ELHAM (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
ELHAM (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
این [[زن]] در اینکه بدن او را کجا چگونه، چه وقت با چه کسی مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد تقریباً هیچ اختیاری ندارد زیرا این بدن می‌تواند از راه‌های گوناگون از او ربوده شود، از یک سو با تجاوزجنسی و از سوی دیگر با ایستادن به کنجی در تماشای همه دخترانی که در گذرند. به همین ترتیب، درست مشابه کارگر مزدبر که رفته رفته با خود بیگانه می‌شود یعنی بدن خود را شیء یا ماشینی محض احساس می‌کند که نیروی کار را از آن بیرون می‌کشند، زن نیز رفته رفته با خود بیگانه می‌شود. همچنان که او به  سختی روی بدن خود کار می‌کند - با باریک کردن ابرو و اصلاح موی زیر بغل، کوچک کردن باسن و بزرگ کردن سینه، لاک زدن به ناخن و پوشیدن کرست - پیکر او برای مردان و برای خودش به شیء بدل می شود، و سرانجام، همان طور که هر کارگر مزدبر برای دریافت بالاترین مزد با کارگران دیگر رقابت می کند زن نیز بر سر جلب نظر مرد یعنی جلب تایید و پسند مردان با زنان دیگر در رقابت است. به نظر جاگر  میان زنان همجنس‌خواه دوستی‌های عمیق یافته می‌شود به این دلیل است که این زنان در جلب توجه مردان با هم رقابت ندارند.
این [[زن]] در اینکه بدن او را کجا چگونه، چه وقت با چه کسی مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد تقریباً هیچ اختیاری ندارد زیرا این بدن می‌تواند از راه‌های گوناگون از او ربوده شود، از یک سو با تجاوزجنسی و از سوی دیگر با ایستادن به کنجی در تماشای همه دخترانی که در گذرند. به همین ترتیب، درست مشابه کارگر مزدبر که رفته رفته با خود بیگانه می‌شود یعنی بدن خود را شیء یا ماشینی محض احساس می‌کند که نیروی کار را از آن بیرون می‌کشند، زن نیز رفته رفته با خود بیگانه می‌شود. همچنان که او به  سختی روی بدن خود کار می‌کند - با باریک کردن ابرو و اصلاح موی زیر بغل، کوچک کردن باسن و بزرگ کردن سینه، لاک زدن به ناخن و پوشیدن کرست - پیکر او برای مردان و برای خودش به شیء بدل می شود، و سرانجام، همان طور که هر کارگر مزدبر برای دریافت بالاترین مزد با کارگران دیگر رقابت می کند زن نیز بر سر جلب نظر مرد یعنی جلب تایید و پسند مردان با زنان دیگر در رقابت است. به نظر جاگر  میان زنان همجنس‌خواه دوستی‌های عمیق یافته می‌شود به این دلیل است که این زنان در جلب توجه مردان با هم رقابت ندارند.


به اعتقاد جاگر مادریت نیز مانند میل جنسی برای زنان تجربه‌ای بیگانه‌ساز است. چون کسی دیگری جز خود او تصمیم می‌گیرد که او باید چند بچه بزاید.همینطور زایمان و بچه‌داری، هنگامی که مهار آن از دست [[زنان]] بیرون رود و در اختیار اصحاب تخصص (اغلب مردان) قرار گیرد تجربه‌ای بیگانه‌ساز می‌شود. او می‌گوید راه و رسم بچه‌داری امروزی در نهایت به بیگانگی یا کینه‌ورزی [[مادر]] نسبت به فرزندان خود منتهی می‌شود.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر، نظریه‌های فمینیستی، مترجم: منیژه نجم عراقی، 1387ش، ص 300-303.</ref>
به اعتقاد جاگر مادریت نیز مانند میل جنسی برای زنان تجربه‌ای بیگانه‌ساز است. چون کسی دیگری جز خود او تصمیم می‌گیرد که او باید چند بچه بزاید.همینطور زایمان و بچه‌داری، هنگامی که مهار آن از دست [[زنان]] بیرون رود و در اختیار اصحاب تخصص (اغلب مردان) قرار گیرد تجربه‌ای بیگانه‌ساز می‌شود. او می‌گوید راه و رسم بچه‌داری امروزی در نهایت به بیگانگی یا کینه‌ورزی [[مادر]] نسبت به فرزندان خود منتهی می‌شود.<ref>[https://nashreney.com/product/ تانگ، رزماری، «نقد و نظر، نظریه های فمنیستی»، مترجم: منیژه نجم عراقی، 1378ش]</ref>
 
