Amirmostafavi (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح لینک های داخلی و رده ها
خط ۴: خط ۴:
زندگی مشترک بین زن و مرد برابر موازین قانونی و شرعی بسته می‌شود و پس از آن حقوق و تکالیفی را برعهده زن و مرد گذاشته می‌شود.
زندگی مشترک بین زن و مرد برابر موازین قانونی و شرعی بسته می‌شود و پس از آن حقوق و تکالیفی را برعهده زن و مرد گذاشته می‌شود.


==مفهوم ازدواج==
==مفهوم‌شناسی==
ازدواج در زبان عربی معادل «[[نکاح]]» است. نکاح در لغت به معنای «پیوستن» است.<ref>فیومی، المصباح المنیر في غریب الشرح الکبیر للرافعی، 1413ق، ج2، ص624</ref>نکاح در اصطلاح عرب، به معنای متفاوتی بکار رفته است. این واژه هم به معنای [[عقد]] هم به معنای جماع است ولی معنای اصلی نکاح همان عقد می‌باشد و از جهت کنایی از جماع استفاده شده است و عرب‌ها تصریح به آن را قبیح می‌شمرند و در زبان عرب این غیر ممکن است که با لفظ قبیح از غیر قبیح تعبیر کنند. لازم به ذکر است تمام موارد نکاح در قرآن به معنای ازدواج است.
ازدواج در زبان عربی معادل «[[نکاح]]» به معنای «پیوستن» است.<ref>فیومی، المصباح المنیر في غریب الشرح الکبیر للرافعی، 1413ق، ج2، ص624</ref> نکاح در اصطلاح عرب، به معنای متفاوتی بکار رفته است. این واژه هم به معنای [[عقد]] هم به معنای جماع است ولی معنای اصلی نکاح همان عقد می‌باشد و از جهت کنایی از جماع استفاده شده است و عرب‌ها تصریح به آن را قبیح می‌شمرند و در زبان عرب این غیر ممکن است که با لفظ قبیح از غیر قبیح تعبیر کنند. لازم به ذکر است تمام موارد نکاح در قرآن به معنای ازدواج است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج7، ص108</ref>
<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج7، ص108</ref>


==ازدواج در فقه==
==ازدواج در فقه==
خط ۱۶: خط ۱۵:


==ازدواج دائم==
==ازدواج دائم==
[[عقد دائم]] آن است که مدت زناشويی در آن تعيين نشود. <ref>حسینی، رساله دانشجويی، 1384ش، ص۲۴۸</ref>
ازدواج یا [[عقد دائم|عقد دائم،]] آن است که در آن، زناشویی دائمی و تا پایانی عمر مد نظر است و در خطبه عقد محدودیت زمانی مطرح نمی‌شود.<ref>حسینی، رساله دانشجويی، 1384ش، ص۲۴۸</ref>


