جنسیتی بودن گفتمان قرآن
گزارش از مقاله
این مقاله در نقد مقاله «فلسفه مردانه بودن گفتمان قرآنی» نوشته سید موسی صدر نگاشته شده است.
این مقاله بیان میکند که نویسنده «فلسفه مردانه بودن گفتمان قرآنی»، مقصود خطابات مذکر در وحی الهی را تـوجه به مردان و مسائل مربوط به آنان عنوان نموده و آیاتی را [۱] كه حكم ویژه زنان را بـیان میكند، شاهد مثال آورده كه در تمام آیات روی سخن با مردان مؤمن است و لحن خطاب غیبت میباشد.
او بیان میکند که نویسنده، حـتی عذابها و پاداشهای اخروی را نیز ویژه مردان تلقی نموده و تقریباً قرآن در تمام موارد از چیزهایی نام میبرد، كه مطابق با خواستههای مردان است و تـنها بـرای آنـان جاذبه دارد.[۲]
در ادامه مقاله، آیـات مـتعددی در ارزش صـالحان و عـمل صـالح و پاداش اخروی و طرف خـطاب قـرار گرفتن برخی زنان؛ هم چون حضرت مریم س و همسر فرعون و ملكه سبا آورده شده كه موارد اندك تلقی نمودهاند، نـشانگر تـوجه و عـنایت خداوند بر خواستهها و تمایلات زنان هـمچون مردان عـنوان نـمودهانـد كه بـا مطالب صدر مقاله متناقض میباشد.
نویسنده در ادامه بحث، چهار مورد را به عنوان مدخل بحث، خارج از بحث نوشتار خود دانسته اما دلیل مستند و مستدلّی بر این اخراج، ارائه نـنموده است.
سپس نویسنده منتقد بیان میکند که اگـر طبق مقاله «فلسفه مردانه بودن گفتمان قرآنی»، بـرخی از خطابات قرآن مردانه باشند، باید ابتدا به سؤالات زیر پاسخ داد:
- چرا خداوند حكیم و علیم، نیمی از مخلوقات خود را كه بر روی نیم دیگر اثر تربیتی عمیق و پایدار دارد و خود آن را احسن الخالقین نامیده اسـت مورد خطاب مستقیم قرار نداده است؟ چگونه با عدل و حكمت و خالقیت خدا سازگار است؟
- در صورتی كه خطابات قرآن را مردانه بدانیم، باید زنان را غیر از موارد واژههای مؤنث، از دائره وظایف، حقوق شرعی و اخلاقی و مجازات دنیوی و اخروی مـطرح در قـرآن خارج بدانیم؛ زیرا وجوب امر تنها به مورد خطاب واجب میشود نه همه افراد.
- اگر اسلام، مكتب انسانساز جهانی و همگانی است، مردانه بودن گفتمان قرآن چگونه با ایـن امـر سازگار بوده و قابل توجیه است مگر اینكه زنان را از دائره انسانها خارج بدانیم!
- جاودانه بودن قرآن حاكی از آن است كه مختص زمان خاصی نبوده، بنابراین نمیتوان، فعّال بودن مردان در صحنه اجـتماعی را بـر مردانه بودن خطابها دلیل آورد؛ چرا كه میزان فعالیت زنان صدر اسلام با عصر حاضر قابل قیاس نیست، و در آینده نیز مسلماً نخواهد بود. بنابراین میزان فعالیت زنان و مردان را نمیتوان فـلسفه خـطابات قـرآن قرار داد، زیرا اگر جامعه، امـكان فـعالیت گـسترده زنان را در امور اقتصادی و… فراهم نكرده، ولی در آیات به طور صریح استقلال و فعالیت اقتصادی زن بیان شده است، آیا میتوان ضعف عملكرد مـسلمانان را مـتوجه خـطابهای قرآن نمود! تعالیم كتاب آسمانی قرآن فـراتر از زمـان و مكان است و نمیتواند تنها جامعه زمان نزول را در نظر دارد.
- آیا نباید ابتدا بود یا نبود مسألهای محرز گردد، تـا بـعد بـتوانیم فلسفه وجود یا عدم آن را جستوجو نماییم؟ آیا اصل مـسأله مردانه بودن گفتمان قرآن صحت داشته و قابل طرح است كه ما دنبال فلسفه آن باشیم!
- آیا ما اصول و فرهنگ حـاكم بـر قـرآن را درست شناختهایم كه جویای فلسفه گفتمانهای قرآنی هستیم؟
- اگر خطابهای قـرآن مردانه هست، این مسأله چگونه با ارزشها و كمالات مطرح در قرآن قابل توجیه است؟ آیا میتوان در تبیین فـلسفه گـفتمانهـای قرآنی این دو مسأله را كه اساس و بستر كلیه تعالیم اسلام هستند نادیده گرفت و تـنها بـه بـحث زبانشناختی در قرآن پرداخت!
نویسنده در خاتمه، یادآوری میکند كه برای ورود در صف پر افتخار مبلغان دین بـاید خـدا را بـا علوم عقلی، شهود و ایمان برخاسته از عمل صالح شناخت. آن سان كه خدا به خدایی شناخته گـردد، دسـتورات و خواست او نیز به درستی شناخته شده، درك صحیح از مكتب وحیانی پیدا خواهد شد.
وظـیفه مـبلّغ دیـن تنها تبلیغ دین اسلام متصل به وحی است. اشاعه افكار و سلیقههای شخصی راه را بـر اشـاعه تثبیت افكار وارداتی كه همواره وجود داشته است از جمله فمینیسم باز گذاشته و خـرده گـیران مـغرض را گستاختر میگرداند. از رهگذر این گونه نوشتارهاست كه فمینیستهای غربی در صدد ایجاد خدای زنانه بـرای زنان هستند.
پانویس
منبع
- نویسنده : منصوره وطنی، مجله پژوهش های قرآنی، پاییز و زمستان 1380، شماره 27 و 28، صفحات 394 تا 399.
- لینک نورمگز
- لینک پژوهش های قرآنی
- لینک سیویلیکا