به گفته جاگر بسیاری از زنان نه تنها از میل جنسی خود محصول و فرایند مادريت جدا می‌افتند بلکه با قابلیت‌های فکری خویش نیز بیگانه می‌شوند. [[زن]] چنان نامطمئن از خود بار می‌آید که در حضور دیگران از بیان نظرات خویش طفره می‌رود، چون می‌ترسد افکار او ارزش بیان نداشته باشند؛ و در راهروهای مقدس محیط‌های دانشگاهی که به شتاب بالا و پایین می‌رود مدام در این هراس است که مبادا تصور شود متظاهر به دانشوری است که دانشور واقعی. به گمان جاگر از آن جا که مردان قواعد اندیشه و گفتمان را بنا نهاده‌اند [[زنان]] هرگز خود را راحت احساس نمی‌کنند.
به گفته جاگر بسیاری از زنان نه تنها از میل جنسی خود محصول و فرایند مادريت جدا می‌افتند بلکه با قابلیت‌های فکری خویش نیز بیگانه می‌شوند. [[زن]] چنان نامطمئن از خود بار می‌آید که در حضور دیگران از بیان نظرات خویش طفره می‌رود، چون می‌ترسد افکار او ارزش بیان نداشته باشند؛ و در راهروهای مقدس محیط‌های دانشگاهی که به شتاب بالا و پایین می‌رود مدام در این هراس است که مبادا تصور شود متظاهر به دانشوری است که دانشور واقعی. به گمان جاگر از آن جا که مردان قواعد اندیشه و گفتمان را بنا نهاده‌اند [[زنان]] هرگز خود را راحت احساس نمی‌کنند.


خط ۵۵: خط ۵۴:


== نقد دیدگاه‌ ==
== نقد دیدگاه‌ ==
از‌آنجا‌كه فمينيسم سوسيال، تركيبی از دو گرايش فمينيسم راديكال و فمينيسم ماركسيستی محسوب می‌شود، از انتقادات وارد بر هر كدام از گرايش‌های ياد شده برخوردار است؛ به‌ويژه از جهت فروكاستن مسئله زنان به مسئله كارگران و پذيرش چارچوب تحليلی ماركسيسم.<ref>بستان نجفی،حسين، نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم، 1382ش، ص 59</ref>
از‌آنجا‌كه فمينيسم سوسيال، تركيبی از دو گرايش فمينيسم راديكال و فمينيسم ماركسيستی محسوب می‌شود، از انتقادات وارد بر هر كدام از گرايش‌های ياد شده برخوردار است؛ به‌ويژه از جهت فروكاستن مسئله زنان به مسئله كارگران و پذيرش چارچوب تحليلی ماركسيسم.<ref>[https://bookroom.ir/book/25092/ بستان آبادی، حسین، « نا برابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمنیست» 1390ش]</ref>


کاترین مکینان بر دو اساس به کوشش‌هایی که برای ایجاد فمینیسم تلفیقی سوسیالیستی صورت می‌گیرد ایراد وارد کرده است. نخست آنکه اینگونه بر هم نهاده‌ها فقط مسائل اصلی فمینیستی مانند تولید مثل و میل جنسی و [[تربیت]] کودک را در دل «تحلیلی مارکسیستی که در اساس تحولی نیافته است» جای می‌دهند.  
کاترین مکینان بر دو اساس به کوشش‌هایی که برای ایجاد فمینیسم تلفیقی سوسیالیستی صورت می‌گیرد ایراد وارد کرده است. نخست آنکه اینگونه بر هم نهاده‌ها فقط مسائل اصلی فمینیستی مانند تولید مثل و میل جنسی و [[تربیت]] کودک را در دل «تحلیلی مارکسیستی که در اساس تحولی نیافته است» جای می‌دهند.