==اركان ازدواج دائم==
==اركان ازدواج دائم==
*[[صيغه]]: [[عقد ازدواج]] تنها با ايجاب و قبول لفظى تحقّق مى‏‌يابد. رضايت باطنى و نيز معاطات در آن جارى نمى‌‏شود. «زوّجتك» و «انكحتك» الفاظ ايجاب است و در جواز [[عقد]] با «متّعتك»، بلكه با هر لفظى كه بر مقصود دلالت كند، اختلاف است. <ref>نجفی، العروة الوثقى، 1323ق، ج2، ص851</ref>
*[[صيغه]]: [[عقد ازدواج]] تنها با ايجاب و قبول لفظى تحقّق مى‏‌يابد. رضايت باطنى و نيز معاطات در آن جارى نمى‌‏شود. «زوّجتك» و «انكحتك» الفاظ ايجاب است و در جواز [[عقد]] با «متّعتك»، بلكه با هر لفظى كه بر مقصود دلالت كند، اختلاف است. <ref>نجفی، العروة الوثقى، 1323ق، ج2، ص851</ref>
«قبلت التّزويج» يا «قبلت النّكاح» و مانند آن هم‌چون «رضيت» الفاظ قبول است. بنا بر قول به مخصوص نبودن الفاظ ايجاب و قبول، هر لفظى بر ايجاب و قبول [[نكاح]] دلالت كند، براى صحّت [[عقد]] كافى است.<ref>نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج29، ص134</ref>
«قبلت التّزويج» يا «قبلت النّكاح» و مانند آن هم‌چون «رضيت» الفاظ قبول است. بنا بر قول به مخصوص نبودن الفاظ ايجاب و قبول، هر لفظى بر ايجاب و قبول [[نكاح]] دلالت كند، براى صحّت [[عقد]] كافى است.<ref>نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج29، ص134</ref>
در اين‌كه بايد [[صيغه]] ايجاب از جانب [[زن]] و صيغه قبول از جانب [[مرد]] باشد يا عكس آن نيز صحيح است، اختلاف می‌باشد. <ref> نجفی، العروة الوثقى، 1323ق، ج2، صص851-852</ref>
در اين‌كه بايد [[صيغه]] ايجاب از جانب [[زن]] و صيغه قبول از جانب [[مرد]] باشد يا عكس آن نيز صحيح است، اختلاف می‌باشد.<ref> نجفی، العروة الوثقى، 1323ق، ج2، صص851-852</ref> [[عقد ازدواج]] با الفاظ بيع، هبه، تمليك و اجاره منعقد نمی‌شود.<ref> نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج29، ص139 </ref> شرايط معتبر در صيغه عقد هم‌چون ماضى بودن و عربى بودن به قول‏ مشهور و شرايط متعاقدين هم‌چون بالغ و عاقل بودن، در عقد [[نكاح]] نيز از آن جهت كه عقد است، معتبر می‌‏باشد. <ref>بحرانی، الحدائق الناضره، 1405ق، ج23، صص 159 و 167.</ref> مطابقت لفظى ميان ايجاب و قبول شرط نيست.از اين رو، ايجاب با لفظ «زوّجتك» و قبول با لفظ «قبلت النّكاح»، صحيح است.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏1، ص367</ref> در صورت ناتوانى از عربى خواندن، می‌توان [[صيغه]] را به زبان‏‌هاى ديگر نيز خواند؛ هر چند- در صورت امكان- برخى احتياط را در وكيل گرفتن دانسته‏ اند. در صورت ناتوانى از سخن گفتن، اشاره فهماننده مقصود، كافى است.<ref> نجفی، العروة الوثقى، 1323ق، ج2، صص851-852</ref> حضور دو شاهد در [[عقد ازدواج]] شرط نيست.<ref>نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج29، ص146.</ref> هم‌چنين مهر، شرط صحّت ازدواج دائم نيست. از اين رو، عقد بدون ذكر مهر صحيح است.
[[عقد ازدواج]] با الفاظ بيع، هبه، تمليك و اجاره منعقد نمی‌شود. <ref> نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج29، ص139 </ref>
شرايط معتبر در صيغه عقد هم‌چون ماضى بودن و عربى بودن به قول‏ مشهور و شرايط متعاقدين هم‌چون بالغ و عاقل بودن، در عقد [[نكاح]] نيز از آن جهت كه عقد است، معتبر می‌‏باشد. <ref>بحرانی، الحدائق الناضره، 1405ق، ج23، صص 159 و 167.</ref> مطابقت لفظى ميان ايجاب و قبول شرط نيست.از اين رو، ايجاب با لفظ «زوّجتك» و قبول با لفظ «قبلت النّكاح»، صحيح است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏1، ص367</ref>
در صورت ناتوانى از عربى خواندن، می‌توان [[صيغه]] را به زبان‏‌هاى ديگر نيز خواند؛ هر چند- در صورت امكان- برخى احتياط را در وكيل گرفتن دانسته‏ اند. در صورت ناتوانى از سخن گفتن، اشاره فهماننده مقصود، كافى است. <ref> نجفی، العروة الوثقى، 1323ق، ج2، صص851-852</ref>
حضور دو شاهد در [[عقد ازدواج]] شرط نيست.<ref>نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج29، ص146.</ref> هم‌چنين مهر، شرط صحّت ازدواج دائم نيست. از اين رو، عقد بدون ذكر مهر صحيح است.
*عاقد: بلوغ و عقل در اجرا كننده صيغه عقد شرط است. بنابراين، عقد غير بالغ خواهد براى خود يا ديگرى، و نيز عقد ديوانه صحيح نيست.
*عاقد: بلوغ و عقل در اجرا كننده صيغه عقد شرط است. بنابراين، عقد غير بالغ خواهد براى خود يا ديگرى، و نيز عقد ديوانه صحيح نيست.
*زوجين: زوجين در [[عقد ازدواج]] بايد با اشاره يا بردن نام يا صفت، معلوم و معيّن باشند.
*زوجين: زوجين در [[عقد ازدواج]] بايد با اشاره يا بردن نام يا صفت، معلوم و معيّن باشند.
خط ۳۷: خط ۳۲:


