پرش به محتوا

طلاق در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
===رعایت عده [[طلاق]]===
===رعایت عده [[طلاق]]===
رعایت عده [[طلاق]]، وسیله‌ای برای حفظ نسل و سازش است. از  آن‌جا که عده، ضامن حقوق [[خانواده]] است و وظیفه حفظ نسل‌ها را بر عهده دارد لازم است [[زن]] [[مطلقه]] به اندازه سه پاکی در عده صبر کند تا سلامت انساب تضمین شده و اخلاط نطفه‌ها صورت نپذیرد.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص104.</ref>  
رعایت عده [[طلاق]]، وسیله‌ای برای حفظ نسل و سازش است. از  آن‌جا که عده، ضامن حقوق [[خانواده]] است و وظیفه حفظ نسل‌ها را بر عهده دارد لازم است [[زن]] [[مطلقه]] به اندازه سه پاکی در عده صبر کند تا سلامت انساب تضمین شده و اخلاط نطفه‌ها صورت نپذیرد.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص104.</ref>  
عده عبارت است از این‌که [[زن]] در آن مدت از [[ازدواج]] خودداری کند تا آن مدت تمام شود.<ref> طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص312.</ref> زن مطلقه در زمان عده با هیچ [[مردی]] نباید [[ازدواج]] و [[تمکین]] کند.<ref> طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن،ج2، ص230.</ref> زنان باید تا سه بار پاکی، از ازدواج خودداری کنند.<ref>سوره البقره، آیه228</ref> از طرفی [[مردان]] هم باید حساب دقیق عده را داشته باشند.<ref>سوره الطلاق، آیه1</ref> مراد از [[طلاق]] دادن برای عده، طلاق دادن برای زمان عده است. معیار عده، شمارش دقیق عدد حیض و پاک شدن [[زن]] است. در زمان عده زن حق [[نفقه]] و مسکن را دارند و [[همسرش]] باید مخارجش را بدهد و نمی‌تواند او را از منزل بیرون کند. حق [[شوهر]] هم رجوع به [[طلاق]] و از سرگیری زندگی مشترک است. <ref> طباطبایی، المیزان، ج19، ص312.</ref>
عده عبارت است از این‌که [[زن]] در آن مدت از [[ازدواج]] خودداری کند تا آن مدت تمام شود.<ref> طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص312.</ref> زن مطلقه در زمان عده با هیچ [[مردی]] نباید [[ازدواج]] و [[تمکین]] کند.<ref> طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن،ج2، ص230.</ref> زنان باید تا سه بار پاکی، از ازدواج خودداری کنند.<ref>سوره البقره، آیه228</ref> از طرفی [[مردان]] هم باید حساب دقیق عده را داشته باشند.<ref>سوره الطلاق، آیه1</ref> مراد از [[طلاق]] دادن برای عده، طلاق دادن برای زمان عده است. معیار عده، شمارش دقیق عدد حیض و پاک شدن [[زن]] است. در زمان عده زن حق [[نفقه]] و مسکن را دارند و [[همسرش]] باید مخارجش را بدهد و نمی‌تواند او را از منزل بیرون کند. حق شوهر هم رجوع به [[طلاق]] و از سرگیری زندگی مشترک است. <ref> طباطبایی، المیزان، ج19، ص312.</ref>


