جملات سؤالی، بریده بریده و متزلزل همراه با شاید، باید، شک و تردید؛ ذهنیتگرایی و بیان احساس و اندیشه همراه با ترس؛ طرح موضوعاتی از قبیل خیاطی، بافندگی، آشپزی و ویژگیهای خاص زبانی از قبیل قصه گویی، توجه به زندگی شخصی مواردی هستند که این تفاوتها را برجستهتر نشان میدهند.[۱]مقایسه زبان زنان در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد
تأثیر جنسیت بر زبان
متغییرهای جنسیت در زبان به این دلیل روی میدهد که زبان با نگرشهای اجتماعی ارتباط نزدیک دارد. مرد و زن از نظر اجتماعی در جامعهای متفاوتند که برای آنها نـقشهـای متفاوتی در نظر میگیرند و از آنها انـتظار نمونههای رفتاری متفاوتی میرود.
زبان به سادگی این حقیقت اجتماعی را منعکس میکند. هویتهای جنسیتی علاوه بر اجتماعی بودن، کلامی نیز هستند. میان زبان و جنسیت رابطهای محسوس وجود دارد که از دید گذشتگان پنهان مانده است. بیتردید نوشتار زنان و مردان با هم تفاوت دارد، خصوصاً جایی که نیاز به شخصیتپردازی زن و خلق گفتگوها، حالات، روحیات، افکار و اندیشههای اوست، این تفاوت آشکارتر میشود.
در بررسی آثـار سیمین دانشور، تأثیرات اجتماعی و تاریخی، جدای از تأکید بر جنسیت، به وضوح دیده میشود. نمودهای زنانگی در واژگان و اصطلاحات، نوع جملات پرسشی یا تردیدی و احتمالی، توصیفاتی که مربوط به عوالم زنانه است، ذهنیتگـرایی و مـوضوعات گفتگو از قبیل خیاطی، آشپزی و آرایشگری و...، ویژگیهای خاص زنان از قبیل قصهگویی، مادری، باروری و فرزند پروری و توجه به جزئیات زندگی شخصی در زبان زنان آثارش، تفاوت زبان زنان و مردان را برجستهتر نشان میدهـد، در حالی که توفیق جلال در انتخاب زبان برای زنانش به پای سیمین نمیرسد. این امر میتواند ناشی از تفاوت ساحت وجودی نویسنده و قهرمانان او باشد.[۲] مولفههای تأثیر جنسیت بر زبان عبارت است از؛
- رفتارها و نمادهای زبانی
صداها، واژهها، نمادهای زبانی، حرکات، عادات، ژستها در مجموع زبان را شکل میدهند. زنان و مردان در هر جامعهای عادات و رفتار اجتماعی خاص خود را دارند. مثلا راه رفتن و خندیدن زن و مرد با هم متفاوت است. [۳] برخی واژهها زنانه یا مردانه هستند. مثلا واژه خدا مرگم بده را زنان استفاده میکنند و چاکرم را مردان بهکار میبرند. [۴]
- نوع جملات
زبان زنان و مردان بهلحاظ نوع جملات متفاوت است. زبان زنان حاوی جملاتی با بار معذرتخواهی، سوالهایی مبهم، حمایت شخصی، راهنمایی و حاوی اظهاراتی ضعیف است اما زبان مردان حاوی اظهاراتی قوی، خودترویجی، اقتدار و سوالاتی فصیح است. [۵]
- موضوع گفتگو
موضوع گفتگوی زنان و مردان متفاوت است و این به دلیل فعالیت بیشتر هر کدام از این دو جنس در برخی زمینههاست. مثلا زنان در خیاطی، بافندگی، آشپزی و آرایش دلمشغولی بیشتری دارند و طبیعتا از اصطلاحات این حوزه بیشتر استفاده میکنند و مردان در امور نظامی، مکانیکی، فلزکاری و کارهای سنگین بیشتر فعالیت میکنند و اصطلاحات همین حوزهها را در زبانشان استفاده میکنند. [۶]
- ویژگیهای زنانه
(مادری، شهودگرایی، طبیعت و باروری، قصه گویی، توجه به جزئیات و ظریف کاریها، درگیر شدن در زندگی شخصی، اثر زنانه را از مردانه متفاوت میکند. [۷]
زبان زنانه در آثار سیمین دانشور
خانم دانشور در کتاب سووشون، از عبارتهایی مثل؛ زارزار اشک ریختم، خدا مرگم دهد، مرگ من، بمیرم الهی در موارد مختلف استفاده کردند.
