خانواده بدسرپرست
خانواده بدسرپرست، خانواده دارای سرپرست بیمسئولیت.
بدسرپرستی خانواده از جمله معضلات اجتماعی است که گروههای آسیبپذیر، یعنی زنان، کودکان و سالمندان را تهدید میکند. سنتها و سبکهای تربیتی غلط، اعتیاد و تشدید فقر و نابرابری، از جمله عوامل شیوع بدسرپرستی است. خانوادههای بدسرپرست علاوه بر مشکلات فراوان اقتصادی با چالشهای اجتماعی همچون عدم حمایت و پذیرش از سوی جامعه و نهادهای مربوطه، آزارهای جسمی و روحی توسط سرپرست و مشکلاتی چون فرار فرزندان، اعتیاد، مشکلات روانی، فزونی کودکان کار و خیابانی مواجه هستند.
مفهومشناسی
اگر سرپرست خانواده، دچار آسیبها و مشکلات رفتاری، اخلاقی و اجتماعی بوده یا بهدلایلی، مسئولیت سرپرستی خانواده را بهطور مناسب انجام ندهد، آن خانواده، «خانواده بدسرپرست» نام میگیرد.[۱] کودک بدسرپرست، کودکی است که به تشخیص مراجع قضایی بهطور دائم یا موقت از سرپرستی مؤثر و با صلاحیت محروم شده است.[۲] کودکان و نوجوانان بدسرپرست، ممکن است با والدین یا سرپرستان قانونی خود زندگی کنند که شرایط لازم را برای نگهداری آنان ندارند.[۳] ابتلای سرپرست خانواده به اعتیاد یا فسادهای اخلاقی، مجبورکردن کودکان به مشاغل ضداخلاقی یا سوءاستفاده از آنان، از جمله عوامل و مصادیق بدسرپرستی است.[۴]
تاریخچه
مردان بهعنوان سرپرست خانواده، در بسیاری از جوامع، حق تنبیه بدنی و بهرهکشی از زن یا کودک خود را داشتهاند. در روم قدیم، کشتن فرزندان، حق طبیعی والدین بوده و گاهی آنان را قربانی میکردند. میان اعراب جاهلی نیز رسم دخترکشی معروف بود؛ تا آنکه دین اسلام با آن مقابله کرد. در قرون وسطی در بیشتر کشورهای مسیحی، کودکان مورد ستم قرار گرفته و قشری زیردست و آسیبپذیر بودند. با آغاز انقلاب صنعتی و ناگزیری خانوادهها برای کار شبانهروزی نیز سبب بهکارگیری زنان و کودکان در کارخانهها و شرایطی هولناک شد تا در نهایت، قوانینی از جمله، قانون کار کودکان وضع شد. در آمریکا، این دیدگاه که تنبیه برای رامکردن طبیعت شرورانه کودک ضروری است، رایج بود. در سال 1866م، بنیانگذار انجمن جلوگیری از بیرحمی با حیوانات، کودکان را بهعنوان بخشی از حیوانات مورد حمایت قرار داد و در دادگاهی با موافقت قاضی، انجمن جلوگیری از بیرحمی با کودکان تاسیس شد.[۵]
بدسرپرستی در جهان معاصر
در آمریکا خانواده و بهویژه مادر، عامل بیشترین بدرفتاری و غفلت از کودک است. 40. 3% تمام خشونتها علیه کودکان در سال 2002م توسط مادران انجام شده و والدین با هم مرتکب 18% خشونتها شدهاند. طبق گزارش جهانی، سرپرستان بدرفتار با کودک، بیشتر جوان، تنها، فقیر و بیکار هستند و در آمریکا، مادران مجرد سه برابر بیشتر از مادران متاهل احتمال دارد کودکشان را تنبیه کنند.[۶] در سال 2002م تعداد 239 پسر و 210 دختر زیر 18 سال در آمریکا به دست والدینشان به قتل رسیدهاند. البته این آمار فقط شامل بخشی از این رویدادها بوده و آمار واقعی بسیار بیشتر از این است.[۷] در اروپای غربی نیز بدرفتاری با کودک و آزار خانگی، از دلایل اصلی از دستدادن مراقبت والدین است که اغلب با مشکلات مالی، اختلالات روانی، مصرف الکل و مواد مخدر مرتبط است. در فرانسه بهطور متوسط هر هفته، سه کودک و در آلمان و بریتانیا دو کودک در اثر آزار و بیتوجهی جسمی، جان خود را از دست میدهند. قانون منع تنبیه بدنی کودکان فقط در اتریش، دانمارک، فنلاند، آلمان، ایسلند، نروژ و سوئد وجود دارد. در اتریش، سالانه حدود 21000 کودک که بهطور موقت از خانواده خود حذف شدهاند، توسط اقدامات دولتی مراقبت میشوند و به والدین آنها مشاوره و راهنمایی تربیت کودک ارائه میشود.[۸]