===سزاواری [[شوهران]] در رجوع نسبت به سایر [[مردان]]===
===سزاواری [[شوهران]] در رجوع نسبت به سایر [[مردان]]===
توصيه قرآن براي ادامه زندگي مشترك به [[همسر]] سابق است. رجوع [[مرد]] به [[زن]] به‌ قصد اصلاح مشكلات، موجب نجات [[خانواده]] و بهبود روابط مي‌شود. <ref>آلوسي، روح المعاني، ج1، ص528.</ref> همچنان که قرآن <ref>سوره البقره، آیه228</ref> می‌خواهد بفهماند اگر [[زنان]] [[مطلقه]] قصد اصلاح دارند، شوهرانشان به آن‌ها سزاوارترند. این سزاواری به این است که [[شوهر]] در ایام عده بدون عقد مجدد می‌تواند به عقد اولش برگردد و آن زن را دوباره [[زوجه|همسر]] خود کند.<ref> طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص230</ref> سزاوارتر بودن شوهر با مبالغه‌آميز بودن كلمه «أحق» نشان‌دهنده ميزان محبوبيت اين عمل نزد خداوند است. البته احق بودن [[زوج]] در رجوع به زن فقط قبل از رسيدن به انتهاي زمان عده مي‌باشد و پس از آن، زن مطلقه در انتخاب  همسر مناسب خود اصلح است.
توصيه قرآن براي ادامه زندگي مشترك به [[همسر]] سابق است. رجوع [[مرد]] به [[زن]] به‌ قصد اصلاح مشكلات، موجب نجات [[خانواده]] و بهبود روابط مي‌شود. <ref>آلوسي، روح المعاني، ج1، ص528.</ref> همچنان که قرآن <ref>سوره البقره، آیه228</ref> می‌خواهد بفهماند اگر [[زنان]] [[مطلقه]] قصد اصلاح دارند، شوهرانشان به آن‌ها سزاوارترند. این سزاواری به این است که شوهر در ایام عده بدون عقد مجدد می‌تواند به عقد اولش برگردد و آن زن را دوباره همسر خود کند.<ref> طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص230</ref> سزاوارتر بودن شوهر با مبالغه‌آميز بودن كلمه «أحق» نشان‌دهنده ميزان محبوبيت اين عمل نزد خداوند است. البته احق بودن زوج در رجوع به زن فقط قبل از رسيدن به انتهاي زمان عده مي‌باشد و پس از آن، زن مطلقه در انتخاب  همسر مناسب خود اصلح است.
<ref>آلوسي، روح المعاني، ج1، ص528.</ref>
<ref>آلوسي، روح المعاني، ج1، ص528.</ref>


خط ۳۶: خط ۳۶:


===هدیه دادن قبل از [[طلاق]]===
===هدیه دادن قبل از [[طلاق]]===
توصیه قرآن به [[مردان]] پرداخت هدیه به زوجه است. <ref> سوره البقره، آیه 236</ref> هدیه دادن به [[زوجه]] در صورت تعیین نشدن [[مهریه]] حین عقد و آمیزش نداشتن واجب است و میزان پرداخت آن  بستگی به قدرت توانایی [[شوهر]] دارد و باید متناسب با شئون [[زن]] باشد.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص200.</ref>  کلمه «معروف» نشان دهنده مراعات نمودن مسائل عرفی و اجتماعی در هدیه دادن است.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص370.</ref> بنابر این مردان را موظف به پرداخت هدیه و رها کردن زن بدون خشونت می‌نماید.<ref> قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ج1، ص378.</ref>
توصیه قرآن به [[مردان]] پرداخت هدیه به زوجه است. <ref> سوره البقره، آیه 236</ref> هدیه دادن به زوجه در صورت تعیین نشدن [[مهریه]] حین عقد و آمیزش نداشتن واجب است و میزان پرداخت آن  بستگی به قدرت توانایی شوهر دارد و باید متناسب با شئون [[زن]] باشد.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص200.</ref>  کلمه «معروف» نشان دهنده مراعات نمودن مسائل عرفی و اجتماعی در هدیه دادن است.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص370.</ref> بنابر این مردان را موظف به پرداخت هدیه و رها کردن زن بدون خشونت می‌نماید.<ref> قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ج1، ص378.</ref>


===ممنوعیت خروج [[زن]] [[مطلقه]] از منزل مشترک===
===ممنوعیت خروج [[زن]] [[مطلقه]] از منزل مشترک===
خط ۷۵: خط ۷۵:


