سلامت اجتماعی زنان
چهارمین نشست از سلسله نشستهای سلامت اجتماعی کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه دانشگاه تهران با همکاری مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران و با حضور اساتید و علاقهمندان به این حوزه در نوزدهم تیرماه برگزار شد.
این نشست حول محور سلامت اجتماعی زنان تشکیل شد و دکتر محمد علی محمدی قره قانی، [۱] و دکتر نسیبه زنجزی [۲] سخنرانی خود را ایراد کردند. مدیریت این نشست را دکتر پیام روشنفکر، [۳] به عهده داشتند.
گزارش نشست
این نشست با موضوع سلامت اجتماعی زنان برقرار شد که صاحب نظران مطالب خودشان در این مورد بیان کردهاند.
سخنان دکتر روشنفکر
دکتر روشنفکر نشست را با بیان این موضوع آغاز کردند که سلامت اجتماعی موضوعی در حال تکمیل و نسبتا نو است. در این میان نگاه جنسیتی به سلامت اجتماعی، موضوعی که قرار است در این جلسه به آن پرداخته شود، مسلما خیلی جدیدتر است.
سخنان دکتر محمدی
دکتر محمدی در ادامه به نقد روششناختی مطالعات زنان در ایران پرداختند. از نظر ایشان اگر رویکردهای روششناختی مان را اصلاح کنیم، میتوانیم برآیند بهتری داشته باشیم. اگر پیشرفت غرب را شامل چندین مرحله بدانیم؛ ما بدون آن که مراحل اولیه را طی کنیم؛ از مراحل چندم پیشرفت غربی را اخذ کردهایم و به اینجا آمدهایم و نه تنها مشکلات ما کمتر نشده بلکه روز به روز بیشتر هم شده است. غرب سرشار از مسائل هستی شناختی بوده است. غرب دائما این سوال را مطرح میکرده که چگونه مسئلهای فهمیدنی است و آنچه فهمیده شده چه ادبیاتی دارد؟ تا هنرمند تصویری در ذهن خود نداشته باشد، نمیتواند تصویری بیافریند. تا تصویر نیاید ماده و عینیت ظاهر نمیشود. شی محصول خیال و اندیشه و معناسازی است.
اگر این حوزههای انتزاعی در اندیشه وجود نداشته باشد؛ متعاقبا حوزههای مادی وجود نخواهند داشت. خیلی از بلایا تنها در کشور ما وجود دارد. خیلی از مشکلات ، به عنوان مثال ازدواج سفید تنها در کشور ما وجود دارد. ما مصرف کننده کالاهای فکری، فرهنگی و معناشناسی آنها بودهایم. در نتیجه در جایی که با مشکلاتی مختص به خودمان مواجه میشویم؛ توانایی حل مسئله نداریم چون روش شناسی خاص خودمان را نداریم. یکی از دلایل عدم پیشرفت ما آن است که تنها روشهای آماری غربی هم چون رگزسیون و هم بستگی و … را خریدهایم و در همان روشها ماندهایم.
روششناسی علوم اجتماعی ما فقط عدد تولید کرده است. با چه مفاهیمی؟ همهی مفاهیم ما استقراضی و غربی بوده است! در این میان مفهومی همچون مفهوم رهایی زنان که از نظریات غربی گرفته شده ، تفکری انحرافی است که دقیقاً مشخص نیست چه میخواهد! آیا واقعاً این مسئله زنان جامعه ماست؟ آیا واقعاً برگرفته از دغدغهها و مشکلات زنان ماست؟ اگر روزگاری مردان جامعه و تاریخ را به پیش میرانند، امروز مسئله ما آن است که زنان آکادمیک مسائل خودشان را تنها مسائل کل زنان جامعه معرفی میکنند که نوعی انحصارطلبی است. آیا مسائل کل جامعه زنان عینا با مشکلات زنان آکادمیک یکسان است!
محققی هم چون کاترین حکیم قدرت جنسی زنان را سرمایه میداند. قوه جاذبه زنان اکنون از bedroom به boardroom منتقل شده است. قوه جاذبهای که اکنون در هیاتها و شرکتها کار میکنند و زنان به واسطه قوای جنسی امتیازات ویژه میگیرند. حال سوال اینجاست نحوه مواجهه زنان آکادمیک ما با این مسائل چیست؟
سخنان دکتر زنجری
در ادامه نشست دکتر زنجری به بررسی سلامت اجتماعی سالمندان: با تاکید بر زنان سالمند پرداختند و تاکید کردند که تا مدتها دغدغه اندیشمندان دراین خلاصه میشد که سالهای زندگی افراد را افزایش دهند. اما اکنون دغدغه تغییر کرده است و به این سمت حرکت کرده است که زندگی را به زندگی بیافزاید. در واقع از اضافه کردن سال به زندگی به اضافه کردن زندگی به زندگی رسیدهایم. مفاهیمی هم چون سالمندی سالم، سالمندی مثبت، سالمندی مولد (تولیدزا بود سالمندان، سالمندی متعالی (ادامه یافتن تعالی زندگی در طول دوران سالمندی)، سالمندی موفق و سالمندی فعال اکنون مورد توجه زیادی قرار گرفتهاند.
اولین تعریف سالمندی موفق را رابرت هاویگورست(1963) ارائه داد: وضعیتی که در آن تک تک افراد بیشترین میزان رضایت و شادی را کسب کنند و جامعه یک تعادلی در میان رضایتمندیها برای گروههای مختلف ایجاد کند. در کل احساس رضایت و شادی درونی فرد از زندگی کنونی و گذشته وجود دارد. سالمندی فعال نیز، مفهومی است که توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 1990 ارائه شده است. و به معنای فرایند بهینهسازی فرصتها برای سلامت، مشارکت و امنیت در راستای کسب کیفیت زندگی با افزایش سن است.
این محقق سالمندی در ادامه به زنانه شدن سالمندی اشاره کرد چرا که طولانیتر بودن عمر زنان نسبت به مردان یک پدیده جهانی است. در سطح جهان، امید زندگی زنان به طور متوسط 4.6 سال بیشتر از مردان است. هم چنین زنان 54 درصد جمعیت سالمندان 60 ساله و بیشتر جهان را در سال 2017 و 61 درصد سالمندان 80 ساله و بیشتر جهان را تشکیل میدهند. علاوه بر این 17 درصد زنان سالمند در مقایسه با 9 درصد مردان در جهان تنها زندگی میکنند.
زنجری به رویکرد دوران زندگی جنسیتی شده اشاره کرد و تصریح کرد که انتظارات جنسیتی شکلدهنده تمام دورههای زندگی هستند. همواره در جامعه انتظار بیشتر از زنان نسبت به مردان برای انجام کار خانه یا مراقبت از فرزندان، نوهها و افراد بیمار وجود دارد. حتی در زمانهایی که زنان و مردان هر دو کار نمیکنند زنان زمان بیشتری را برای کار خانه میگذارند و مردان زمان بیشتری را برای فراغت میگذارند.