تنازع در عقد [[نكاح]]: اگر [[مرد]] و [[زنى]] در همسرى يكديگر اختلاف داشته باشند، بر حسب ظاهر، احكام زوجيّت بر كسى جارى می‌‏شود كه به آن اعتراف كند. براى مثال، اگر معترف [[مرد]] باشد، نمی‌‏تواند با مادر و دختر [[زن]] ازدواج كند. اگر مردى، زنى را [[عقد]] كند، آن‌گاه ديگرى ادّعاى [[همسری]] آن [[زن]] را بكند، به ادّعاى او اعتنا نمی‌‏شود، مگر اين‌كه بينّه اقامه كند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏1، ص368</ref>
تنازع در عقد [[نكاح]]: اگر [[مرد]] و [[زنى]] در همسرى يكديگر اختلاف داشته باشند، بر حسب ظاهر، احكام زوجيّت بر كسى جارى می‌‏شود كه به آن اعتراف كند. براى مثال، اگر معترف [[مرد]] باشد، نمی‌‏تواند با مادر و دختر [[زن]] ازدواج كند. اگر مردى، زنى را [[عقد]] كند، آن‌گاه ديگرى ادّعاى [[همسری]] آن [[زن]] را بكند، به ادّعاى او اعتنا نمی‌‏شود، مگر اين‌كه بينّه اقامه كند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏1، ص368</ref>
== [[ازدواج موقّت]]==
==[[ازدواج موقّت]]==
[[مُتعِه]] یا [[نکاح مُنقَطِع]] یا ازدواج موقت که به صیغه نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن [[عقد ازدواج]] برای مدت معین و محدودی با [[مهریه]]‌ای معلوم، بین [[زن]] و [[مرد]] بسته می‌شود و با پایان آن رابطه [[زوجیت]] خودبه‌خود منقضی می‌شود. برخی در تعریف [[متعه]] را ازدواج نمی‌دانند و معتقدند در شریعت اسلام ازدواج دو نوع تعریف نشده‌است. [[متعه]] یعنی تمتع، درحالی‌که هدف از ازدواج، تشکیل [[خانواده]] است. [[متعه]] در قوانین ایران به پیروی از فقه امامیه به رسمیت شناخته شده‌است، اما در کشورهای اسلامی دیگر و کشورهای غربی چنین نهادی وجود ندارد.
[[مُتعِه]] یا [[نکاح مُنقَطِع]] یا ازدواج موقت که به صیغه نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن [[عقد ازدواج]] برای مدت معین و محدودی با [[مهریه]]‌ای معلوم، بین [[زن]] و [[مرد]] بسته می‌شود و با پایان آن رابطه [[زوجیت]] خودبه‌خود منقضی می‌شود. برخی در تعریف [[متعه]] را ازدواج نمی‌دانند و معتقدند در شریعت اسلام ازدواج دو نوع تعریف نشده‌است. [[متعه]] یعنی تمتع، درحالی‌که هدف از ازدواج، تشکیل [[خانواده]] است. [[متعه]] در قوانین ایران به پیروی از فقه امامیه به رسمیت شناخته شده‌است.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9_%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC «انواع ازدواج»، ویکی پدیا]</ref> ازدواج موقت، [[عقد زناشويى]] در مدّتى معيّن است. از [[ازدواج موقّت]] به [[نكاح متعه]] و [[نكاح منقطع]] نيز تعبير شده است.
<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9_%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC «انواع ازدواج»، ویکی پدیا]</ref>
ازدواج موقت، [[عقد زناشويى]] در مدّتى معيّن است. از [[ازدواج موقّت]] به [[نكاح متعه]] و [[نكاح منقطع]] نيز تعبير شده است.


