مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''عفاف'''؛
'''عفاف'''؛ شناخت تمایلات فطری بشر و ارضای هر یک از آن‌ها در مسیر صحیح و اعتدال.


دایره معنای عفاف گسترده است، اما مصداق روشن عفاف در تعامل میان [[زن]] و [[مرد]] مطرح می‌شود و منظور از آن داشتن [[حجاب]] اسلامی، مهار کردن نگاه و پرهیز از خودنمایی در برابر نامحرمان و ارتباط [[جنسی]] با آنان است و این اختصاص به [[زنان]] ندارد.
گرایش داشتن به زیبایی مانند: زیبا پوشیدن، زیبا حرف زدن، خود را آراسته نمودن، عطر زدن و امور جنسی، همه مواردی است که از فطرت انسانی بر می‌آید. آن‌چه در عفت اهمیت دارد، حفظ حریم و خارج نشدن از حد اعتدال در این‌گونه امور می‌باشد؛ نه این که تمایلات و خواهش‌های درونی و فطری را سرکوب نمود و نه در آن ها راه افراط و تندروی را در پیش گرفت.


==مفهوم عفاف==
==مفهوم عفاف==
خط ۶۰: خط ۶۰:
عفاف به دو صورت یستعفف و تعفّف در قرآن کریم و مجموعـاً در چهار آیه مبارکه آمده است. عفاف با توجه به متن آیه معـانی گونـاگونی مـی‌پـذیرد کـه می‌توان از آن به ابعاد عفاف یاد نمود.
عفاف به دو صورت یستعفف و تعفّف در قرآن کریم و مجموعـاً در چهار آیه مبارکه آمده است. عفاف با توجه به متن آیه معـانی گونـاگونی مـی‌پـذیرد کـه می‌توان از آن به ابعاد عفاف یاد نمود.


علامه طباطبایی بیان می‌دارد که کلمه تعفّف به معنای آن است که عفّت صفت آدمی شده باشد و آن قسمتی از آیه<ref>يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ</ref> که بیان می‌کند کسی که از حال ایشان اطلاع ندارد از شدت عفّتی کـه دارند آنان را توانگر می‌پندارند، به این دلیل است که آنان بـا این‌کـه فقیرنـد ولـی تظـاهر بـه فقـر نمی‌کنند و مردم پی به حال آنان نمی‌برنـد، مگـر این‌کـه شـدت فقـر رنـگ و رویشان را زرد کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج2، ص613</ref> در این‌جا عفاف به معنای عدم اظهار فقر بـه عنـوان یـک ارزش اخلاقـی بـرای مسلمین مطرح شده است.
علامه طباطبایی بیان می‌دارد که کلمه تعفّف به معنای آن است که عفّت صفت آدمی شده باشد و آن قسمتی از آیه<ref>يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ</ref> که بیان می‌کند کسی که از حال ایشان اطلاع ندارد از شدت عفّتی کـه دارند آنان را توانگر می‌پندارند، به این دلیل است که آنان بـا این‌کـه فقیرنـد ولـی تظـاهر بـه فقـر نمی‌کنند و مردم پی به حال آنان نمی‌برنـد، مگـر این‌کـه شـدت فقـر رنـگ و رویشان را زرد کند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج2، ص613</ref> در این‌جا عفاف به معنای عدم اظهار فقر بـه عنـوان یـک ارزش اخلاقـی بـرای مسلمین مطرح شده است.


* عفّت به معنای قناعت<ref>سوره نساء، آیه 6</ref>
* عفّت به معنای قناعت<ref>سوره نساء، آیه 6</ref>
صاحب المیزان در تفسیر این آیه می فرماید که گاهی سرپرست یتیم فقیر است و چاره ای ندارد، جز این‌که برای رفع حوائجش برای یتیم کار کند، و از اجرت کارش حوائج ضروریش را برآورد ولـی گـاهی سرپرست یتیم ثروتمند است، در این صورت خدای تعالی می فرماید که هـر کـس ثروتمند است طریق عفت در پیش گیرد و از مال یتیم چیزی را نگیرد و اگر فقیر است به طور شایسته ازآن بخورد.<ref>طباطبایی، المیزان، ج4، ص276</ref>
صاحب المیزان در تفسیر این آیه می فرماید که گاهی سرپرست یتیم فقیر است و چاره ای ندارد، جز این‌که برای رفع حوائجش برای یتیم کار کند، و از اجرت کارش حوائج ضروریش را برآورد ولـی گـاهی سرپرست یتیم ثروتمند است، در این صورت خدای تعالی می فرماید که هـر کـس ثروتمند است طریق عفت در پیش گیرد و از مال یتیم چیزی را نگیرد و اگر فقیر است به طور شایسته ازآن بخورد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج4، ص276</ref>


