Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| همسر            =
| همسر            =
}}
}}
زینب محمد الغزالی (زاده ۲ ژانویهٔ ۱۹۱۷) اسلام‌گرای مصری و بنیان‌گذار انجمن زنان مسلمان بود.
زینب غزالی (زاده ۲ ژانویهٔ ۱۹۱۷) اسلام‌گرای مصری است.زینب غزالی  بنیان‌گذار انجمن [[زنان]] مسلمان بود.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
«زینب الغزالی الجبیلی» به تاریخ 2 ژانویه 1917 در یكی از روستاهای استان البحیره در شمال قاهره به دنیا آمد. نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) و نسب مادری‌اش، به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌رسد. پدر بزرگش از تجار معروف پنبه و پدرش از علمای الازهر بود او از همان كودكی در وجود زینب دوستی خیر و فضیلت و مبارزه برای حق را بارور ساخت. او زینب را به بركت نام صحابیة بزرگوار «نسیبة بنت كعب» صدا می‌زد.<ref group="پانویس"> نسیبه زن صحابیه شجاعی بود كه در روز جنگ احد وقتی مسلمانان بر اثر غافلگیری از حمله ناگهانی كفار از دور و بر پیامبر پراكنده شدند برای دفاع از پیامبر زخم 12 ضربه شمشیر و نیزه را تحمل كرد تا به پیامبر صلی الله علیه و سلم آسیبی نرسد. او می‌گوید: پدر با گچ بر روی زمین دایره‌ای می‌كشید و من را وسط آن قرار می‌داد و شمشیری چوبی به دستم می‌داد و به من می‌گفت: بایست و دشمنان رسول الله را بزن... او هم دشمنان پیامبر را از چپ و راست مورد حمله قرار می‌داد! یكی! دو تا! سه تا!...</ref>
زینب غزالی یا « زینب الغزالی الجبیلی » به تاریخ 2 ژانویه 1917 در یكی از روستاهای استان البحیره در شمال قاهره به دنیا آمد. نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) و نسب مادری‌اش، به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌رسد. پدر بزرگش از تجار معروف پنبه و پدرش از علمای الازهر بود او از همان كودكی در وجود زینب دوستی خیر و فضیلت و مبارزه برای حق را بارور ساخت. او زینب را به بركت نام صحابیة بزرگوار « نسیبة بنت كعب » صدا می‌زد.<ref group="پانویس"> نسیبه زن صحابیه شجاعی بود كه در روز جنگ احد وقتی مسلمانان بر اثر غافلگیری از حمله ناگهانی كفار از دور و بر پیامبر پراكنده شدند برای دفاع از پیامبر زخم 12 ضربه شمشیر و نیزه را تحمل كرد تا به پیامبر صلی الله علیه و سلم آسیبی نرسد. او می‌گوید: پدر با گچ بر روی زمین دایره‌ای می‌كشید و من را وسط آن قرار می‌داد و شمشیری چوبی به دستم می‌داد و به من می‌گفت: بایست و دشمنان رسول الله را بزن... او هم دشمنان پیامبر را از چپ و راست مورد حمله قرار می‌داد! یكی! دو تا! سه تا!...</ref>


پس ازآنكه در سن ده سالگی پدرش را از دست داد با مادر و برادرانش به قاهره نقل مكان كرد. او بعدها مجبور شد برای ادامه تحصیلاتش در مقابل برادر بزرگش كه به علت پاره‌ای عقائد موروثی با تحصیل او مخالف بود بایستد. اما او با اصرار فراوان خواهان ادامه تحصیل در شهر بود. برادر بزرگش «محمد» معتقد بود پدر بیش از حد به زینب آزادی داده و او را بیش از حد پسرانه تربیت كرده است. برادر دوم «علی» اما اعتقاد داشت مطالعه و كتاب برای زینب و آینده او مهم است برای همین تعدادی كتاب برای او خرید تا او بتواند در خانه مطالعه كند.
پس ازآنكه در سن ده سالگی پدرش را از دست داد با مادر و برادرانش به قاهره نقل مكان كرد. او بعدها مجبور شد برای ادامه تحصیلاتش در مقابل برادر بزرگش كه به علت پاره‌ای عقائد موروثی با تحصیل او مخالف بود بایستد. اما او با اصرار فراوان خواهان ادامه تحصیل در شهر بود. برادر بزرگش «محمد» معتقد بود پدر بیش از حد به زینب آزادی داده و او را بیش از حد پسرانه تربیت كرده است. برادر دوم «علی» اما اعتقاد داشت مطالعه و كتاب برای زینب و آینده او مهم است برای همین تعدادی كتاب برای او خرید تا او بتواند در خانه مطالعه كند.