== حكم [[ازدواج موقّت]]==
==حكم [[ازدواج موقّت]]==
[[ازدواج موقّت]] از اختصاصات مذهب شيعه، و عملى مستحب است.<ref>نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج30، صص139 و 151.</ref>
[[ازدواج موقّت]] از اختصاصات مذهب شيعه، و عملى مجاز یا مستحب است.<ref>نجفی، جواهر الكلام، بی‌تا، ج30، صص139 و 151.</ref>


==اركان نکاح منقطع==
==اركان نکاح منقطع==
خط ۵۳: خط ۴۶:


==ساير احكام [[ازدواج موقّت]]==
==ساير احكام [[ازدواج موقّت]]==
*در [[ازدواج موقّت]]  هر يك از [[زن]] و [[مرد]] مى‌‏توانند نسبت به چگونگى تمتّع از يكديگر، زمان و مكان آن و ساير جهات، هرگونه شرطى را كه با مقتضاى [[عقد]] تنافى نداشته باشد، قرار دهند.  
*در [[ازدواج موقّت]]  هر يك از [[زن]] و [[مرد]] مى‌‏توانند نسبت به چگونگى تمتّع از يكديگر، زمان و مكان آن و ساير جهات، هرگونه شرطى را كه با مقتضاى [[عقد]] تنافى نداشته باشد، قرار دهند.
*در اين كه [[مرد]] مى‏‌تواند آميزش با [[همسر]] موقّت خود را بيش از چهار ماه ترك كند يا خير، اختلاف است.
*در اين كه [[مرد]] مى‏‌تواند آميزش با [[همسر]] موقّت خود را بيش از چهار ماه ترك كند يا خير، اختلاف است.
*در صورت حامله شدن [[زن]] هر چند [[مرد]] عزل كرده باشد فرزند از آن شوهر است، مگر آن كه وى فرزند را از خود نفى نمايد كه در اين صورت، بدون نياز به [[لعان]]، فرزند بر حسب ظاهر از او نفى مى‌شود؛ هرچند جايز نيست مرد بدون علم به انتفا، نفى ولد كند.
*به قول مشهور، ايلاء و [[لعان]] در [[عقد منقطع]] واقع نمى‌شود و در وقوع ظهار اختلاف است.
*به قول مشهور، ايلاء و [[لعان]] در [[عقد منقطع]] واقع نمى‌شود و در وقوع ظهار اختلاف است.  
*به قول مشهور، [[زن]] و شوهر بدون شرط توارث، از يكديگر [[ارث]] نمى‌‏برند. در ثبوت توارث در صورت شرط آن در [[عقد]]، اختلاف است.
*به قول مشهور، [[زن]] و شوهر بدون شرط توارث، از يكديگر [[ارث]] نمى‌‏برند. در ثبوت توارث در صورت شرط آن در [[عقد]]، اختلاف است.
*نفقه زن در طول مدّت عقد، بر عهده شوهر نيست، مگر آن كه شرط شود.
*نفقه زن در طول مدّت عقد، بر عهده شوهر نيست، مگر آن كه شرط شود.
*[[زن]] پس از تمام شدن مدّت [[متعه]] يا بخشيدن مدّت از جانب [[مرد]]، در صورت دخول و عدم حاملگى و حيض نشدن در سنّ حيض، بايد چهل و پنج روز عدّه نگه دارد، و در صورت حيض شدن، در اين كه عدّه او دو حيض است‏ يا يك حيض يا يك حيض و نصف آن و يا دو طهر (پاكى از حيض)، اختلاف است. قول نخست، مشهور است.  
*[[زن]] پس از تمام شدن مدّت [[متعه]] يا بخشيدن مدّت از جانب [[مرد]]، در صورت دخول و عدم حاملگى و حيض نشدن در سنّ حيض، بايد چهل و پنج روز عدّه نگه دارد، و در صورت حيض شدن، در اين كه عدّه او دو حيض است‏ يا يك حيض يا يك حيض و نصف آن و يا دو طهر (پاكى از حيض)، اختلاف است. قول نخست، مشهور است.
*عدّه زن حامله، وضع حمل او است. به قول مشهور، [[زن]] غير حامله‌‏اى كه شوهرش فوت كرده است، بايد چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارد و برخى قائل به نصف آن شده‌‏اند. عدّه [[زن]] در صورت حامله بودن، بيش‌ترين مدّت از زمان وضع حمل و زمان عدّه وفات است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏1، ص374</ref>
*عدّه زن حامله، وضع حمل او است. به قول مشهور، [[زن]] غير حامله‌‏اى كه شوهرش فوت كرده است، بايد چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارد و برخى قائل به نصف آن شده‌‏اند. عدّه [[زن]] در صورت حامله بودن، بيش‌ترين مدّت از زمان وضع حمل و زمان عدّه وفات است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏1، ص374</ref>


