امواج فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
←موج اول فمینیسم
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
این موج با دستیابی به [[حق رأی برای زنان]] انگلیس در سال 1918 به پیروزی دست یافت و پس از آن فروکش کرد. برخی، دو دهه قرن بیستم را سال های خیزش موج اول فمینیسم مینامند. از سال 1920 تا 1960 شاهد یک دوران فترت در [[مبارزات فمینیستی]] هستیم. | این موج با دستیابی به [[حق رأی برای زنان]] انگلیس در سال 1918 به پیروزی دست یافت و پس از آن فروکش کرد. برخی، دو دهه قرن بیستم را سال های خیزش موج اول فمینیسم مینامند. از سال 1920 تا 1960 شاهد یک دوران فترت در [[مبارزات فمینیستی]] هستیم. | ||
جنگ جهانی اول نفرت از خشونت و میل به انعطاف و نرمی را در افکار عمومی ملل جنگزده تشدید کرد و چون روحیات مردانه را در بروز خشونت مؤثر میدانستند، زمینه طرح [[حضور زنان]] در عرصه سیاست و برخورداری آنان از برابری قانونی شدت یافت. پس از جنگ جهانی دوم و در سال 1945، نظریه برابری [[زن]] و [[مرد]] طرفداران بسیاری یافت و سرانجام برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر که از طرف سازمان ملل متحد در سال 1948 میلادی منتشر شد، تساوی [[حقوق زن]] و [[مرد]] به صراحت و در سطح جامعه ملل مطرح گردید. از آن پس در معاهدات بینالمللی به [[ | جنگ جهانی اول نفرت از خشونت و میل به انعطاف و نرمی را در افکار عمومی ملل جنگزده تشدید کرد و چون روحیات مردانه را در بروز خشونت مؤثر میدانستند، زمینه طرح [[حضور زنان]] در عرصه سیاست و برخورداری آنان از برابری قانونی شدت یافت. پس از جنگ جهانی دوم و در سال 1945، نظریه برابری [[زن]] و [[مرد]] طرفداران بسیاری یافت و سرانجام برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر که از طرف سازمان ملل متحد در سال 1948 میلادی منتشر شد، تساوی [[حقوق زن]] و [[مرد]] به صراحت و در سطح جامعه ملل مطرح گردید. از آن پس در معاهدات بینالمللی به مسائل [[زنان]] توجه بیشتری شد. از جمله این معاهدهها میتوان به [[کنوانسیون حقوق سیاسی زنان]] 1952، [[کنوانسیون رضایت برای ازدواج]] 1962، و [[کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان]] 1979 اشاره کرد. <ref>اسفندیار، روند ظهور فمینیسم در چهار قرن اخیر، 1387</ref>. | ||
===اهدف موج اول=== | ===اهدف [[موج اول فمینیسم]]=== | ||
اعلامیه اصول عقاید سنکافالز و آثار رهبران جنبش ، خواستههای نسبتا متنوعی را از موج اول جنبش فمنیستی نشان میدهد. آنان درپی تغییر بسیاری از نهادها بودند. از حقوق فردی و سیاسی زنان گرفته تا نوع لباس، | اعلامیه اصول عقاید [[سنکافالز]] و آثار رهبران جنبش ، خواستههای نسبتا متنوعی را از موج اول [[جنبش فمنیستی]] نشان میدهد. آنان درپی تغییر بسیاری از نهادها بودند. از حقوق فردی و سیاسی [[زنان]] گرفته تا نوع لباس، [[خانواده]]، [[ازدواج]] و دین. مهمترین این خواستهها عبارتند از: | ||