==خطاب به اولیا و بزرگترهای [[زنان]]==
==خطاب به اولیا و بزرگترهای [[زنان]]==
 
خطاب به اولیا و بزرگترهای زنان به جلوگیری نکردن از آشتی با [[همسر]] سابق سفارش شده است.<ref>سوره البقره، آیه232</ref> این آیه دلالت بر این دارد که اولیا و بزرگترهای [[زن]] [[مطلقه]]، نباید مانع صلح و آشتی زن با [[همسر]] سابق شوند. اگر زن راضی به [[ازدواج]] با همسر سابقش بود، بزرگان زن نباید بخاطر خشم، لجاجت و غرض‌ورزی ممانعت از آشتی و صلح کنند. زیرا در آخر آیه این صلح را وسیله طهارت و پاکیزگی دانسته است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص237.</ref> اضافه «أزواجهن» بجای«أزواجا» نشان دهنده همان [[شوهران]] سابق است. زیرا از عادات غلط جاهلیت عرب این بود که [[زنان]] را به مصلحت سران قبیله یا [[خانواده]] از همسر جدا کرده و به هرکس می‌خواستند تزویج می‌کردند و زنان حقی در انتخاب همسر نداشتند.<ref> طالقانی، پرتوی از قرآن، ج2، ص149.</ref>  
===جلوگیری نکردن از آشتی با [[همسر]] سابق===
اسلام طرفدار وصل و مخالف فصل است. از نظر اسلام، هراقدامی که سبب تأخیر اقدام زوج در تصمیم به [[طلاق]] شود، مطلوب و صحیح است. غالب تصمیم‌ها در باب طلاق در اثر یک عصبانیت و اشتباه حاصل می‌شود. از این‌رو جامعه هر اندازه و به‌هر وسیله اقداماتی به عمل آورد که تصمیمات ناشی از عصبانیت و غفلت عملی نشود، پسندیده و مورد قبول اسلام است.<ref> مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص390-393-394.</ref>
آیه «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ»
<ref>سوره البقره، آیه232</ref> دلالت بر این دارد که اولیا و بزرگترهای [[زن]] [[مطلقه]]، نباید مانع صلح و آشتی زن با [[همسر]] سابق شوند. اگر زن راضی به [[ازدواج]] با همسر سابقش بود، بزرگان زن نباید بخاطر خشم و لجاجت و غرض‌ورزی ممانعت از آشتی و صلح کنند. زیرا در آخر آیه این صلح را وسیله طهارت و پاکیزگی دانسته است. <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص237.</ref> اضافه «أزواجهن» بجای« أزواجا» نشان دهنده همان [[شوهران]] سابق است. زیرا از عادات غلط جاهلیت عرب این بود که [[زنان]] را به مصلحت سران قبیله یا خانواده از همسر جدا کرده و به هرکس می‌خواستند تزویج می‌کردند و زنان حقی در انتخاب همسر نداشتند.<ref> طالقانی، پرتوی از قرآن، ج2، ص149.</ref>  
اسلام طرفدار وصل و مخالف فصل است. از نظر اسلام، هراقدامی که سبب تأخیر اقدام [[زوج]] در تصمیم به [[طلاق]] شود، مطلوب و صحیح است. غالب تصمیم‌ها در باب طلاق در اثر یک عصبانیت و اشتباه حاصل می‌شود. از این‌رو جامعه هر اندازه و به‌هر وسیله اقداماتی به عمل آورد که تصمیمات ناشی از عصبانیت و غفلت عملی نشود، پسندیده و مورد قبول اسلام است.<ref> مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص390-393-394.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۸۸: خط ۸۵:
*آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
*آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
*رشیدرضا، محمد، تفسیرالمنار، دارالمعرفة، 1414ق.
*رشیدرضا، محمد، تفسیرالمنار، دارالمعرفة، 1414ق.
*زمخشری، محمودبن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل، داراکتاب العربی، 1407ق.
*زمخشری، محمودبن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل، دارالکتاب العربی، 1407ق.
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسسة الأعلمی للمطبوعات، 1390ق.
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسسة الأعلمی للمطبوعات، 1390ق.
*طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، اسلام، تهران، 1390ش.
*طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران،اسلام، 1390ش.
*طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار، 1362ش.
*طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار، 1362ش.
*فرهنگ‌نامه علوم قرآن، سازمان تبلیغات اسلامی.
*فرهنگ‌نامه علوم قرآن، سازمان تبلیغات اسلامی.
*قرائتی، محسن، تفسیرنور، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1388ش.
*قرائتی، محسن، تفسیرنور، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1388ش.
*قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، بنیاد بعثت، 1375ش.
*قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، بنیاد بعثت، 1375ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371ق.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش.
*مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، نشر آل طه، 1389ق.
*مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، نشر آل طه، 1389ق.


۷٬۷۵۹

ویرایش