* عفت به معناي پاکدامنی <ref>سوره نور، آیه33</ref>
* عفت به معناي پاکدامنی <ref>سوره نور، آیه33</ref>
خداوند در این آیه می‌فرماید کسانی که امکانی برای [[ازدواج]] نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا از فضل خـود آنـان را بی‌نیاز سازد. از آن‌جا که در آیه قبل ترغیب به ازدواج مـی‌باشـد، گـاهی بـا تمـام تـلاش و کوشش وسیله ازدواج فراهم نمی‌گردد و خواه یا ناخواه انسان مجبور است مـدتی را با محرومیت بگذراند، مبادا کسانی که در این مرحله قرار دارند، گمان کننـد کـه آلودگی [[جنسی]] برای آنان مجـاز اسـت و ضـرورت چنـین ایجـاب مـی‌کنـد، لـذا بلافاصله در آیه بعد دستور پارسایی مـی‌دهـد.<ref>مکـارم شـیرازی، تفسـیر نمونـه، ج14، ص459</ref> بنابراین باید در طلب عفّت کوشید تا لذایذ باطنی و ملکوتی بر لذایذ جسمانی غالب آید و انسان بر شهوات غلبه کند.
خداوند در این آیه می‌فرماید کسانی که امکانی برای [[ازدواج]] نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا از فضل خـود آنـان را بی‌نیاز سازد. از آن‌جا که در آیه قبل ترغیب به ازدواج مـی‌باشـد، گـاهی بـا تمـام تـلاش و کوشش وسیله ازدواج فراهم نمی‌گردد و خواه یا ناخواه انسان مجبور است مـدتی را با محرومیت بگذراند، مبادا کسانی که در این مرحله قرار دارند، گمان کننـد کـه آلودگی [[جنسی]] برای آنان مجـاز اسـت و ضـرورت چنـین ایجـاب مـی‌کنـد، لـذا بلافاصله در آیه بعد دستور پارسایی مـی‌دهـد.<ref>مکـارم شـیرازی، تفسـیر نمونـه، 1374ش، ج14، ص459</ref> بنابراین باید در طلب عفّت کوشید تا لذایذ باطنی و ملکوتی بر لذایذ جسمانی غالب آید و انسان بر شهوات غلبه کند.


* عفاف به معنای رعایت چادر<ref>سوره نور، آیه60</ref>
* عفاف به معنای رعایت چادر<ref>سوره نور، آیه60</ref>
بعضی، رابطه عفاف و [[حجاب]] را از نوع رابطه ریشه و میوه دانسته‌اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه عفاف، و عفاف، ریشه حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهری است. درون پاک، بیرونی پاک می‌پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه ناپاکِ بی‌حجابی نخواهد شد.<ref>سوره اعراف، آیه4</ref>  
بعضی، رابطه عفاف و [[حجاب]] را از نوع رابطه ریشه و میوه دانسته‌اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه عفاف، و عفاف، ریشه حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهری است. درون پاک، بیرونی پاک می‌پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه ناپاکِ بی‌حجابی نخواهد شد.<ref>سوره اعراف، آیه4</ref>  


قواعد من النساء به معنای [[زنی]] است که از [[نکاح]] باز‌نشسته یعنی کسی بـه خاطر پیری‌اش به او میل نمی‌کند<ref>طباطبـایی، المیزان، ج15، ص227</ref> و ثیـاب منظـور جلبـابی است که بالای خمار می‌پوشند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج7، ص155</ref> همان‌گونه که از آیه برمی‌آیـد، [[زنان]] سـالخورده‌ای کـه امیـدی بـه زناشـویی ندارند، می‌توانند روسری خود را بر دارند و این برداشتن روسری بدان شرط است که در اندیشه جلوه گری و دلربایی نباشند، زیرا این کـار هـم بـر زنـان سـالخورده حرام است و هم بر زنان جوان، پاکدامنی و عفت ورزیدن زنان سـالخورده نیـز بـه وسیله پوشیدن چادر بهتر از کنار گذاشتن آن است، اگر چه کنار گذاشتن روسـری بر آنان گناهی ندارد.<ref> طبرسی، مجمع البیان، ج7، ص155</ref>
قواعد من النساء به معنای [[زنی]] است که از [[نکاح]] باز‌نشسته یعنی کسی بـه خاطر پیری‌اش به او میل نمی‌کند<ref>طباطبـایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1417ق، ج15، ص227</ref> و ثیـاب منظـور جلبـابی است که بالای خمار می‌پوشند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج7، ص155</ref> همان‌گونه که از آیه برمی‌آیـد، [[زنان]] سـالخورده‌ای کـه امیـدی بـه زناشـویی ندارند، می‌توانند روسری خود را بر دارند و این برداشتن روسری بدان شرط است که در اندیشه جلوه گری و دلربایی نباشند، زیرا این کـار هـم بـر زنـان سـالخورده حرام است و هم بر زنان جوان، پاکدامنی و عفت ورزیدن زنان سـالخورده نیـز بـه وسیله پوشیدن چادر بهتر از کنار گذاشتن آن است، اگر چه کنار گذاشتن روسـری بر آنان گناهی ندارد.<ref> طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج7، ص155</ref>


==رابطه [[حجاب]] و عفاف==
==رابطه [[حجاب]] و عفاف==
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
* معین، محمد، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب.
* معین، محمد، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب.
* مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، تهران، دار الکتب الاسلامیه،‏ چاپ سى و دوم‏، 1374ش‏.
* مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، تهران، دار الکتب الاسلامیه،‏ چاپ سى و دوم‏، 1374ش‏.


[[رده: ویکی‌جنسیت ]]
[[رده: ویکی‌جنسیت ]]
[[رده:حجاب و عفاف ]]
[[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]
برگرفته از «https://fa.gender.wiki/wiki/عفاف»