1. اصلاح لباس؛ در موج | 1. اصلاح لباس؛ در [[موج اول فمینیسم]]،اصلاح لباس [[زنان]]، در دستور کار [[فمنیستها]] قرار گرفت. لباس تنگ [[زنانه]] آن زمان، نماد انقیاد و مانع کار و سلامت [[زنان]] تلقی شد. بههمین دلیل، [[آملیا بلومر]] در دهه 1850 طرح نوینی برای لباس [[زنانه]] بهصورت پیراهنی تا زیر زانو و شلواری بلند و گشاد که در مچ پا بسته میشد ارائه داد و تلاش کرد با طرح جدید، مشکلات [[زنان]] را کاهش دهد. <ref>مشیرزاده، حمیرا؛ از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382، ص 68</ref> | ||
2. اصلاحات حقوقی؛ یکی از اقدامات فمنیستهای ایندوره، مخالفت با عدم هویت حقوقی زنان بعد از ازدواج بود. آنان بهدنبال اصلاح قوانین مالکیت، قوانین | 2. اصلاحات حقوقی؛ یکی از اقدامات [[فمنیستهای]] ایندوره، مخالفت با عدم هویت حقوقی [[زنان]] بعد از [[ازدواج]] بود. آنان بهدنبال اصلاح قوانین مالکیت، قوانین [[طلاق]]، قوانین کار و قوانین [[حضانت]] فرزندان بودند. در همین راستا درپی بهرسمیتشناختن مالکیت [[زنان]] بر اموال، حق مساوی [[زنان]] با [[مردان]] در امر [[طلاق]]، دستمزد و ساعات کار مساوی [[زنان]] با [[مردان]] و فرصت برابر آموزش برای [[زنان]]، بودند. <ref>مشیرزاده، حمیرا؛ از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382، ص69</ref> | ||
3. اصلاحات سیاسی؛ یکی از محوریترین حقوق مورد توجه جنبش زنان در این مقطع، کسب حق رأی زنان بود. البته رسیدن به حق رأی از حمایت همگانی در این جنبش برخوردار نبود. | 3. اصلاحات سیاسی؛ یکی از محوریترین حقوق مورد توجه [[جنبش زنان]] در این مقطع، کسب [[حق رأی زنان]] بود. البته رسیدن به حق رأی از حمایت همگانی در این جنبش برخوردار نبود. <ref>مشیرزاده، حمیرا؛ از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382، ص72-73</ref> | ||
4. | 4. [[مردستیزی]]، نقد [[خانواده]] و [[ازدواج]]؛ در اعلامیه [[سنکافالز]] [[مردان]] بهعنوان ظالمانی که در طول تاریخ، [[زن]] را به انقیاد کشیدهاند و حقوق آنان را از بین بردهاند، معرفی شدند . برخی از [[فمنیستها]]، [[ازدواج]] را بهعنوان ابزار اصلی ستم [[مردان]] بر [[زنان]] و برخی دیگر، آنرا نهادی ناعادلانه تلقی کردند. البته همه بهدنبال براندازی نهاد [[ازدواج]] نبودند؛ بلکه عدهای خواهان اصلاح [[ازدواج]] ازطریق اصلاح [[مردان]] و روابط میان دو [[جنس]] بودند. <ref>از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382، ص74-75</ref> | ||
5. طرح برداشتهای جدید از مسیحیت؛ بازتفسیر دین مسیحیت بهگونهای که مؤید حقوق زنان باشد، مورد توجه قرار گرفت. | 5. طرح برداشتهای جدید از مسیحیت؛ بازتفسیر دین مسیحیت بهگونهای که مؤید [[حقوق زنان]] باشد، مورد توجه قرار گرفت. [[الیزابت کدی استانتن]] در کتاب [[انجیل زنان]]، انجیل موجود را عامل فرودستی [[زنان]] دانسته؛ بهایندلیلکه تعالیم انجیل به آفرینش [[زن]] بعد از [[مرد]] و از [[مرد]] و برای [[مرد]] و تحت حاکمیت [[مرد]]، پرداخته است. او به انتقاد از مواضع تحقیرکننده [[زنان]] در انجیل رویآورد. در همین دوره، پیشنهاد راهیابی [[زنان]] به مراتب کلیسایی در مغربزمین مطرح شد.<ref>از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382، ص 76</ref> | ||
==[[موج دوم فمینیسم]]== | ==[[موج دوم فمینیسم]]== |