بدسرپرستی در ایران
خانوادههای بد سرپرست در ایران به دلیل تنوع خردهفرهنگها، گونههای متفاوتی دارند. آمارهای غیررسمی، از افزایش تعداد خانوادههای بدسرپرست حکایت دارد. طبق یک گزارش، نزدیک به 87% از کودکان مراکز شبانهروزی، بدسرپرست هستند،[۹] اما فقط بخشی از آنها تحتسرپرستی مراکز حمایتی رسمی، مانند بهزیستی و کمیته امداد قرار میگیرند. بر اساس آمار اعلام شده توسط کمیته امداد، تعداد خانواری که در سال 1395ش بهعلت بدسرپرستی مورد حمایت این کمیته قرار گرفته است، 2220 خانوار بوده که در سال 1398ش به 5659 خانوار افزایش یافته است.[۱۰]
قوانین در ایران
طبق ماده 1173 قانون مدنی، حاکم شرع میتواند در صورت بیکفایتی والدین به دلایل زیر در مورد حضانت طفل، تصمیم بگیرد؛
- اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار؛
- اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء؛
- ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی؛
- سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشاء، تکدیگری و قاچاق؛
- تکرار ضربوجرح خارج از حد متعارف.
طبق ماده 1196 قانون مدنی، عدم پرداخت نفقه به فرزندان نیز از مصادیق بدسرپرستی محسوب میشود. همچنین طبق ماده 4 قانون تامین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و نوجوانان ایرانی، اگر والدین یا سرپرستان قانونی کودکان و نوجوانان کمتر از 18 سال از فراهمکردن امکانات تحصیلی امتناع کنند، یا بهنحوی از انحاء از تحصیل او جلوگیری کنند، توسط حکم مرجع قضایی به مجازات مقرر در این قانون محکوم میشوند.[۱۱]
با تصویب قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست سال 1392ش، بسیاری از خلاهای پیشین برطرف شده و بر اساس آن، اگر دادگاه تشخیص دهد که سرپرستان طفل، از صلاحیت لازم برخوردار نیستند، بهجهت جلوگیری از ورود آسیب به سلامت جسمی و روحی، طفل مذکور را از والدینش جدا و بهصورت موقت در مراکز بهزیستی نگهداری میکند تا اقدامات لازم جهت سلب حضانت از والدین طفل بدسرپرست (با توجه به مادۀ 1173 قانون مدنی) انجام شود. در صورتیکه صلاحیت خانواده برای سرپرستی طفل بدسرپرست احراز شود، سرپرستی آنها را به متقاضیان واجد شرایط، واگذار میکند. البته، والدین حقیقی طفل بدسرپرست، در اولویت قرار دارند؛ یعنی پس از رفع موانع بدسرپرستی، طفل مذکور میتواند به خانواده حقیقی خود بازگردد.[۱۲]
در ماده 230 قانون برنامه پنجم توسعه نیز دولت موظف به ساماندهی امور اقتصادی- معیشتی با اولویت ساماندهی مشاغل خانگی برای زنان سرپرستخانوار و زنان بدسرپرست شده و در ماده 38 و 39 نیز موظف به تامین اجتماعی اقشار آسیبپذیر شده است که خانوادههای بدسرپرست نیز در زمره آن قرار دارند.[۱۳] ماده 97 منشور حقوق و مسئولیتهای زنان نیز به حق برخورداری زنان و دختران از حمایتهای لازم در صورت فقر، طلاق، معلولیت، بیسرپرستی، بدسرپرستی و ایجاد امکانات جهت توانبخشی و خودکفایی تصریح میکند.[۱۴]
عوامل موثر بر بدسرپرستی