==[[صیغه محرمیت]]==
==[[صیغه محرمیت]]==
[[صيغه محرميّت]] به معنای [[ازدواج موقّت]] با هدف حصول محرميت است. تزويج دختر يا پسر نابالغ توسط ولىّ به قصد حصول محرميت است. از آن در باب [[نكاح]] سخن گفته‌‏اند.
[[صيغه محرميّت]] به معنای [[ازدواج موقّت]] با هدف حصول محرميت است. تزويج دختر يا پسر نابالغ توسط ولىّ به قصد حصول محرميت است. از آن در باب [[نكاح]] سخن گفته‌‏اند.گاهى هدف از اجراى [[عقد]] [[نكاحِ موقت]]، بهره [[جنسی]] نيست؛ بلكه صرف ايجاد محرميّت است. به عنوان مثال، مردى جهت محرم‌شدن با زنى، با دختر او- كه به ‏طور معمول در اين‌گونه موارد دختر بچه انتخاب مى‏‌شود- با اذن ولىّ دختر، براى مدتى كوتاه- مثلا يك ساعت- [[صيغه]] ازدواج موقت مى‏‌خواند تا مادر اين دختر مادر زن او به شمار رود و براى هميشه به او محرم گردد، يا بين پسر بچه‏‌اى توسط ولىّ يا با اذن او و [[زنى]] براى مدتى كوتاه صيغه خوانده مى‌‏شود تا آن [[زن]]، عروس پدر بچه به شمار رود و براى هميشه به او محرم گردد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، 1426ق، ج‏5، ص125</ref>
گاهى هدف از اجراى [[عقد]] [[نكاحِ موقت]]، بهره [[جنسی]] نيست؛ بلكه صرف ايجاد محرميّت است. به عنوان مثال، مردى جهت محرم‌شدن با زنى، با دختر او- كه به ‏طور معمول در اين‌گونه موارد دختر بچه انتخاب مى‏‌شود- با اذن ولىّ دختر، براى مدتى كوتاه- مثلا يك ساعت- [[صيغه]] ازدواج موقت مى‏‌خواند تا مادر اين دختر مادر زن او به شمار رود و براى هميشه به او محرم گردد، يا بين پسر بچه‏‌اى توسط ولىّ يا با اذن او و [[زنى]] براى مدتى كوتاه صيغه خوانده مى‌‏شود تا آن [[زن]]، عروس پدر بچه به شمار رود و براى هميشه به او محرم گردد.
<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، 1426ق، ج‏5، ص125</ref>