مقایسهی زبـان زنانه در آثار دانشور و جلال آل احـمد
یکی از موارد، رفتارها و نمادهای زبانی است که در آثار دانشور شیوهی متفاوت گفتار، از جـمله جـملاتی مثل«وا، خدا مرگم بده و ...» بیشتر کـارکرد جامعهشناختی داشت، اما نکتهی قابل توجه در آثار جـلال آل احـمد این است که همهی شخصیتهای زنی که او خلق میکند این نوع گفتارها و نمادها را دارند.
پرداختن به ذهنیت زن ایرانی و واکاوی آن برای رسیدن به هویت زنانه و تلاش برای درک زندگی بهتر یکی از مسائل اصلی«سیمین دانشور» است. اما جلال آل احمد وارد ذهنیت زن نمیشود. او شـخصیت زنی ندارد که عواطف و احساسات و افکار زنانه را نشان دهد.
احساسات مادرانهی دانشور بسیار پر شور است اما شخصیتهای جلال آل احمد با این مورد غریبهاند.
تفاوت دیگر در موضوع گفتار است. در آثار«سیمین دانشور» علاوه بر مسائل روزانه، گفتگوی زنان در مورد مـسائل دانـشجویی، سیاست، مذهب، شخصیتهای تأثیرگذار، مسائل اجتماعی گوناگون و ... وجود دارد اما در داستانهای«جـلال آل احـمد» موضوع گفتگوی زنان در مورد زندگی روزمره است و این نشانگر یک سویهنگری نویسنده میباشد.
هـمچنین سیمین دانشور، ترسهای متفاوت و مختلفی را در آثارش بیان میکند اما در آثار آل احـمد ترس زنان در: ترس از دست دادن شوهر و آمدن هوو، ترس از مورد خشم شوهر واقع شدن به خاطر کاری کوچک مثل خریدن لاک و ترس از کتک خوردن از پدر، خـلاصه میشود و جملات زنان را شکل میدهد. یکی دیگر از ویژگیهای آثار زنان، استفاده از پیکر برای القای معناست. در آثار«سیمین دانشور» این ویژگی وجـود دارد اما در آثار جلال آل احمد، زنان پیکری ندارند که بخواهند با آن سخن بگویند و زیباییشان قابل وصـف و ستایش نیست. در آثار جلال، اثری از موی بلند و چشم و ابروی زیبا و اندام کشیده و بوی خوش دیده نمیشود.
در بررسی زبان و نوشتار زنانه در آثار«سیمین دانشور» موارد مختلفی از ویژگیهای زنانه وجود دارد که در آثار«جلال آل احمد» از ویژگیهایی مثل«شهودگرایی و دخالت ناخودآگاه، خواب دیدنی که موجب آگاهی میشود، ارتباط با طبیعت و اهمیت رنگ، حس و بو، سیاست، درکهای متقابل زنانه، اظهار نظر در مـقابل مردان، اهمیت اسم برای نشان دادن هویت و حتی پرستاری و مادری» خبری نیست.
بنابراین ذهنیت و نگاه یک زن و خلق شخصیتهای زن او متفاوت از مردان است. همین ویژگی جایگاه مهم زنان در داستاننویسی امروز و جبران کاستیهای شـخصیتپردازی زن را نشان میدهد.
پانویس
- ↑ باقری و بهمنی، مقایسهی زبان زنان در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد، 1392، ص 43
- ↑ باقری و بهمنی، مقایسهی زبان زنان در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد، 1392، ص 57
- ↑ مدرسی، درآمدی بر جامعهشناسی زبان، 1387، ص 161
- ↑ مدرسی، درآمدی بر جامعهشناسی زبان، 1387، ص 163
- ↑ عالمی کرمانی، 1389، زبان انگلیسی و جنسیت
- ↑ مدرسی، درآمدی بر جامعهشناسی زبان، 1387، صص 160- 161
- ↑ باقری و بهمنی، مقایسهی زبان زنان در آثار سیمین دانشور و جلال آل احمد، 1392، صص 50-52
منبع
- بهمنی مطلق، یدالله و باقری، نرگس، مجله زن و فرهنگ، بهار 1391، شماره 11، صفحات 42 تا 59.
- عالمی کرمانی، نغمه، زبان انگلیسی و جنسیت، سایت جمهوری سکوت، 14/01/1389
- مدرسی، یحیی، درآمدی بر جامعهشناسی زبان، نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، چاپ اول، 1387.