امروزه گسترش شهرنشینی و تنشهای خانوادگیِ ناشی از آن، مانند فقر، بیکاری، مهاجرت و فضای آپارتماننشینی، زمینههای فراوانی برای افزایش خانوادههای بدسرپرست ایجاد کرده است.[۱۵] بر اساس برخی از پژوهشهای استانی، 6. 2% زنان سرپرستخانوار، بهدلیل زندانیشدن و 5. 5% آنها بهدلیل متواریشدن شوهر مجبور به پذیرش سرپرستی خانواده شدهاند.[۱۶] در پژوهشی دیگر، اعتیاد پدر 16 درصد و اعتیاد پدر و مادر 12 درصد در فرار دختران موثر بوده است؛ 15 درصد از این دختران نیز سابقه زندانیشدن یکی از والدین را داشتهاند و 18. 7 درصد از آنها علت اولین فرار خود را از همپاشیدگی خانواده عنوان کردهاند. در کل 26. 7 درصد از دختران تهرانی تجربه آزار جسمی توسط والدین را داشتهاند.[۱۷]
مهمترین مشکلات خانوادههای بدسرپرست، مشکلات اقتصادی است که بیشتر، زنان را درگیر میکند. زنان بدسرپرست، نقش دوگانه مادر و پدر را برعهده دارند و مشکلات آنان در کنار شوهر معتاد یا مشکلدار، دوچندان است. همچنین یارانه این خانوادهها بهحساب سرپرست واریز میشود که فاقد صلاحیت بوده و آن را صرف اعتیاد یا دیگر کجرویهای خود میکند.[۱۸] همچنین محدودیت حمایت دولتی و اجتماعی از این خانوادهها و نبود سیستم جبرانکننده کسری درآمد از سوی نهادهای دولتی یا ناچیز بودن آثار آن، این دسته از زنان را به خطر فقر کشانده است.[۱۹]
پیامدهای بدسرپرستی
پیامدهای روانشناختی
خانوادههای بدسرپرست هم بهدلیل مسائل اقتصادی و هم تحتتاثیر آزار و اذیت سرپرست در محیط خانه، مشکلات روحی و روانی را نیز تجربه میکنند. همچنین نگرش منفی جامعه به این افراد، موجب مخدوششدن روابط اجتماعی آنان با دیگران و عدم امنیت اجتماعی و آسایش روانی میشود. حضانت و سرپرستی فرزندان، مناسب نبودن و مسئولیتپذیر نبودن سرپرست نیز بار اضافی بر دوش این خانوادهها میگذارد. زنان بدسرپرست گاهی نیز تحت خشونتهای خانگی، همانند کتکزدن، تحقیر، توهین و آزارهای جسمی و اجبار به فعالیتهای نامشروع یا خطرناک توسط همسر یا پدر خود قرار میگیرند.[۲۰] اعتیاد نیز بهعنوان یکی از عوامل اصلی بدسرپرستی، سبب غفلت از فرزندان، افت تحصیلی و فرار آنان، افت سطح اجتماعی خانواده، طلاق و خشونت در خانواده و حتی انتقال اعتیاد به فرزندان میشود.[۲۱]
ضعف کارکردی خانواده
خانوادههای بدسرپرست چون یک خانواده گرم و حمایتگر نیستند، کارکرد ضعیفی داشته و این ناکارآمدی در بروز اختلالات رفتاری در کودکان، عدم ارائه راهکارهای مؤثر برای رشد و سلامت روانی آنان و بروز خشونت و غفلتورزی نسبت به آنان مشاهده میشود که در نتیجه، کودکان بهدلیل ترس، از تعامل خانوادگی اجتناب کرده و خود دچار خشونت میشوند. فرار از منزل، مدرسه و ولگردی نیز از نتایج این مسئله است.[۲۲]
پیامدهای اجتماعی
وجود تعارضات زناشویی پیوسته میان والدین، سبب الگوگیری کودکان از آن و آشفتگیهای روانی آنان شده؛ در نتیجه، افراد این خانواده، مهارتهای تنظیم هیجان کمتری داشته و توان مدیریت هیجانات منفی را پیدا نمیکنند. پیامد آن، ناسازگاری اجتماعی و خانوادگی این افراد و ضعف در مهارتهای اجتماعی و مواجهه با فشارهای مختلف زندگی است. در خانوادهای که پدر و مادر فرزند را ترک کنند یا به نیازهای او توجه نکنند، کودک دچار عدم تعادل روانی و ناسازگاری فراوانی خواهد شد.[۲۳] تعارضات زوجین، علاوه بر کودکان، زوجین را نیز به انواع بزهکاریها مثل ضربوجرح، فساد جنسی و سرقت میکشاند. در واقع، علت اساسی رفتارهای ضداجتماعی، بزهکاری نوجوانان و بزرگسالان و بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی، تنشهای خانوادگی است.[۲۴]
پیامدهای تربیتی
