خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
باید توجه داشت که آنچه شولامیث فایرستون را از سایر همقطارانش در [[فمینیسم رادیکال]] متمایز میکند امید به ظهور فناوریها و تکنولوژیهایی است که زنان را از آنچه آنان را تحت ستم مردان قرار میدهد(تولید مثل) رهایی بخشد. بنابراین فایرستون معتقد به فروپاشی [[مردسالاری]] با تغییر در طبقهی جنسی و دگرگونی بهرهکشی از توان تولید مثلی [[زنان]] بود. با انتشار کتاب «دیالکتیک جنس» انتقادات فراوانی به فایرستون شد انتقاداتی که فایرستون را متهم میکرد که تنها برتریای را که [[زنان]] در [[خانواده]] دارند و تنها ویژگیای که آنان را از مردان متمایز میکند نادیده گرفته و خواهان در اختیار قرار دادن این عرصه به مردان است چرا که [[مردان]] در عرصه تکنولوژی پیشتاز بوده و فناوریهای نوین به دست مردان ظهور مییابد. بدین ترتیب [[زنان]] علاوه بر فرودستی در حیطه [[خانواده]] و اجتماع با قرار دادن توانایی زایش خود به [[مردان]] برای ابد در طبقهی فرودست باقی خواهند ماند.<ref>همان</ref> | باید توجه داشت که آنچه شولامیث فایرستون را از سایر همقطارانش در [[فمینیسم رادیکال]] متمایز میکند امید به ظهور فناوریها و تکنولوژیهایی است که زنان را از آنچه آنان را تحت ستم مردان قرار میدهد(تولید مثل) رهایی بخشد. بنابراین فایرستون معتقد به فروپاشی [[مردسالاری]] با تغییر در طبقهی جنسی و دگرگونی بهرهکشی از توان تولید مثلی [[زنان]] بود. با انتشار کتاب «دیالکتیک جنس» انتقادات فراوانی به فایرستون شد انتقاداتی که فایرستون را متهم میکرد که تنها برتریای را که [[زنان]] در [[خانواده]] دارند و تنها ویژگیای که آنان را از مردان متمایز میکند نادیده گرفته و خواهان در اختیار قرار دادن این عرصه به مردان است چرا که [[مردان]] در عرصه تکنولوژی پیشتاز بوده و فناوریهای نوین به دست مردان ظهور مییابد. بدین ترتیب [[زنان]] علاوه بر فرودستی در حیطه [[خانواده]] و اجتماع با قرار دادن توانایی زایش خود به [[مردان]] برای ابد در طبقهی فرودست باقی خواهند ماند.<ref>همان</ref> | ||
==نقد== | ==نقد== | ||
آموزههای افراطی این گرایش مانند؛ لزوم فروپاشی [[خانواده]] و نقش مادری [[زن]]، دشمنی دو [[جنس]] و لزوم جداییطلبی آنها و روابط لزبینی (همجنسگرایی) نه تنها مانع از اقبال عمومی به این گرایش شد، بلکه سبب ساز انتقادات شدید نسبت به آن هم شد. یکی از مهمترین این انتقادات، که سایر فمینیستها به آن گرایش دارند، تأکید بیش از اندازه بر پدرسالاری به عنوان یگانه عامل سرکوب زنان و نادیده انگاشتن سایر عوامل است. الغای مادری و تمهید فروپاشی [[خانواده]] که امروزه دامن غرب را گرفته از دیگر مشکلات این گرایش افراطی است. دشمنی دو جنس و کنارهگیری [[زنان]] از مردان نیز مورد حمله منتقدان قرار گرفته است. | |||
از طرفی پیشرفت علم در زمینه تولیدمثل و بارداری خارج از رحم(آزمایشگاهی) در دنیای مدرن امروز بر خلاف تصورات خانم فایرستون نه تنها نتوانست ظلم و ستم به [[زنان]] را از بین ببرد بلکه [[زنان]] را با نوع جدیدی از ظلم و خشونت مواجهه کرده است. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |