بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
===کمال عقلانی=== | ===کمال عقلانی=== | ||
سنایی و ابن عربی، [[مردان]] را عقلگراتر از [[زنان]] میدانند و [[زن]] را ذاتاً انسانی ناقص العقل تصور می کنند؛ بههمین سبب برای مردان نسبت بهزنان حق تسلّط قائلند.<ref>جعفری، «مفهوم شناسی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر عرفانی با رویکرد انتقادی»، 1397ش، ص55</ref> پژوهشگران در خصوص نقد این دیدگاه بیان میکنند که نقصان عقل در زنان بـا قرآن <ref>سوره مؤمنون، آیه14</ref> در تناقض است و در هیچ آیهای از آیات قرآن مطلبی در مورد نـاقصالعقل بـودن زنان نیست؛ بلکه از درایـت و عقل [[زنانی]] مانند بلقیس به جهت رفتار مدبرانهاش در برابر حضرت سلیمان (ع)، [[مادر]] حضرت موسی (ع) که در اوج احساسات [[مادری]] فـرزند خـود را به نیل میسپارد و نیز آسیه که در برابر [[همسر]] مـشرک خـود در نقش یک اصلاحگر عمل مینماید سخن گفته است. بنابراین وجود احـساسات در زنان نمیتواند دلیـلی مـستدل بر نقصان عقل در آنان بهشمار رود.<ref>جعفری، «مفهوم شناسی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر عرفانی با رویکرد انتقادی»، 1397ش، صص55-56</ref> | سنایی و ابن عربی، [[مردان]] را عقلگراتر از [[زنان]] میدانند و [[زن]] را ذاتاً انسانی ناقص العقل تصور می کنند؛ بههمین سبب برای مردان نسبت بهزنان حق تسلّط قائلند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1460831/ جعفری، «مفهوم شناسی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر عرفانی با رویکرد انتقادی»، 1397ش، ص55] </ref> پژوهشگران در خصوص نقد این دیدگاه بیان میکنند که نقصان عقل در زنان بـا قرآن <ref>سوره مؤمنون، آیه14</ref> در تناقض است و در هیچ آیهای از آیات قرآن مطلبی در مورد نـاقصالعقل بـودن زنان نیست؛ بلکه از درایـت و عقل [[زنانی]] مانند بلقیس به جهت رفتار مدبرانهاش در برابر حضرت سلیمان (ع)، [[مادر]] حضرت موسی (ع) که در اوج احساسات [[مادری]] فـرزند خـود را به نیل میسپارد و نیز آسیه که در برابر [[همسر]] مـشرک خـود در نقش یک اصلاحگر عمل مینماید سخن گفته است. بنابراین وجود احـساسات در زنان نمیتواند دلیـلی مـستدل بر نقصان عقل در آنان بهشمار رود.<ref>جعفری، «مفهوم شناسی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر عرفانی با رویکرد انتقادی»، 1397ش، صص55-56</ref> | ||
===قـدرت بـدنی=== | ===قـدرت بـدنی=== |