خانواده بدسرپرست، بهویژه معتاد، بیشتر از سبک تربیتیِ مستبدانه یا سهلگیرانه استفاده میکنند؛ در نتیجه، فرزندان آنان، رشد ذهنی پائینتری دارند؛ یعنی یا بهدلیل حاکمیت قوانین سخت، باورهای ماکیاولیستی، یعنی خودخواهی و رسیدن به اهداف خود به هر وسیله ممکن، پیدا میکنند و یا بهجهت فضای عاطفی شدید و فاقد هر نوع قانون و قاعده، کودکانی بیبندوبار میشوند. در هر دو حال، این کودکان قانونگریز و ناتوان از احترام به حقوق دیگران و دچار نقص در اجتماعیشدن و رشد ذهنی هستند.[۲۵]
فقدان الگوی تربیتی
فرزندان خانوادههای بدسرپرست، زندگی معمول و آرامی نداشته و بههمین دلیل، معیارهای ثابتی برای زندگی ندارند. بسیاری از آنان بهدلیل تنش در خانواده یا در محیط پرورشگاههای عمومی، با سیستمی مواجه هستند که مکان و کادر شبانهروزی آن پیوسته درحال تغییر است. در چنین محیط بیثبات، تغییرپذیر و بدون تمرکز، آنان کسی را بهعنوان الگوی ثابت تربیتی و اخلاقی نیافته و انواع مشکلات شخصیتی و رفتاری مییابند.[۲۶]
پانویس
- ↑ . «قانون مدنی»، پایگاه اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور، ماده 1173.
- ↑ . «گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران»، مرکز آمار ایران ب، ١٤٠٠ش، ص97.
- ↑ . لامع و جاننثاری، «مبانی حضانت و سرپرستی کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در فقه و حقوق موضوعه ایران»، 1400ش، ص34.
- ↑ . «قانون مدنی»، پایگاه اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور، ماده 1173.
- ↑ . طوقانیپور و عظیمزاده اردبیلی، جرایم والدین و سرپرستان قانونی علیه کودکان در نظام حقوقی ایران، 1392ش، ص30-33. کیتلسون و همکاران، حقایقی درباره سوءرفتار، 1391ش، ص28-30.
- ↑ . کیتلسون و همکاران، حقایقی درباره سوءرفتار، 1391ش، ص23.
- ↑ . کیتلسون، و همکاران، حقایقی درباره سوءرفتار، 1391ش، ص138.
- ↑ . Brandvoll، Ingunn & Doris Kirchebner،» Abuse and Neglect of Children in Western Europe - International Day of Families «، 2004، p1.
- ↑ . موسوی چلک، «87 درصد کودکان مراکز شبانهروزی بهزیستی، بدسرپرست هستند»، وبسایت رکنا.
- ↑ . مرکز آمار ایران، «شاخصهای عدالت اجتماعی»، 1399ش، ص46.
- ↑ . لامع و جاننثاری، «مبانی حضانت و سرپرستی کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در فقه و حقوق موضوعه ایران»، 1400ش، ص41-42.
- ↑ . لامع و جاننثاری، «مبانی حضانت و سرپرستی کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در فقه و حقوق موضوعه ایران»، 1400ش، ص40-41.
- ↑ . «قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394ـ1390)»، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
- ↑ . «منشور حقوق و مسؤلیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران»، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
- ↑ . طوقانیپور و عظیمزاده اردبیلی، جرایم والدین و سرپرستان قانونی علیه کودکان در نظام حقوقی ایران، 1392ش، ص34-35.
- ↑ . دغاقله و کلهر، آسیبهای شهری در تهران (وندالیسم، دختران فراری، زنان سرپرست خانوار و تکدیگری)، 1389ش، ص238.
- ↑ . دغاقله و کلهر، آسیبهای شهری در تهران (وندالیسم، دختران فراری، زنان سرپرست خانوار و تکدیگری)، 1389ش، ص194-201.
- ↑ . «زنان بدسرپرست بدون پشتوانه/ حکایت همچنان باقی است!»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ . علینژاد، «نقطه ایدهال حمایت از زنان بدسرپرست و بیسرپرست»، خبرگزاری ایلنا.