از آن‌جا كه محرميت مادر زن و عروس به صرف [[عقد ازدواج]]؛ اعم از [[دايم]] و [[موقت]]‏ حاصل مى‌‏شود و پس از انحلالِ [[نكاح]] نيز به قوت خود باقى است، در دو مورد ياد شده، ازدواج موقت تنها با هدف ايجاد محرميت صورت مى‌‏گيرد و مقصود اصلى در اين‌گونه ازدواج خود ازدواج نيست؛ بلكه محرميتى است كه به تبع ازدواج حاصل مى‏‌شود؛ از اين‌رو، به آن [[صيغه محرميّت]] اطلاق مى‏‌شود.
از آن‌جا كه محرميت مادر زن و عروس به صرف [[عقد ازدواج]]؛ اعم از [[دايم]] و [[موقت]]‏ حاصل مى‌‏شود و پس از انحلالِ [[نكاح]] نيز به قوت خود باقى است، در دو مورد ياد شده، ازدواج موقت تنها با هدف ايجاد محرميت صورت مى‌‏گيرد و مقصود اصلى در اين‌گونه ازدواج خود ازدواج نيست؛ بلكه محرميتى است كه به تبع ازدواج حاصل مى‏‌شود؛ از اين‌رو، به آن [[صيغه محرميّت]] اطلاق مى‏‌شود. البته در عرف بر [[ازدواج موقتى]] كه ميان دختر و پسر، پيش از ازدواج دائم به منظور آشنايى بيشتر صورت مى‏‌گيرد نيز صیغه محرمیت اطلاق مى‌‏شود كه در واقع همان ازدواج موقّت است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، 1426ق، ج‏5، ص125</ref>
البته در عرف بر [[ازدواج موقتى]] كه ميان دختر و پسر، پيش از ازدواج دائم به منظور آشنايى بيشتر صورت مى‏‌گيرد نيز صیغه محرمیت اطلاق مى‌‏شود كه در واقع همان ازدواج موقّت است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، 1426ق، ج‏5، ص125</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۴: خط ۶۳:


==منابع==
==منابع==
* «انواع ازدواج»، ویکی پدیا، تاریخ بازدید: 15 بهمن 1401ش.
*«انواع ازدواج»، ویکی پدیا، تاریخ بازدید: 15 بهمن 1401ش.
* بحرانى، يوسف، الحدائق الناضره، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‌، 1405ق
*بحرانى، يوسف، الحدائق الناضره، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‌، 1405ق
* بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن، توضيح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1396ش.
*بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن، توضيح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1396ش.
* حسینی، مجتبی، رساله دانشجویی، قم، نشر معارف، 1384ش.
*حسینی، مجتبی، رساله دانشجویی، قم، نشر معارف، 1384ش.
* حکیم، سید محسن، مستمسک العروه الوثقی، قم، منشورات مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
*حکیم، سید محسن، مستمسک العروه الوثقی، قم، منشورات مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
* فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر في غریب الشرح الکبیر للرافعی، موسسه دارالهجره، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
*فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر في غریب الشرح الکبیر للرافعی، موسسه دارالهجره، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج7، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371ش.
*قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج7، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371ش.
* نجفى، كاشف الغطاء، العروة الوثقى، بی‌جا، مؤسسه كاشف الغطاء‌، 1323ق‌.
*نجفى، كاشف الغطاء، العروة الوثقى، بی‌جا، مؤسسه كاشف الغطاء‌، 1323ق‌.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الكلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
*نجفی، محمدحسن، جواهر الكلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
* هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام‏، موسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، قم، مركز پژوهش‌هاى فارسى الغدير، 1426ق‏.
*هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام‏، موسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، قم، مركز پژوهش‌هاى فارسى الغدير، 1426ق‏.


[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]