- ↑ . علینژاد، «نقطه ایدهال حمایت از زنان بدسرپرست و بیسرپرست»، خبرگزاری ایلنا.
- ↑ . یعقوبیدوست، جامعهشناسی مسائل اجتماعی معاصر در ایران، 1397ش، ص86.
- ↑ . صدرالسادات و همکاران، «مقایسه شیوههای فرزندپروری و کارکرد خانواده در خانوادههای بدسرپرست، دارای اختلالات رفتاری و عادی»، 1384ش، ص49.
- ↑ . شیرخانی و همکاران، «مقایسه مهارتهای تنظیم هیجان و سازگاری در بین کودکان بدسرپرست، بیسرپرست و عادی»، 2017م، ص12.
- ↑ . معظمی، فرار دختران. چرا؟، 1382ش، ص108-109.
- ↑ . کاکوجویباری و همکاران، «مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی»، 1394ش، ص174.
- ↑ . شیرخانی و همکاران، «مقایسه مهارتهای تنظیم هیجان و سازگاری در بین کودکان بدسرپرست، بیسرپرست و عادی»، 2017م، ص13
منابع
- دغاقله، عقیل و کلهر، سمیرا، آسیبهای شهری در تهران، تهران، جامعهشناسان، 1389ش.
- «زنان بدسرپرست بدون پشتوانه، حکایت همچنان باقی است»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: 15 تیر 1392ش.
- شیرخانی، کوروش و همکاران، «مقایسه مهارتهای تنظیم هیجان و سازگاری در بین کودکان بدسرپرست، بیسرپرست و عادی»، اولین کنفرانس علوم اجتماعی، تربیتی، علوم انسانی و روانشناسی، 2017م.
- صدرالسادات، سیدجلال و همکاران، «مقایسه شیوههای فرزندپروری و کارکرد خانواده در خانوادههای بدسرپرست، دارای اختلالات رفتاری و عادی»، مجله علوم پزشکی شهرکرد، ش2، 1384ش.
- طوقانیپور، فائزه و عظیمزاده اردبیلی، فائزه، جرایم والدین و سرپرستان قانونی علیه کودکان در نظام حقوقی ایران، تهران؛ دانشگاه امام صادق، 1392ش.
- علینژاد، غزل، «نقطه ایدهال حمایت از زنان بدسرپرست و بیسرپرست»، خبرگزاری ایلنا، تاریخ انتشار: 28 اردیبهشت 1400ش.
- «قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394ـ1390)»، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ درج مطلب: 30 دی 1389ش.
- «قانون مدنی»، پایگاه اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور، معاونت حقوقی ریاست جمهوری، تاریخ بازدید: 25 تیر 1403ش
- کاکوجویباری، علیاصغر و همکاران، «مقایسه نظریه ذهن در کودکان بدسرپرست و عادی»، نشریه شناخت اجتماعی، ش7، 1394ش.
- کیتلسون، مارک ج. و همکاران، حقایقی درباره سوءرفتار، ترجمه کیومرث فرحبخش و سیدمحسن عامریزاد، تهران؛ آواینور، 1391ش.
- «گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران»، مرکز آمار ایران (ب)، بهار١٤٠٠ش.
- لامع، زهرا و جاننثاری، ژاله، «مبانی حضانت و سرپرستی کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در فقه و حقوق موضوعه ایران»، دوفصلنامه پژوهشهای انتظامی-اجتماعی زنان و خانواده، ش9، 1400ش.
- مرکز آمار ایران، «شاخصهای عدالت اجتماعی»، مرکز آمار ایران، زمستان 1399ش.
- معظمی، شهلا، فرار دختران؛ چرا؟، تهران؛ دانشگاه تهران، 1382ش.
- «منشور حقوق و مسؤلیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران»، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ تصویب: 31 شهریور 1383ش.
- موسوی چلک، سیدحسن، «87 درصد کودکان مراکز شبانهروزی بهزیستی، بدسرپرست هستند»، وبسایت رکنا، تاریخ درج مطلب: 3 اسفند 1398ش.
- یعقوبیدوست، محمود، جامعهشناسی مسائل اجتماعی معاصر در ایران، تهران، جامعهشناسان، 1397ش.
- Brandvoll، Ingunn & Doris Kirchebner، Abuse and Neglect of Children in Western Europe - International Day of Families، SOS Children’s Villages، 2004.